cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

𝐨𝐧𝐲𝐚𝐳_𝐡𝐨𝐮𝐬𝐞 𝐥𝐨𝐯𝐞🤍🫀

شاید سخت اما امید است به پایانی زیبا..🌓🤍🕊! ‎‌‎‌‌‌‎‌‌‎ ‎‌‌  رمــان ، مـومــنت ، والــپیپـر ، پــست ، اســتـوری ، ادیـــت ✨🫧

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
922
المشتركون
-624 ساعات
-277 أيام
-10730 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

Repost from N/a
چشام بسته بود و داد میزدم آراااد. یکی ازون ادما اومد سمتم چنان سیلی بهم زد که پرت شدم رو زمین چشامو که باز کردن دیدم اراد جلومه با بدنی زخمی و دهنشو بسته بودن. سلیم رو به اراد همونطور که منو تو بغلش گرفته بود گفت: _امشب برای همیشه عشقتو از دست میدی امشب دیگ قرار نیس به جشن عروسیتون برسید و شب زفاف بگیرید. چون کار خانومت امشب تمومه. تقاص کارتو باید پس بدی جناب رادمهررر تک تک لباسامو جلو اراد لخت کردن و با تمام توان زجه میزدم. یهو یاراش اومدن دست و پامو گرفتن و خود سلیم...💦😱🔞 https://t.me/+AckTSa8Cr_JhY2E0 https://t.me/+AckTSa8Cr_JhY2E0 https://t.me/+AckTSa8Cr_JhY2E0 دختره شب عروسیش بع دست رقیب عشقش دزدیده میشه و بهش... 19پاک
إظهار الكل...
Repost from N/a
Photo unavailableShow in Telegram
پارت #۷۶ یه سیگار از توی جا سیگاری برداشت و روشنش کرد.....یه کام عمیق گرفت و بهم خیره شد ____پاشو لباس هاتو بپوش خشکم زده بودنمیدونستم چه عکس العملی نشون بدم ...حس حقارت،پوچی سرتاسر وجودم رو‌گرفته بود تو‌ یه حرکت غیر منتظره لباسام رو از زمین برداشت و پرت کرد تو صورتم ____کجای حرفم ناواضح بود برات؟گفتم بپوش این بی صاحابروو از دادی که زد تازه به خودم اومدم....بغضی که تا الان نگهش داشته بودم ترکید ....اشک هام کله صورتم رو پر کرده بود ....چرا میخواست کوچیکم کنه؟به چی میخواست برسه؟ https://t.me/+lGS_ZHWVrXg3MDI0 https://t.me/+lGS_ZHWVrXg3MDI0 https://t.me/+lGS_ZHWVrXg3MDI0 19پاک
إظهار الكل...
Repost from N/a
🔞پسر باکره ای ‌که به خاطر پول خودش رو به گرگینه الفا فروخته و ازش باردار میشه...🔞 https://t.me/+DAAdf37Ivr9lYmM0 17پاک
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
استوری جدید پسر کاریزمام😍😌
رنگ چشمش و لباسش همرنگه😍🥹
╭   ┈─ #𝙉𝙚𝙬 - #story - #onurseyityaran 🤍💋 ╰┈➤@onyaz_house
إظهار الكل...
9 1
sticker.webp0.25 KB
1
#رقـابـت‌عــشـق   · · · • • • • •       ✍🏻: شادی        • • • • • · · · `Yazgi #Part_11 از خواب بیدار شدم نگاهی به اونور کردم هنوز خواب بود لبخندی زدم و خم شدم و خواستم گونه اشو ببوسم که دستشو پشت سرم گذاشت و لبش رو روی لبم گذاشت و مشغول بوسیدنم شد. ریز خندیدم و جواب بوسه هاشو دادم که صدای قفل در اومد. با هول از هم جدا شدیم که گوکهان اومد داخل. سریع بلند شدیم که لبخند مرموزی زد و گفت: -بیاین بیرون بیرون. اونور دستی پشت گردنش کشید منم موهامو پشت گوشم زدم و رفتیم بیرون. سرمو که بالا آوردم دیدم گوکهان داره شیطون نگامون میکنه. با تعجب نگاهش کردم که با یادآوری دوربین مداربسته لبمو گزیدم. وارد سالن شدیم انگار ما جز آخرین نفرا بودیم. گوکهان یه لیوان آب خورد و گفت: -تا یه دقیقه دیگه میریم رو آنتن. یکم که گذشت: -سلام به بیننده های عزیز ما برگشتیم و شیپ های جذابمون بریم یه ویدیو کوتاه از وقتی تو اتاقا بودن نگاه کنیم. همه رو نشون داد تا رسید به ما همونجایی بود که به هم ابراز علاقه کردیم و اونور بوسیدم. صدای جیغ و دست زدن بچه ها و ایمیل هایی که تندتند از فن ها واسه گوکهان میومد بلند شده بود. با خجالت دستمو روی صورتم گذاشتم که اونور آروم گفت: -آبرو نداشته مونم رفت. با آرنجم زدم توی شکمش که خندید. با صدای گوکهان دستمو از روی صورتم برداشتم. -خب بیننده های عزیز تا شب وقت دارین به شیپ هامون رای بدین هلین و جیهان؟ نیلبرک؟ نازلی و آتاکان؟ رجمل؟ ویا اونیاز؟ دوربین رو هرکدوم که گرفته میشد دست تکون میدادیم گوکهان دوباره گفت: -کد مخصوص هر شیپ پایین عکسشون زده برین توییتر و رای بدین. پخش زنده که تموم شد از هتل بیرون اومدیم. "گوکهان" وارد پشت صحنه شدم که شوال تهیه کننده و یکی از داور های برنامه گفت: -هنوز خیلی کار دارن. با تعجب نگاهش کردیم که باریش گفت: -منظورت چیه شوو؟ شوال نگاهی به عکسای شیپ ها که روی تخته چسبونده بودیم کرد و گفت: -من یه عشق واقعی میخوام از اینا دربیاد عشقی که نه تنها ترکیه کشور های دیگه هم معروف شن. سیمگه متفکر گفت: -اونیاز واقعا عاشق هم شدن. شوال بلند شد و گفت: -اره ولی هنوز اونقدر بی پروا نشدن و عشق شون سروصدا نکرده هنوز اونا هم کار دارن. "یازگی" از ون بیرون اومدیم و رفتیم توی ویلا من و اونور جز نفرات آخر بودیم که میرفتیم داخل قبل اینکه برم توی اتاق اونور دستمو کشید و لبمو بوسید چشمکی زد و گفت: -حالا برو. ​
إظهار الكل...
👍 17💋 5💘 3 2
Repost from N/a
رمان گی امپرگ پسره حامله میشه :) https://t.me/+DAAdf37Ivr9lYmM0 13پاک
إظهار الكل...
Repost from N/a
تکین، مامور مخفی مردی جذاب و متعصبی که همه دخترا روش کراش دارن، توی یه دعوای خیابونی متوجه می‌شه که چند تا پسر مست دختری رو به ماشینشون کشیدن و بر سر اینکه کدومشون اولین بار با اون دختر باشه دعوا می‌کردن. هر چند که برای لو نرفتن موقعیتش همیشه محتاط بود اما با شنیدن صدای جیغ اون دختر و صدای جر خوردن یه پارچه‌، خونش به جوش اومد و دیگه نفهمید چی شد. وقتی به خودش اومد که اونا رو لت و پار کرده بود و ابرا با بدنی لرزون، نیمه عریان توی بغلش می‌لرزید. اونو برد خونه تا وقتی که حالش روبراه بشه اما نفهمید چی شد که دلش برای این چشم‌ها که ملتمس نگاش می‌کردن و تن ظریفی که هنوز هم نرمیش رو حس می‌کرد، رفت و ....🤤💦💜 https://t.me/+nDEqZ7tsFv1iYTk0 https://t.me/+nDEqZ7tsFv1iYTk0 https://t.me/+nDEqZ7tsFv1iYTk0 1پاک
إظهار الكل...
👍 1
Repost from N/a
نگاه قشنگی بهش کردم و گفتم: _ولی من یادم نمیاد تورو ..مقصرم نیستم تصادف کردم و مقصر تصادف کردنمم تویی _ایسو یکم فکر کن من ارادم همون پسر خوشتیپه حیف که داشتم نقش بازی میکردم وگرنه میدونستم چی بهش بگم زبونم دراوردم و گفتم: _هههه من پسر خوشتیپی نمیبینم یادمم نیس _تو قصد داری جدی جدی منو فراموش کنی.. ولی من یادت میارم!!! اومد دست انداخت زیر پاهام و منو تو هوا بغلش کرد الکی هی داد میزدم مامان ماااامان یهو مامانم اومد و با وضعیتی که دید گفت: _خدا مرگم بده چیکار میکنی اراد _ببخشید خاله جون مقصر من نیستم من باید یادش بیارم لطفا مزاحم نشید و مستقیم منو برد داخل اتاق ... _که منو یادت نمیاد نه؟؟ سرشو به سرم چسبوند و موهامو کنار زد.. _عه چیزه ولم کن اراد دیدم نه مثل اینکه قصدش جدیه یهو یه فکری به سرم زد میخکوب سر جام وایستادم و چشامو گرد کردم و گفتم نهههه یهو اراد ترسیده گفت چیشده؟ دستامو رو صورتم گذاشتم و گفتم پریود شدم... فکر کردم خیلی زیرکانست داشتم میرفتم که مچ دستمو گرفت و گفت...😈🔥🔞 https://t.me/+AckTSa8Cr_JhY2E0 https://t.me/+AckTSa8Cr_JhY2E0 https://t.me/+AckTSa8Cr_JhY2E0 دوتا ادم لجوج و داستان طنز عاشقانشون🫀 خفن ترین رمان تلگرامه😂🫠🫧 عضوشو تا از دستت نرفته👏❗❗ 1پاک
إظهار الكل...
00:36
Video unavailableShow in Telegram
یه چنل از همه سریال‌های ترکی ✨🥂 از تموم سریال‌ها، سینمایی‌ها و ستاره‌های ترک فعالیت میکنیم 🔥🧨 ادیت عکس و فیلم، توییت، دیالوگ‌های ناب و معروف سکانس‌هارو میتونی اینجا پیدا کنی 🦋🌊 تازه میتونی ادیت‌های درخواستیتو بگی تا تو کوتاه‌ترین زمان ممکن تو چنل قرار بدیم 🪽🤍 اینجا یه آلبوم پر از خاطره‌ست 🌈🫧 با حمایتاتون خونوادمونو بزرگ‌تر کنین 🍬🩷 https://t.me/delvinstars https://t.me/delvinstars https://t.me/delvinstars
إظهار الكل...
13.09 MB
اینجا کلیک کن 🌨☃️
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.