آرامش (چهلسالگي)...
🌿بفرمایید چن جرعه آرامش ! کانالی برای رسیدن به خودمون جایی برای شنیدن حرف دل، عاشقانه هایی که بر دل آویزونن کپی با ذکر منبع، نوش جان @ghasemhalajian @safar_chehelsalegi : کانال سفرنامه های من https://instagram.com/ghasem_hallajian?igshid=YmMyMTA
Show more26 718
Subscribers
+6024 hours
+2547 days
+1 74730 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from N/a
.
⁉️ آیا موافق خروج افغانی ها هستید؟
👍 بله 🟩🟩🟩🟩
👎 خیر 🟥🟥
🧲🔻
https://t.me/add
❌لطفا همه در نظرسنجی شرکت کنید❌
@STORYVAGIF
👍 3
🪻وقتی دوباره به زندگی برگشتم .... !
خاطرات یک مرد ۷۰ ساله :
در سال ۱۳۷۶ من ۵۵ سال داشتم ، یک شب که جشن تولد پسر کوچکم که ۱۷ سال داشت و همه خانواده جمع شده بودند و شادی میکردند. ناگهان درد شدیدی در سینه ام احساس کردم .
پسر بزرگ و همسرم سریع با اورژانس تماس گرفتند ، همه ناراحت بودند . اورژانس رسید و پس از اینکه مرا معاینه کردند با عجله سوار آمبولانس کرده تا به بیمارستان منتقل کنند . همه ناراحت بودند و گریه میکردند بجز همسرم که فقط میگفت : علی چیزی نیست نترس خوب میشی .
اما تو صورتش ترس رو میدیدم . آمبولانس حرکت کرد بعد از چند دقیقه درد شدیدتر شد و پزشکیارها شروع به ماساژ کردند . ناگهان دیگه دردی احساس نکردم و سبک شدم . به خودم گفتم : آخی خوب شدم .
ناگهان بلند شدم و نشستم ، و پزشکیارها رو میدیدم که دارن یکنفر رو ماساژ قلبی میدن . برگشتم و دیدم خودم روی تخت هستم ، تعجب کردم و بلند شدم دیدم بله اونا هنوز دارن جنازه منو ماساژ میدن . تازه فهمیدم که مردم .
**
اون شب منو بردند سردخانه و من تمام وقت خودم و خانواده خودم رو میدیدم و همراهشون بودم . اونا زاری و شیون میکردند . زنم ، پسرام و دخترم . پیششون میرفتم و میگفتم من خوبم گریه نکنید . ولی اونا نمیفهمیدند . خلاصه بعد از اینکه منو گذاشتن تو سردخونه همه برگشتند خونه . من ترسیده بودم ، نمیدونستم پیش بدنم بمونم یا برم خونه پیش خانواده . خلاصه تصمیم گرفتم همراه خانواده برم . اول رفتم تو ماشین پسر بزرگم که همسرم همراهش بود و مرتب گریه میکرد . پسر بزرگم گفت : مامان گریه نکن بابا عمر خودش رو کرده بود.
چه بی انصاف بود من ۳۵ سال براش زحمت کشیده بودم تا دکترای مکانیک گرفت و برای خودش کسی شده بود .
بقیه بچه ها هم بهتر از این نبودند ، پسر دومم که با خانومش تنها تو ماشین من میرفتند میزدن و میرقصیدن .
ولی دخترم یکریز گریه میکرد .
ناگهان مثل اینکه یک نیروی شدید من رو از جا کند و با سرعت خیلی زیاد به سمت سردخانه کشید و درون بدنم رفتم . زنده شده بودم . اول نمیدونستم چه کنم ولی بعد تلاش کردم بیام بیرون . اونقدر تلاش کردم تا بیهوش شدم .
بعد از مدتی از گرما بهوش اومدم و دیدم یک دکتر و چند پرستار بالای سرم هستند . دکتر با خنده گفت : به زندگی خوش آمدی .
**
بعد از اون خوب شدم علیرغم میل خانومم تصمیم گرفتم که برای خودمون دو نفر زندگی کنیم . دوتا خونه رو فروختم و یه آپارتمان ۸۰ متری تو یک محله خوب گرفتم . ماشین سانتافه آخرین مدل را فروختم یک ون خریدم که داخلش تخت و لوازم زندگی داشت . از اون روز به بعد به همراه خانومم و با همون ون تمام ایران رو گشتیم . هر چند وقت هم یه چند روزی به خونه میومدیم و اونجا بودیم . بعدش مغازه و گاراژ خودم رو هم فروختم و شروع کردیم به گشتن دنیا ، همه کشورهای اطراف و اروپا رو رفتیم ، درنهایت هم تو هلند خونه خریدیم و اونجا موندیم. حالا ۷۰ سالمه و خودم و خانومم با عشق توی یه روستای هلندی زندگی میکنیم و باغ میوه داریم . هر روز هم از روستا تا شهر که حدودا ۵ کیلومتر است رو پیاده روی میکنیم . سالی چند بار هم بچه ها با نوه هامون میان و سری بهمون میزنن .
***
خانومم میگه از روزی که زنده شدی تا حالا فقط فهمیدم زندگی یعنی چه . همیشه ازم میپرسه که چی شد یکدفعه عوض شدی ولی من چیزی بهش نمیگم .
زندگی نکنید برای زنده بودن . از دارایی خود لذت ببرید...شاد باشید.
❤ 35👍 15👏 14🙏 3👎 1
🪻چک لیست فرار از روزمرگی!
در این نوشته تعدادی ایده خلاقانه براتون نوشتم که میتونه رابطهتون رو از روزمرگی و عبوسی در بیاره 😊
۱. نقشه کشیدن برای یه فرار عاشقانه کوتاه: بدون برنامهریزی طولانیمدت، یه روز رو بزنید به دل جاده و به یه جای خلوت و آروم برین، حتی اگه یه کافه یا رستوران کوچیک خارج از شهر باشه.
۲. چالشهای خندهدار دونفره:
با هم چالشهایی مثل درست کردن غذا با چشم بسته یا پوشیدن لباسهای قدیمی و غیرمنتظره برگزار کنین و از این لحظهها کلی بخندین.
۳. نوشتن لیست "اولینها":
بشینین با هم یه لیست از اولین لحظات مشترک، مثل اولین دیدار یا اولین سفر، بنویسین و خاطراتش رو مرور کنین.
۴. عکس گرفتن از لحظههای بیهوا:
موقعی که اصلاً انتظار نداره، از لحظههای خاصش یه عکس بگیرین و بعداً بهش نشون بدین.
۵. تغییر مکان برای حرف زدن:
یه شب به جای خونه، حرفاتون رو تو پارک یا حتی توی ماشین زیر بارون بزنید، فضای جدید مکالمهها رو جذابتر میکنه.
۶. نامه عاشقانه زیر بالش:
یه نامه ساده بنویسین و زیر بالش یا کیفش قایم کنین. پیدا کردنش یه حس خوشایند و غافلگیری کوچیک میاره.
۷. آهنگ مورد علاقهتون رو بسازین:
اگه حتی ساز زدن بلد نیستین، با هم یه آهنگ ساده یا یه ترانه خندهدار بسازین و اجرا کنین.
۸. سفر در زمان با لباسهای قدیمی:
یه شب با هم لباسهایی که دوست دارین از گذشته بپوشین و مثل دوران دوستی اولتون رفتار کنین.
۹. گیاه مشترک:
یه گیاه یا گل یا نهال بخرید و با هم ازش مراقبت کنین. این باعث میشه حس کار مشترک بینتون قویتر بشه.
مثلاً میتونید توی بالکن گونه پرورش بدید 😁
۱۰. برنامهریزی یه قرار سینمای خانگی:
تو خونه، یه فضای خاص بسازین، مثلاً با بالشها و چراغهای کمنور، و با هم فیلم مورد علاقهتون رو ببینید.
۱۱. ساختن "کپسول زمان" رابطه:
چیزهایی که براتون معنای خاصی دارن رو توی یه جعبه بذارین و به عنوان "کپسول زمان" توی یه روز خاص در آینده بازش کنین.
۱۲. گفتن رازهایی که قبلاً نگفتین:
یه شب بنشینید و رازهایی که تابهحال برای همدیگه نگفتین رو بدون قضاوت و کاملاً صادقانه تعریف کنین.
۱۳. معماهای احساسی درست کنین:
یه معما یا بازی ذهنی بسازین که جوابش یه یادآوری از یکی از لحظههای عاشقانهتون باشه.
۱۴. گشت و گذار مجازی در شهرهای عاشقانه:
یه شب با هم بشینید و از گوگل مپس برای گشتن توی خیابونهای شهرهای عاشقانه مثل پاریس یا ونیز استفاده کنین.
۱۵. داستان دونفره بنویسید:
با هم یه داستان عاشقانه کوتاه بنویسین که توش شخصیتهای داستان شما دوتا هستین. یه بخشش رو شما بنویسید و یه بخش رو همسرتون ادامه بده.
۱۶. دستنوشتهای برای آینده:
هر دوتا یک یادداشت کوتاه برای "آینده" بنویسید و به هم قول بدین توی ده سال دیگه بخونینش.
۱۷. معرفی دوباره خودتون به همدیگه:
یه شب با هم قرار بذارین که دوباره همدیگه رو به شکلی که اولین بار خودتون رو معرفی کردین، بشناسین. حتی میتونین اسمها و شخصیتهای خیالی داشته باشین!
۱۸. قرارهای "بدون موبایل":
یه قرار بیرون برین و قول بدین کل شب گوشیها رو خاموش کنین و فقط با همدیگه وقت بگذرونین.
۱۹. پیادهرویهای بدون مقصد:
با هم برین بیرون و بدون اینکه مقصدی مشخص کنین، توی خیابونهای شهر قدم بزنین. هرجا خوشتون اومد، توقف کنین.
۲۰. نقشهی "ماجراجوییهای دونفره" درست کنین:
یه نقشه از شهر یا منطقهتون بکشین و جاهایی که دلتون میخواد با هم کشف کنین رو علامت بزنین.
این کارها به رابطهی شما هیجان و انرژی جدید میده و کمک میکنه حس تازگی و صمیمیت رو تجربه کنین!
شما هم پیشنهادی دارین؟
مجید زاهدپور 💎
@MjzahedpourTelegram
@safar_chehelsalegi
👍 21👎 6❤ 4🤔 2👀 2😁 1
🪻خاطرات من از اولین عشق (۲)
درود به شما
اولین بار حدود ۲۴ سالم بود که در محل کار جدیدم یهو با یه آقایی چشم تو چشم شدم و گفتم سلام ، ایشون گفتن سلام . همین بدون هیچ ری اکشن و حرف دیگه ای ... ولی در همون لحظه یه حس فوق العاده نااااب و عجیب اومد سراغم ، واژه ناب شاید به جا ترین نامی باشه که می تونم بهش بدم . فوق العاده بود ... نکته عجیبش اینجا بود به طرز عجیبی اطمینان داشتم ایشون هم در همون لحظه همین حس و داشتن ولی هیچ دلیل قانع کننده ای براش نداشتم. و بعدها که با ترفندهای مختلف می خواستن سر صحبت و باز کنن و نزدیک بشن، دیگه شک نداشتم اون حس آنی در اون لحظه کاملا دو طرفه بوده (هر چند از اونجاییکه موقعیت دوستی و ازدواج و نداشتم دست به سرش کردم )
ولی خیلی خوشحالم که تو زندگیم همچین حس نابی و تجربه کردم هر چند کوتاه....
سپاس🌿
............................
❤ 21👍 10💔 5
Repost from N/a
💢افراد کم سن و سال به هیچ عنوان کلیک نکنند📵
جویـن ندی از دستت رفته 👌🔻
https://t.me/addlist/VS2PNwwdPRhmZTJk
Repost from N/a
.
🔴 افغان ها میتوانند تا سه سال اینده نژاداول در ایران شوند ؟؟
📣در ایران ۱۱ میلیون افغانی وجود دارد
🔻 با خروج افغان ها موافقید؟🔻
👍 بله 🟥🟥🟥
👎 خیر 🟩🟩
🧲🔻
https://t.me/add
🔹مهمه لطفا همه شرکت کنید🔹
🧲
♥️@STORYVAGIF
👍 9
Repost from N/a
💢افراد کم سن و سال به هیچ عنوان کلیک نکنند📵
جویـن ندی از دستت رفته 👌🔻
https://t.me/addlist/VS2PNwwdPRhmZTJk
Repost from N/a
.
⁉️ آیا با حجاب اجباری موافق هستید؟؟؟
👍_ بله 🟥🟥🟥
👎_ خیر 🟩🟩
🧲🔻
https://t.me/add
💢مهمه حتما شرکت کنید 💢
STORYVقلبم
سيم كارتم را عوض كردم، از كمپانى قبلى نامه آمد: خانم بسيار عزيز، باعث تاسف است كه شما قصد داريد اين سيم كارت را رها كنيد. مايل نيستيد يكبار ديگر تصميم بگيريد؟ شايد ما بتوانيم خدمات فوق العاده اى را به شما عرضه كنيم.... باعث خوشحالى ست اگر بازگرديد.
ايميل زدم نوشتم: كمپانى عزيز! خيلى ممنونم. واقعيت اين است كه شما كه صرفا يك سيم كارتيد....در سطح كلان تر ، آدم به جايى كه از آن و كسى كه از او رفته، باز نمى گردد.حتی اگر تمام دنيا را به او بدهند.
چون رفتن، ترك كردن و رها كردن، در ساده ترين شكل خود، معنى اش اين است: نمى توانستم، ديگر نمى توانستم...
غزل صدر💎
فایل صوتی خودم در زمینه حذف آدما و افکار سمّی 👇
👏 21💔 8👍 5❤ 5
🪻خاطرات من از اولین عشق (۱)
سلام ! من اولین بار چهارده ساله بودم که عاشق یکی از آشناهامون شدم تا ۱۷ سالگی ادامه داشت تا اینکه بیمار شدم واونم ازدواج کرد .... ولی هنوزم که ۴۷ سالمه بیشتر شبا خوابشو میبینم که در تلاشم که بهش برسم
...................................
اگه دوس داشتین تجربه هاتون از اولین عشق خیالی یا واقعی رو در این بات ناشناس برای من بفرستین و با همه به اشتراک بذارین👇
https://t.me/HarfBeManBOT?start=NTAzNDEzNjE
حرفتو ناشناس بهم بزن | Talk to Me Anonymously
اولین و مطمئنترین بات پیام ناشناس تلگرام و اینستاگرام — پشتیبانی: [email protected] — شامد: 1-1-689297-63-4-1
💔 24❤ 14👍 5
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.