زخــم❤️🩹 دل(فــاطــمــه بــانــو)🖇✍
~★﷽★~ ♡به قلم فاطمه بانو♡ جوری برات بخورم که رو کش تختو پاره کنی از شدت حشریت:))))🤤🔥🫦 ادمین: @fatima_tb0 #دانشجویشیطونواستادمغرور #خانمزبوندراز #زخمدل
إظهار المزيد2 369
المشتركون
+424 ساعات
+47 أيام
-4530 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
Repost from N/a
من امیر مقارهم، پسری که جز سختی چیزی نکشید❌
مادرم به خاطر غم اعتیادِ پدرم فوت شد و تو خونه خرابهای من بودم و خواهر بیچارهم و یه پدر معتاد.
پدرمزیاد دووم نیاورد و مرد ولی دوستای معتادش هر روز تو حیاط خونمون بودن و اذیت میکردن، منم سرکار میرفتم و از میوههای مونده و کهنه برای شام خواهرم میاوردم تا اینکه
با رهام هادیان مدیر یه شرکت که تو مسابقات رالی شخص معروفی بود آشنا شدم و منو استخدام کرد...🥹🏎
https://t.me/+d1jc8GYaI2xhZTA0
۱۹
200
00:04
Video unavailable
وسط بوس*ههای داغش و مالیدن سی*نم با دست دیگش شر*تمو پایین کشید و #یخ رو کشید بین پا*هام، از تضاد حرارت تنش و سردی #یخ لرزیدم که با فشار دادن یخ توم آه غلیظی کشیدم و...
https://t.me/+U5Oja8656KEzYzBk
عاشقانهای داغ از خوانندهی مطرح کشور🔞🔥
5.45 KB
500
00:02
Video unavailable
چند گرگ توی جنگل با هم ترتیب یه دخترو میدن🫣🔥
وسط جنگل وحشیانه درونم میکوبید.
من به شکل انسانیم بودم و اون به شکل گرگیش.
روی چهار دست و پام بودم و کــــ*یرش به شکل گرگی خیلی بزرگ بود طوری که کــــصم داشت جر میخورد.
"بسه...دارم میمیرم...تورو خدا بسه"
متوجه نزدیک شدن دو گرگ دیگه شدم و وقتی یکی از اونا سینه هامو با زبون خیس و داغش لیسید حس کردم ضربه های زاندر محکم تر شد😱😱🔞
https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk
https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk
animation.gif.mp40.32 KB
600
Repost from N/a
_رایان چه بلایی سرت اومده؟؟
بغض کرده خیره به چهرهی ترسناک ولی ارامش، اینو زیر لب پچ زدم
تلو خوران چند قدم جلو اومد و من با ترس به گوشه دیوار چسبیدم.
چه بلایی سر رایان من اومده ؟؟ با نگاه بی فروغش نگاهم میکرد با بغض گفتم
_ یعنی هیچوقت خوب نمیشی؟؟؟
اصلا چیزی از حرفام میفهمی؟
یه چیزی بگو لعنتی! بگو که اینا همش خوابه. بگو که قراره خوب بشی. روی زمین سقوط کردم
_من قلبم داره میترکه💔
تا به خودم بیام دستی رو زانو و شونه هام انداخت و .....🔥🔞
https://t.me/+4cBFVpSHol45OWRk
#داستانیعاشقانهوجذابومتفاوت🔥
۱۲
800
00:05
Video unavailable
هولم داد روی #کاناپه و خودش هم اومد روم و ل*ب پایینمو به دندون گرفت، دامنمو بالا زد و بعد از تنظیم شدن بد*نامون آروم آروم خودشو فش*ار داد توم #نال*های کردم که بی طاقت با ضر*به محکمی خودشو بهم کوبید...
https://t.me/+U5Oja8656KEzYzBk
عاشقانهای داغ از خوانندهی مطرح کشور🔞🔥
4.34 KB
1600
00:02
Video unavailable
چند گرگ توی جنگل با هم ترتیب یه دخترو میدن🫣🔥
وسط جنگل وحشیانه درونم میکوبید.
من به شکل انسانیم بودم و اون به شکل گرگیش.
روی چهار دست و پام بودم و کــــ*یرش به شکل گرگی خیلی بزرگ بود طوری که کــــصم داشت جر میخورد.
"بسه...دارم میمیرم...تورو خدا بسه"
متوجه نزدیک شدن دو گرگ دیگه شدم و وقتی یکی از اونا سینه هامو با زبون خیس و داغش لیسید حس کردم ضربه های زاندر محکم تر شد😱😱🔞
https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk
https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk
animation.gif.mp40.32 KB
1600
سرگرد متین...پسرجذاب و مغروری که با رسیدن دوست قدیمی زنش و طلب بچه ای که سالها بزرگ کردن باعث وهم و شکش به این دوست میشه و...😱❌💯
جدال دو دوست قدیمی...
یکی سرگرد کارکشته و اون یکی مافیای قدرت...
دختری که بعد سالها به خونه برمیگرده و دربدر دنبال دخترش میگرده و اون رو توی خانواده ای پیدا میکنه که پدرومادرش از سرگردای کارکشته ای هستن که از قضا، پرونده ی همین مادر از راه رسیده دستشونه و....
https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk
https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk
#هیجانیپلیسیکشمکشخشناروتیکوهات🔞💯🔥
#دارایصحنههایمنزجرکننده🙈🔞💦
800
_من طلاقمو میگیرم متین! توهم نمیتونی جلومو بگیری پس کشش نده بیا توافقی تمومش کنیم!
تنمو بین خودش و دیوار قفل کردو پوست گردنمو بین لباش کشید
_هیش..منو نگاه بچه! تو الان منو یادت نمیاد
حافظه ات مشکل پیدا کرده بعد اینکه خودتو انداختی از اون پرتگاه پایین آرتیست بازی دراوردی
ولی من تک تک لحظه هایی که از بالا تا پایین تن لختو زیر دستام بالا پایین میکردمو یادمه پناه!!
تو یادت نمیاد ولی وقتی وسطش میکشیدم عقب اذیتت میکردم جیغ میزدی که ادامه بدم..لبام رو جز به جز تن برهنه ات میچرخیدو چقدر دوست داشتم تا اخر عمر تو همون لحظه زیرم بمونی تا پیچ تاب تنتو بتونم تا ابد برای خودم داشته باشم و تماشا کنم
تو نمیتونی از من طلاق بگیری جوجه!
تو نمیتونی از پیش من بری..چون منو دوست داری..تو برای لمس دستای من رو تنت بی تابی میکنی و وقتی وسط عشق بازی ولت میکنم بین دستام بی قراری میکنی!
تو نمیدونی ولی..تو جون منی فسقلی!
https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk
https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk
این رمان حق عضویتی هست و فقط برای پنج نفر نویسنده به دلیل شراکت با کانال ما ظرفیت داده
پس از ادمین میخوام بعد از پر شدن این مقدار ظرفیت لینک رو باطل کنه❌
700
Repost from N/a
امیرمقارهطراحماشینبرایمسابقاترالیمیشهو...🥹🏎🏎🏎🏎👇🏻👇🏻👇🏻
- میدونی خواهر،
حس #معلقی بین زمین و #آسمون دارم، مگه میشه خدا انقدر #مهربون باشه که از بین اینهمه آدم #نیازمند یا #غیرنیازمند
دقیقا این #شغل قسمت من بشه و #کارفرمام انقدر آدم #خیّر و #مهربونی باشه؟🥲🫂❤️🩹
معلومه که باورم نمیشه من تا آخر عمر به آقای هادیان مدیونم!🫠♥️👇🏻
https://t.me/+d1jc8GYaI2xhZTA0
۱۲شب
1200
_جناب سرگرد جرعت داری بهم دست بزن!
نفس بریده و با صورتی سرخ شده سرتاپامو گذروند
_پناه حالم بده کوتاه بیا
دستشو جلو اورد که با نیشخند قدمی عقب گذاشتم
_وقتی حرف از شرط بندی سر پرونده میزنی باید همه جوره پاش وایستی!
دستی به گردن خیسش کشید و حریص نگاهش رو تنم چرخید
_بگم غلط کردم کوتاه میای؟ عصبی بودم یه چیزی گفتم الان فقط بوی تنت ارومم میکنه
و با دوختن لبهام اجازه هر حرکتی و ازم گرفت و.....
https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk
https://t.me/+5oghyaQuF8hmM2Nk
پناه بازپرس جدی ای که با دل دادن به متین سرگرد خشن دایره ی جنایی مجبورش میکنه....♨️
500
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.