RP. Success
موسسه فرهنگی راه پویندگان,دپارتمان آزمونهای ملی MSRT, EPT, MHLE... ⭐️ برنامه دوره های آمادگی آزمونها ⭐️ ارائه منظم دروس و نکات کاربردی 🏠 فلسطین ۱۸ ـ پلاک ۱۴ ☎️ 05137653872 09910632719 @RP3info لیست تمامی کانالهای موسسه 👇👇 @RahpouyandeganHub
إظهار المزيد740
المشتركون
-124 ساعات
-37 أيام
-1130 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
اشتباه رایج:
Athletics vs Athletic
👨🏫 کلمهی athletics در بریتانیایی معادل track and field در انگلیسی امریکایی و به معنی «ورزش دو میدانی» است:
• My daughter wants to compete in athletics
• She didn't take up athletics until she was 20.
👨🏫 اما athletic صفت و به معنی «ورزشی یا قوی و توانمند در ورزش» است:
athletic ability
• I've never been very athletic.
بنابراین جملهی زیر غلط است:
❌ A lot of athletic reporters write for the magazine.
شکل صحیح جملهی بالا 👇
✅ A lot of athletics reporters write for the magazine.
این جمله هم اشتباه است:
❌ The race was organized by the National Athletic Association.
شکل صحیح جملهی بالا 👇
✅ The race was organized by the National Athletics Association.
اشتباه رایج :
1️⃣ وقتی میخواهیم جنبهای از یک موضوع را بررسی کنیم که با جنبهی دیگر آن در تضاد است، از عبارت زیر استفاده میکنیم:
✒️ On the other hand
از سوی دیگر = برعکس (👨🏫 تضاد داره! هر "از سوی دیگری" نمیشه!)
• Jim wanted to go to the movies; his wife, on the other hand, wanted to stay home and read.
جیم میخواست سینما برود. برعکس، همسرش میخواست خانه بماند و مطالعه کند.
بنابراین جملهی زیر اشتباه است:
❌ On the other side, I can understand why she feels disappointed.
شکل صحیح جملهی گفتهشده 👇
✅ On the other hand, I can understand why she feels disappointed.
برعکس، میتوانم درک کنم چرا او احساس ناامیدی میکند.
◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆
2️⃣ وقتی میخواهیم بگوییم چیزی "آن طرف" چیز دیگری است، از عبارت زیر استفاده میکنیم:
✒️ On the other side of sth
آن طرف، آن سوی
• What's on the other side?
چه چیزی آن طرف هست؟
بنابراین جملهی زیر اشتباه است:
❌ It shows us what is happening in the other side of the world.
شکل صحیح جملهی گفتهشده 👇
✅ It shows us what is happening on the other side of the world.
این مسئله به ما نشان داد که چه اتفاقی در آن سوی دنیا در حال رخ دادن است.
👨🏫 برای نتیجهگیری منطقی از اتفاقی که در گذشته رخ داده (بر اساس شواهد) از ساختارهای زیر استفاده میشود:
1️⃣ Must have done
🖋 این ساختار برای جملات معلوم است:
• He must not have slept well last night.
او دیشب نباید خوب خوابیده باشد (نتیجهگیری).
• He must have stayed up too late last night.
دیشب، او باید تا دیر وقت بیدار مانده باشد.
• He spent money like water. He must have had a lot of money.
او مثل ریگ پول خرج میکند. او باید خیلی پولدار باشد.
2️⃣ Must have been done
🖋 این ساختار در جملات مجهول بکار میرود:
• This picture is a masterpiece. It must have been drawn by a great artist.
این تصویر یک شاهکار است. باید توسط یک هنرمند بزرگ کشیده شده باشد.
👨🏫 قید only در جمله جای ثابتی ندارد و کلمهی بعد از خود را محدود میکند. بنابراین با جابجایی only در جمله، معنی جمله تغییر میکند و در رایتینگ به محل این قید باید دقت کرد. مثال:
1️⃣ Only I hit him in the eye yesterday. (No one else did.)
دیروز فقط من (نه کس دیگری) توی چشمش زدم.
2️⃣ I only hit him in the eye yesterday. (Did not slap him)
دیروز من فقط توی چشمش زدم (فقط ضربه زدم، کار دیگری نکردم).
3️⃣ I hit only him in the eye yesterday. (I did not hit others)
دیروز من فقط او را زدم (فقط او را زدم، کس دیگری را نزدم).
4️⃣ I hit him only in the eye yesterday. (I did not hit outside the eye)
دیروز من فقط توی چشم (داخل چشمش، نه جای دیگری) او زدم.
5️⃣ I hit him in only the eye yesterday. (Not other organs)
دیروز من فقط توی چشمش (فقط چشمش، نه جای دیگری) زدم.
6️⃣ I hit him in the only eye yesterday. (He doesn't have another eye)
دیروز من توی تنها چشمش زدم (تنها یک چشم داشته).
7️⃣ I hit him in the eye only yesterday. (Not today)
فقط دیروز توی چشمش زدم (فقط دیروز زدم، روزهای دیگر نزدم)
@RPsuccesss
VID_20240912_082435_290.mp46.43 MB
VID_20240912_082351_794.mp46.53 MB
VID_20240912_082212_101.mp41.91 MB
VID_20240912_082152_824.mp46.10 MB
VID_20240912_082117_177.mp44.28 MB
⚜"One vs. You"⚜
به تفاوت در استفاده از ضمیر "One" و "You" در زبان انگلیسی اشاره دارد. این دو ضمیر به شیوههای مختلفی برای بیان عمومی یا شخصی استفاده میشوند.
📍1. ضمیر "One":
- کاربرد: "One" به عنوان یک ضمیر غیرشخصی و رسمی برای بیان عمومی استفاده میشود. وقتی از "One" استفاده میکنید، به طور کلی در مورد هر فردی صحبت میکنید و نه به طور خاص به خودتان یا کسی که با او صحبت میکنید.
👈 - مثال:
- *One should always be honest.*
- (هر کسی باید همیشه صادق باشد.)
👂 - ویژگی: "One" بیشتر در زبان رسمی و نوشتاری استفاده میشود و به نوعی نشاندهندهی یک حالت بیطرف و عمومی است.
📍 2. ضمیر "You":
- کاربرد: "You" به عنوان ضمیر دوم شخص، به شنونده یا خواننده اشاره دارد. در زبان غیررسمی و مکالمههای روزمره، از "You" برای بیان کلی استفاده میشود، حتی اگر مستقیماً به یک فرد خاص اشاره نکند.
👈 - مثال:
- *You should always be honest.*
- (تو باید همیشه صادق باشی.)
👂 - ویژگی: استفاده از "You" در مکالمات روزمره رایجتر است و به نظر میرسد که کمتر رسمی و دوستانهتر است. همچنین، در زبان غیررسمی، "You" میتواند به معنای "همه" باشد.
📌 مقایسه:
- سطح رسمی بودن: "One" رسمیتر است و معمولاً در نوشتارهای رسمی، مقالات علمی، و زبان اداری استفاده میشود. "You" غیررسمیتر است و در مکالمات روزمره بیشتر کاربرد دارد.
- حالت بیطرف: "One" بیطرفتر است و به طور کلی به هر فردی اشاره دارد. "You" شخصیتر است و به مخاطب خاصی اشاره دارد.
👈👈 مثالهای بیشتر:
1. با "One":
- *One must always strive for excellence.*
- (هر کسی باید همیشه برای برتری تلاش کند.)
2. با "You":
- *You must always strive for excellence.*
- (تو باید همیشه برای برتری تلاش کنی.)
در اینجا، "One" حالتی بیطرف و کلی دارد، در حالی که "You" مستقیماً به مخاطب اشاره میکند.
✅ در زبان انگلیسی، "case" به وضعیتی گفته میشود که شکل یک کلمه (معمولاً یک ضمیر) به دلیل نقش گرامریاش در جمله تغییر میکند.
👈 در انگلیسی، سه نوع اصلی case وجود دارد:
👩🏫 1. Nominative Case (فاعل):
زمانی که یک کلمه نقش فاعل را در جمله دارد، از حالت Nominative استفاده میشود. در این حالت، فاعل جمله، عملی را انجام میدهد.
- مثال:
- She is reading a book.
- در اینجا، "She" فاعل جمله است و در حالت Nominative قرار دارد.
👩🏫 2. Objective Case (مفعول):
زمانی که یک کلمه نقش مفعول را در جمله دارد، از حالت Objective استفاده میشود. مفعول جمله، عملی را دریافت میکند.
- مثال:
- I saw her yesterday.
- در اینجا، "her" مفعول جمله است و در حالت Objective قرار دارد.
👩🏫 3. Possessive Case (ملکی):
زمانی که یک کلمه مالکیت یا تعلق را نشان میدهد، از حالت Possessive استفاده میشود.
- مثال:
- This is her book.
- در اینجا، "her" مالکیت کتاب را نشان میدهد و در حالت Possessive قرار دارد.
🌟 نکات اضافی:
- این حالتها بیشتر برای ضمایر (مثل I, you, he, she, it, we, they) قابل مشاهده است. برای مثال:
- Nominative: I, you, he, she, it, we, they
- Objective: me, you, him, her, it, us, them
- Possessive: my/mine, your/yours, his, her/hers, its, our/ours, their/theirs
- اسمها در زبان انگلیسی معمولاً در یک حالت خاص تغییر نمیکنند و تغییراتی که برای نشان دادن ملکی بودن رخ میدهد، به صورت اضافه کردن "’s" یا "s’" به اسم است.
- مثال:
- The teacher’s desk is tidy.
- Children’s toys are everywhere.
این حالتها کمک میکنند تا نقش کلمات در جمله مشخص شود و معنی جمله به درستی منتقل گردد.
📌از اینکه مطالب این کانال رو با دیگر دوستانتان به اشتراک می گذارید ممنونم ❤️
RPsuccesss
اشتباه رایج:
Oblige vs Force/Compel
1⃣ be/feel obliged to do sth = have to/feel that you have to do something
👨🏫 احساس مسئولیت/وظیفه کردن برای انجام کاری (اجبار خارجی نیست)
• Doctors are obliged to keep their patients' records secret.
دکترها احساس وظیفه میکنند که اطلاعات مریضهایشان را مخفی نگه دارند.
• Since the temperature outside was below freezing, I felt obliged to invite them in.
چون دمای بیرون بسیار سرد بود، احساس وظیفه کردم که آنها را به داخل (خانه) دعوت کنم.
◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆
🖋 بنابراین جملهی زیر اشتباه است:
❌ In order to pay the hospital bill, it obliged me to sell my car.
شکل صحیح جملهی گفتهشده 👇
✅ In order to pay the hospital bill, I was obliged to sell my car.
برای پرداخت هزینهی بیمارستان، احساس وظیفه کردم/مجبور شدم (👨🏫 با نظر خودم! یعنی کسی مجبورم نکرده) ماشینم را بفروشم.
___
2⃣ برای مجبور کردن کسی یا مجبور شدن به انجام کاری (یک اجبار خارجی)، از فعلهای compel و force استفاده میشود:
• They forced him to hand over the money by threatening to kill him.
آنها با تهدید به کشتن او، او را مجبور کردند که پول را بدهد.
◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆◆
🖋 بنابراین جملهی زیر اشتباه است:
❌ You can't oblige children to study if they don't want to.
شکل صحیح جملهی گفتهشده 👇
✅ You can't force children to study if they don't want to.
اگر بچهها نخواهند، تو نمیتوانی آنها را مجبور کنی که درس بخوانند.
@RPsuccesss
📌یک نکته گرامری در سطح C2 که بسیار پیشرفته است، استفاده از "Inversion" یا وارونگی در جملات شرطی است. این ساختار بیشتر در زبان رسمی و نوشتاری دیده میشود و به معنی قرار دادن فعل کمکی یا فعل اصلی قبل از فاعل است.
✍ مثال ۱:
❤️ شرطی نوع سوم:
- جمله معمولی:
- *If I had known about the meeting, I would have attended it.*
- جمله با وارونگی:
- *Had I known about the meeting, I would have attended it.*
✍ مثال ۲:
❤️ شرطی نوع دوم:
- جمله معمولی:
- *If she were here, she would help us.*
- جمله با وارونگی:
- *Were she here, she would help us.*
✅ نکته:
این نوع وارونگی باعث میشود جمله رسمیتر و برجستهتر به نظر برسد و برای تاکید یا به کار بردن لحن خاصی در نوشتار استفاده میشود.
@RPsuccesss
👨🏫 مجموعه کلماتی که به معنی "توصیه و نصیحت" هستند:
1. Advice
توصیه، نصیحت
• His advice was to give up smoking.
نصیحت او ترک کردن سیگار بود.
• Ask your teacher for advice on how to prepare for the exam.
2. Tip
راهنمایی، توصیه (معمولاً کوچک، ساده و بدردبخور)
~ on/for (doing) sth
• handy tips for buying a computer
توصیههای بدردبخور برای خریدن کامپیوتر
• This week's magazine has some tips on healthy eating.
مجلهی این هفته چند توصیه در مورد سالم خوردن دارد.
• useful tips on how to save money
3. Recommendation
توصیه (معمولاً از طرف متخصصین و افرادی که در آن زمینه تجربه دارند)
~ (to sb) (for/on/about sth)
• The committee made recommendations to the board on teachers' pay and conditions.
کمیته به هیئت رئیسه در مورد دستمزد و شرایط معلمان توصیه کرد.
• I bought this computer on John's recommendation (= because John told me that it was good).
4. Guidance
راهنمایی (معمولاً در مورد امور مربوط به زندگی و کار)
• guidance for teachers on how to use video in the classroom
راهنمایی برای معلمان در خصوص نحوهی استفاده از ویدئو در کلاس
• Activities all take place under the guidance of an experienced tutor.
5. Counsel
نصیحت، توصیه (معمولاً توسط افراد بزرگتر یا متخصص)
• Listen to the counsel of your elders.
به نصیحت بزرگترهایت گوش کن.
• In the end, wiser counsels prevailed.
6. Hint
توصیه، اطلاعات در مورد چیزی
• handy hints on saving money
توصیههای دم دستی (آسان) برای نگهداری از پول
• The teacher's book gives useful hints on how to develop reading skills.
7. Guidelines
راهنماییها، توصیهها و اطلاعات مربوط به نحوهی استفاده از چیزی
• The EU has issued guidelines on appropriate levels of pay for part-time manual workers.
اتحادیهی اروپا در مورد مقادیر مناسب دستمزد برای کارگران موقتی توصیههایی ارائه کرده است.
• We follow very strict guidelines on the use and storage of personal details on computers.
@RPsuccesss
IMG_20240820_081401_456.jpg0.32 KB
IMG_20240820_081401_652.jpg0.29 KB
IMG_20240820_081400_896.jpg0.29 KB
IMG_20240820_081401_315.jpg0.29 KB
IMG_20240820_081347_066.jpg0.60 KB
IMG_20240820_081347_119.jpg0.60 KB
IMG_20240820_081346_874.jpg0.62 KB
IMG_20240820_081346_597.jpg0.55 KB
IMG_20240820_081340_506.jpg0.49 KB
IMG_20240820_081340_415.jpg0.36 KB
Repost from Rp1info ➕
🤩🎁 پست جایزه دار 🎁🤩
3⃣ عدد کد فعال سازی رایگان
حساب vip یکماهه سایت Apeuni 😍
😉 برای سه نفر از عزیزانی که، شرایط زیر رو رعایت کنند :
1⃣ یک کد، برای نفراتی که، سه نفر از دوستان شون رو زیر پست اینستا مون تگ کنند
2⃣ یک کد برای نفراتی که پست اینستامون رو برای حداقل 12 ساعت توی پیج شون استوری کنند
3⃣ و یک کد برای نفراتی که پست اینستامون رو برای حداقل 5 نفر ارسال کنند
👈 برای دیدن پست کلیک کنید 👉
🆔 Insta , elyasnasiri
‼️ قرعه کشی هر بخش، جدا انجام میشود
❗️سایت اپی یونی (Apeuni)
یک سایت شبیه ساز هست، برای تمرین و تست زنی آزمون PTE
که چون هوش مصنوعی و امکانات خوبی داره، معمولا یکی از اصلی ترین گزینه های متقاضیان جهت آمادگی آزمون میباشد
📲 @Rp1infoplus
💻 @Rp1Plus
⚠️ ارزش جوایز : هر حساب یکماهه vip سایت Apeuni، در حال حاضر 590 هزار تومان میباشد
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.