| نَرنجـــــ💔ـــــان مرا |

#part_1 _شما میدونی چرا منو اوردن تیمارستان؟ گلبرگ با پشت دست اشکاش و پاک کرد و ادامه داد _منـ..و از پرورشگاه دزدیدن اوردن اینجا میخواستن بهم از اون امپول گنده ها بزنن کـ...ـه فرار کردم اومدم اتاق شما همش میگن بدویید تا شاهرخ خان عصبانی نشده گوشه‌ی لب شاهرخ بالا رفت _از من نمیترسی؟! گلبرگ با خجالت هق زد _راستشو بگـ..م؟!اون نقاشی های رو تنتون خیلی ترسناکه... خیلی هم گنده‌این _خوبه که میترسی کوچولو بعد از تموم شدن حرفش سمت دخترک هجوم برد و با یه حرکت دست رو دهنش فشرد و محکم سرنگ و تو گردنش فشرد کنار گوشش غرید _اگر این ارام بخشا رو من تاثیر نمیزاره حداقل تورو فلج می‌کنه که موقع جرخوردن جیغ جیغ نکنی سرنگ و از گردنش بیرون کشید و ... https://t.me/+Df16S1huJJZiZWQ0

سرنگ و محکم تو گردن دخترک فرو کرد و دست رو دهنش فشرد که جیغش خفه شد کنار گوشش نیشخند زد _اگر جیغ جیغ کنی بقیه دیوونه ها هم میان جرت میدن بچه... اگر دلت نمیخواد زیر سیصد تا روانی جون بدی خفه بمون...⛓🔞🔥 https://t.me/+Df16S1huJJZiZWQ0 تو تیمارستان دختر پرورشگاهی و جر میده...💔❌😈🔥🔞🔞🔞

#part78 _عکسای لختیِ خودتو ریختی تو فلش پروژه‌م توله سگ؟! انداختن تو پروژکتور همه‌ی شرکت دیدن تخم جن بیام خونه مُردی بچه مرردی تهدید امیز غرید که دخترک بی‌توجه ذوق زده خندید _دیدی لاک رو دست و پام و؟! برای تو عکس انداختما شاهی جونـ... عصبی حرفشو قطع کرد و پا تند کرد سمت ماشینش _فقط خفه شو بچه... بزار برسم جرت میدم... https://t.me/+Df16S1huJJZiZWQ0 برای انتقام یه دختر 16 ساله رو از پرورشگاه دزدیده اما وقتی....🥹🔞🔞💦

هاکان پسر دورگه ی ایرانی و ترک جذابی که از دخترها خیلی خوشش نمیاد یک روز دختری رو از غرق شدن نجات میده و به خونش میبره. قرار بود بعد از به هوش اومدنش اون رو به خونش بفرسته ولی با دیدن لباس زیر بنفشش... https://t.me/+9gkMZXKP-QAzNzQ0 #بزرگسال_هات 💦

پسر بشدت هات و سکسی که از قضا رئیس طایفشونه و دخترای طایفه براش دلبری میکنن ولی پسرجذاب و هیکلیمون چشمای سرد و خشنش رو نثارشون میکنه تا اینکه ناخواسته با ته تغاری یکی از پیرمردای طایفه روبه رو میشه و...🙈❤️ https://t.me/+bQ6XtLrpdNJlYjBk دختره رو به حساب ناموس دربرابر ناموس عقد خودش میکنه و همون شب کاری میکنه که دختره...🔥❌ ازپارت اول میخ زیبایی و صدای دختره میشه تا اینکه سر از تختش درمیاره و..🙈💯🔞💦

#پارت‌آینده 🔥 بچه ها تو وی ای پی دارن این پارتارو می خونن😍🤤 کمرمو به دیوار کناری چسوند و وحشیانه به جون لبام افتاد. مکید و بوسید و گاز ‌گرفت. اولین بوسه، اولین لمس انقدر لذت بخش بود که می‌خواستم جیغ بکشم. نفس نفس می‌زدم و بیشتر می‌خواستم… دستامو دور گردنش حلقه کردم و سعی کردم توی بوسه همراهیش کنم. بین پاشو به تنم مالید… توی گوشم پچ زد: - چقدر لبات خوشمزس آیه!!! اگه شما هم می خواین این پارتای هیجانی و که چند ماه دیگه تو چنل اصلی بهش می رسیم و زودتر و یکجا بخونید، می تونید عضو وی ای پی بشید 😍❤️ جهت عضویت می تونید مبلغ رو به شماره کارت زیر واریز کنید. 5054 1610 1633 5030 و فیش واریزی و به آیدی زیر ارسال کنید تا لينک واستون ارسال بشه😇💋 @novel_adminVIP

یه رمان جذاب براتون آوردم از نویسنده‌ی پروژه آخرین جاسوس🤩 داستان دختریه که باعث بیدار شدن یه موجود دویست ساله میشه و کلی دردسر برای خودش درست می‌کنه که خوندنش خالی از لطف نیست😉 رمان آتش‌زاد، فانتزی و عاشقانه برای خوندنش، زودی عضو شو👇😍 https://t.me/+qsAYt6ixYe5mNzg0

از کانالvip غافل نشین که خیلی اتفاقی قشنگی افتاده😌

پسر بشدت هات و سکسی که از قضا رئیس طایفشونه و دخترای طایفه براش دلبری میکنن ولی پسرجذاب و هیکلیمون چشمای سرد و خشنش رو نثارشون میکنه تا اینکه ناخواسته با ته تغاری یکی از پیرمردای طایفه روبه رو میشه و...🙈❤️ https://t.me/+bQ6XtLrpdNJlYjBk دختره رو به حساب ناموس دربرابر ناموس عقد خودش میکنه و همون شب کاری میکنه که دختره...🔥❌ ازپارت اول میخ زیبایی و صدای دختره میشه تا اینکه سر از تختش درمیاره و..🙈💯🔞💦

هاکان پسر دورگه ی ایرانی و ترک جذابی که از دخترها خیلی خوشش نمیاد یک روز دختری رو از غرق شدن نجات میده و به خونش میبره. قرار بود بعد از به هوش اومدنش اون رو به خونش بفرسته ولی با دیدن لباس زیر بنفشش... https://t.me/+9gkMZXKP-QAzNzQ0 #بزرگسال_هات 💦