🔞بـهـشـتــ👅𝑹𝑶𝑴𝑨𝑵🌈

ليتل بوى ريزه ميزه اى كه توى رختكن پسرونه گير دوتا از قلدر هاى كلاس ميوفته و….🔞💦 استيو از پشت دهنمو گرفت و دست ديگشو وارد شورتم كرد شروع به ماليدن التم كرد كه برایان وارد رختكن شد با ديدن ما نيشخندى زد و گفت _انقدر اروم كار پيش نبر …من خيلى وقته منتظر تن بلورى اين بچه ام👅🍆 ترسيده بودم ولى كارى از دستم بر نميومد منو برگردوند سمت خودش و شلوار شورتم كشيد پايين كه يهو در رختكن توسط مدير باز شد و... https://t.me/+p1oLMG9i4hg4ZjVk https://t.me/+p1oLMG9i4hg4ZjVk دوتا از الفاهاى قدرتمند مدرسه عاشق امگاى ضريفى ميشن🔥❤️‍🔥

با فرو رفتن دو تا #انگشتش تو #سوراخم جیغ بلندی کشیدم که با اون یکی دستش محکم تو دهنم کوبید _ببر صداتو تخم سگ!حالا واسه من #سیگار میکشی آره؟ با بغض نالیدم: +ببخشید #ددی بخدا دیگه نمیکشم!🥺 اسپنک محکمی بهم زد و غرید: _تو رابطه ما بخشش معنی نداره #مسیحا!تنبیه میشی تا یاد بگیری سگ خوبی باشی! https://t.me/+nau496QdetU4ZTA0 https://t.me/+nau496QdetU4ZTA0 پسره لیتل داییش شده و هرشب زیرش...😈💦

اردوان درونم می کوبید و واقعا عمیق بود . هر چند لحظه کمی نفس می کشید و صبر می کرد ، بعد محکم بهم ضربه می زد . وقتی به نقطه حساسم رسید ، اگه دستهاش سفت نگه ام نداشته بودن وا می رفتم . صدای ناله هام دست خودم نبود ، برای همین اردوان سرم رو برگردند و لبهاش رو محکم روی لبهام نگه داشت . محکم ضربه می زد و ناله هام توی دهنش گم می شد همه ما دو شخصیت داریم . شخصیتی در خفا وشخصیتی برای بقیه آدمها ❤️ نیما ۲۸ ساله صاحب یک پت شاپ کوچک ، از سن کم مستقل بوده . تنها دلخوشی اش گربه اش و همسایه های ساختمانش هست . در ظاهر قوی اما در باطن به دنبال حس امنیت می گرده اردوان ۳۵ ساله ، مدیر شرکت موفق پدرش ، همیشه به دنبال اثبات بد ذاتی آدمهاست . برعکس تصور همه دخترها که اون رو بی احساس می دونن ، اتفاقا اردوان خیلی غیرتی و سلطه گره ، عاشق مراقبت کردن شدید و وسواس گونه است ، اما شخصی رو تا امروز لایق این بعد از شخصیتش نمی دونه ❤️🏳️‍🌈 قهوه خاص #گی #مستر🔥💦 https://t.me/+GlTvWM3nXFdmZGI8 https://t.me/+GlTvWM3nXFdmZGI8

امگای فقیری که مجبورش میکنن زیرخوابه دوتا آلفای حشری بشه تا براشون وارث بیاره!💦🔞🍑 درحالی که مردونگی‌کلفته استیون تو دهنم بود برایان به سمتم اومد و شلوار و شورتمو همزمان پایین کشید با دیدن باسن سفید و تپلم جون کشداری کشید و بی مقدمه زبونشو رو سوراخم گزاشت و شروع به خیس کردنش کرد که استیون رو بهش لب زد: - آره برایان همینه! خوب سوراخشو خیس کن تا راحت تر بتونه دوتا کیـ*ـرو همزمان تو خودش جا بده!🍌😈 https://t.me/+p1oLMG9i4hg4ZjVk https://t.me/+p1oLMG9i4hg4ZjVk ❌نویسنده این رمان با قلم قویی و رمانه ممنوعه و متفاوتش تو تلگرام غوقا به پا کرده❌🫦

پسر دبیرستانی عاشق دایی جذابش شده و میخواد مخشو بزنه تا ددیش بشه..🫦💦🍷 با صدایی که از ترس میلرزید گفتم: _بخدا دیگه مشروب نمیخورم #ددی.. موهامو تو دستش فشرد و با عصبانیت غرید: +اخیرا زیادی خودسر شدی مسیحا.. از کشوی کنار دستش چند تا وسیله برداشت و همونطور که کمربندشو در میاورد ادامه داد: +نظرت چیه یکم ادب شی #تولـه سـگ؟ مناسب بــزرگــسـالان🤫🔥💦 https://t.me/+nau496QdetU4ZTA0 https://t.me/+nau496QdetU4ZTA0

#گـی #سلطنتی #اجباری #فول_صحنه🔞🍑 ولیعهد پدوفیل و خشنی که وقتی چشمش به ليتل مظلوم و ریزه میزه کشور همسایه میوفته اونو به حرمسراش میبره و ترتیبشو میده ولی..!🔥❌️🫦 https://t.me/+gG0fCjricw00YTNk این رمان گی آخره صحنه و سکـ*ـسه💦🤤

با لذت ک*صمو به ک*ص مامانم مالیدم و هومی کشیدم که چکی رو باسنم خورد _پاشین حالت بگیرین توله سگا میخوام بک*نمتون‌ داگ استایل که شدیم از پشت رو کو*نم سوار شد و همزمان دستشم رو ک*ص مامانم کشید _میبینی عزیزم با ازدواج با من هم ک*ص خودتو سیر کردی همم دخترتو هرشب مثله یه حیوون میدین تا منو راضی کنید https://t.me/+fsHMxaEXdxFmYTA8 https://t.me/+fsHMxaEXdxFmYTA8 مردی که زنش و دختره زنشو‌ هر شب لنگاشونو‌ میده بالا و....🤤💦💦