cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

عَطارُد

آخرین کلماتت را بگو زمانی برای من و تو نمانده گرچه ما برای زنده ماندن هزار بار مرده‌ایم. http://t.me/HidenChat_Bot?start=1273725529

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
361
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
+27 أيام
+330 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

تو اون بالا جات خوبه؛ ولی زمین واسه ما مثِ جهنم شده.
إظهار الكل...
اینکه با کله شیرجه برم تو ترسها رو تازگیا دوست دارم. اونم برای منی که تا الان قدم‌هام حساب شده بود که یه وقت از چهارچوب نزنه بیرون.
إظهار الكل...
۱۷۰۲: امروز فهمیدم منی که همیشه آروومم و تشویش و اضطرابم نمود بیرونی نداره هم می‌تونم یهو فوران کنم! امروز وقتی یک مرتبه از کوره در رفتم و صدای بلند خودم رو شنیدم از خودم ترسیدم و حالم بد شد. جالبه‌ها! آدمها خودشون حق دارند تا جایی که می‌تونند عصبانی بشن و داد و بیداد کنند و اعصابت رو نابود کنند اما تو یه بار اینکار رو بکنی طلبکار میشن که چه خبرته؟! امروز از خودم ترسیدم که نکنه یه بار دیگه اینجوری فوران کنم و یهو صدامو ببرم بالا. خودمم باورم نمیشه امروز، اون آدم من بودم :))) میدونی چیه؟! خسته م از اینکه همه ی جهان رو من باید درک کنم ولی یه صدم درصد هم درک نمی‌شم. هرچی فکر میکنم می‌بینم من خیلی زودتر از اینها باید داد می‌زدم و بیشتر از اینا باید با اون حالت حرف می‌زدم. ولی نتونستم، نذاشتن، ترسیدم ...
إظهار الكل...
۱۷۰۱: او که مدتهاست همه را از لبه پرتگاه دور می‌کند حالا دارد در دره سقوط می‌کند و با یک دست صخره را گرفته که شاید کسی کمکش کند ولی همه کس و همه چیز سعی دارد او را به ته دره بیاندازد. نه تنها رمق زندگی ندارد بلکه تلاشی نمی‌کند که دوباره سرپا شود. می‌داند کم‌کم تبدیل به یک تصویر از فروپاشی انسان می‌شود. زندگیش سراسر دروغ است و دیگر آنقدر خسته است که احتمال دارد شبی بخوابد و صبح از حجم خستگی بیدار نشود.
إظهار الكل...
روز ۱۷۰۰ : یادته می‌گفتی اینقدر سرپا واینستا، چرا غذاتو سرپا میخوری و اینا در آینده برات پا درد میشه؟ بله عزیزم، شد. تو همیشه درست می‌گفتی و من بچه بودم و نمی‌فهمیدم. حال الانم رو هیچوقت تجربه نکرده بودم. منی که فکر می‌کردم تقریبا روی خودم مسلطم الان دارم چیزی رو تجربه میکنم که تا الان اصلا تو خودم ندیده بودم. دارم سعی میکنم افسارش رو دستم بگیرم و نذارم بیشتر از این اذیتم کنه. دارم سعی میکنم اسم براش پیدا کنم و باهاش دوست شم ولی یه جوری قدرتمنده که طفلک خودم. :( به هرحال زندگی من همیشه میدون نبرد بوده. این نبرد هم رو همه‌ی نبردها. نبرد‌های قبلی رو من بُردم یا باختم؟ فعلا که انگار باختم یا اگه بُردم خیلی دیر بوده ...
إظهار الكل...
‏+ بابا حالم بده! چرا هیچکی نمیفهمه؟ - چی حالتو خوب می کنه؟ + نمیدونم، میخوام برم - کجا خسرو جان + نمیدونم، اصلا دیگه نمیدونم، مخم نمیکشه، عقلم به جایی قد نمیده، نمیدونم کیم؟ چیم؟ اصلا چی میخوام؟ 
برادرم خسرو
إظهار الكل...
زنده باد زن زنده باد زندگی زنده باد آزادی 🕊
إظهار الكل...
روز هزار و ششصد و نود و نهم: راستش خجالت می‌کشم دوباره و دوباره و دوباره بگویم حالم بد است! خودت میدانی دیگر، اوضاع، اوضاع ناجالبی ست. می‌گوید تنفر اگر دنباله دار شود می‌شود نقطه ضعفت. می‌گویم هرچیزی که افراط و تفریط دار شود می‌شود نقطه ضعفت. با حرفم موافق هستی؟! اصلا هرجا افراط و تفریط شد من شک کردم به اصل داستان. انگار زیادی بر چیزهایی تمرکز کرده ام که اصلا به درد من نمی‌خورد و پوچ و سطحی ست. تصمیم دارم اینها را کم کنم. شاید هم تقصیر من نیست، زندگی ام سخت‌تر از آن است که گمان میکردم و لازم است با چیزی حواس خودم را از این جهنم پرت کنم. به هرحال ... همه چیز نوعی شکنجه شده است، نوعی شکنجه که چند درجه از شکنجه‌های اردوگاه آشویتس دردش کمتر است. از هم گسیختگی‌ام را در همین یادداشت متوجه شدی؟ این وضع افکار و احساسات من است. نه انسجام و نه سر و تهی دارم. کمکم کن خودم را پیدا کنم. گمشده ام در میان همه ی چیزهایی که می‌شناختم.
إظهار الكل...
روز هزار و ششصد و نود و هشتم: بدون تو یه ای کاش بزرگم یه حامل خاطراتی که نفر دومش نیست یه عالمه حرف که شنونده ش نیست یه دلتنگ که دلیل دلتنگیش نیست یه کابوس که انتها نداره یه شب که صبح نداره یه وحشت که آروم نداره یه بی‌قرار که قرار نداره یه صندلی که پایه نداره یه لباس که آستین نداره یه خونه که سقف نداره یه آهنگ که متن نداره یه آرزو که رسیدن نداره یه فرودگاه که هواپیما نداره یه آسمون که خورشید نداره یه سال که بهار نداره یه گریه که اشک نداره یه زخم که چسب زخم نداره یه تومور که ریشه نداره یه خواب که بیداری نداره یه درد که تمومی نداره بدون تو من یه گمشده ام بین هزارتا راه آشنا که همش رو بلدم ولی بینش گم شدم برای تولد امسالت؛ بوسم تو را با هر نفس 🩶
إظهار الكل...
پونه ۳۰ سال قبل، مثل امروز به دنیا اومد. ۲۵ سال کنار ما بود و بعد از اون تا ابد در قلب ما موند. تولدت مبارک پونه خانم 🩶
إظهار الكل...
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.