گندم زار

از مُلڪِ جهان و عِیشِ عالم           من عشقِ تو ,                اختیار دیدم مولانا @gandomzaran

. عصر جمعه بود و مشق‌های ننوشته و چشم‌هایت چه زیبا می‌ترسیدند شانه بالا انداختی: «از کجا معلوم شاید فردا و هرگز شنبه نباشد بهانه‌ای برای بازی بیاور» ترسیده بودی مثل من که ترسیده بودم و با دلم بازی می‌کردم ولی آن را در دست‌هایت گذاشتم که نترسی به همین سادگی تو بهانه‌ات را به دست آوردی و من بهانه‌ام را از دست دادم دیر است حالا که مرا بازی نمی‌دهی بگذار مشق‌هایم را بنویسم رضا_نظری_ایلخانی @gandomzaran

صبح یا عصر زیاد فرقے نمی‌ڪند دلتنگیِ جمعه از جایے شروع می‌شود ڪہ دهانت پُر از حرف است براے گفتن اما ڪسے را ندارے براے شنیدن... علی_سلطانی عصرتان _ عاشقانه @gandomzaran

‍ من اِسپرسو ، مِسپرسو نمے شناسم،، یڪ هورت از همان جوشاندہ ی هفت جوش ِ لیمویے ات را بدہ عصر ِ جمعہ اے دلم حال بیاید ... دو سہ لاخ از موهایت را، هم بریز روے پیشانے ات ، سفیدے ِ چشمهایت را زیر سیاهے ِ   موهایت دوست دارم ,, راستے نبات جوشاندہ ام را، هم خودت هَم بزن ! میخواهم صداے جیلینگ جیلینگش را بشنوم ..! گفتہ باشم !!! مریم_رضایی_حامی عصرتان _ عاشقانه @gandomzaran

مهدی_یغمایی تحمل_میکنم جدید 🎧🎵 @gandomzaran

روزهاے آخر شهریور حسش شبیہ بہ اینہ ڪہ پاییز پیام دادہ باشہ : « زودتر بیا خونہ چاے گذاشتم » پاییز_نزدیڪ_است

. زندگی همین لحظه ایست که من تو را نفس می کشم ، برایت چای می ریزم وَ تمام اندوه جهان را در آن حل می کنم... مینا_آقازاده @gandomzaran

حضرت پاییز سلام.. آذین قانع 🎙آرام @gandomzaran

. پاییز می رسد که مرا مبتلا کند با رنگ های تازه مرا آشنا کند پاییز می رسد که همانند سال پیش خود را دوباره در دل قالیچه، جا کند او می رسد که از پس نه ماه انتظار راز درخت باغچه را بر ملا کند او قول داده است که امسال از سفر اندوه های تازه بیارد ـ خدا کند ـ او می رسد که باز هم عاشق کند مرا او قول داده است به قولش وفا کند پاییز عاشق است و راهی نمانده است جز این که روز و شب بنشیند دعا کند ـ شاید اثر کند و خداوند فصل ها یک فصل را به خاطر او جا به جا کند تقویم خواست از تو بگیرد بهار را تقدیر خواست راه شما را جدا کند خش خش... صدای پای خزان است، یک نفر در را به روی حضرت پاییز وا کند علیرضا_بدیع @gandomzaran