ماشین تحریر

رائفی پور مواظب خودش باشد در مذمت لجن پراکنی علیه علی اصغر شفیعیان و علی احمدنیا 📘من رشد را مدیون مخالف منطقی و منصف می دانم. حسن عباسی رفیق یک همشهری ما رضا طاهری بود. رضا فلسفه میخواندو خوشفکر و همکلاس رضا طاهری. بر اساس رفاقت رضا شاید دو دهه پیش یکی دو جلسه نقد جدی با حسن عباسی کردم. حسن عباسی خودش بود و راحت بودم. این آقای رائفی پور که با اقتباس و ایرانی کردن نظریات هارون ترکیه افاضه فضل میکند را کمی مشکوک هستم. نظر مخالفش را بگوید اما لجن پراکنی ، آنهم علیه نسل خوشفکری که اگر آن اشتباه درباره شان نشده بود ، آمد نیوزی به وجود نمی آمد ، واقعا پذیرفتنی نیست. در واقع شفیعیان و احمد نیا و امثالهم دارند جور اشتباهات ما را میکشند و نسل حیرت زده را به درون گفتمان داخلی می کشانند. شفیعیان از منصف ترین افرادی است که در یکدهه گذشته دیده ام. این وزیر ارشاد با فرهنگ ما بالاخره معاونتی بهتر از شفیعیان نخواهد داشت. احمدنیا را از طریق مرحوم دکتر نيما کشوری که سال گذشته در خزر غرق شد می شناسم. دکتر نیما کشوری جان و پاره تن من بود که آینده درخشانی داشت. متاسفانه او رفته است و نسل بچه های خوشفکر و دارای قدرت گفتمان سازی مانده است جفا کنیم آقای رییس جمهور؟ جفا کنیم استاد رائفی پور! خداوند هدایت کند پیرامون جلسه مطبوعاتی رییس جمهور نقد جدی دارم. دیگر پزشکیان ماست. خودمان نقدش میکنیم ۲۶شهریور ۱۴۰۳

متاسفانه تملق همیشه جواب میدهد آقای عراقچی! میگویند چرا کشور در میان دوره ای از بدترین قفل دیپلماسی است . دلیلش اینست که بدترین نیروهای نزدیک به ما بهتر از بهترین نیروهای کشور و ذخایر منابع انسانی اند. چند سال کار آقای غریب آبادی را در قوه قضاییه دیده ام. واقعا وبال کردن بود ولی به سبب انتسابهایی که در کشور معمول است اما همچنان زشت است ( شغل شب) از این قوه به آن قوه می رود. اسمش را گذاشته اند وفاق. وفاق از این به بعد اگر به کلمه اش برخوردید یعنی ( بستن ، رفیق بازی ، دوست دختر آوردن ، دوست پسر آوردن و دم بالا را هم به سبب امتیازی که داده ایم دیدن ) اخیرا اقای عراقچی هم فرمودید که برجام به تاریخ پیوست. به خدا من آن بچه دامغان که با رییس جمهور سابق به کوه خورد را با کل وزارتخارجه عراقچی عوض نمیکنم. چرا ؟ او اکر نمیدانست تلاش میکرد. می پرسید. این یکی نه. روز روشن آقای داماد را چپانده در وزارتخارجه. بعد میگوید پزشکیان قیصری راه میرفت کار هزار گره بسته را باز کرد. الان بدهی عراق دیگر تسویه است آقای عراق چی؟ کمی شرم کنیم از مردم. مولا فرمود بر دهان متملق خاک بپاش. اینجا گلابی می گذارند.

فقدان تئوری ، فقدان تئوریسین ممکن است شما با طالبان مواجه باشید و در مخالفت آنها ، مجموعه ای از نظرات را بیان کنید. اما این تئوری نیست. شما آنتی هستید. طالبان یک تئوری فکری بر اساس اسلام این تیمیه است که شما فقط منتقد آن هستید. اما تئوری ندارید. عادت شده که برخی احساس می کنند ، دولت های اصلاحات پایه از درونشان تئوری در می اید. واقعیت اینست که این نگاه منتقد است که چنین خطایی دارد‌ . مثالی میزنم. شما یک دفتر شعر یا یک رمان می نویسید. نوشتن مثل رانندگی است. باید مستقیم یا غیر مستقیم آموزش قواعد آن را ببنید. اما بر اساس آن (( وجود درونی و باورها)) سطور نوشتن شما شکل می گیرد. حالا منتقد بعد از خلق اثر ، می آید می گوید این در سبک رئالیسم جادویی یا تک گویی یا زاویه دید من راوی یا براساس فلان اندیشه یا فلان ساختار این اثر را نوشته. درواقع منتقد در هنگام نوشتن غایب است. تاثیری ندارد‌. بعد از منتشر شدن پیدایش می شود و بر اساس ذهنیت خودش و گاهی دوستی و دشمنی ( حب و بغض سطحی یا عمیق ) اثر را معنایی جدید میدهد. حرکت اصلاحی در ایران هم به جز یک مقطع کوتاه که مطرح شد ،وسعه سیاسی باید بشود چون مقدمه توسعه اقتصادی است ( اینهم عکس العمل به تئوری دولت کار مرحوم هاشمی رفسنجانی بود که کار اجرایی را بدون توسعه سیاسی موفق می دانست)، دیگر تئوری نداشته ایم. کار دولت ها گرچه بافتن تئوری نیست ، اما بدون تئوری هم دچار تعطیل می شود. اصلاحات متاسفانه تئوریسین دیگر ندارد. بیشتر جستار نویسی برای رفع بحران های مقطعی است. این مساله با توانبخشی دولت همراه شده و اهل رسانه لایقی چون علی احمد نیا و سینا رحیم پور به دولت ملحق شده اند. آنها میتوانند کمک کننده به دولت در دفاع و تبلیغ مثبت باشند یا در خنثی کردن امور بی تقوا علیه دولت موثر باشند. اما بدون تئوری و تیوریسین که معنای دولت سوم اصلاحات چیست ، خطاکاری بعد از مدتی مردم را از پشت دولت کنار خواهد کشید. کسانی چون مهندس عبدی و دکتر میدری و... دیگران تشخيص این ظرایف و فرقش با تیلیغات را باید تبیین کنند. ۲۵ شهریور ۱۴۰۳/ ع‌.ص

قطعا انسان خوب دوست گرامی ام جناب مهندس مصدق مطلبی در اینجا نوشته اند‌ توصیه میکنم حتما مطالب این مدیر شریف سابق و نویسنده خوب را بخوانید. من مخالف نظر ایشان هستم به چند دلیل آدم خوب را در ایران ، سازنده سیستم خوب میدانم. .یک :ما کپی هر سیستم خوب را در ایران درست میکنیم. مثالها بسیار است. دکتر ا گرفتن قلابی. مهندسان قلابی. مومنان قلابی. سیستم ما اصولا از شروع دولت مدرن تا کنون ، سیستم ها و ساب سیستم های قلابی می سازد. نگاه کنید به بحث های اقتصادی. بهترین نظرات لیبرال دموکراسی در احزاب تبدیل به طایفه بازی هایی می شود که در ته افریقا هم وجود ندارد. دوم : همین تجربه شورای راهبری را نگاه کنید. یک سیستم انتخاب مدرن بود اما وزیر آموزش و پرورش در دقیقه ۹۷ انتخاب شد. نصف وزرا طوری دیگر. چرا ؟ چون انسان خوب ، در ایران یک معنای اخلاقی فقط،ندارد. اوست که انتخابگر یک سیستم است. مثلا بجای سازوکار کیفی یا کمی تا دستاوردها ، سیستم لابیگ را انتخاب میکند سوم : انسان خوب خالق است نه محصول. تا نباشد ، سیستم های تازه درست نمی شوند. چهار: خوبی چیست؟ خوبی تصمیم خوب است و انسان خوب در دسترس تر است تا سیستم خوب.

مصیبت تئوری ها گاه گداری با اهل تحلیل صحبت می کنم. گاهی این اقبال را دارم که با بهترین هایش گفتگو میکنم. گفتگو ، کم هزینه ترین و پر فایده ترین نوع فکر کردن است. به اینجا می رسیم که تئوری ها گاهی رهزن عمل درست می شوند. نکرانی ام از بابت این سه وزیر که حمایت در حد خودکشی کردم همین است‌ . دکتر میدری ، دکتر ظفرقندی و دکتر مالواجرد. دنبال راه حل انگار نیستند..میخواهم معادله را به سبب دیپلم ریاضی سال بوق یکبار بنویسم. وقتی شما یکی از پنج کشور ثروتمند جهان در منابع طبیعی و معدنی هستید اما عملا پایین ترین سطح درآمد در اکثریت مردم را دارید ، شما یک معادله دارید. مهمترین مشکل ما نمایش سواد و مصیبت تئوری هاست. خانم مالواجرد متاسفانه در این لوپ افتاده‌ ‌. راه کجی را رفته. آن دو منتظرم که انتخاب هایش چیست. دکترهایی که عملا مصیبت تئوری هستند یاراه حل این معادله که دو طرف دارد. بالاترین کشته های جاده ها.کم ترین موالید. بیشترین فاصله طبقاتی و ضریب جینی. بالاترین ارقام رشد اعتیاد و مهاجرت. در نهاد ریاست جمهوری که فاجعه تکمیل است. مغزی که آنقدر بزرگ شده که عملا توجیه بدترین انتخابهای برنامه ای و نفرات را میکند

مافیای دارو! به جهت اینکه در هلال احمرم و از قوم و خویش تا ارباب رجوع تا بچه های روزنامه نگار فکر میکنند در کشوی میزت یک خروار داروی خاص داری ، در چند سال اخیر پژوهشگر دارو هم شده ام. در وزارت بهداشت سه گروه هستند. گروه دیناروندی ها که معاون غدا و دارو هم شد. گروه اصفهانی ها که آن وزیر نالایق بهداشت آقای نمکی هم جزوشان بود. یک گروه هم دکتر های سهمیمه ای. مافیای دارو یعنی من دو عضو از بستگانم را از دست میدهم به جهت فقدان داروی خاص. مافیایی که نزدیک به ۲۰۰ هزار میلیارد تومان گردش مالی دارد. با دو داروساز همکار دیروز صحبت میکردم. از خواهران و برادران شاغل در هلال احمر. اتفاقا از این گزینه ها باسوادتر و متخصص. اما این گروهها اجازه نداده اند در ۲۰ سال گذشته یک نفر رزومه ای بگیرد. حالا میخواهند معاون دارو بگذارند همان دور باطل گروههای همیشگی. اگر آقای دکتر ظفرقندی یا پزشکیان بخواهند همین بچه هایی که تقبل کردند در هلال احمر با حقوق پایین تر کار کنند معرفی میکردم که این مافیا منعزل شود. مساله اینست یک نفر از فروش قاجاقی نفت سود میبرد. یک نفر از خون مردم گرفتار و درگیر سرطان. چه باید کرد؟ میخواهند حل شود؟

شنیع بودن بی سوادی هیچ، اصرار بر اینکه من بهترین نفرم. من خود قانون ام! گاهی حجم بی قانونی را آدم در ای کشور می بیند، حیرت میکند. در همین کشور اساسنامه بنیاد مسکن یا کتایخانه ملی یا ..را مجلس های انقلابی تصویب می کند. مثلا شرط می گذازد که رییس بنیاد مسکن مثل مرحوم تابش ، حتما فارغ التحصیل فنی باشد . برمی دارند یک معدل۱۰ با روابط خفیه را بدون ارتباط با شرط،اساسنامه رییس بنیاد مسکن میکنند. به این خانم وزیر هم فشار می آورند که ابقایش کن. خانم وزیر هم در راز بقا! شما خود قانونید؟ این کشور با اینهمه نخبه ، در همان بنیاد مسکن چه بچه هایی که نماندند و نمیگفتند که عاملش بیسوادی و بی قانونی است. خانم وزیر ، آدم زرنگ ته چاه است. این آزمون شماست. ما تمام تلاشمان را کردیم .روزی که مجلس دو دو میکرد برای شما در روزنامه نوشتم و آن نوشته چرخید که با ی دختر شهید چه کردی مجلس. اما ابقای چنین افرادی،خیانت به خون آن شهداست. چقدر رفقای ماکه بهترین ها دردرس بودند رفتند وما ناخن آنها نمی شدیم.برای آنکه‌ این خاله زنکی هاو سفارشات بعضا آن آقا که باید نماینده و امانتداری رهبری باشند ، بی سوادی را ترویج میکند. نکنید

باور کنید نه عباس عبدی ترامپ است نه تاج زاده پمپئو خدا می داند ‌ که گاهی اخباری می شنوی که در حیرت می مانی که برای نیل به چه هدفی این التهابات هربار چون نفت بر آتش از گوشه ای دهان باز می کند. چالش اصلی ما سرعت بیشتر بحران ها نسبت به تجمیع نیروهای کل نظام سیاسی است. چنان بحران ها سرعتشان را زیاد میکنند که همه نیروهای سیاسی ازهرجناحی اگر تجمیع کنند و حتی اپوزيسيون هم لا محاله به کمک نظام سیاسی بیاید ، بازهم سرعت رشد بحران از سرعت مهار بحران بحران بیشتر است. اما نمیدانم برای نیل به چه هدفی این نقار باید ادامه یابد. آقای مهندس عباس عبدی آنچنان در میانه روی اشتهار یافته و آنچنان مورد نقد نسل جوان قرار می گیرد که گاهی خود من منتقد هم می گویم بی انصاف شدم.‌ دو پیرهن بیشتر پاره کرده و دو دهه بعد این کشور را می بیند .خوب وقتی عباس عبدی هم تحمل نشود ، کل این وفاق و همدلی بین نیروهای اجرایی کشور ، فقط نقشه تدارکات یک توسعه محال نیست؟ از عبدی خیرخواه تر برای نظام و مردم ؟ آقایان گرامی من. بخدا عبدی و تاج زاده ، ترامپ و پمپئو نیستند و لازم نیست در کنار دادگاه نمادین انها نیز محکوم شوند‌

تبریک به وزیر کشور به خاطر معرفی معاون سیاسی جوان و خردمند گفت همه اش انتقاد روزنامه نگاری می کنی ، هنرش نیز بگو. این انتصاب اگر خدا بخواهد و چشم شوری نباشد ، هنر است. اول باید به رییس جمهور و بعد وزیر کشور و هرکس که در انتخاب دکتر زینی وند نقش داشته تبریک گفت. معاون سیاسی وزیر کشور سالها در فضای بسته و غیر توسعه ای خفه شده بود. استانداران باید به دنبال توسعه استانها و کاهش رنج مردم باشند. سوابق دکتر زینی وند به عنوان نیرویی خوش فکر و باهوش و البته خوش قیافه ( مدتی هرکس که عبوس تر بود ، منصب می گرفت ) پوست اندازی نظام برای حکمرانی خوب یا همان good governance در برنامه های توسعه کشور است. بالاخره نسل هفتاد ساله ها کوتاه آمدند و جوانی نخبه و با لیاقت در این معاونت با ظرایف فکری و شجاعت تحول قرار گرفت. به شخصه امیدوارم انتخاب های دیگر دولت دکتر پزشکیان بر اساس این شایستگی و نسل دوم انقلاب باشد. زینی وند از آن نیروهای خوب است که تا آنجا که شناخت دارم ، میتواند یکی از آن صد مدیری باشد که فکر باز ، جوان ، با دانش و مدیر در امر حکمرانی باشد. امیدوارم محیط عمل او سازگار با توانایی اش گردد. ع.ص

🎥طنز تصادفی سخنان عارف در تلویزیون و کشتی سیاسی ! 🔹به اطرافیان خودمان، فرزندان و نوه‌هایمان را نگاه کنیم. به تصویر بغل دستی هم نگاه کن آقای عارف. کشتی با چوخه را بردی پهلوان . آخر این چه زورآزمایی بود تو با ما کردی. کشتی گرفتن بغل دستی هایت سینک شده با سخنان جنابعالی که طنز جالبی را فراهم کرده است :)