cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

PurpTopia | تفکر نقاد

Please share and react 💜 Our Collection 👇🏿 https://t.me/PurpCollection/13

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
4 410
المشتركون
-1624 ساعات
-727 أيام
-25430 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

Photo unavailableShow in Telegram
پست مدرنیسم رادیکال چیست و چه تضادی با مدرنیسم، علم و عقلانیت دارد. 💬مدرنیسم چه بود ؟
جنبش فکری و فلسفی مدرنیسم حول محور ارزش‌های حقیقت، دانش، عقل و پیشرفت شکل گرفته است. این دوران، که گاه به عصر روشنگری نیز شناخته می‌شود، بر باور به پیشرفت انسانی از طریق توسعه دانش تأکید داشت. نمونه‌ای بارز از تفکر مدرن، دوری از خرافات ادیان و کلیسا است که نشان‌دهنده تلاش مدرنیسم برای تیز کردن اندیشه انسانی، حذف استدلال‌های سست و تنظیم حقیقت در چارچوب‌های قابل تأیید بود. تأکید مدرنیسم بر تجربه‌ گرایی و جستجوی حقیقت عینی همواره منبعی از جنجال بوده است. حذف خدا یا توضیحات متافیزیکی در تفکر مدرن از سوی بسیاری به عنوان یک مسئله دیده می‌شد. با این حال، اعتماد مدرنیسم به عقل، علم و امکان حقیقت جهانی به عنوان پارادایم فکری مسلط در غرب تبدیل شد.
💬ظهور پست‌ مدرنیسم
در دهه ۱۹۶۰، گروهی از روشنفکران فرانسوی آغاز به مخالفت با دیدگاه مدرنیستی کردند و دوره پست‌ مدرنیسم را آغاز نمودند. این پست‌ مدرنیست‌ های اولیه از پیامد های جنگ جهانی دوم ناراضی بودند و به دنبال رها سازی از محدودیت‌ های تفکر مدرن بودند. آنها استدلال می‌کردند که مدرنیسم بیش از حد محدود کننده است و رویکردی بازتر و دقیق‌تر برای کشف جنبه‌های نادیده‌ گرفته شده جهان لازم است. در قلب تفکر پست‌ مدرنیستی، رد ایده حقیقت عینی و جهانی نهفته است. پست‌ مدرنیست‌ ها معتقدند که دانش نه یک موجودیت خارجی و قابل کشف، بلکه یک ساختار اجتماعی ذهنی است که تحت تأثیر تعصبات و محدودیت‌ های ذاتی ذهن و زبان بشری شکل می‌گیرد. آنها بر این باورند که هرگونه تلاش برای درک واقعیت عینی به ناچار توسط خطاهای انسانی مختل می‌شود. یکی دیگر از استدلال‌های کلیدی پست‌ مدرنیستی، نقد اولویت‌بندی برخی روش‌ های شناخت بر سایرین است. پست‌ مدرنیست‌ ها اشاره می‌کنند که تفکر مدرن به‌طور مکرر دیدگاه‌ های دیگر مانند دیدگاه های غیر بومی ( نژاد و فرهنگ های دیگر ) یا غیر علمی درک جهان را به حاشیه رانده است. آنها خواستار در نظر گرفتن عادلانه‌تر دیدگاه‌ های گوناگون هستند و به چالش کشیدن این ایده که یک چارچوب برتر برای دانش وجود دارد.
💬نقد پست‌ مدرنیستی علم و قدرت
پست‌ مدرنیست‌ ها شک‌ گرایی خود را به حوزه علم نیز اعمال کرده‌اند و استدلال می‌کنند که علم نه آن جستجوی عینی و بدون ارزش حقیقت است که مدرنیست‌ها ادعا کرده‌اند. آنها معتقدند که علم تحت تأثیر تعصبات و پویایی‌ های قدرت پژوهشگران و زمینه اجتماعی گسترده‌تری که در آن عمل می‌کند قرار دارد. پست‌ مدرنیست‌ ها علم را به‌طور کلی رد نمی‌کنند اما خواستار رویکردی انتقادی‌ تر و دقیق‌ تر نسبت به آن هستند و به نقص‌ ها و محدودیت‌های آن اشاره می‌کنند. علاوه بر این، پست‌ مدرنیست‌ ها استدلال می‌کنند که ساختارهای قدرت در ساختار های اجتماعی همگانی هستند و خود را موظف می‌دانند که این پویایی‌های پنهان را آشکار کنند. با انجام این کار، آنها هدف دارند که به افراد و گروه‌های حاشیه‌نشین قدرت بدهند تا سیستم‌های ستمگر را به چالش بکشند و آزادی بیشتری کسب کنند.
💬 ظهور پست‌مدرنیسم رادیکال
در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰، موج جدیدی از تفکر پست‌مدرنیستی ظهور کرد که ایده‌های پست‌ مدرنیست‌ های فرانسوی اصلی را با سیاست‌ های هویتی چپ‌گرا در هم آمیخت. این «پست‌مدرنیسم رادیکال» رویکرد تهاجمی‌ تری اتخاذ کرد و بیانیه‌های قوی‌ تری ارائه داد و در مقابل با رویکرد محتاطانه‌ تر پست‌ مدرنیست‌های اصلی دیدگاه های خاص خود را ایجاد کرد. برخلاف پست‌ مدرنیست‌ های اصلی که از تجویز راه‌حل‌ ها پرهیز می‌کردند، پست‌ مدرنیست‌ های رادیکال فعالانه به دنبال تعریف مجدد ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی بودند. آنها از مفاهیمی مانند تقاطع‌ گرایی و ساختار اجتماعی برای به حاشیه راندن ایده‌ها و دیدگاه‌ هایی که به‌طور نامطلوب یا سرکوبگرانه تلقی می‌شدند، بهره‌برداری کردند.
🔍 تنش‌های بین مدرنیسم و پست‌مدرنیسم رادیکال
در حالی که پست‌ مدرنیست‌ های فرانسوی اصلی تلاش می‌کردند تا به مدرنیسم ظرافت و دیدگاه‌ های مکملی اضافه کنند، پست‌ مدرنیست‌ های رادیکال موضعی متقابل اتخاذ کرده‌اند. آنها به‌طور فعال ضد مدرن شده‌اند و در مخالفت تهاجمی با عقلانیت و تعریف شخصی از ارزش‌های اساسی قرار دارند. پست‌ مدرنیست‌ های رادیکال اغلب به داده‌ های تک‌ نقطه‌ ای، احساسات شخصی و «حقایق شناخته‌شده» جمعی وابسته‌اند تا استدلال‌ های مبتنی بر شواهد دقیق. آنها ممکن است رویکردهای علمی یا مدرنیستی را به‌عنوان ذاتاً متعصب یا سرکوبگرانه رد کنند بدون اینکه ادعاهای خود را تحت همان سطح دقت قرار بدهند.
🧠| @PurpTopia | #Philosophy
إظهار الكل...
👍 12 2🔥 1
Photo unavailableShow in Telegram
🟢مکانیسم دفاعی واکنش وارونه ( Reaction formation ) 🔍تعریف و مکانیسم
واکنش وارونه مکانیسمی است که فرد به‌طور ناخودآگاه یک میل یا انگیزه نامطلوب یا اضطراب‌آور را با نقیض آن جایگزین می‌کند. این فرآیند به نفس کمک می‌کند تا در برابر افکار یا احساساتی که فرد آن‌ها را غیرقابل قبول می‌داند، از خود دفاع کند. این مکانیزم شامل پذیرش رفتارهایی است که به‌طور اغراق‌آمیز و اغلب به‌صورت قطبی مخالف احساسات یا انگیزه‌های واقعی فرد هستند. این جبران بیش‌ازحد به‌منظور پنهان‌سازی میل اولیه و اضطراب‌آور، آن را در سطح ناخودآگاه و ناپذیرفته نگه می‌دارد. فرآیند واکنش وارونه زمانی آغاز می‌شود که فرد فکری، نگرشی یا تمایلی ناخودآگاه را تجربه می‌کند که به دلیل غیرقابل قبول بودن آن بر اساس استانداردهای شخصی، خانوادگی، اجتماعی یا گروهی، اضطراب زیادی ایجاد می‌کند. انسان به‌ منظور منحرف کردن میل مزاحم، بر نقیض آن تمرکز می‌کند. این منجر به پذیرش رفتارهای آگاهانه‌ای می‌شود که برای جبران اضطراب ناشی از این افکار یا احساسات ناخودآگاه اجتماعی غیرقابل قبول به کار می‌روند. میل اولیه و رد شده ناپدید نمی‌شود، بلکه به‌صورت ناخودآگاه در شکل اصلی خود باقی می‌ماند.
💬 نمونه‌ها و نمودها
واکنش وارونه می‌تواند به صورت‌های مختلف در زمینه‌های مختلف ظاهر شود. به‌عنوان مثال، یک پسر جوان ممکن است دختری را اذیت کند، زیرا در سطح ناخودآگاه به او جذب شده است. به‌طور مشابه، یک نوجوان ممکن است برای جلوگیری از پذیرش احساسات محبت‌آمیز یا عاطفی نسبت به والدین خود در دوران نوجوانی، به آن‌ها بی‌احترامی کند. در روابط، واکنش وارونه می‌تواند به محبت اغراق‌آمیز، حمایت بیش‌ازحد، انتقاد شدید که به ستایش تبدیل می‌شود، و کنترلی که به‌عنوان مراقبت نشان داده می‌شود، منجر شود. دیگر نمونه‌ها شامل رفتار دوستانه بیش‌ازحد با کسی که از او متنفر هستید یا یک فرد عصبانی که آرامش و ادب اغراق‌ آمیز نشان می‌دهد می‌باشد.
⌛ پیامد ها
در حالی که واکنش وارونه ممکن است در کوتاه‌مدت از عزت‌ نفس فرد محافظت کند، در نهایت خود واقعی فرد را سرکوب می‌کند و منجر به تجزیه هویت شخصی و افزایش ناراحتی روانی می‌شود. این مکانیزم دفاعی می‌تواند با حفظ ظاهری مثبت، دینامیک‌های سمی را پایدار کند، که مانع از پرداختن به مسائل زیربنایی می‌شود. رفتارهای متناقض ناشی از واکنش وارونه نیز می‌تواند به عزت‌نفس آسیب برساند و وابستگی عاطفی ایجاد کند. شناسایی واکنش وارونه می‌تواند چالش‌ برانگیز باشد زیرا فرد اغلب به شدت بر باور های خود پا فشاری می‌کند، که تشخیص احساسات واقعی زیر بنایی را دشوار می‌سازد.
✍️نتیجه‌گیری
واکنش وارونه یک مکانیزم دفاعی پیچیده است که شامل جایگزینی یک میل اضطراب‌آور با نقیض آن می‌شود. در حالی که به‌عنوان یک مکانیزم مقابله‌ای موقت عمل می‌کند، می‌تواند تأثیرات منفی بلندمدتی بر سلامت روان و روابط داشته باشد. درک و شناسایی واکنش وارونه برای پرداختن به مسائل زیربنایی و ایجاد یک حالت روانی سالم‌تر ضروری است.
 🧠| @PurpTopia | #psychology
إظهار الكل...
👍 7 1🔥 1
اصطلاح phenomenology واژه‌‌ای است ترکیبی که از دو واژه یونانی Phainomenon و Logos تشکیل شده است. فنومنولوژی به معنای ارائه شرحی - یک لوگوس - از پدیدارهای گوناگون است. به عبارت دیگر فنومنولوژی به شرح شیوه های مختلفی می پردازد که در آنها اشیاء می توانند پدیدار شوند. منظور ما از لفظ Phenomena برای مثال عکس در تقابل با عینهای ساده، رویدادهای به یاد آمده در تقابل با رویدادهای پیش نگری شده، عین‌های تخیلی در تقابل با عینهای ادراکی، عینهای ریاضی نظیر مثلث ها و مجموعه ها در تقابل با اشیاء زندگانی، واژگان در تقابل با سنگواره‌ها، مردم دیگر تقابل حیوانات و واقعیت های سیاسی در تقابل با اقتصاد است. درست هنگامی که تشخیص دادیم آگاهی آگاهی از» چیزی است و هرگز در یک جعبه محصور نشده است، می توانیم به بررسی تمامی این پدیدارها بپردازیم پدیدارشناسی در تقابل با فلسفه شناخت دکارت هابز و لاک که در زنجیر گرفتار شده اند رها سازنده است. پدیدارشناسی اجازه میدهد تا ما به جهان بیرون در آییم و به بازسازی جهانی بپردازیم که پیش از این توسط فلسفه به تگنای خود محورانه گرفتار آمده بود. پدیدارشناسی واقعیت و حقیقت پدیدارها یعنی اشیائی را که پدیدار میشوند باز میشناسد این موضوع بر خلاف آن چیزی است که در فرادهش [سنت] دکارتی به آن اذعان داریم در این فرادهش «تصویر»، «عین ادراکی» یا یک نماد تنها در ذهن ممکن است. اما از نظر پدیدارشناسی پدیدارها شیوه‌هایی هستند که اشیاء در آنها میتوانند باشند. طریقی که اشیاء پدیدار می شوند بخشی از هستی آنهاست. اشیاء آنگونه که هستند پدیدار میشوند و آنگونه هستند که پدیدار میشوند. چیزها تنها وجود ندارند؛ بلکه خودشان را آنگونه که هستند نیز آشکار میسازند. حیوانات شیوه‌ای در پدیدار ساختن دارند که از شیوهٔ گیاهان متمایز است زیرا حیوانات در هستی‌اشان با گیاهان متفاوتند. عکسها شیوه ای در پدیدار ساختن دارند که با شیوه عینهای به یاد آمده تفاوت دارد چرا که شیوۀ هستی آنها متفاوت است. تصویر بر بوم نقاشی موجود است؛ سلام نظامی در دستی که حرکت داده میشود، بین فردی که سلام میدهد و فردی که سلام میگیرد، موجود است. واقعیت آنجایی است که اجزاء آن قرار دارند. این واقعیت که چمن مرطوب است در چمن مرطوب وجود دارد نه در ذهن من هنگامی که این کلمات را بیان میکنم. ذهن من در حالت کنش ، اهدای چمن همچون مرطوب بودن به خود و دیگری است. هنگامی که قضاوت می‌کنیم، در واقع ارائه و اهدای اجزاء جهان را مفصل‌بندی می‌کنیم و در این کار تنها ایده ها یا مفهوم ها را در ذهن خود مرتب نمی‌کنیم. اما در مورد توهمات و اشتباه ها چه باید گفت؟ گاهی اوقات اشیاء آن گونه نیستند که به نظر میرسند. ممکن است چنین فکر کنم که یک مرد را در آنجا میبینم در حالی که در آنجا نه یک مرد بلکه یک بوته وجود دارد. ممکن است فکر کنم که یک خنجر را میبینم، اما اصلا چیزی آنجا نباشد. ظاهراً به نظر می رسد که مرد و خنجر تنها در ذهن من هستند. آیا وجود چنین مواردی به این معنا نیست که همه چیز در ذهن است؟ نه به هیچ وجه؛ موضوع به سادگی از این قرار است که چیزها می توانند شبیه به چیزهای دیگر به نظر برسند. گاهی اوقات ممکن است به نظر رسد در حال ادراک چیزی هستیم در حالی که این طور نیست. 🆔: @words_for_change
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
🟢 مقایسه درصد دین باوری در میان عامه مردم مقابل دانشمندان در هشت کشور متفاوت 🟣دیتا برای حدود ۱۰ الی ۲۰ سال پیش هست. 🟣رفرنس : Research Gate 🇫🇷فرانسه 🟣درصد دین باوری بین عامه مردم : 45 🟣درصد دین باوری بین دانشمندان : 16 🇬🇧 بریتانیا 🟣درصد دین باوری بین عامه مردم : 47 🟣درصد دین باوری بین دانشمندان : 27 🇺🇸 آمریکا 🟣درصد دین باوری بین عامه مردم : 67 🟣درصد دین باوری بین دانشمندان : 30 🇭🇰 هنگ کنگ 🟣درصد دین باوری بین عامه مردم : 20 🟣درصد دین باوری بین دانشمندان : 39 🇮🇹 ایتالیا 🟣درصد دین باوری بین عامه مردم : 85 🟣درصد دین باوری بین دانشمندان : 52 🇹🇼 تایوان 🟣درصد دین باوری بین عامه مردم : 44 🟣درصد دین باوری بین دانشمندان : 54 🇹🇷 ترکیه 🟣درصد دین باوری بین عامه مردم : 84 🟣درصد دین باوری بین دانشمندان : 57 🇮🇳 هند 🟣درصد دین باوری بین عامه مردم : 77 🟣درصد دین باوری بین دانشمندان : 59 🔸بر اساس شکل نسبت دانشمندانی که خود را کم‌ و بیش به‌طور متوسط یا بسیار مذهبی می‌دانند در هر منطقه نشان داده شده است. بررسی دانشمندان در مناطق مختلف نشان می‌دهد که بالاترین نسبت دانشمندان مذهبی در ایتالیا، تایوان، ترکیه و هند است، جایی که بیش از نیمی از دانشمندان خود را حداقل "تا حدی مذهبی" می‌دانند. با این حال در تمام این موارد به جز تایوان، شناسایی مذهبی در میان دانشمندان نسبت به جمعیت عمومی کمتر است. در تایوان و به‌ویژه هنگ کنگ مذهب در میان دانشمندان به‌ مراتب بالاتر از جمعیت عمومی است. این الگو در مقایسه حضور در خدمات مذهبی نیز تکرار می‌شود. فرانسه، بریتانیا و ایالات متحده به نظر می‌رسد گروهی از دانشمندان را دارند که کمتر مذهبی هستند، به‌ طوری که ۳۰ درصد از دانشمندان آمریکایی، ۲۷ درصد بریتانیایی و تنها ۱۶ درصد فرانسوی خود را به هر میزانی مذهبی می‌دانند. دوباره مقایسه دانشمندان و جمعیت در این زمینه‌ها به‌طور چشمگیری با سایر مناطق متفاوت است. در نهایت با توجه به اینکه نسبت دانشمندان هندی که به‌طور منظم در مراسم مذهبی شرکت می‌کنند با جمعیت هند همخوانی دارد جالب است که از نظر مذهب دانشمندان هندی کمتر از عموم مردم به‌عنوان مذهبی شناخته می‌شوند. از شرکت‌کنندگان در نظرسنجی همچنین خواسته شد تا در صورت لزوم خود را به‌عنوان "مذهبی" یا "معنوی" معرفی کنند. بیش از ۵۰ درصد از دانشمندان در ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه خود را "نه مذهبی و نه معنوی" می‌دانند، به طوری که دانشمندان فرانسوی در این معیار بالاترین امتیاز را دارند. هند و ترکیه بیشترین فراوانی دانشمندانی را نشان می‌دهند که خود را "مذهبی اما نه معنوی" می‌دانند. تایوان تنها منطقه‌ای است که در آن شناسایی رایج در میان دانشمندان "معنوی، اما نه مذهبی" است.
إظهار الكل...
👍 11 2🔥 1😁 1
Photo unavailableShow in Telegram
🟢مالک حقیقی جزایر سه‌ گانه کیست ؟ 🔍 پیشینه تاریخی
دیدگاه ایران : ایران ادعا می‌کند که این جزایر برای قرن‌ها بخشی از قلمرو آن بوده‌اند. منابع تاریخی نشان می‌دهند که این جزایر از اوایل قرن ششم قبل از میلاد تا ورود استعمار بریتانیا در اوایل قرن بیستم، جزئی از امپراتوری‌های مختلف ایرانی بوده‌اند. ایران در ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱، پس از خروج نیروهای بریتانیایی، مجدداً حاکمیت خود را بر این جزایر اعلام کرد. دولت ایران معتقد است که حضورش برای ثبات و امنیت منطقه‌ای ضروری بوده است. دیدگاه امارات : امارات متحده عربی مدعی است که این جزایر به طور تاریخی تحت کنترل شیوخ قاسمی بوده‌اند که حقوق خود را به امارات پس از تشکیل آن در سال ۱۹۷۱ واگذار کردند. قبیله قاسمی، که در امارات متحده عربی به‌ویژه در شارجه و دیگر امارت‌ها نفوذ داشت، از قرن هجدهم میلادی به این منطقه مهاجرت کرد و به تدریج قدرت و نفوذ خود را در آنجا افزایش داد. این قبیله به رهبری شیوخ خود، کنترل برخی از مناطق و جزایر اطراف را به دست آورد و در نتیجه، ادعای مالکیت بر جزایر سه‌گانه را مطرح کرد. در سال ۱۹۷۱، پیش از خروج بریتانیا از منطقه، تفاهم‌نامه‌ای بین ایران و حاکم شارجه (شیخ خالد بن محمد القاسمی) به امضا رسید. این تفاهم‌نامه به‌ طور خاص به مدیریت مشترک جزیره ابوموسی اشاره داشت و به ایران اجازه می‌داد تا در این جزیره حضور داشته باشد، در حالی که حاکم شارجه نیز به عنوان حاکم محلی در مدیریت جزیره مشارکت داشت. امارات می‌گوید که این جزایر بخشی از قلمرو حکومت‌ های هرمز و بعد ها قبیله قاسمی بوده‌اند که تا زمان اشغال بریتانیا کنترل آن‌ ها را در اختیار داشتند. امارات به طور مستمر به دنبال حل دیپلماتیک این مناقشه بوده و درخواست مذاکرات یا داوری بین‌المللی کرده است. نقش بریتانیا : بریتانیای کبیر نقش مهمی در واگذاری اراضی جزایر ایفا کرد. بریتانیا از سال ۱۹۰۸ تا ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱ جزایر را اشغال کرد و پس از خروج نیروهایش، ایران این جزایر را به تصرف خود درآورد. اسناد بریتانیایی نشان‌دهنده سردرگمی در واگذاری جزایر به هر دو طرف ایرانی و شیوخ قبیله‌ای در سمت عربی خلیج است. تفاهم‌نامه ۱۹۷۱ بین ایران و حاکم شارجه درست قبل از پایان قیمومیت بریتانیا و تشکیل امارات متحده عربی امضا شد.
🔍جنبه‌ های سیاسی
موضع ایران : ایران از سال ۱۹۷۱ کنترل این جزایر را حفظ کرده و همواره هرگونه ادعای مخالف را رد کرده است. دولت ایران همچنین از پذیرش میانجیگری یا داوری از گروه‌های ثالث مانند دیوان بین‌المللی دادگستری (ICJ) خودداری کرده است. موضع امارات : امارات از طریق کانال‌های بین‌المللی متعددی تلاش کرده است تا کنترل حاکمیتی جزایر را به دست آورد. ادعاهای امارات با حمایت کشورهای عربی دیگر و اخیراً قدرت‌های بزرگی مانند چین و روسیه همراه شده است. امارات همچنین ادعای خود را به سازمان ملل متحد برده، اگرچه این ادعا در سال ۱۹۸۰ توسط شورای امنیت سازمان ملل به تعویق افتاد.
✍️نتیجه‌ گیری
مالکیت جزایر سه‌گانه مسئله‌ای پیچیده است که ریشه در ادعاهای تاریخی و مانورهای سیاسی دارد. کنترل طولانی‌مدت ایران و ارتباطات تاریخی با این جزایر در تقابل با ادعاهای امارات مبتنی بر کنترل تاریخی شیوخ قاسمی و حمایت بین‌المللی اخیر قرار دارد. نقش بریتانیا در واگذاری اراضی لایه دیگری از پیچیدگی به این مناقشه افزوده است. با وجود تنش‌های مداوم، هر دو کشور تاکنون از رویارویی مستقیم اجتناب کرده‌اند و به جای آن از کانال‌های دیپلماتیک و بین‌المللی برای اثبات ادعاهای خود استفاده کرده‌اند.
🍀| @PurpTopia | #Politics
إظهار الكل...
👍 10 2🔥 2
Photo unavailableShow in Telegram
📌13 سپتامبر, روز مبارزه با خرافات ✏️ 🟣 خرافات به معنی باور و اعتقاد به باور های غیرمنطقی و ثابت نشده ماورایی است که غالبا از ترس از ناشناخته و ایمان نشأت می گیرد. انتخاب این روز در سیزدهم سپتامبر نیز برگرفته از همین باور نادرست نسبت به نامبارک بودن عدد ۱۳ و تلاش برای مبارزه با این باور خرافاتی است. 🟣۱۳ سپتامبر مردم را تشویق می‌کند تا با استفاده از عقلانیت خود بر خرافات غلبه کنند. این روز فرصتی است برای ترویج تفکر نقادانه، رهایی از تعصبات و به چالش کشیدن عقاید خویش حتی اگر دشوار باشد. 💬 | @PurpTopia | #Science
إظهار الكل...
👍 23🔥 4 2
Photo unavailableShow in Telegram
📌13 سپتامبر, روز مبارزه با خرافات ✏️ 🟣 خرافات به معنی باور و اعتقاد به باور های غیرمنطقی و ثابت نشده ماورایی است که غالبا از ترس از ناشناخته و ایمان نشأت می گیرد. انتخاب این روز در سیزدهم سپتامبر نیز برگرفته از همین باور نادرست نسبت به نامبارک بودن عدد ۱۳ و تلاش برای مبارزه با این باور خرافاتی است. 🟣۱۳ سپتامبر مردم را تشویق می‌کند تا با استفاده از عقلانیت خود بر خرافات غلبه کنند. این روز فرصتی است برای ترویج تفکر نقادانه، رهایی از تعصبات و به چالش کشیدن عقاید خویش حتی اگر دشوار باشد. 💬 | @PurpTopia | #Science
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
🟢راز مدیریت زمان: قانون ساده پارکینسون 🔸قانون پارکینسون که توسط سیریل نورث‌کوت پارکینسون، تاریخ‌دان انگلیسی، مطرح شده، بیان می‌کند که:
"هر کار به اندازه‌ی زمانی که برای آن تخصیص داده شده طول می‌کشد."
🔸به عبارت دیگر، اگر برای انجام یک کار یک هفته وقت بگذارید، احتمالاً یک هفته طول می‌کشد تا آن را تمام کنید، حتی اگر به طور واقع‌بینانه فقط به چند روز زمان نیاز داشته باشد. این قانون به تمایل انسان‌ها برای پر کردن زمان در دسترس با کار اشاره دارد، حتی اگر نیازی به آن نباشد. 💬مثال‌هایی از قانون پارکینسون
دانش‌آموزی که یک ماه برای نوشتن یک مقاله فرصت دارد، ممکن است آن را تا شب قبل از موعد مقرر شروع نکند. یک شرکت ممکن است برای تکمیل یک پروژه که به طور واقع‌بینانه به یک ماه زمان نیاز دارد، دو ماه یا بیشتر وقت بگذارد. در جلسات، بحث‌ها ممکن است بیش از حد طول بکشد تا زمانی که تمام وقت در نظر گرفته شده پر شود.
🔍تاثیرات قانون پارکینسون
کاهش کارایی: اگر کارها بیش از حد طول بکشند، افراد کارایی کمتری خواهند داشت. افزایش استرس: انجام کارها در آخرین لحظه می‌تواند منجر به استرس و اضطراب شود. کاهش کیفیت: وقتی افراد عجله می‌کنند، ممکن است کیفیت کارشان پایین بیاید.
🔍چگونه با قانون پارکینسون مقابله کنیم
برنامه‌ریزی و تعیین ضرب‌الاجل: کارها را به وظایف کوچکتر با ضرب‌الاجل‌های مشخص تقسیم کنید. از حواس‌پرتی‌ها دوری کنید: هنگام کار بر روی یک کار، از حواس‌پرتی‌هایی مانند تلفن و ایمیل دوری کنید. روی یک کار تمرکز کنید: به جای چند کار به طور همزمان، روی یک کار تمرکز کنید. از ابزارهای مدیریت زمان استفاده کنید: از ابزارهایی مانند لیست کارها و تقویم برای کمک به مدیریت زمان خود استفاده کنید.
🧠| @PurpTopia | #Psychology
إظهار الكل...
👍 12 3 1
Photo unavailableShow in Telegram
🟢عرفان و الهیات به مثابه تز 🔍 عقل و عرفان
اگر بخواهیم از منظر شناخت‌شناسی (اپیستمولوژیک) عرفان را بررسی کنیم، باید بگوییم که عرفان در مرحله‌ی «تز» متوقف شده است. به این معنا که عرفان ارزش شناخت‌ شناسانه‌ای اما بسیار کم دارد. برای مثال، از مثنوی مولوی: آدمی داند که خانه حادث است  عنکبوتی نه که در وی عابث است  پشه کی داند که این باغ از کی است  کو بهاران زاد و مرگ‌اش در دی است  کرم کاندر چوب زاید سست‌حال  کی بداند چوب را وقت نهال  - مثنوی معنوی، مولوی، دفتر دوم، بیت ۲۳۳۰، به‌تصحیح نیکلسون مولوی به صورت جدلی ادعا می‌کند که عقل انسان نمی‌تواند بفهمد جهان آغاز داشته یا نه و عقل او از اثبات این قضیه عاجز است. سپس برای تقویت ادعای خود، از حیات کوتاه پشه و کرم مثال می‌زند: انسان، این موجود ضعیف، چگونه می‌تواند بفهمد که جهان را خدا خلق نکرده است؟ انسانی که مانند کرم یک «بهار» به دنیا می‌آید و در «دی» می‌میرد، حق ندارد درباره‌ی تاریخ کیهان و جهان شک و تردید کند!
💬 نقد مولوی
تز: جهان آغاز دارد و عرفان آن را اثبات کرده است.  آنتی‌تز: جهان آغاز ندارد و عقل چنین ادعا کرده است. نقد مولوی: گذار منطقی نامشروع این لحن جدلی ( برابر انگاشتن انسان با پشه و کرم ) را مولوی برای تحقیر عقل به کار می‌گیرد و پس از آن می‌گوید که « بعد از این باید خویش را دیوانه ساخت » چون این « عقل دوراندیش » نمی‌تواند نتیجه‌ای قطعی ارائه دهد. اما اگر دقت کنیم، مولوی در اینجا یک گذار منطقی نامشروع انجام داده است. این‌که عقل نمی‌تواند آغاز و فرجام جهان را اثبات کند، دلیل بر این نمی‌شود که مولوی نتیجه‌ی مطلوب خود را بگیرد، زیرا می‌توان خلاف آن نتیجه‌ی مولوی را هم اقامه کرد! به سخن دیگر، هر دو ادعا (تز و آنتی‌تز) نه قابل اثبات‌اند و نه قابل انکار و این همان چیزی است که کانت آن را «آنتینومی» می‌نامد.
⚡️نظریه کانت: آنتینومی
کانت در کتاب « تمهیدات » حتی می‌گوید که آنتینومی « چشم‌ گیرترین پدیده » عقل محض است و آن را عاملی مؤثر برای « بیدار کردن فلسفه از خواب جزم‌اندیشی » می‌داند که واقعاً کم‌حرفی نیست: « این محصول عقل محض در کاربرد استعلایی‌اش چشم‌گیرترین پدیده به شمار می‌رود، و با نیروی بسیار زیاد می‌کوشد تا فلسفه را از خواب دگماتیسم [جزم‌اندیشی] بیدار سازد، و تحریک‌اش کند به سمت وظیفه‌ی دشوار نقد خود خرد. »  - تمهیدات، ایمانوئل کانت
✍️ نتیجه‌گیری: نقش عرفان در تحریک عقل و محدودیت‌های آن
خلاصه این‌که عرفان اگر بتواند در تحریک عقل نقشی ایفا کند و در رشد آن نقشی فعال و شناخت‌شناسانه داشته باشد، همیشه باید در مقام «تز» عمل کند و یا دقیق‌تر، در مقام «تز» متوقف شود، زیرا فراتر رفتن از «تز» و قدم گذاشتن به سوی «آنتی‌تز» یعنی خارج شدن از سپهر الهیات و دین و عرفان، و یا دقیق‌تر، «مرگ خدا». و این چیزی نیست که عرفان و الهیات به دنبال آن باشند. به سخن دیگر، عرفان و الهیات اگر استفاده‌ای از عقل می‌کنند، آن استفاده همیشه برای برپا ساختن «تز» است، نه «آنتی‌تز»، زیرا این کار نوعی خودزنی و خودویرانگری محسوب می‌شود و نیز به تناقض خواهد انجامید. و به همین دلیل می‌توان ادعا کرد که عرفان نمی‌تواند از درون خودش را نقد کند (شاید البته به سمت «شطحیات» بغلتد) و نیز به همین خاطر در خواب جزم‌اندیشی فرو رفته است. اقامه‌ی «آنتی‌تز» را باید به عقلانیت و عقل محض سپرد و نقد، از نظر من، از این‌جا آغاز می‌شود.
 🧠| @PurpTopia | #Philosophy
إظهار الكل...
👍 16 2 1🤔 1
Photo unavailableShow in Telegram
آکادمی قطب نما با همکاری کافه لیبرتی برگزار میکند: جلسه تحلیل و بررسی مناظره انتخاباتی کامالا هریس و دونالد ترامپ با حضور:
دکتر اسفندیار خدایی دانش آموخته دکتری مطالعات آمریکاشناسی از دانشگاه تهران تحلیلگر روابط بین الملل
آقای اکبر مختاری
آمریکا شناس
دانش آموخته کارشناسی ارشد روابط بین الملل
ساعت ۲۲ روز پنجشنبه ۲۲ شهریور همزمان از کانال تلگرام آکادمی قطب نما و همچنین اسپیس توییتری(X) کافه لیبرتی @CompassAcademic
إظهار الكل...
👍 6
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.