Keep Smiling

📚 #کتاب_شب 🎧 کتاب: #ساعت‌ها نویسنده: #آگاتا_کریستی راویان: اكبر منانی، مینو‌ جبارزاده، مهبد قناعت پیشه قسمت: دوم شیلا وب، یکی از ماشین‌نویس‌های مؤسسه‌ی کاوندیش، برای کار به خانه‌ی خانم پب مارش می‌رود، اما با جسدِ مردی روبه‌رو می‌شود؛ مردی که کارت‌ویزیتِ جعلی در جیب دارد و کسی او را نمی‌شناسد، حتی صاحبخانه! در این خانه، پنج ساعت وجود دارد که همه‌ی آنها روی ۴:۱۳ خوابیده‌اند... شکستنِ پاشنه‌ی کفشِ ادنا، منشیِ مؤسسه، سرنخ بزرگی به دستِ کارآگاهِ زیرکِ قصه، هرکول پوآرو می‌دهد. 🌹 @PICS_NET

‌‌آدم باید کتاب‌هایی بخواند که گازش می‌گیرند و نیشش می‌زنند، اگر کتابی که می‌خوانیم مثل یک مُشت نخورد به جمجمه‌مان و بیدارمان نکند، پس چرا می‌خوانیمش؟ که به قول معروف حال‌مان خوش بشود؟ بدون کتاب هم که می‌شود خوشحال بود. تازه لازم باشد، خودمان می‌توانیم از این کتاب‌هایی بنویسیم که حال‌مان را خوش می‌کند! ما اما نیاز به کتابخانه، نیاز به کتاب‌هایی داریم که مثل یک ناخوشحالیِ سختِ دردناک متاثرمان کند؛ مثل مرگ کسی که از خودمان بیشتر دوستش داشتیم، دور از جان همه‌ی آدم‌ها مثل یک خودکشی؛ کتاب باید مثل تبری باشد برای دریای یخ زده‌ درونمان... 📚 نامه به پدر 👤 فرانتس کافکا 🌹 @PICS_NET

📚 #کتاب_شب 🎧 کتاب: #ساعت‌ها نویسنده: #آگاتا_کریستی راویان: اكبر منانی، مینو‌ جبارزاده، مهبد قناعت پیشه قسمت: اول شیلا وب، یکی از ماشین‌نویس‌های مؤسسه‌ی کاوندیش، برای کار به خانه‌ی خانم پب مارش می‌رود، اما با جسدِ مردی روبه‌رو می‌شود؛ مردی که کارت‌ویزیتِ جعلی در جیب دارد و کسی او را نمی‌شناسد، حتی صاحبخانه! در این خانه، پنج ساعت وجود دارد که همه‌ی آنها روی ۴:۱۳ خوابیده‌اند... شکستنِ پاشنه‌ی کفشِ ادنا، منشیِ مؤسسه، سرنخ بزرگی به دستِ کارآگاهِ زیرکِ قصه، هرکول پوآرو می‌دهد. 🌹 @PICS_NET

🤦 آی خدا نمی‌دونم چرا بچه ام درس نمی‌خونه؟ چرا مثل بچه‌های دیگه نیست! 👈 احساس عدم شایستگی و لیاقت ---» احساس دوست نداشتی بودن---» از دست دادن اعتماد به نفس و خودباوری ---» ترسیدن و اهمال کاری ---» عدم نتیجه مناسب ---» سرزنش شدن و القای حس بی کفایتی و... این چرخه تکراری پتانسیل های بالقوه خاموش می‌کند. ✅ اگر نگران آینده‌ی تحصیلی و شغلی فرزندتون هستید و می‌خواهید بهش کمک کنید تا توانمندی های خودش بشناسه و به پتانسیل‌های واقعی خودش دست پیدا کنه، راه حلش ساده است کافیه کانال زیر دنبال کنی🌱💎💎👇👇 https://t.me/hadisesabz7

در جوانی از نظر پدرم بزرگترین خوشبختی، ازدواج کردن با دختری بوده که روزی با هدفی مشترک و با هیجان همراه هم کتاب می‌خوانده اند. این را وقتی با مادرم درباره‌ی خوشبختیِ کس دیگری حرف می‌زدند به مادرم گفته بود... 📚 زنی با موهای قرمز 👤 اورهان پاموک 🌹 @PICS_NET

مردم را که می‌شناسی! مردم از ترسوها خوششان نمی‌آید‌، اگرچه خودشان چندان هم شجاع نیستند‌. آنها از ضعیف و ناتوان بیزارند‌. اگرچه خودشان هم کمتر قوی و توانا هستند‌. این مردمی که من دیده‌ام خود به خود حامی قدرت هستند. پشت کسی هستند که توانا باشد‌. اما اگر آن قدرت ضعیف شود‌، مردم خود به خود از او دور می‌شوند. اگر قدرتی که می‌پسندند از پا در بیاید، آنوقت همین مردم لگدش می‌کنند و از رویش می‌گذرند‌، همین مردم...! ما را وقتی می‌تواند حکومت بشکند که اول در دل و خیال مردم بشکند‌. برای همین است که دارند تلاش می‌کنند بنام ما جنایت کنند‌، به نام ما دزدی کنند... 📚 کلیدر 👤 محمود دولت آبادی 🌹 @PICS_NET

اثر كبری يا تصميم كبری؟! در قرن ١٨ زمانی که انگلیس ، هند را به استعمار خود درآورده بود تعداد مارهای کبری در سطح شهر دهلی زیاد بودند... دولت هم برای مدیریت بحران تصمیم گرفت برای هر مار مُرده‌ای که مردم تحویل دهند جایزۀ نقدی به آنها پرداخت کند! این تصمیم در ابتدا با تحویل مارهای مردۀ زیادی توسط مردم موفق به نظر میرسید و همه منتظر بودند که در طول زمان تعداد مارهای کبری کمتر شود، اما در نهایت تعجب تنها تعداد مارهای مرده‌ای که مردم تحویل میدادند هر روز بیشتر میشد... دولت از پیامد این کار غافل شده بود زیرا بسیاری از مردم فقیر دهلی با تصور اینکه این کار درآمد خوبی دارد به پرورش مار روی آورده بودند. البته این آخر ماجرا نبود و زمانی که دولت اعلام کرد که دیگر برای مارها جایزه نمیدهد فقرا نیز مارهایی که پرورش داده بودند در هر طرف شهر رها کردند. بنابراین جمعیت مارهای کبری نه تنها کاهشی پیدا نکرد بلکه وضعیـت از روز اولش هم بحرانی‌تر شد، از این پدیده در علوم سیاسی به نام اثر کبری یاد میشود. + اثر کبری یعنی نداشتن افق تصمیم‌گیری مناسب درحل مسائل که میتواند عواقب پیش‌بینی نشده و خطرناکی را به همراه داشته باشد! 🌹 @PICS_NET

برای ابراز عشق به مردم، مجبور نیستید، هر فردی را که می‌بینید ببوسید. برای عشق ورزیدن به دیگران، لازم نیست یک کاسه برنج به آن‌ها بدهید. عشق ورزیدن یعنی، درباره‌ی دیگران کمتر قضاوت کردن، و دادن این اجازه به آن‌ها که آنطور که دوست دارند زندگی کنند، و بدون انتقادِ ما "آن کسی باشند که هستند." 👤 اندرو متیوس 🌹 @PICS_NET