cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

شیعه پژوهی

✔یادداشت‌های تاریخی و دینی 👈نشر مطالب تحقیقی و پژوهشی بدون ذکر منبع شرعا جایز نیست. #ایستگاه_اندیشه اگر ایراد و اشکالی در مطالب مشاهده نمودید با کمال میل پذیرای انتقادات شما خواهیم بود. @Hekmatttttttt :ادمین دوم و پاسخگو

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
6 540
المشتركون
+124 ساعات
+317 أيام
+15930 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

Repost from شیعه پژوهی
Photo unavailableShow in Telegram
✔️خدایا! ﻣﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻣﺎﻥ ﺷﺒﯿﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ تو ﺍﺳﺖ؟ 🟥اينگونه نقل شده که ﺳﺎﺭه، زن خواننده، ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﺍﺯ ﻣﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ ﺭﻓﺖ. 🟢ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪه‌ﺍﯼ؟ 🔴ﻧﻪ 🟢ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟ 🔴 ﻧﻪ 🟢ﭘﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟ 🔴ﺷﻤﺎ همیشه ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﭘﻨﺎه ﻭ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻥ ﺑﻮﺩﯾﺪ، ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﻦ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎنی ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺷﺪهﺍﻡ، ﺁﻣﺪهﺍﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪ؛ نه جامه‌ای دارم، نه مرکبی و نه پولی که زندگی ام را بگذرانم. 🟢ﺗﻮ ﮐﻪ در مکه روزگاری ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻥِ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ، ﭼﻄﻮﺭ شد که ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺷﺪﯼ؟ 🔴ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻧﯽ سراغ من نمی‌آید، فراموش خاص و عام شده‌ام، به سختی زندگی می‌کنم. 👈ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ صلوات الله علیه و آله ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺯﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﻭ ﻣﺮﮐﺐ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺩﻧﺪ. 🔴عجیب ﺭﻭﺍیتی است! هم عجیب و هم ﻏﺮﯾﺐ! ﯾﮑﯽ ﺍینکه ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﮑﻪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪه ﺑﻮﺩه، ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ هم ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﭘﻨﺎه ﺍﻭ ﺑﻮﺩه است. ﺩﻭﻡ ﺍینکه ﻧﻔﺮﻣﻮﺩ ﻗﻮﻝ ﺑﺪه ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻧﮑﻨﯽ ﺗﺎ ﮐﻤﮑﺖ ﮐﻨﻢ، ﺑﻠﮑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﮐﻤﮑﺶ ﮐﻨﻨﺪ. ﺳﻮﻡ اینکه ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺸﺮﮎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﻮﺩ، ﺁﻣﺪ ﮐﻤﮏ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ! ﺧﺪﺍﯾﺎ! ﻣﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻣﺎﻥ ﺷﺒﯿﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ تو ﺍﺳﺖ؟ 📚ﺍﻟﺤﯿﺎﺓ، مرحوم حکیمی ج ۹ ﺹ ۲۳۲ @negahinou
إظهار الكل...
Repost from شیعه پژوهی
Photo unavailableShow in Telegram
✔️ابن‌عربی می‌نویسد: 🔴محمد صلوات‌الله‌علیه‌و‌آله مظهر اسم الله الذی هو الله ذاتا و صفاتا برای جهانیان رحمت است و سرتاسر ملک او موقوف بر ظهور مهدی است. 📚نسخه خطی بلغة‌‌الغواص ورق ۶۰ 🔴خوارزمی در شرح فصوص الحکم در فص حکمة فردية في كلمة محمدية نوشته است: و سبب اختصاص کلمه محمدیه به حکمت فردیه آنست که رسول ما صلوات‌الله‌علیه‌وآله متعین به اول تعینات است که ذات احدیت بدان تعین متعین گشته است پیش از هر تعینی که بدان متعین شده است از تعینات غیر متناهیه. تعینات مترتبه‌اند چون تعینات اجناس و انواع و اصناف و اشخاص که بعضی مندرج است در بعضی. پس جناب او علیه‌السلام شامل جمیع تعینات است. لاجرم او واحد فرد است در وجود که او را نظیر نیست. چه هیچ تعینی در مرتبه مساوی تعین او نیست و بالاتر از مرتبه‌ی او نیست مگر ذات احدیت مطلقه منزه از هر تعین و صفت و اسم و رسم و حد و نعت. او صلوات‌الله‌علیه‌وآله مظهر "اسم الله" است و الله اسم اعظم است که جامع همه اسماء و نعوت است، لاجرم حکمت مظهر او نیز کلیه باشد. پس هر کمالی که اسماء راست تحت کمال اوست، و ظهور هر مظهری به کلمه او، لاجرم در این معنی فردیت او را باشد. 📚شرح فصوص الحکم خوارزمی ص ۱۰۶۵ 🔴شیخ تمام این خصوصیات را برای مولا امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز می‌داند و در فتوحات مکیه آمده: ... بنابراین او (پیامبر اکرم صلوات الله علیه وآله) سید و سرور عالم - بدون استثناء - و نخستین ظاهر و هویدای در وجود می‌باشد (اول خلق). پس وجودش از آن نور الهی و از «هبا» و از حقیقت کلی می‌باشد، عین شریفش در «هبا» پدید آمد و عین عالَم از تجلی او و نزدیکترین فرد به او علی بن ابی طالب (صلوات الله علیه) امام عالَم و سِرّ تمام انبیاء بود. این شعر زیبا در مدح رسول اکرم صلوات‌الله‌علیه‌وآله را از تلمسانی شاگرد صدرالدین قونوی فرزند‌خوانده‌ی ابن عربی ببینید. ❌این پست مهم در خصوص اسم الله را هم می‌توانید مطالعه کنید. @negahinou
إظهار الكل...
Repost from شیعه پژوهی
✔️حقیقت نقطه و منتهی شدن تمام موجودات به یک نقطه و آن وجود مبارک حضرت محمد صلوات‌الله‌علیه‌و‌آله است. 📚ترجمه مشارق أنوار الیقین - مرحوم حافظ رجب بُرسی رضوان الله علیه @negahinou
إظهار الكل...
Repost from شیعه پژوهی
✔️سلام منتسب به محی‌الدین ابن عربی به آقا امام صادق علیه‌السلام 🔴 تحیات زاکیات از لسان استعداد جمیع موجودات بر آن استاد عوالم بشریه و مروج علوم ائمه اثنی عشریه باد که سند عالم وجود در ارتقاء معارج شهود و در آخرین درجه‌ی مدارج بشریه و خود بحر مواج علوم ازلی است و سراج وهاج انوار ابدی و صراف گنجینه‌های معارف و علوم است و اصل اصیل عقول و منهای دانش فهوم، داننده‌ی حقیقت اسماء الهی است و نماینده‌ی طرق سماوات، کماهی حقیقت جامعه‌ی جمیع حقایق و مرآت جهان نمای تمام رقائق، حبل‌المتین سبیل نجات، عورة‌الوثقای طریق موالاه، برزخ برازخ و جامع حقایق اضداد نور با هر وسیله‌ی هدایت و ارشاد کاشف اسرار مسائل، شنونده‌ی قرآن از نفس قائل مطلع شمس ابد جعفر بن محمد علیه صلوات الله الملک الاحد. @negahinou
إظهار الكل...
Repost from شیعه پژوهی
✔️بررسی روایات مدح #زراره قبلا در این پست به بررسی یکی از روایات مدح زراره که کشی آنرا نقل کرده پرداخته و وجوهی برای تحریف قسمت انتهایی آن عنوان کردیم. در تکمیل مطالب آن پست، این مطلب نیز بدان اضافه میگردد. کشی نقل میکند: مُحَمَّدُ بْنُ قُولَوَيْهِ، قَالَ‌ حَدَّثَنِي سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ، عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه‌السلام يَوْماً وَ دَخَلَ عَلَيْهِ الْفَيْضُ بْنُ الْمُخْتَارِ، فَذَكَرَ لَهُ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ تَأَوَّلَهَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه‌السلام فَقَالَ لَهُ الْفَيْضُ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ مَا هَذَا الِاخْتِلَافُ الَّذِي بَيْنَ شِيعَتِكُمْ قَالَ وَ أَيُّ الِاخْتِلَافِ يَا فَيْضُ فَقَالَ لَهُ الْفَيْضُ إِنِّي لَأَجْلِسُ فِي حِلَقِهِمْ بِالْكُوفَةِ فَأَكَادُ أَشُكُّ فِي اخْتِلَافِهِمْ فِي حَدِيثِهِمْ، حَتَّى أَرْجِعَ إِلَى الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ فَيُوقِفَنِي مِنْ ذَلِكَ عَلَى مَا تَسْتَرِيحُ إِلَيْهِ نَفْسِي وَ يَطْمَئِنَّ إِلَيْهِ قَلْبِي، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه‌السلام أَجَلْ هُوَ كَمَا ذَكَرْتَ يَا فَيْضُ! إِنَ‌ النَّاسَ أَوْلَعُوا بِالْكَذِبِ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ افْتَرَضَ عَلَيْهِمْ لَا يُرِيدُ مِنْهُمْ غُرَّةً وَ إِنِّي أُحَدِّثُ أَحَدَهُمْ بِالْحَدِيثِ فَلَا يَخْرُجُ مِنْ عِنْدِي حَتَّى يَتَأَوَّلَهُ عَلَى غَيْرِ تَأْوِيلِهِ، وَ ذَلِكَ أَنَّهُمْ لَا يَطْلُبُونَ بِحَدِيثِنَا وَ بِحُبِّنَا مَا عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّمَا يَطْلُبُونَ الدُّنْيَا، وَ كُلٌّ يُحِبُّ أَنْ يُدْعَى رَأْساً أَنَّهُ لَيْسَ مِنْ عَبْدٍ يَرْفَعُ نَفْسَهُ إِلَّا وَضَعَهُ اللَّهُ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ وَضَعَ نَفْسَهُ إِلَّا رَفَعَهُ اللَّهُ وَ شَرَّفَهُ. فَإِذَا أَرَدْتَ بِحَدِيثِنَا فَعَلَيْكَ بِهَذَا الْجَالِسِ وَ أَوْمَى إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِهِ فَسَأَلْتُ أَصْحَابَنَا عَنْهُ فَقَالُوا زُرَارَةُ بْنُ أَعْيَنَ.(ترجمه را اینجا ببینید) با توجه به توضیحاتی که قبلا ارائه گردید و مراجعه به کتاب دعائم که روایت فوق را بدون تحریف نقل کرده است، ساختگی بودن قسمت انتهایی حدیث در رجال کشی بر ما روشن میگردد. 🛑قاضی نعمان روایت فوق را در کتاب دعائم بدین گونه نقل کرده است: از امام صادق علیه‌السّلام روایت شده که عیص بن مختار بر ایشان وارد شده و گفت فدایت شوم، این چه اختلافی است که میان شیعیان شماست؟ حضرت فرمود: ای عیص! چه اختلافی میان آنان است؟ گفت: گاهی در کوفه نزد آنان می‌نشینم و بر اثر اختلاف و سخن آنان نزدیک به تردید میشوم. نزد مفضل باز میگردم و آنچه میخواهم آنجا می‌یابم و آرام می‌شوم. امام صادق علیه‌السلام فرمود: آری ای عیص! او چنان است که گفتی. مردم بی جهت بر ما دروغ می‌بندند گویی خداوند دروغ را بر آنان واجب کرده است و جز آن از ایشان نمی‌خواهد. گاه من بر یکی از آنان حدیث می‌خوانم هنوز از نزد من بیرون نرفته که آنرا بر من به گونه ای نادرست تأویل میکند. و دلیلش این است که آنان دینخواه نیستند و شما دینخواه هستید. ای عیص! همانا هر یک از آنان دوست دارد که برای خود کسی باشد. هیچ بنده ای نیست که گردنفرازی کند مگر آنکه خداوند خوارش کند و هیچ بنده ای نیست که فروتن باشد مگر اینکه خداوند اورا سربلندی و عزت دهد‌.(پایان حدیث) همانگونه که مشاهده میکنید در روایت دعائم هیچ اشاره ای به زراره و تایید وی نشده است و با عنایت به سایر روایات ذم زراره، تمامی این صفت‌های ناشایست که امام بدانها اشاره میکند شبیه صفات زراره می‌باشد. با عنایت به مطالبی که قبلا نوشتیم و مراجعه به این حدیث، تحریف و اضافه شدن مدح زراره به انتهای حدیث توسط زراریه روشن و واضح است. همچنین لازم به ذکر است که قاضی نعمان علیرغم اینکه از علمای اسماعیلی می‌باشد ولی در همین کتاب، مخالفت خویش با ابولخطاب را نشان داده است‌.(فتأمل) در کتاب دعائم اشتباهی در کتابت نام فیض رخ داده و به اشتباه عیص آمده است. علاوه بر قاضی نعمان، شهرستانی نیز روایت را بدون قسمت انتهایی و جعل شده‌ در مدح زراره در صفحه ۶۵ از جلد اول تفسیرش نقل کرده است. 🛑قبل از مطالعه این پست، حتما اینجا را ببینید. اینجا را هم با موضوع انگیزه های جعل حدیث مجددا مطالعه نمائید❗️ @negahinou
إظهار الكل...
Repost from شیعه پژوهی
✔️بررسی روایات مدح زراره و غلبه تفکر زراریه در تشیع یکی از روایاتی که زراریه در مدح زراره بدان استناد میکنند این حدیث است. ترجمه: مفضل بن عمر می‌گوید: روزی که فیض بن مختار نزد امام صادق صلوات‌الله‌علیه آمده بود، آیه‌ای از قرآن را خواند. آن حضرت آیه را برای او تاویل کرد، فیض به حضرت گفت: خدا مرا فدایت گرداند، این اختلاف بین شیعیان شما چیست؟ امام صلوات‌الله‌علیه فرمود: ‌ای فیض کدام اختلاف؟ فیض به حضرت عرض کرد. در جلسات بحث آنان در کوفه شرکت می‌کنم و از اختلاف آن‌ها در روایاتشان به شک می‌افتم، تا این که به مفضل بن عمر مراجعه می‌کنم، او مرا از این شک باز می‌دارد و نفسم از این گرفتاری نجات می‌یابد، و قلبم مطمئن می‌گردد. پس حضرت به او فرمود: ‌ای فیض درست می‌گویی، همان‌طور است که گفتی، بدرستی که مردم در دروغ بستن بر ما ولع دارند. گویا خداوند بر آن‌ها دروغ بستن بر ما را واجب گردانیده و جز این چیزی از ایشان نخواسته است، مطلبی را با یکی از آنان در میان می‌گذارم، هنوز از نزد من خارج نشده آن را بر غیر تاویلش، تاویل می‌نماید و این کار به خاطر آن است که هدفشان از حدیث و محبت ما الهی نیست و امیال دنیایی دارند. و هر کدامشان دوست دارد که برای خود سری باشد، هیچ بنده‌ای نیست که نفس خود را بلند گرداند مگر این که خداوند او را پست نماید، و هیچ بنده‌ای فروتنی و تواضع ننماید، مگر این که خداوند او را بلند مرتبه گرداند و شرافت دهد. پس هرگاه در جستجوی حدیث ما برآمدی، بر تو باد که به این شخص که این جا نشسته به او مراجعه کن! و با دست اشاره به یکی از اصحاب ما نمود. از حاضران سؤال کردم که آن مرد کیست؟ گفتند: او زراره بن اعین است.  📚رجال کشی ج۱ ص۱۳۵ •••••••••••••••••••••• نکات حدیث: 1⃣اولین موضوع که نیاز به تدبر و تامل در این حدیث دارد بحث سلسله سند آن و حضور محمد بن سنان و مفضل بن عمر سلام الله علیهما در بین راویان این روایت است که از طیف معارفی و جریان مقابل زراره هستند و اختلاف بین این دو طیف با رجوع و تأمل در آثارشان از واضحات میباشد. توثیق جریان زراریه در کتب رجالی مکتب بغداد که در ادامه همان تفکر زراره هستند و عدم توثیق مفضل و محمد بن سنان از مصادیق بارز اختلاف این دو طیف میباشد.(سند حدیث: مُحَمَّدُ بْنُ قُولَوَيْهِ، قَالَ حَدَّثَنِي سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ، عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ) 📎اینجا و اینجا را ببینید. 2⃣به تصریح نجاشی، فیض بن مختار از اصحاب امام باقر، امام صادق و امام کاظم صلوات‌الله‌علیهم بوده و این روایت مربوط به عصر امام صادق صلوات‌الله‌علیه میباشد و با عنایت به متن حدیث و کوفی الاصل بودن فیض، از محالات است که در عصر امام صادق صلوات‌الله‌علیه ایشان شناختی از همشهری خود زراره که ساکن کوفه بوده نداشته باشد.(الفيض بن المختار: الجعفي الكوفي ، روى عن أبي جعفر وأبي عبد الله وأبي الحسن عليهم‌السلام ، ثقة ، عين ، له كتاب ، يرويه ابنه جعفر) 3⃣فیض بن مختار از اصحاب باطنی و معارفی و صاحب سر امام صادق صلوات‌الله‌علیه بوده است.اولین کسی بود که تصریح بر امامت امام هفتم یعنی امام کاظم صلوات‌الله‌علیه را از امام صادق صلوات‌الله‌علیه شنید و اینکه امام ایشان را به جای مفضل که در ابتدای حدیث تأیید شده به شخصیتی مانند زراره ارجاع دهند غیر قابل باور است.(مَا رُوِيَ فِي الْفَيْضِ وَ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ وَ أَنَّ الْفَيْضَ أَوَّلُ مَنْ سَمِعَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام نَصَّهُ عَلَى ابْنِهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ علیه السلام) 4⃣با عنایت به حدیث [به نقل از اسماعیل بن عبدالخالق: هنگامی که نام فرزندان اعین نزد امام صادق صلوات‌الله‌علیه مطرح شد فرمودند: به خدا قسم بنی اعین چیزی نمی خواهند جز اینکه بر قدرت باشند.] تعارض روایت فوق با این حدیث و سایر روایات مذمت عیان است. این قسمت از حدیث [بدرستی که مردم در دروغ بستن بر ما ولع دارند. گویا خداوند بر آن‌ها دروغ بستن بر ما را واجب گردانیده و جز این چیزی از ایشان نخواسته است، مطلبی را با یکی از آنان در میان می‌گذارم هنوز از نزد من خارج نشده آن را بر غیر تاویلش، تاویل می‌نماید و این کار به خاطر آن است که هدفشان از حدیث و محبت ما الهی نیست و امیال دنیایی دارند. و هر کدامشان دوست دارد که برای خود سری باشد] از ویژگی‌های زراره در سایر روایات میباشد. 5⃣با دقت و تأمل در متن و سند حدیث که از طریق محمد بن سنان از مفضل نقل شده، قدرت و نفوذ زراریه و فطحیه در شیعه و سایر قرائن مانند آنچه قاضی نعمان در دعائم و شهرستانی در تفسیرش نقل کرده‌اند، قسمت انتهایی حدیث و مدح زراره قطعا توسط مقصره جعل و به حدیث اضافه شده است. ادامه در پست بعد @negahinou
إظهار الكل...
✔️جریانی برای حمایت از علم در کشور فعال نیست ♦️استاد رسول جعفریان: از قدیم می‌گفتند "الناس علی دین ملوکهم" و راست می‌گفتند. این را یعقوبی در رساله کوچکی که با عنوان "مشاکلة الناس لزمانهم" دارد، به خوبی روشن کرده است. او می‌گوید، عادت هر خلیفه‌ای، در هر عصری، هر چه بود، مردم زمانه هم به رنگ او در می‌آمدند. حالا من فکر می‌کنم چه قدر در امر تقویت فرهنگ پژوهش و علم، مردم به امرای خود رفته‌اند! البته در روزگار ما، الگوی مردم، دیگر پادشاهان و امیران فقط نیستند، بلکه بسیاری از نهادهای حکومتی، رسانه‌ها و به خصوص صد ا و سیما و امثال این‌ها هستند که مردم چشمشان به آن‌هاست. سوال این است: آن‌ها مردم را به چه سمت و سویی تشویق می‌کنند؟ وقتی می‌خواهند مسیر  را نشان دهند و تابلو نصب کنند، چه می‌کنند و چه تابلویی می‌گذارند؟ وقتی می‌خواهند مسیر وقف و کمک را به مردم نشان دهند، که نمی‌دهند و برنامه‌ای درست ندارند، چه راهی را نشان می‌دهند، علم و کتاب و پژوهش که مثل نان شب برای این ملت واجب است یا ...؟ واقعیت این است که اصلا روی این مسائل سرمایه گذاری نمی‌شود. مثلا جلسات خیّرین و صحبت‌هایی که در این مجالس می‌شود و جهت دادن به آنها و سوق دادن مردم به سمت حمایت از کارهای علمی، در صدا و سیما جایی ندارد، اما به عکس، تا دلتان بخواهد مسائل دیگری را که دوست دارند منعکس می‌کنند و هر چند کانال را به آن اختصاص می‌دهند، از صبح تا شب. اگر حکومتی‌ها، کتاب وقف می‌کردند، به طور سمبلک، چند میلیون به فلان مرکز پژوهشی می‌دادند، اگر به فلان سازمان پژوهشی در فلان کارخانه کمک می‌کردند، اگر برای حمایت از پژوهش های پزشکی، پولی می‌گذاشتند، مردم هم از آنها یاد می‌گرفتند. چطور ممکن است بنده در یک سال در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران باشم، جز دو مورد به صورت محدود، کسی کتابی وقف نکند و مراجعه هم نکند؟ حتی اگر کسی هم می‌آید، اطمینان نداشته باشد و ده جور شرط و شروط بگذارد. چرا کسی نمی‌آید بگوید من هزینه فلان پایگاه اطلاعاتی علمی را برای یک سال می‌دهم تا دانشجویان رشته علوم یا پزشکی یا فنی مهندسی استفاده کنند؟  در تمام این مدت، جز یک مورد، کسی از خیرین به فریاد ما نرسید و آن هم البته در حد وسع خودش بود که قابل تقدیر بود. به ده‌ها نفر رو زدم. وقتی با یکی دو نفر از دوستان، که ثروتی دارد، صحبت کردم که اگر توانستید کمکی بکنید. گفت، فلانی، من این چند سال حسینیه‌ای در فلان نقطه شهر ساخته‌ام، تشریف بیاورید با هم گعده‌ای داشته باشیم. شب ها آنجا هستیم! به برخی از دوستان خارج نشین که ثروتی دارند، عرض کردم، دریغ از ریالی کمک. حالا ما مانده ایم با ۴۸ هزار دانشجو، در مرکز شهر، که از اول سال تا به حال، جز هفت میلیون تومان، بودجه عمومی به ما تعلق نگرفته، و همه‌اش باید با درآمد اختصاصی که به انواع بهانه‌ها از دانشجویان و دیگر مشتریان می‌گیریم، باید آنجا را اداره کنیم. عرضم این است، اگر مردم به فکر علم و دانش نباشند، راه به جایی نخواهند برد. وقتی حمایت از علم نکنند، وقتی دانشگاه‌ها بی پول باشند، نتیجه‌اش همین است که می‌بینیم  وامروز اعلام شد که ۹۲ درصد از دانشجویان دکتری ما که در امریکا درس می‌خوانند، به ایران بر نمی‌گردند. بروند یک نگاه بکنند ببینند بهترین دانشگاه‌های اروپا و امریکا با وقف می‌چرخد. نگاه کنند، ببینند از قرن شانزدهم به این طرف، چه کسی هزینه سفرهای دریایی اکتشافی را می‌داد؟ چه کسی سفرنامه‌های فرنگی‌ها را منتشر می کرد؟ جز همین پادشاهان و دربارهای بزرگ!   @negahinou
إظهار الكل...
رسول جعفریان

جریانی برای حمایت از علم در کشور فعال نیست از قدیم می گفتند الناس علی دین ملوکهم و راست می گفتند. این را یعقوبی در رساله کوچکی که با عنوان مشاکلة الناس لزمانهم دارد، به خوبی روشن کرده است. او می گوید، عادت هر خلیفه ای، در هر عصری، هر چه بود، مردم زمانه هم به رنگ او در می آمدند. حالا من فکر می کنم چه قدر در امر تقویت فرهنگ پژوهش و علم، مردم به امرای خود رفته اند! البته در روزگار ما، الگوی مردم، دیگر پادشاهان و امیران فقط نیستند، بلکه بسیاری از نهادهای حکومتی، رسانه ها و به خصوص صد ا و سیما و امثال اینها هستند که مردم چشمشان به آنهاست. سوال این است: آنها مردم را به چه سمت و سویی تشویق می کنند؟ وقتی می خواهند مسیر را نشان دهند و تابلو نصب کنند، چه می کنند و چه تابلویی می گذارند؟ وقتی می خواهند مسیر وقف و کمک را به مردم نشان دهند، که نمی دهند و برنامه ای درست ندارند، چه راهی را نشان می دهند، علم و کتاب و پژوهش که مثل نان شب برای این ملت واجب است یا ...؟ واقعیت این است که اصلا روی این مسائل سرمایه گذاری نمی شود. مثلا جلسات خیّرین و صحبت هایی که در این مجالس می شود و جهت دادن به آنها و سوق دادن مردم به سمت حمایت…

✔️گزارش یعقوبی از دوران خلافت عثمان، و تاثیر روش و منش وی بر صحابه و مردم عثمان بن عفان آنچنان که معروف است، با گذشت و بخشنده و خویشاوند‌دوست و آشنا نواز [اهل پارتی بازی] و مال اندوز بود، مردم شیوۀ او را پذیرفتند. عثمان در مدینه خانه‌ایی بنا کرد و مال گزافی صرف آن نمود، دیوارش را از سنگ بالا برد و درهایش را از چوب ساج ساخت و در مدیند برای خود مال و چشمه و شتر بسیار تهیه کرد. عبدالله بن عتبه گفت: عثمان بن عفان هنگام مرگ، مالكِ يكصد و پنجاه هزار دینار و يك ميليون درهم بود و املاك او شامل بئر اریس و خیبر و وادی‌القری می‌شد که دویست هزار دینار ارزش داشت و اسب و شتر هم از خود بجا گذاشت. در دوران خلافت عثمان اصحاب رسول اکرم صلوات‌الله‌علیه‌وآله نیز مال‌ها اندوختند و خانه ها بنا کردند. ●●●●●● ♦️ابوسفیان در زمان خلافت عثمان: ای بنی‌امیه این پادشاهی را بگیرید و دست به دست بچرخانید! و سوگند یاد کرد که نه عذابی است، نه حسابی، نه بهشتی، نه دوزخی، نه حشری و نه قیامتی. و عثمان به جای اینکه حد مرتد بر او جاری کند و او را به قتل برساند از بیت المال مسلمین دویست هزار دینار در وجه او بذل کرد. 📚ترجمه الفتوح، ص ۳۸۵ @negahinou
إظهار الكل...
🏆آنها مثل گوسفندهایی هستند که قوچ پیشاهنگ هر جا برود او را دنبال می‌کنند. آن‌ها پیش از این که فکر کنند می‌میرند. @hekmatvaandishe
إظهار الكل...
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.