داستانک
ღداسٺانڪღ قصہها براے بیدارکردڹ ما نوشٺہ شدند اما ما یڪ عمر براے خوابیدڹ از آڹها اسٺفادہ کردیم. @daastaanak موضوع کانال:داستانک،بریده کتاب،شعر و متن ادبی،فیلم کوتاه،موسیقی فاخر و... https://t.me/+HxUqg_4m0A4xOTE0
Show more2 445
Subscribers
-224 hours
+817 days
+14230 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
00:18
Video unavailableShow in Telegram
سواحل بینظیر هرمزگان
#ایران_زیبا🌈
#هرمزگان
8.33 KB
👍 1
00:23
Video unavailableShow in Telegram
#خلیج_فارس
📷 morteza
#ایران_زیبا🦋
5u9b2g-vd0IMRFCO.mp45.06 MB
👍 2
Photo unavailableShow in Telegram
چیزی را برای بعد نگذارید
بعداً قهوه سرد میشود.
بعداً علاقه خود را از دست میدهید،
بعداً روز به شب تبدیل میشود
بعداً آدمها بزرگ میشوند.
بعداً آدمها پیر میشوند.
بعدها زندگی می گذرد.
بعدا پشیمان میشوید
برای کاری که نکردید
وقتی فرصتش را داشتید.
توشیکازو_کاواگوچی / ترجمه مرجان وفایی
#شبتون_بدون_دلتنگی
❤ 5
00:30
Video unavailableShow in Telegram
هر چه ستاره ها را می شمارم
بیشتر خوابم می پرد
یادم می آید
یک شب گفتی
اندازه تمام آن ها
دوستم داری ...
#محمد_شیرین_زاده
11.79 MB
👍 4
Photo unavailableShow in Telegram
چند سال پیش در یک روز رخوت زده مثل امروز توی خوته نشسته بودم که تلفن زنگ زد. شماره ناشناس بود.
برداشتم صدایی گرم ، کمی لرزان ، کمی ضعیف گفت: سیمین جان خوبی دورت بگردم؟
صدا، مادربزرگی بود از آن صداهای نن جونی!عزیزخانومی ، صدای مادرجان های مهربان، لپ گلی، خوش دست پخت با زانو دردی مداوم و لبخندی مداوم تر!
صدا شیرین بود ." دورت بگردم " ش دل میبرد که بگردی دور صدایش .
گفت کی از بیمارستان مرخص شدی؟ خوبی الان؟ درد نداری؟
گفتم کجا رو گرفتی مادر جان؟
صدا دور شد : عوضی گرفتم.
صمیمیت از کلام رفت، ولی گرما و عطر هل نه!
گفتم بله.
عذرخواهی کرد، " خواهش می کنم" گفتم و گوشی رو گذاشتیم اول او و بعد من.
چند دقیقه کنار تلفن نشستم و دلم خواست سیمین باشم ، تازه ار بیمارستان مرخص شده باشم و هنوز درد داشته باشم تا بتوانم خودم را لوس کنم برای آن صدا و قربان صدقه دشت کنم .
امروز بی هوا یاد آن تماس کوتاه اشتباهی افتادم .
و دلم خواست بنویسم برای همه ی صداهای درست و اشتباهی که لطف می اندازند به دل و برای آن صدای گرم که کاش زنده باشد هنوز
همین!
سودابه_فرضی_پور
#پنج شنبه های دلتنگی🥹
❤🔥 3
بپرس حال من آخر چو بگذری روزی
که چون همی گذرد روزگار مسکینم
#سعدی
بپرس حال من آخر چو بگذری روزی
که چون همی گذرد روزگار مسکینم
#سعدی
👍 2
آغوش تو
غربتام را وطن...
🎶#آرمان_گرشاسبی
✍🏻#فریدون_مشیری
بنشین_تماشایت_کنم_آرمان_گرشاسبی[email protected]8.45 MB
👍 2
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر؛ با آن پوستین سردِ نمناکش.
باغ بی برگی،
روز و شب تنهاست،
با سکوت پاکِ غمناکش.
سازِ او باران، سرودش باد.
جامه اش شولای عریانیست.
ور جز،اینش جامه ای باید .
بافته بس شعله ی زرتار پودش باد .
گو بروید ، هرچه در هر جا که خواهد، یا نمی خواهد .
باغبان و رهگذران نیست .
باغ نومیدان
چشم در راه بهاری نیست
گر زچشمش پرتو گرمی نمی تابد،
ور برویش برگ لبخندی نمی روید؛
باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه های سربه گردونسای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید .
باغ بی برگی
خنده اش خونیست اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش میچمد در آن.
پادشاه فصلها ، پائیز
#مهدی_اخوان_ثالث
C᭄❁࿇༅══════┅─
ღداسٺانڪღ
@daastaanak
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
👍 3
00:20
Video unavailableShow in Telegram
پاییز، فصل اعجاز رنگها در راه است...🍂🍁🍂🍁
6.26 MB
❤ 4
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.