cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

آموختن: علوم پایه، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی

Show more
Advertising posts
752
Subscribers
-124 hours
-17 days
+730 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

602. بسياري با دو واژه‌ي «سنت» و «صنعت» به صورت ریشه‌یی آشنايي دارند. آيا مي‌توان گفت در تاریخ معاصر ایران، پيروي سخت و بدون انعطاف از «فرهنگ سنتي» يکي از عوامل بسيار مهم عدم صنعتي شدن کشور از زمان سلسله قاجار تاکنون بوده است؟Anonymous voting
  • 1. بله
  • 2. خير
0 votes
#تاريخ_معاصر_ايران (202) (از اواخر سلسله قاجار تا سال 1357) @amookhtan #حافظه_تاريخي #فصل_ششم زمينه‌هاي اجتماعي اقتصادي انقلاب 1357 فساد امري ذاتي نيست، بل‌که اکتسابي است. اما عوامل مختلفي که ناشي از شرايط اجتماعي، اقتصادي، و سياسي هر جامعه‌يي است، زمينه‌ها‌ي لازم براي فساد را فراهم مي‌کند. فساد واژه‌يي انتزاعي و کلي است و به صورت واقعيت بيروني وجود ندارد که بر روي آن انگشت گذاشت. هم‌چون درخت که نامي کلي و انتزاعي است و به صورت واقعي درخت نداريم. اما اين دو واژه فساد و درخت خود شامل انواع مختلف فساد و انواع مختلف درخت مي‌شوند، که به صورت واقعي وجود دارند و مي‌توان بر روي آن انگشت گذاشت که گفت فردي به نام تقي فاسد است چون به حقوق ديگران تجاوز کرده است و يا بر روي درخت سيب مي‌توان انگشت گذاشت و از ميوه آن هم خورد، چرا که به صورت واقعي وجود دارد. انواع فساد در جوامع پيراموني، نست به جوامع متروپل، فراوان است. دهخدا فساد را اين‌گونه معني کرده است: «فساد: [ف َ] (ع مص) تباه شدن. ضد صلاح. به ستم گرفتن مال کسي را. تباهي. گزند و زيان. ظلم وستم. شرارت و بدکاري.» حقوق شهروندي، - در اين‌جا منظورمان حقوق سوسياليستي نيست که کامل‌ترين نوع حقوق شهروندي است که در آن همه‌ي فسادهايي را که عامل آن شيوه‌ي توليد سرمايه‌داري است را از بين مي‌برد- که يک حقوق بورژوايي است در جامعه‌ي سرمايه‌داري کنوني، حتا در پيش‌رفته‌ترين آن‌ها، کاملا" رعايت نمي‌شود. نمونه‌ي حي و حاضر آن سرکوبي جليقه زردها در فرانسه بود. در کشورهاي پيراموني و به خصوص آسيايي و آفريقايي که اصلا" حقوق شهروندي وجود خارجي ندارد، فساد شامل؛ دروغ‌گويي، دزدي، تن‌فروشي و گدايي، موادفروشي، کم‌فروشي و گران‌فروشي، حيله‌گري و نفرت‌پراکني، نژادپرستي، شووينيسم، قتل، غارت، چپاول، سرکوبي جوينده‌گان لقمه‌نان، داشتن حق تشکل، وجود آزادي بيان و اندیشه، عدم سانسور کتاب و مطبوعات و امثال اين‌ها را شامل مي‌شود، که به طور شبانه روزي اعمال می‌گردد. آن‌چه در مورد فساد بيان داشتيم، از زمان سلسله قاجار و پهلوي تاکنون برقرار است و به هيچ عنوان هم از بين نخواهد رفت، چون طبقه‌يي که آن را به وجود آورده است، نمي‌تواند خود را از بين ببرد، اگر مي‌توانست بدين معني بود که خود را از بين برده است. در واقع فساد جزء لاينفک شيوه‌ي توليد سرمايه‌داري است. اما در کشورهاي پيش‌رفته سرمايه‌داري، سطح اين فساد پايين‌تر، و در کشورهاي سرمايه‌داري پيراموني مانند ايران و بيش‌تر کشورهاي آسيايي، سطح آن بالاتر است. اما در زنده‌گي روزمره هر شخصي براساس تجربيات و شناخت خود، از امور اجتماعي جامعه‌، در زمينه‌ي ريشه‌يابي فساد قضاوت مي‌کنند. به نظر عموم مردم، فساد امري ذاتي جلوه مي‌کند. نمونه‌هايي که سبب چنين برداشتي شده‌اند مي‌توان در منابع تاريخي به وفور يافت: جيمز ويلسن در سفرنامه‌اش در زمان ناصرالدين‌شاه، مي‌نويسد: «ايران مرکز فساد است...(سفرنامه چارلز جيمز ويلسن ...ص369) «در ايران مي‌توان هر يک از ايرانيان را از اعليحضرت ناصرالدين‌شاه گرفته الي ادناترين مامورين و رعايا رشوه داد...»( همان...ص 29) گوبينو مي‌نويسد: «محال است شما در ايران با يکي از ماموران دولت کاري داشته باشيد و بدون پرداخت رشوه موفق شويد...»(سه سال در ايران...ص42) جيمز ويلسن مي‌گويد: «...اداي رشوه و خريد و فروش مناصب در ميان اشخاص در ايران رونق مخصوصي دارد چون روس‌ها از کُنه عيوب همسايگان مستحضر گشته‌اند، لهذا در وقت لزوم بواسطه ارسال و تقديم رشوه مهمات خود را کفايت مي‌نمايند»( سفرنامه چارلز جيمز ويلسن...ص 246) ميرزاابولحسن خان ايلچي، وقتي از طرفِ فتحعلي‌شاه سفير ايران در انگلستان شد بلافاصله، تبديل به مستمري بگير انگلستان گشت! و برايش حقوق مادام العمري (1500تومان) در سال تعيين کردند که انگليسي‌ها از طريق کمپاني هند شرقي به وي مرتب پرداخت مي‌کردند! ميرزاابولحسن خان با اين رشوه‌ها صاحب سرمايه‌يي شده و به حج رفت و مسجدي نيز در تهران بنا کرد!(حيرت نامه...ميرزاحسن خان...ص167) ميرزاابوالحسن خان در وصيت ‏نامه‏اش نيز وصيت مي‏كند پس از مرگ‌اش، وارثين نماز وحشت خوانده، ترتيب دهند تا قرآن بر سر قبرش ختم كنند. ‏ادامه دارد @amookhtan
Show all...
Repost from N/a
1:24:02
Video unavailableShow in Telegram
ناقدان و ستایشگران احمد کسروی را به شنیدن و تماشای این ویدیو دعوت می کنم . خود آموختگی و یکپارچگی شخصیتی او در صد و پنجاه سال گذشته بی همتا است. نقد کاستی های فکری او هم امروزه آموزنده است.همان گونه که چند سال پیشتر در همین کانال نوشته ام ، احمد کسروی به پرسش های جامعه ای که در آن می زید پاسخ می دهد و از دانش ها ی جهان برای پاسخ ها کمک می گیرد .او دبیرستان را هم تمام نکرده بود اما پرسش های جوامع دیگر را در باره ایران دنبال نمی کرد. نام آوران هم روزگارش به پرسش های غربی ها در خصوص جامعه ی ایرانی اهمیت می دادند ولی او خرد خود بسنده داشت . https://t.me/c/1333583383/119
Show all...
193.82 MB
@amookhtan 🔴 غذاهای با کلسترول بالا: از خوردن کدام یک نترسیم؟ کلسترول موجود در غذا اغلب مضر در نظر گرفته می‌شود. این در حالیست که خوردن غذاهای سالم با کلسترول بالا در واقع برای اکثر مردم مضر نیست. برخی از این غذاها حتی مملو از مواد مغذی مهم هستند. در اینجا توضیح داده می‌شود که چرا نباید از کلسترول ترسید و از خوردن کدام غذاهای با کلسترول بالا نباید اجتناب کرد؟ تخم مرغ تخم مرغ یکی از مغذی‌ترین غذاهایی است که می‌توانید بخورید، به‌ویژه به عنوان منبع پروتئین. یک تخم مرغ بزرگ ۵۰ گرم کلسترول دارد. تحقیقات نشان می‌دهد که خوردن تخم مرغ کامل ممکن است کلسترول لیپوپروتئین با چگالی بالا (HDL) که محافظ قلب است را افزایش دهد. این کلسترول همچنین به عنوان کلسترول "خوب" شناخته می‌شود. خوردن یک تا ۲ تخم مرغ در روز برای افراد سالم کاملاً بی‌ضرر است. پنیر یک تکه (۲۲ گرم) پنیر سوئیسی حدود ۲۰ میلی‌گرم کلسترول دارد و علاوه بر آن منبع خوبی از کلسیم و سایر مواد مغذی است. یک مطالعه ۱۲ هفته‌ای بر روی ۱۳۹ نفر نشان داد که خوردن ۸۰ گرم پنیر پرچرب در روز، به اندازه همین میزان نان و مربا، کلسترول بد که به آن ‌LDL نیز گفته می‌شود را افزایش نمی‌دهد. صدف منبع عالی پروتئین، ویتامین‌های B، آهن و سلنیوم است. هرچند یک وعده (۸۵ گرم) صدف در حدود ۲۱۴ میلی گرم کلسترول به بدن می‌رساند، تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که غذاهای دریایی بیشتری می‌خورند ممکن است سلامت شناختی، بینایی و قلبی عروقی بهتری داشته باشند. استیک گاوهای پرورش یافته در مرتع استیک این گاوها سرشار از پروتئین، ویتامین ها و مواد معدنی مهم است. میزان کلسترول این نوع استیک نسبت به گوشت گاو پروار شده کمتر بوده و حاوی میزان قابل توجهی اسیدهای چرب امگا ۳ است که خواص ضد التهابی دارند. یک وعده (۱۱۳ گرم) استیک گاوهای مرتع حدود ۶۲ میلی‌گرم کلسترول دارد. ماهی ساردین ساردین علاوه بر اینکه سرشار از مواد مغذی است، منبع پروتئینی مناسبی است. یک وعده (۹۲ گرم) از این ماهی ریز حاوی ۱۳۱ میلی‌گرم کلسترول است. ماست پر چرب ماست پرچرب یک غذای غنی از کلسترول و سرشار از مواد مغذی است. یک فنجان (۲۴۵ گرم) ماست پرچرب حاوی ۳۱.۸ میلی گرم کلسترول است. مطالعات نشان داده که محصولات لبنی تخمیری و پرچرب کلسترول LDL و فشار خون را کاهش داده و منجر به کاهش خطر سکته مغزی، بیماری قلبی و دیابت می‌شوند. @amookhtan
Show all...

👍 2🙏 1
601. سرمايه‌داري الزاما" موجب جابه‌جايي جمعيت مي‌شود، چيزي که توسط سيستم‌هاي قبلي از اقتصاد اجتماعي (آسیایی، برده‌داری و فئودالیسم) ضروري نبود و در مقياسي اين چنين بزرگ غير ممکن بود.» این گزاره ...Anonymous voting
  • 1. درست است.
  • 2. درست نیست.
0 votes
👍 1 1🙏 1
#تاريخ_معاصر_ايران (201) (از اواخر سلسله قاجار تا سال 1357) @amookhtan #حافظه_تاريخي #فصل_پنجم زنده‌گي اجتماعي عصر پهلوي هم‌چنان که قبلا" نوشتيم رضاشاه مجلس را، طويله ناميد. او با خريدن اکثر نماينده‌گان و تقلب در انتخابات مجلس، آن را مبدل به ماشين امضاء براي حفظ قدرت خود کرد. او از طريق وکالت گرفتن از وکلاي مجلس و توطئه سيد محمد تدين نايب رييس مجلس پنجم و از حاميان رضاخان در ۹ آبان ۱۳۰۴ خورشيدي، با ارائه ماده واحده و راي‌گيري از وکلاي دائم العمر خريده شده توسط رضاخان، رضاخان مبدل به رضا شاه شد و به بالاي پشت بام قدرت رفت‌ و وقتي بر خر مراد تکيه زد چيزي که برايش مهم نبود کشتن مخالفان و غارت کردن اموال کشور بود. مردم ناراضي از رضاشاه هرچه زور زدند و هر کاري کردند نتوانستند او را از پشت بام قدرت به پايين بکشند. با تاسي از سخن تاليران (شارل موريس دو تاليران-پريگور1754-1837، فرانسوي) بايد بگويم برخي از ايرانيان «نه فقط چيزي از تاريخ نياموخته‌اند بل‌که همه چيز را نيز کاملا فراموش کرده‌اند! »( مصدق و نبرد قدرت؛ نوشته همايون کاتوزيان؛ ترجمه احمد تدين) محمدرضاشاه هم مانند پدر همه چيز را در خود خلاصه کرده بود، براي مجلس شورا و سنا و هيئت دولت پشيزي ارزش قائل نبود. آن‌ها دکوراسيون محمدرضاشاه بودند. محمدرضاشاه گفت هرکس عضويت حزب رستاخيز را نه‌پذيرد يا بايد کشور را ترک کند و يا به زندان رود. چند ماه بعد گفت کساني که به تمدن بزرگ او نمي‌پيوندند «دم‌شان را مي‌گيريم و مثل موش بيرون مي‌اندازيم.» او در اين توهم خود، و در سال 1976، به مناسبت پنجاهمين سلطنت پهلوي، تاريخ خورشيدي را به تاريخ شاهنشاهي تبديل کرد. و در سال 1357، مجبور شد آن را لغو کند. هويدا گفت: «اين واقعيت که بيش‌تر دهات فاقد برق هستند، مسئله‌يي نيست، ما از باتري استفاده خواهيم کرد. ... درست است که ما فقط ده هزار پزشک داريم ولي مراقبت‌هاي پزشکي را با استخدام بيگانگان و خريد بيمارستاهاي کاملا" مجهز از امريکا و اروپا تامين خواهيم کرد. برايمان فرقي ندارد که پرستارها مو طلايي باشند. ... »( آخرين سفر شاه، نوشته؛ ويليام شوکراس، ترجمه: عبدالرضا هوشنگ مهدوي) شاه در اسفند ماه 1353، حزب رستاخيز را اعلام کرد و چند حزب ليبرال وابسته به حاکميت خود را نيز منحل کرد و اعلام داشت: «کسي که وارد اين حزب سياسي جديد نشود ... يا فردي است که به يک سازمان غيرقانوني تعلق دارد، يا به حزب غيرقانوني توده وابسته است، و يا به عبارت ديگر يک خائن است. چنين فردي يا جايش در زندان‌هاي ايران است، و يا اگر مايل باشد مي‌تواند همين فردا کشور را ترک کند ... زيرا او ايراني نيست، وطن ندارد، و فعاليت‌هايش غيرقانوني است و بر اساس قانون مي‌توان او را مجازات کرد. ... اين که تهديدهاي شوم او هرگز جامه‌ي عمل به خود نپوشيد، فقط باعث شد که او خودکامه‌تر و احمق‌تر جلوه کند.» (شکست شاهانه/ روانشناسي شخصيت شاه/ ماروين زونيس/ترجمه: عباس مخبر صص138-139) فردوست يار نزديک شاه مي‌گويد: «من از ورود هايزر(14 دي 1357/4 ژانويه 1979) اطلاع نداشتم و شاه نيز اطلاعي نداشت. بدره‌يي به شاه اطلاع داده که هايزر 20 روز است در تهران است. شاه تلفني از سوليوان سفير امريکا، گله مي‌کند و فرداي آن روز (21 دي 1357) سوليوان و هايزر به ديدار شاه مي‌روند. ... در اين ملاقات، هايزر بدون عذرخواهي از تاخير خبر ورود خود، از شاه مي‌پرسد: اين‌که شنيده‌ام به استراحت مي‌رويد، آيا صحيح است؟» و تاريخ خروج شاه را مي‌پرسد. شاه پاسخ مي‌دهد: «اين يک امر شخصي است و هر موقع لازم دانستم از اين مرخصي استفاده مي‌کنم! » (ظهور و سقوط سلطنت پهلوي جلد اول؛ خاطرات حسين فردوست ص600) «من کشوري را ترک گفته‌ام که بر آن مُشتي گردنه‌گير مسلح حکومت مي‌کنند؛ کساني از شريف‌ترين مردمِ را شبانه در سياهچال‌هاي قرون وسطايي زير شکنجه به قتل مي‌رسانند و جنازه‌هاي‌شان را از داخل هليکوپترهاي نظامي به اعماق نمک‌زارهاي جنوب تهران پرتاب مي‌کنند؛ و آفتاب سوزان آن، کم‌وبيش هر بامداد، بر جنازه‌هاي خون‌آلود جواناني بوسه مي‌زند که لحظاتي پيش در برابر جوخه‌ي اعدام آخرين سرود سربلندي‌شان را خوانده‌اند: سوگواران دراز گيسو بر دو جانب رود يادآورد کدام خاطره را با قصيده‌ي نفس‌گير غوکان تعزيتي مي‌کنند به هنگامي‌که هر سپيده به صداي هم‌آواز دوازده گلوله سوراخ مي‌شود؟ من کشوري را ترک گفته‌ام که رژيم آن، خفقان عمومي و امحاء فرهنگ و هنر و تصفيه‌ي آزادي‌خواهان را اساسي‌ترين صنعت کشورداري مي‌شناسد.»( احمد شاملو: http://www.thesis11.com/Article.aspx?Id=6602) ‏ادامه دارد @amookhtan
Show all...
با شما، آزادگان آمریکا

👍 1🙏 1
01:02
Video unavailableShow in Telegram
🔴 #دیالکتیک_طبیعت @amookhtan
Show all...
طبیعت 55.mp46.55 MB
🙏 1👌 1
600. شيوه‌ي توليدسرمايه‌داري عامل اصلي تخريب طبيعت است.تخريب جنگل‌ها،نشست زمين،خشک شدن درياچه‌ها، توفان‌هاي ناموقع،ذرات پلاستيک در درون بدن انسان‌‌ها، آلوده‌گي هواي شهرها که سبب نازايي، و سرطاني و ... شهروندان مي‌شود، نمونه‌هايي از آن است. طبيعت ايران ...Anonymous voting
  • 1. در حال نابودي است به طوري که بازسازي آن به سده‌ها نياز است.
  • 2. در حال بازسازي طبيعي است، و به زودي به روال گذشته خود بر مي‌گردد.
0 votes
🙏 1👌 1
#تاريخ_معاصر_ايران (200) (از اواخر سلسله قاجار تا سال 1357) @amookhtan #حافظه_تاريخي #فصل_پنجم زنده‌گي اجتماعي عصر پهلوي «گزارش مقدماتي برنامه‌ي پنجم و بودجه‌¬ي سال ۱۳۵۱ کل کشور مطرح است و اگر اجازه مي¬فرمائيد مقدم اين گزارش را مطرح کند.» شاه هم گفت: «خيلي خوب.» پس از خواندن يکي دو صفحه از گزارش به قسمت‌هاي انتقادي رسيدم که يک¬دفعه شاه گفت: «بايست! بايست! اين حرف‌ها چيست؟ اين مطالب چيست؟ باز اين اکونوميست‌هاي ما نشسته‌اند و اين مطالب مزخرف را راجع به مملکت مي‌گويند و پيش‌رفت‌ها را ناديده مي‌گيرند و بدبيني و ياس ايجاد مي‌کنند. کي به شما گفته اين چيزها را بنويسيد؟ اصلا" لازم نيست شما وارد اين مسائل شويد. ما خودمان مي‌دانيم که چه کار کنيم. اين کمبودهاي مالي را هم که شما داريد مهم نيست. بله ما همه‌ی اين‌ها را مي‌دانيم و خودمان اين‌ها را درست مي‌کنيم. درآمد نفت ما از حدود دو ميليارد فعلي به زودي به پنج ميليارد خواهد رسيد و اين تمام گرفتاري¬هاي شما را حل مي‌کند. من همه چيز را خودم مراقب هستم و شما فقط به کار خودتان مشغول باشيد و به اين کارها کاري نداشته باشيد.» گفتم: «اگر اجازه به‌فرمائيد بقيه‌ي گزارش را به عرض¬تان برسانم.» و مجددا" شروع کردم به خواندن گزارش. چند صفحه‌ي ديگر که خواندم باز شاه گفت: «آقا ول‌کن.» و بلند ادامه داد «من که گفتم کمبودهاي مالي شما را تامين مي‌¬کنم. شما لازم نيست نگران باشيد.» ديدم او اصلا" پرت است. فقط صحبت از کمبود مالي مي‌کند در حالي‌که ما چيزهايي ديگري مي‌گوئيم. مي‌گوئيم عدم تعادل در وضع اقتصادي و اجتماعي مملکت به وجود مي‌آيد، ولي ايشان صرفا" از پول درآمد بيش‌تر صحبت مي‌کند. به ايشان گفتم «اگر شاهنشاه اجازه بدهيد به عرض¬تان برسانم که مساله فقط پول نيست که برويم مثلا" با قرض از خارج تامين کنيم يا اين‌که درآمد نفت افزايش پيدا کند. مسائل اصلي مرتبط با تغيير اولويت‌¬هاي مملکت است. داشتن منابع مالي اضافي به تنهايي کفايت نمي‌کند. ما با فشار تورمي ‌شديد که در اثر افزايش بي‌رويه‌ي هزينه‌هاي دولتي ايجاد شده مواجه هستيم و اين فشارها با فراهم شدن پول اضافي رفع نمي‌شود. ما با کمبود منابع حقيقي و نه فقط منابع مالي مواجه هستيم.» شاه گفت: «منظور از منابع حقيقي چيست؟» گفتم: «مثلا" در حال حاضر ما در کشور مواجه با کمبود سيمان هستيم. حدود سالي پنج ميليون تن سيمان توليد می‌کنيم ولي با اين پروژه‌¬هاي دولت در سال به ۱۲ ميليون تن سيمان نياز داريم.» گفت: «خب وارد مي‌کنيم.» گفتم: «بنادر و شبکه‌¬هاي حمل و نقل کشور ظرفيت واردکردن و حمل و نقل هفت ميليون تن سيمان در سال را ندارند.» گفت: «خب بنادر را توسعه مي‌دهيم.» گفتم: «مساله توسعه‌ي بنادر و جاده¬‌ها چيزي نيست که يک ساله انجام شود و لااقل هفت سال زمان نياز دارد. بايستي آهنگ هزينه¬هاي دولتي را کم کنيم و منابع¬مان را از مصارفي که اولويت کم‌تري دارند به سوي هزينه‌هاي با اولويت بيش‌تر منعطف کنيم.» گفت: «مثلا" چي؟» منظور من هزينه‌هاي سرسام¬ آور نظامي بود. او هم فهميد. مي‌خواست من را مجبور به ذکر هزينه‌¬هاي نظامي کند تا بکوبد توي سرم. چون نسبت به هزينه‌¬هاي نظامي خيلي حساسيت داشت. من گفتم: «ما به عنوان کارشناسان اقتصادي نمي‌توانيم اظهار نظر کنيم ...» در اين‌جا او بلند شد و گفت: «مهملات و تئوري و اين حرف‌¬ها را قبول ندارم. شما اقتصاددانان نمي‌دانيد چه مي‌گوئيد. ما خودمان خوب مي‌دانيم چه کار داريم مي‌کنيم و آينده‌¬ي درخشاني براي مملکت در پيش داريم. شما به‌تر است اين حرف‌ها را کنار بگذاريد و به کارهاي اساسي¬تر برسيد.»( مقاله: حالا چه بايد کرد؟ – محمد قراگوزلو) ‏ادامه دارد @amookhtan
Show all...
👏 1🙏 1
#تاريخ_معاصر_ايران (199) (از اواخر سلسله قاجار تا سال 1357) @amookhtan #حافظه_تاريخي #فصل_پنجم زنده‌گي اجتماعي عصر پهلوي اکنون برای این‌که بدانیم که دیکتاتور محمدرضاشاه بدون داشتن سواد اقتصادی، اجتماعی چه‌گونه در مورد مسائل کشور قضاوت می‌کرد، بخشي از گفت‌وگوي او با معاون سازمان برنامه بودجه در سال ۱۳۵۱، اشاره مي‌کنیم: در گزارش مشروح سازمان برنامه بودجه که سال ۱۳۵۰ ( درباره وضع اقتصادي آينده کشور ۱۳۵۲-۱۳۵۶ ) با تاکيد بر آمار مرتبط به پيش‌بيني اوضاع اقتصادي و اجتماعي کشور براي نخست وزير، هويدا، تهيه شده بود و قرار بود پس از طرح در هيات دولت، متعاقبا" طي گزارش حضوري در شوراي اقتصاد به رياست شخص محمدرضاشاه به اطلاع وي نيز برسد و تصميم لازم اتخاذ شود. گوشه‌يي از اين گزارش (به نقل از «پروژه تاريخ شفاهي ايران/ دانشگاه هاروارد) همين‌¬جا نقل مي‌شود. لازم به ذکر است که اساس اين گزارش واقع¬بينانه‌¬ي اقتصادي از سوي بهمن آباديان و ساير کارشناسان زبده‌¬ي سازمان برنامه تهيه و نوشته شده بود. در اين گزارش دولتي، براي نخستين بار گفته شده بود که «اگر روندها و نابرابري‌¬ها و عدم تعادل‌هاي گذشته ادامه يابد چند سال ديگر مسلما" يک انفجار اجتماعي و سياسي در ايران شکل خواهد بست.» در گزارش به عدم توجه کافي به مسائل اجتماعي، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، مسکن، رفاه شهري، و روستايي در دوران برنامه‌¬هاي سوم و چهارم (۱۳۴۱- ۱۳۵۱) تاکيد شده بود. به نقل از غلامرضا مقدم (معاون سازمان برنامه) گفته شده است: « گزارش را شخصا" خواندم و مختصر تغييراتي در آن دادم. سپس گزارش را در هيات عالي برنامه با حضور نخست وزير مطرح کرديم. آقاي هويدا از لحن انتقادي گزارش خوشش نيامد و گفت که از بيخ و بن گزارش را قبول ندارد. چرا که به پيش‌رفت‌¬هاي هنگفت کشور نه‌پرداخته. بعد از جلسه به آقاي هويدا گفتم «ايراد شما به اين گزارش چيست؟ کجاي آن غلط است که اصلاح کنيم؟» هويدا گفت: «نه مقدم اين گزارش را بي‌انداز دور و خودت گزارشي خوب تهيه کن که بشود به اعلاحضرت ارائه داد. خودت مي‌داني چه‌گونه عمل کني!» به هويدا گفتم: «اين گزارش بسيار خوبي است. اين مشکلات بايد مطرح شود. کارشناسان سازمان برنامه نمي‌گويند اين وقايع ناگوار حتما" اتفاق خواهد افتاد. مي‌گويند اگر روندهاي نامطلوب کنوني ادامه يابد وضع بد خواهد شد. منظور اين است که چاره‌جويي کنيم که اين اتفاقات پيش نيايد.» هرقدر هويدا اصرار کرد که گزارش را تغيير دهم نپذيرفتم. سرانجام اوقات‌اش تلخ شد و آن را پرت کرد و گفت «من که اين را در شوراي اقتصاد مطرح نمي‌کنم. اگر مي‌خواهي خودت بيا در حضور اعلاحضرت مطرح کن.» من رفتم در جلسه‌¬ي شوراي اقتصاد که به رياست شاه تشکيل مي‌شد. شاه پرسيد: «دستور جلسه‌¬ي امروز چيست؟» هويدا گفت: ادامه دارد @amookhtan
Show all...
👍 2🙏 1
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.