حسین قاسمی

چند نکته پراکنده : ‏https://x.com/hoseinghasemi57/status/1835992009779130416?s=61&t=EyHwLgUoIS0aI6b2pyNrwA

چند نکته پراکنده ۱- پزشکیان شکاف پر کن است نه شکاف زی . نه دنبال دعوا با حاکمیت است نه درگیری با مردم . ۲- پزشکیان و دولت وفاق ملی در شرایط کنونی یک ضرورت و فرصت است نه تهدید . ۳- وفاق و وحدت ملی نباید در سطح کابینه متوقف شود. ۴- مهم ترین راهبرد برخی محافل سیاسی امنیتی ، نگران سازی متدینین ، دستگاهها و نهادهای انقلابی ، علما و روحانیت و سایر قوا نسبت به عملکرد پزشکیان و دولت او هستند. با نگران سازی و شکل گیری تصویر تهدید از پزشکیان در ذهن مخاطب ، فضا امنیتی خواهد شد. دولت نباید اجازه دهد چنین تصویری ساخته شود. ۵- در صورت ایجاد فضای تقابلی ، نزاع طلبان در هر دو سو ، میدان دار خواهند شد. ۶- نزاع طلبان به دنبال درگیرسازی و شکاف و بی اعتمادی میان رهبری و رییس جمهور ، دولت و سایر قوا و نهادهای انقلابی هستند. بازگشت به فضای تقابلی سال های ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ برنامه آنهاست . برای تحقق این فضا اگر مراقبت های امنیتی لازم صورت نگیرد ، خراب کاری های امنیتی را هم شاهد خواهیم بود . ۷- دستگاههای مختلف باید مواظب باشند که توسط این محافل نزاع طلب وارد تقابل نشوند. نزاع طلبان تلاش می کنند شرایطی را فراهم آورند که برای اهداف خود ، استفاده ابزاری از دستگاهها و‌مجموعه های مختلف کنند. می خواهند راه هرگونه مصالحه و توافق و همکاری را ببندند. در چنین فضایی دست برتر با نزاع طلبان خواهد بود.بازارشان داغ می ماند و خود را به عنوان تکیه گاه و …به نظام می فروشند. در وضعیت آرام و عادی بازار اینها کساد است . اینها بحران زی و شکاف زی هستند. نزاع درست می کنند، بعد به بهانه همین نزاع امتیاز می گیرند و فضا را به دست می گیرند و حمایت جذب می کنند. ۸- جریان نزاع طلب مخالف آقای پزشکیان در پروژه نگران سازی چند اقدام را طراحی کرده اند: ✅ نگران سازی متدینین ، علما و روحانیت ، نهادهای انقلابی و قوای مختلف و…نسبت به دولت آقای پزشکیان ✅ نگران سازی رهبری نسبت به روی گردانی بدنه از نظام و انقلاب در صورت تداوم حمایت از دولت . بالا بردن هزینه حمایت از دولت ✅ نگران سازی رهبری نسبت به آقای پزشکیان و دولت ✅ نگران سازی بدنه حزب الهی نسبت به سیاست های رهبری در حمایت از دولت ‌ودر ادامه جداسازی و بدبین سازی بدنه حزب الهی نسبت به رهبری و شوراندن علیه رهبری ✅ اقدامات بعدی عبارت است از طراحی فشار به رهبری از طریق تحریک برخی روحانیون و علما و طلاب در قم و… ✅ متوقف سازی هرگونه اصلاحات با ترکیبی از نگران سازی رهبری، ایجاد فشار از پایین به رهبری، ایجاد فشار از طریق تحریک قم و نتیجتا انسداد و قفل کردن نظام . ✅ رادیکال سازی فضا و ایجاد تنش سیاسی با هدف تبدیل وفاق ملی به نزاع ملی و برهم خوردن شرایط فعلی ۹- و اما جریان نزاع طلب اصلاح طلب: ✅ نزاع طلبان اصلاح طلب نیز به دنبال تند کردن فضا ، بالا بردن مطالبات نسبت به پزشکیان ، هدف قرار دادن رهبری ، رادیکال کردن بدنه اصلاح طلبان و… هستند. نزاع طلبان اصلاح طلب معتقدند دیگی که برای ما نجوشد سر سگ در آن بجوشد. نزاع طلبان اصلاح طلب با اقدامات شان ایجاد نگرانی می کنند. نتیجه نگرانی سخت گیری و امنیتی شدن فضا است . ✅ نزاع طلبان نباید صحنه گردان و ویترین رسانه ای دولت شوند. برخی انتصابات روزهای اخیر در حوزه رسانه اجازه خوشبینی نمی دهد. بدون معطلی باید تجدید نظر کرد . @hosseinghasemi57

‍ ‍ ‍ این صدای کمک‌ خواستن برای رها‌شدن از دست گروگان گیران است مطلب ارسالی یکی از همراهان کانال : خانم پرستو صالحی صدای بسیاری از ایرانیانی است که ساده‌لوحانه اشتباه محاسباتی کرده اند، از سرعصبانیت و نخواستن و یا به امیدواهی و سرابی، دل‌باخته‌اند و متعاقب آن به گروگان گرفته شده اند. این صدای کمک‌ خواستن برای رها‌شدن از دست گروگان گیران است. وظیفه ای نداریم مگر به سرعت، آزادش کنیم؛ فارغ از قضاوت مان در مورد ایشان. البته هیچ مقامی در کشور نمی‌تواند مانع بازگشت ایرانیان شود، اما احتمالا منظور ایشان امان‌نامه برای بازگشت است. این امر اگر حرفه ای و تمیز انجام شود، از ابعاد گوناگون دستاورد برای نظام و کشور ، هم از بعد تهدید زدایی و هم فرصت‌ سازی است. بویژه آنکه در یک پازل کلی تر دیده شود. همگان واقفند چه فرصت‌های بی‌نظیری از زاویه ایرانیان خارج از کشور برای ایران وجود دارد اما در حال حاضر موضوع از طرف مقابل آن، یعنی متاسفانه تهدیدبالفعل شدن آنان، اهمیت یافته است. موضوع ایرانیان خارج از کشور طی به ویژه دو سال گذشته، از منظر تهدید به مرز خطرناکی رسیده و تبدیل به یکی از مهمترین چالش‌های سیاست خارجی‌ شده است. تقریبا در هیچ پرونده چالشی در روابط دوجانبه‌ای به ویژه در حوزه اروپا وارد نمی‌شوید مگر رد پای ایرانیان معاند و براندازِ راه یافته به ساختارهای تصمیم ساز و تصمیم گیر کشور میزبان را به وضوح می‌بینید. این گزاره یعنی اینکه، راهبرد درست و مجموعه اقدامات تاکتیکی متناسب و دقیق در مورد پرونده ایرانیان خارج از کشور، از الزامات سیاست خارجی‌ موفق است. امروز بخش موثری از ایرانیان خارج از کشور از حیث جمعیت و کیفیت، بر علیه کشور تبدیل به سلاحی ویرانگر شده اند و از طرف دیگر هویت ایرانی ایرانیان خارج از کشور گروگان دست تشکل‌های محدود اما عمیقا ضد جمهوری اسلامی ایران و برانداز شده است. این روند تا آنجا جلو رفته که خیانت به کشور و همکاری با دول و سرویس هاس خارجی‌ سفیدشویی شده و تبدیل به فضیلتی گشته که برخی از ایرانیان برای آن رقابت می‌کنند. این وضعیت هم از منظر انسانی و زندگی عادی و هم ملی و هویتی، عمده ایرانیان عادی و معمولی را دچار فرسودگی  بی حد و مرزی کرده است. آنها به دنبال راه مفری هستند. اینجا فرصت حاکمیت است که هم از منظر اخلاقی در نقطه بزرگتری و پدری بنشیند و چهره خود را ترمیم کند، و هم هویت ایرانیان را از تعریف براندازان رها کند که ایرانی را در ضدیت با جمهوری اسلامی تعریف می‌کنند. راهبرد اصلی باید تهدیدزدایی از ایرانیان خارج از کشور و اتصال مجدد آنها به مام وطن باشد. مثالی بزنم: چین به عنوان یکی از سانترالیسیتی‌ترین و تمامیت‌خواه ترین حکومت‌های فعلی جهان، احتمالا  مهاجرفرست ترین کشور جهان است که چینی های دهها میلیونی خارج از مرزهای خود دارد. در عین حال، همراه‌ترین مهاجرین را دارد به طوری که  سلاح‌سازی از آنان توسط سرویس های متعدد غربی عموما بی نتیجه بوده است. دلایل مختلف فرهنگی، جامعه شناسی و مردم‌شناسی شاید بتوان برای آن برشمرد اما به طور قطع نقش سیاست های درست حاکمیت چین را نباید نادیده گرفت. چین سیاست سه پایه‌ای در ارتباط با آنها در پیش گرفته است: ۱- غیرسیاسی کردن و غیرسیاسی نگه داشتن آنها (de-politicized) ۲- متفرق بودن و متفرق نگاه داشتن آنان و عدم اجازه برای حرکت به سوی متحد شدن (divided) ۳- عدم اجازه برای شکل گرفتن انگیزه و یا منابع مادی و معنوی لازم برای بسیج‌شدن (de-mobalize). حالا به وضعیت ما نگاه کنید که سطح بالایی از سیاست زدگی، تشکل سازی بر ضد حاکمیت و بسیج امکانات مادی و معنوی سازمانی و فردی ایرانیان، به ویژه طی ماه‌های بعد از وقایع ۱۴۰۱، بر ضد حاکمیت شکل گرفت. @hosseinghasemi57

‍ ‍ این صدای کمک‌ خواستن برای رها‌شدن از دست گروگان گیران است مطلب ارسالی یکی از همراهان کانال : خانم پرستو صالحی صدای بسیاری از ایرانیانی است که ساده‌لوحانه اشتباه محاسباتی کرده اند، از سرعصبانیت و نخواستن و یا به امیدواهی و سرابی، دل‌باخته‌اند و متعاقب آن به گروگان گرفته شده اند. این صدای کمک‌خواستن برای رها‌شدن از دست گروگان گیران است. وظیفه ای نداریم مگر به سرعت، آزادش کنیم؛ فارغ از قضاوت مان در مورد ایشان. البته هیچ مقامی در کشور نمی‌تواند مانع بازگشت ایرانیان شود، اما احتمالا منظور ایشان امان‌نامه برای بازگشت است. این امر اگر حرفه ای و تمیز انجام شود، از ابعاد گوناگون دستاورد برای نظام و کشور ، هم از بعد تهدید زدایی و هم فرصت‌سازی است. بویژه آنکه در یک پازل کلی تر دیده شود. همگان واقفند چه فرصت‌های بی‌نظیری از زاویه ایرانیان خارج از کشور برای ایران وجود دارد اما در حال حاضر موضوع از طرف مقابل آن، یعنی متاسفانه تهدیدبالفعل شدن آنان، اهمیت یافته است. موضوع ایرانیان خارج از کشور طی به ویژه دو سال گذشته، از منظر تهدید به مرز خطرناکی رسیده و تبدیل به یکی مهمترین چالش‌های سیاست خارجی‌ شده است. تقریبا در هیچ پرونده چالشی در روابط دوجانبه‌ای بویژه در حوزه اروپا وارد نمی‌شوید مگر رد پای ایرانیان معاند و براندازِ راه یافته به ساختارهای تصمیم ساز و تصمیم گیر کشور میزبان را به وضوح می‌بینید. این گزاره یعنی اینکه، راهبرد درست و مجموعه اقدامات تاکتیکی متناسب و دقیق در مورد پرونده ایرانیان خارج از کشور، از الزامات سیاست خارجی‌ موفق است. امروز بخش موثری از ایرانیان خارج از کشور از حیث جمعیت و کیفیت، بر علیه کشور تبدیل به سلاحی ویرانگر شده اند و از طرف دیگر هویت ایرانی خارج از کشور گروگان دست تشکل‌های محدود اما عمیقا ضد جمهوری اسلامی ایران و برانداز شده است. این روند تا آنجا جلو رفته که خیانت به کشور و همکاری با دول و سرویس هاس خارجی‌ سفیدشویی شده و تبدیل به فضیلتی گشته که برخی از ایرانیان برای آن رقابت می‌کنند. این وضعیت هم از منظر انسانی و زندگی عادی و هم ملی و هویتی، عمده ایرانیان عادی و معمولی را دچار فرسودگی  بی حد و مرزی کرده است. آنها به دنبال راه مفری هستند. اینجا فرصت حاکمیت است که هم از منظر اخلاقی در نقطه بزرگتری و پدری بنشیند و چهره خود را ترمیم کند، و هم هویت ایرانیان را از تعریف براندازان رها کند که ایرانی را در ضدیت با جمهوری اسلامی تعریف می‌کنند. راهبرد اصلی باید تهدیدزدایی از ایرانیان خارج از کشور و اتصال مجدد آنها به مام وطن باشد. مثالی بزنم: چین به عنوان یکی از سانترالیسیتی‌ترین و تمامیت‌خواه ترین حکومت‌های فعلی جهان، احتمالا  مهاجرفرست ترین کشور جهان است که چینی های دهها میلیونی خارج از مرزهای خود دارد. در عین حال، همراه‌ترین مهاجرین را دارد به طوری که  سلاح‌سازی از آنان توسط سرویس های متعدد غربی عموما بی نتیجه بوده است. دلایل مختلف فرهنگی، جامعه شناسی و مردم‌شناسی شاید بتوان برای آن برشمرد اما به طور قطع نقش سیاست های درست حاکمیت چین را نباید نادیده گرفت. چین سیاست سه پایه‌ای در ارتباط با آنها در پیش گرفته است: ۱- غیرسیاسی کردن و غیرسیاسی نگه داشتن آنها (de-politicized) ۲- متفرق بودن و متفرق نگاه داشتن آنان و عدم اجازه برای حرکت به سوی متحد شدن (divided) ۳- عدم اجازه برای شکل گرفتن انگیزه و یا منابع مادی و معنوی لازم برای بسیج‌شدن (de-mobalize). حالا به وضعیت ما نگاه کنید که سطح بالایی از سیاست زدگی، تشکل سازی بر ضد حاکمیت و بسیج امکانات مادی و معنوی سازمانی و فردی ایرانیان، به ویژه طی ماه‌های بعد از وقایع ۱۴۰۱، بر ضد حاکمیت شکل گرفت. @hosseinghasemi57

‍ درباره حمله به سفارت انگلیس چطور؟ آقای مسعود براتی از نزدیکان آقای دکتر جلیلی نوشته است : «جلیلی درباره حوادث سفارت خانه عربستان به دولت روحانی هشدار داده بود.» از او می پرسم: درباره حمله به سفارت انگلیس چطور؟ ‏از اتفاقات مهم دوران دبیری شعام دکتر جلیلی ،حمله به سفارت انگلیس در ۸ آذر ۱۳۹۰ می باشد.در میانه کشمکش‌های سنگین مذاکرات هسته‌ای ،تصویب تحریم‌های پرفشارعلیه ایران ، عده‌ای به سفارت انگلیس حمله کرده و برای ساعتی ساختمان سفارت را تصرف کردند. این اتفاقات در شرایطی که ایران تحت فشارهای سنگین بین‌المللی برای پایان دادن به برنامه هسته‌ای خود بود شرایط را بسیار سخت‌تر کرد و واکنش‌های منفی گسترده‌ای را به‌دنبال داشت. انگلیس سفارت خود در ایران را تعطیل و ۴۸ ساعت به دیپلمات‌های ایرانی فرصت داد تا آن کشور را ترک کنند. نخست‌وزیر انگلیس، رئیس‌جمهور امریکا، اتحادیه اروپا، شورای امنیت سازمان ملل متحد، دبیرکل سازمان ملل، دولت های چین، روسیه، کانادا، سوئد و دانمارک در بیانیه‌هایی جداگانه این اقدام را محکوم کردند. دولت‌های آلمان، فرانسه، ایتالیا و هلند به‌منظور ابراز همبستگی سفرای خود را فراخواندند. این اقدام تبعات سنگینی به دنبال داشت. بهمنی رییس بانک مرکزیی در گفتگو با مسئولان اتاق بازرگانی با اشاره به اقدامات بانک مرکزی برای پایین آوردن نرخ ارز گفته بود: «این تلاش در حال به ثمر نشستن بود که متاسفانه با حرکت صورت گرفته در مورد سفارت انگلیس، نرخ ارز تاثیر پذیرفت.» دکتر احمدی نژاد در این زمینه می گوید: «وقتی سفارت اشغال شد، اتحادیه اروپا هم به آمریکا پیوست…پس از اشغال سفارت، آنها از ایران چهره‌ای بسیار بد در دنیا نشان دادند و همان شد که اروپا به تحریم‌ها پیوست و فشارها روی ایران زیاد شد. چرا هیچ کس معترض نمی‌شود که چه کسانی سفارت انگلیس را اشغال کردند؟ آمریکا طرح تحریم بانک‌ مرکزی و نفت را ارائه کرد و انگلیس آن را به اتحادیه اروپا برد ولی آنها گفتند که این جنگ اقتصادی است و مورد قبول واقع نشد و بعد از آن بود که اشغال سفارت انگلیس را طراحی کردند.» احمدی نژاد می گوید :«سفیر انگلیس در تهران یک هفته قبل از آن، در جلسه سفرای اروپایی اعلام می‌کند که هفته آینده اتفاقی رخ می‌دهد و ورق به نفع ما بر می‌گردد.» چرا دبیر شعام مانع از تسخیر سفارت و خنثی سازی این طرح پر هزینه دشمنان نشد ؟ چرا دکتر جلیلی مانع از اقدامی نشدند که رهبری فرمودند: '' کار بسیار غلطی بود و به ضرر ما شد.'' '' در قضیه اخیر اشغال آن سفارت خبیث، احساسات جوانان درست بود. ولی رفتنشان درست نبود.'' ضمنا رسایی از نزدیکان آقای جلیلی در سخنرانی در جمع تجمع کنندگان مقابل سفارت گفته بود: «اگر انگلیسی‌ها بخواهند بیش از این زبان‌درازی و در امور داخلی کشور ما دخالت کنند، مسئولان جمهوری اسلامی واقعا نمی‌توانند جلوی خشم انقلابی ملت را که ۳۲ سال است آمریکایی‌ها در آن می‌سوزند، بگیرند». آقای جلیلی توضیح دهند چرا طرح دشمن که به ضرر نظام و انقلاب شد و ضربات سنگینی را به کشور وارد کرد ، خنثی و مانع نشدند؟ در بحران ها و حوادث آن سالها ضعف دبیرخانه شعام مشهود است . https://x.com/hoseinghasemi57/status/1808051306231153066?s=61&t=EyHwLgUoIS0aI6b2pyNrwA @hosseinghasemi57

امامزاده ای که شفا نمی‌دهد ولی خوب کور می‌کند مطلب ارسالی یکی از دوستان عضو کانال : روابط اروپا با ایران طی سه سال اخیر به کما رفته است. البته قبل از این دولت نیز با چالش های بسیار عمده ای روبرو بود ولی متاسفانه شرایط اخیر به طرز عجیبی حاد شده است. روابط در حال حاضر در پایین ترین سطوح برقرار است. همه شواهد نشان میدهد در اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ و بعد از آن، کار تا قطع کلی روابط با برخی کشورهای اروپایی پیش رفت. فوری و تیتروار چند مورد قابل توجه است: ۱- پرونده روابط با ایران تبدیل به یک پرونده سیاست داخلی در برخی کشورهای اصلی اروپایی و موضوع کش و واکش های سیاسی شده است. آشنایان فن می دانند این چه خطر بنیادینی را متوجه منافع کشور می‌کند. این یعنی از دست متخصصین سیاست خارجی‌ در این کشورها خارج شده و در دستان نماینده های احزاب و پارلمان ها و ... قرار گرفته است. نگاه کنید به بحث جدی این روزها در انگلیس در مورد قرار دادن سپاه در گروه‌های تروریستی. این اتفاق مانند وضعیت روابط ایران-آمریکا است که چه در تهران و چه در واشنگتن از دست دستگاه دیپلماسی کاملا خارج شده است. ۲- گفتمان میانه رو، چه در مراکز تصمیم ساز و چه در مراکز تصمیم گیر اروپا، در مورد ایران کلا حذف و یا به حاشیه رفته است. ۳- بعد از جنگ اوکراین، ایران در طرف مقابل دعوای اروپا و در کنار روسیه قرار داده شده است. این موضوع بنیان های زیادی از تعاملات را نابود کرده است. ۴- ادبیات تولیدشده در اندیشکده های اروپایی اگر بررسی شود کاملا روشن است چه خطی در معرفی ایران به عنوان مرکزیت اصلی مشکل و نه بخشی از راه حل پیگیری می‌شود. ۵- ایران از عمده تریبون هایی که صدایش در مجامع اروپایی اعم از رسمی و غیر رسمی شنیده شود، به تدریج حذف گردیده است. صرفا یکی دو مورد هنوز باقی است. ۶- سیاستمداران اصلی و رهبران کشورهای اروپایی به محوریت آلمان، انگلیس، فرانسه ابایی از هرگونه توهینی به ایران را ندارند. عملا این توهین ها دیگر هزینه ای هم برای آنها ندارد. دلایل آن متعدد است ولی نتیجه آن قرارگرفتن در شرایط بی‌سابقه است. ۷- طی ۳ سال گذشته یک سفر سطح بالا میان دو طرف انجام نشده است. حتی در آخرین سفر رئیس جمهور شهید به نیویورک به غیر از یک کشور شرق اروپا، هیچ رییس دولت اروپایی حاضر به دیدار نشد. و این لیست بسیار قابل ادامه دادن است… نکته آخر: حواسمان باشد، اروپا را در ظرفیت متوسطی که دارد باید اداره کرد ولی نمی توان نادیده گرفت. امامزاده ای است که شاید شفا نمی‌دهد ولی خوب کور می‌کند و لذا حداقلی از روابط معنا دار با آن کلیدی است. در این خصوص عمیقا غفلت شده است. @hosseinghasemi57

چرا از عقب نشینی های مکرر دشمن یک پیروزی و توافق به دست نیاوردید ؟ ۱- بارها و بارها از دکتر جلیلی دبیر شعام و مسول مذاکرات هسته ای طی سال‌های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲ شنیده ایم که امریکایی ها و اروپایی ها در مقابل ما تنازل و عقب نشینی کردند و سایرین از منطق ما تعریف و تمجید کردند. آقای جلیلی در حالی بر تنازل و عقب نشینی حریف تاکید می کند که شاهد چندین قطعنامه کمرشکن تحریمی و تحریم های مختلف علیه ایران هستیم چرا از این عقب نشینی های دشمن یک پیروزی به دست نیاوردید ؟ چرا یک جایی این عقب نشینی ها را نقد نکردید تا فشارها کاسته شود؟ در اینجا بخشی از ادعاهای آقای جلیلی درباره تنازل و عقب نشینی ۱+۵ را می آورم : ۱- از سال ۱۳۸۷ که گفتگوهای ژنو یک برگزار شد تا بهار سال ۱۳۹۲ و مذاکرات آلماتی ۲، این ۵+۱ بود که قدم به قدم عقب نشینی می‌کرد. ۲- همین روند به جایی رسید که همان کسانی که یک زمانی می‌گفتند سانتریفیوژ نداشته باشید پیشنهادشان در مذاکرات آلماتی در سال ۹۱ این بود که خیلی خب، حالا بیایید روی بیست درصد صحبت کنیم. اصلاً دیگر سطح چانه‌زنی عوض شده بود. یعنی طرف مقابل بود که مجبور به عقب‌نشینی شده بود. ۳- عرض بنده این است که اگر با نگاهی راهبردی و ملی وارد گفت و گوها شوید نباید نگران شوید؛ مانند یک سال فاصله ای که بین استانبول ۱ و ۲ پیش آمد و آنها با تنازل نسبت به مطالبات قبلی شان به استانبول ۲ آمدند. ۴- در گفت و گوهای آلماتی ۱ که در ۸ اسفند ۱۳۹۱ برگزار شد، قرار بود آنها بیایند و پاسخشان را به طرح پنج محوری ما که در مسکو بیان شده بود، ارائه کنند. پیشنهاد آنها جالب بود؛ چون باز هم نسبت به قبل تنازل کرده بودند. ۵- اگر آنها در فاصله گفت وگوهای ژنو ۲ تا ژنو ۳ در برابر ایران تنازل کردند به این دلیل نبود که مثلاً ما در گفت وگوها حرف خاصی میزدیم، بلکه به این علت بود که شهدایی مثل شهید شهریاری وجود داشتند که جانشان را در این مسیر فدا کردند ولی کشور را به توانایی غنی سازی ۲۰ درصد رساندند تا دست دشمن خالی شود. ۶- زمانی هم که دولت جدید کار را در دست گرفت یک حماسه سیاسی با حضور گسترده مردم در انتخابات به وقوع پیوسته بود و هم در مذاکرات آلماتی ۲ طرف مقابل نسبت به مذاکرات قبلی از مطالبات خودش تنازل کرده بود. ۷- در گفتگوهای آلماتی ۱ آن موقع چه آوردند؟ چیزی که آنها آمدند و پیشنهاد کردند، این جالب است توجه بفرمایید دوباره باز تنازلات دیگری بود یعنی یک تنازلاتی دیگر بود که آمدند گفتند … ۸- یادم است در گفت وگوهای ژنو ۲ وقتی به ۱+۵ اعلام کردیم اگر سوخت ۲۰ درصد را به ما ندهید خودمان تولید میکنیم خندیدند و گفتند اگر می توانید بروید تولید کنید ما توانستیم سوخت ۲۰ درصد را هم تولید کنیم و آنها در مذاکرات ژنو ۳ در برابر ما عقب نشینی کردند. ۹- یکی از نکات بسیار مهم این دوره عقب نشینی آمریکا از خواسته اش مبنی بر اینکه ایران نباید غنی سازی داشته باشد به این موضوع بود که ایران نباید کلاهک هسته ای بسازد؛ یعنی ایالات متحده به ساخت کلاهک هسته ای و سلاح هسته ای عقب نشینی کرد. ۱۰-دکترجلیلی و روایت روند عقب نشینی کشورهای غربی در مقابل او … «غربی ها از سال 92 پشت میز مذاکره ننشستند؛ آنها سال 87 مجبور به مذاکره شدند» «روایت روند عقب نشینی کشورهای غربی در مذاکرات هسته ای پیش از سال 92» https://t.me/jalili_saeed/6555 ۱۱-«روایت دکتر جلیلی از پله پله عقب نشینی 1+5 مقابل ایران در مذاکرات هسته ای دوره قبل» https://t.me/jalili_saeed/5900 ۱۲-«روزگاری بود که عقب نشینی نمی کردیم و این آژانس بود که به جای قطعنامه، بر صحت پرونده هسته ای ایران مهر تایید میزد.» https://t.me/jalili_saeed/5510 ۱۳-عقب نشینی دشمن در‌ برابر مولفه‌های قدرت 🔸قطعنامه ها زمانی صادر شد که دشمن از نظر حقوقی حرفی برای گفتن نداشت، به همین خاطر با بسته پیشنهادی به تهران آمدند https://t.me/jalili_saeed/8201 ۱۴-تیتر و مطالب این یادداشت کانال تلگرامی ستاد رسمی دکتر جلیلی را ببینید: چگونه سعید جلیلی، غرب را وادار به عقب‌نشینی در مذاکرات می‌کرد؟ افسار مذاکرات در دست ایران و… https://t.me/jalili_saeed/9969 ۱۵- در مهمانی بعد از ظهر مذاکرات مسکو که به میزبانی همتای روسی مان برگزار شد، وی گفت با این پیشنهادی که امروز ارائه کردید طرف مقابل تقریباً خلع سلاح شد؛ چون شما در همه بحث ها برای گفت وگو اعلام آمادگی کردید. https://x.com/hoseinghasemi57/status/1805866216998723783?s=61&t=EyHwLgUoIS0aI6b2pyNrwA @hosseinghasemi57

‍ دکتر جلیلی از کدام اجماع سازی و حل اختلاف می گوید ؟ دکتر جلیلی یکی از و ظایف دبیرخانهٔ شعام را هماهنگی و هم افزایی بین قوای سه‌گانه و بخش‌های دیگر ذکر می کند : ‏«دبیرخانهٔ شعام در آن زمان یک ملجأ برای حل اختلافات قوا بود.» ‏در دوران مسولیت ایشان در شعام واقعا چنین موضوعی را شاهد بودیم ؟ ‏در آن سال ها اختلافات میان سران سه قوه به بی سابقه ترین شکل در آمده بود.فقط برخی موارد را اشاره می کنم: ‏خانه نشینی یازده روزه رییس جمهور ‏ اختلافات شدید میان رییس جمهور و رییس مجمع و غیبت طولانی رییس جمهور در جلسات مجمع برکناری وزیر اطلاعات و بازگشت او با حکم رهبری ‏ پخش فیلم افشاگرانه از سوی رئیس جمهور در مجلس و سخنان او علیه روسای قوه مقننه و قضاییه و تذکر رهبری ‏بازداشت مدیرعامل ایرنا و مشاور مطبوعاتی رییس جمهور ‏ درگیری و‌نامه پراکنی میان روسای جمهور و رییس قوه قضاییه درباره بازدید از اوین طرح سوال از رییس جمهور در مجلس و‌توقف آن با نظر رهبر انقلاب ‏ ابطال حکم مدیرعاملی سعید مرتضوی در ریاست سازمان تامین اجتماعی از سوی دیوان عدالت اداری ‏ بازداشت سعید مرتضوی سرپرست تامین اجتماعی ‏اغتشاش در سخنرانی رئیس مجلس در قم ‏ تشکیل پرونده قضایی برای معاون اول رییس جمهور به عنوان متهم تاکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب بر پرهیز مسولان به خصوص روسای قو از ایجاد اختلاف در شرایط حساس کنونی درخواست از مسولین برای کنار گذاشتن بد اخلاقی ها و… ‏در این سال‌ها اوج اختلافات و درگیری قوا و دستگاهها را شاهد هستیم. شاهد ترورهای هسته ای هستیم، شاهد بحران ۱۳۸۸ هستیم، شاهد ریزش برخی خواص هستیم ، جلیلی از کدام تدبیر اجماع سازش می گوید ؟ ‏اگر جلیلی چنین توانمندی داشتند آیا رهبری هیات حل اختلاف قوای سه گانه را تشکیل می دادند ؟ https://khl.ink/f/16782 https://x.com/hoseinghasemi57/status/1805460521392468222?s=61&t=EyHwLgUoIS0aI6b2pyNrwA @hosseinghasemi57

دکتر جلیلی و مدیریت فتنه ۱۳۸۸ طبق قانون اساسی وظایف شعام عبارت است: هماهنگ نمودن فعالیت‌های سیاسی، اطلاعاتی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در ارتباط با تدابیر کلی دفاعی امنیتی بهره‌گیری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدید‌های داخلی و خارجی. و… دبیر شعام و مجموعه تحت امر باید تدابیر و هماهنگی لازم به منظور مقابله با تهدیدات ، پیش بینی و پیشگیری و کنترل و ممانعت از توسعه تهدید و…را مد نظر خود قرار دهد. شعام در دوران دبیری ایشان موفق به پیش بینی و‌پیش گیری از اتفاقات و حوادث پس از انتخابات ۱۳۸۸ نشد. قبل از فتنه ۱۳۸۸ باید با اتخاذ تدابیر مانع از بحران می شدند .متاسفانه چنین اقدامی صورت نگرفت. پس از ایجاد ناآرامی و اعتراضات و آشوب ها و فتنه نتوانست کنترل و‌ مدیریت و مانع از گسترش و طولانی شدن ناآرامی ها شود. نزدیک به بیست ماه کشور درگیر بحران و ناآرامی بود. نهایتا در پایان بهمن ماه ۱۳۸۹ حصر آقایان موسوی و کروبی را شاهد هستیم. این که یک بحران کنترل نشود و بیست ماه ادامه پیدا کند ، نشانه ضعف است نه قوت و دستاورد . به دلیل ضعف این مجموعه ، بار بر دوش رهبری قرار می گیرد . حتی در سطح دیدار با نمایندگان کاندیداهای ریاست جمهوری . وقتی یک مجموعه ای مانند دبیرخانه شعام از توانایی و چالاکی و چابکی لازم برخوردار نباشد ، بار و کار و مشکلات به راس هرم منتقل می شود. جایی که باید تدابیر امنیتی می کرد ، دستگاههای اطلاعاتی را هماهنگ و هدایت می کرد ، بزرگان و متنفذین و موثرین و کاندیداها را توجیه و …می کرد، از قابلیت و وجاهت و تدبیر لازم برخوردار نبود. https://x.com/hoseinghasemi57/status/1805345230289281054?s=61&t=EyHwLgUoIS0aI6b2pyNrwA @hosseinghasemi57

از ترورهای هسته ای تا رسوایی کلوب ترور ۱- بخش عمده ترورهای هسته ای در دوران دبیری دکتر جلیلی در شعام رخ داد . ترورها به مدت دو سال از دی ماه۱۳۸۸ تا دی ماه ۱۳۹۰ ادامه داشت : دکتر مسعود علی محمدی استاد فیزیک دانشگاه تهران در تاریخ یکشنبه ۲۲ دیماه ۱۳۸۸ ترور و به شهادت رسید. دکتر مجید شهریاری استاد فیزیک دانشگاه شهید بهشتی در ۸ آذرماه ۱۳۸۹ ترور و به شهادت رسید. داریوش رضایی نژاد در یکم مردادماه ۱۳۹۰ ترور و به شهادت رسید مصطفی احمدی روشن و قشقایی در ۲۱ دی ماه ۱۳۹۰ ترور و به شهادت رسیدند. نه تنها شاهد خنثی سازی ترورهای هسته ای نبودیم ، موفق به شناسایی و بازداشت عوامل دخیل در ترور هم نبودیم. چرا در طول این دو سال اقداماتی توسط شعام طراحی نشد تا مانع از ترور ها و بازدارندگی شود؟ نه تنها شاهد پیش بینی و پیشگیری ترورها در اسرع وقت نیستیم ، شاهد شناسایی و دستگیری عوامل ترور هم نیستیم . رسوایی کلوب ترور : ۲- متاسفانه شاهد این هستیم که اقدام به ایجاد کیس قلابی و پوچ در این زمینه می شود و تا کنون دبیر وقت شعام توضیحی نداده است. وزارت اطلاعات طی بیانیه ای در ۲۵ خرداد ۱۳۹۱خبر از دستگیری عوامل ترور شهیدان شهریاری،احمدی روشن و قشقایی داد: «سلسله عملیات سنگین و همه جانبه اطلاعاتی که پس از وقوع اولین ترور هسته ای آغاز شده بود، با ترورهای بعدی هرچه شدیدتر و گسترده تر و متهورانه تر استمرار یافت تا با حصول اشراف اطلاعاتی بر تعدادی از پایگاه ها و ایستگاه های اطلاعاتی و عملیاتی رژیم صهیونیستی و با گستراندن تور اطلاعاتی بر آنها به شناسایی عده ای از افسران اطلاعاتی رژیم جعلی حاکم بر سرزمین های اشغالی و تروریست های مزدور آنها انجامید و با تعقیب و مراقبت های شبانه روزی و رهگیری سوژه ها و سرنخ ها در داخل و خارج از کشور، نهایتا عوامل اصلی ترور شهیدان شهریاری، احمدی روشن و قشقایی شناسایی و در عملیات های برق آسا و مقتدرانه در مناطق مختلف دستگیر و به بازداشتگاه ها منتقل گردیدند» سه روز پس از اطلاعیه ۲۵ خرداد، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات خبر از دستگیری ۲۰ نفر از عوامل ترور شهدای هسته ای داد. مصلحی یکم مردادماه اظهارداشت: «با اين دستگيري‌هاي اخير بيش از ۳۰ نفر دستگيري داشته‌ايم» درادامه در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۳۹۱ مستند« کلوب ترور» پخش شد: «در اين مستند پرده از چهره عوامل ترور شهداي هسته‌اي کشور برداشت و شيوه عملياتي تروريست‌ها بيان شد.در مستند کلوپ ترور همچنين، بخش‌هايي از اعترافات عوامل موساد به نمايش در آمد.» ‏https://goo.gl/61qHBc ۷ سال پس از پخش مستند کلوب ترور مشخص شد که کیس بازداشت و دستگیری عوامل ترور شهدای هسته ای و کلوب ترور دروغ و کیس پوچ و قلابی بوده است. مازیار ابراهیمی از متهمین ترور هسته ای در مصاحبه ای با بی بی سی در همین زمینه مطالبی را بیان کرد ‏https://t.me/bbcpersian/45480 بعدها به نقل از سید محمود علوی وزیر اطلاعات عنوان شد: « پس از بررسی کارشناسی معاون حفاظت واجا عدم انتساب اتهام به آن‌ها محرز شده است. به‌گفته‌ی او متهمان ۵۳ نفر بوده‌اند و پس از احراز بی‌گناهی آن‌ها ۴میلیارد تومان بابت جبران خسارت به آن‌ها پرداخت شده است.» علاوه بر ترورهای هسته ای ، ساخت کیس پوچ‌و قلابی نیز در دوران دبیری آقای جلیلی صورت گرفته است. چرا ایشان متوجه طراحی و ساخت چنین کیس قلابی و فریب نظام نشدند ؟ https://x.com/hoseinghasemi57/status/1805340553980297417?s=61&t=EyHwLgUoIS0aI6b2pyNrwA @hosseinghasemi57