🎆وکیل_آنلاین🎆
کانال پرسش و پاسخ حقوقی تحت نظر وکیل حکیمه خاتون صادقی ✅ انجام مشاوره و پذیرش وکالت در پرونده های خانواده، حقوقی، کیفری و ... ✅ تنظیم اوراق قضایی(لایحه، دادخواست، اظهارنامه و ...) ✅ تنظیم قراردادهای خصوصی شما
Show more3 625
Subscribers
-224 hours
+167 days
+12930 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
✅ اجرای آزمایشی طرح استقرار وکلا در دفاتر خدمات قضایی جهت ارائه مشاوره حقوقی به مردم
مدیرعامل کانون دفاتر خدمات الکترونیک قضایی با اشاره به مصوبه سال گذشته هیأت مدیره مبنی بر استقرار وکلا در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی برای ارائه خدمت مشورت و مشاوره حقوقی به مردم، گفت: جلسات متعددی با کانون وکلای دادگستری مرکز برگزار و مقرر شد تا یک ماه این طرح به صورت آزمایشی در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی در تهران اجرا و پس از اخذ بازخورد، برنامهریزی بعدی برای چگونگی اجرای این طرح انجام شود.
@vakiil_online
👍 2👎 1👏 1
همراه گرامی وکیل_آنلاین
آیا می دانید یک عبارت ناصحیح در قرارداد می تواند خسارت های سنگینی برای شما ایجاد کند؟
استفاده از نظر کارشناس متخصص قبل از امضای هرقراردادی امنیت حقوقی شما را تضمین می کند.
وکیل_آنلاین مسیر کارشناسی قرارداد را در سریعترین زمان ممکن برای شما فراهم کرده است.
مسیر دسترسی:
ارسال پیام به ادمین کانال
@vakil65online
👍 2
سفارش کرد که در اینروزها خیلی به کوچه و خیابان نرویم. بکوشیم آیندهای درخشان برای ایران بسازیم.
خفتیم. نزدیکِ ظهر برخاستیم دیدیم صبحانهای مفصل حاضر است. خوردیم و از هم جدا شدیم.
هفتماه بعد، در آشوبهای آنروزها، با دوستم علی، نزدیکِ بازارِ قم بودیم. تانک و زرهپوش و نیروهای کماندو، ایستاده بودند. جلو رفتیم. فرمانده، به نظرمان آشنا بود. نگاهی به او انداختیم. لبخندی زد و جلو آمد و سلام داد و گفت:
ـ حالتان چطور است؟ نگفتم مراقب خودتان باشید!
خودش بود. مسعود بود. باز به ما هشدار داد و گفت:
ـ هر اتفاقی افتاد، بمانید و در سربلندی ایران بکوشید. شاید شاه برود. میهنِ ما دگرگون خواهد شد. روزهای نابسامانی در پیش داریم. ایران به شما نیاز دارد.
ما را بوسید و بدرود گفت. ندانستیم چه بر سرِ او آمد. اما هرکه بود، به ما پناه داد و نگرانِ آیندهی ما بود. او را هرگز از یاد نخواهم بُرد.
ادامه دارد...
#دکتر_احمد_عزتیپرور
#حافظشناس_و_مدرس_دانشگاه
@vakiil_online
👍 1
🍃🌺🍃
#داستانک
#زندگی_نامه قسمت ۴۶
در تابستان سال1356برای صفحهی مکاتبهی مجلهی«دختران و پسران» پیامی فرستادم و نوشتم: با کسانی که احساس تنهایی میکنند، دوست دارم مکاتبه کنم. در هفتههای بعد، از برخی شهرها و حتی از امارات برایم چندین نامه رسید. یکی از نامهها از شهرستان لنگرود استان گیلان بود. دخترخانمی برایم نوشته بود مایل است با من مکاتبه داشته باشد. سه چهارنامه میانِ ما رد و بَدَل شد. برای هم عکس فرستادیم. سه سال از من کوچکتر بود. معلوم بود که نامهها را دیگری برایش مینویسد. در نوشتنِ نامه به او مردّد شدم و دیگر چیزی ننوشتم.
نوروز1357رسید. چهارم فروردین با سه تَن از دوستان تصمیم گرفتیم به اهواز برویم. عصر سوار قطار و راهی شدیم. بلیتِ قطار گرفتن، بسیار آسان بود. مانند امروز نبود که از مدتها قبل، پیشفروش کنند. همان روز بلیت گرفتیم و دوساعت بعد در قطار بودیم. هنگام بازگشت نیز چنین بود. صبحِ روزِ بعد در اهواز بودیم.
موقعِ رفتن به ایستگاهِ قطار، از درِ خانه که بیرون آمدم، پستچی نامهای به دستم داد که از لنگرود بود. عیدی پستچی را دادم و نامه را نخوانده به مادرم سپردم تا بالای کمد بگذارد. سه شب و چهار روز در اهواز بودیم. لبِ کارون، پاتوقِ ما شد. به آتشگاه رفتیم که جای زیبارویان بود و اکنون فرودگاهِ اهواز را در آنمکان ساختهاند. در نزدیکیِ آن، کولیها چادر زده بودند و غروبها رقصِ گروهی راه میانداختند و صفایی بود. اسبسواری هم کردیم. همیشه عاشق اسبسواری بودم.
یادم هست اتاقِ ما در هتلی بود که فقط سهتخت داشت. تا واردِ اتاق شدیم، من، محمود و علی هرکدام تختی را به خود اختصاص دادیم و امیر، بیتخت ماند. با شوخی از او خواستیم که هرشب، مهمان یکی از ما باشد! پتویی روی زمین انداخت و راحت شبها میخوابید. روبروی هتل، مغازهی لوازم صوتی بود که ترانه«اگه عشق همینه» با صدای«گیتا» را که نوارش تازه به بازار آمده بود، مرتب پخش میکرد. چهروزهای خوشی بود.
بهار، موسیقیِ فضای طبیعت بود و آسایش و آرامش، همچون جویباری زلال، از متنِ زندگی میگذشت. جوانی، عطرِ احساسِ ما بود و آزادی، آبادیِ ذهن را نوید میداد. نه هراسی از آینده بود و نه ترسی از آشفتگیِ روزگار. در پهنای هستیِ ما، بادِ موافق میوزید و کشتیِ وجودِ ما را روی امواجِ خروشانِ شادی به هرسو میکشاند. آرمانی جز شورِ شادمانی نداشتیم. مقصدی برای رسیدن نبود. خودِ اینگشتوگذار، مقصودِ ما بود. زیستن، تجربهی خوشایندِ هر روزمان بود. از جامِ رخشانِ لحظهها مینوشیدیم و بذرِ بخت میکاشتیم و میوهی مُراد میچیدیم.
در کنارِ کارون، دست میافشاندیم و پای میکوبیدیم. کمیدورتر، آتشگاهی بود که آتشِ جوانی بنشانیم و در خراباتش از بادهی بدن بنوشیم و «چنان که افتد و دانی» جوانی کنیم و آرام بگیریم. شبها پُرستاره بودند. ماه میخندید. مهتاب، میدرخشید. دل، میشنگید. جان، میفهمید. زمین، زنده بود. زمان، زیبنده بود. ریا نبود؛ جفا نبود؛ خدا بود و با لبخند، نفسِ عمیق میکشید و خدایی میکرد. جهان، خُرّم بود. جامعه، بیماتم بود. میکوشیدیم تا دادِ خوشدلی بستانیم و عشرت کنیم تا به حسرت نکُشندمان. انگار به دلمان بَرات شده بود که دیگر چنینروزهایی نخواهیم دید.
چهار روزبعد، به خانه برگشتیم. در کوپهی ما، جوانی سیساله و بسیار متین و خوشرو بود که خودش را«مسعود» نامید و خواهشِ ما را برای همپیاله شدن پذیرفت. نزدیک بامداد، که هوا تاریک بود، به قم رسیدیم. مسعود از ما خواست تا برای پرهیز از خطر، به خانهی او برویم. در کوچههای «باغشازده» روی یکی از ماشینها اعلامیهای بود که برای نخستین بار میدیدیم. آن را برداشت و به خانهی مسعود رفتیم.
در خانه از من خواستند که اعلامیه را بخوانم. خواندم. متنِ آن، از آیتاللهخمینی بود که مردم را به مبارزه بر ضدِ شاه فراخوانده بود. مسعود به من گفت:
ـ گوینده و دوبلور خوبی میشوی.
ادامه 🔻🔻🔻
👍 1
🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
❤️🍃❤️
🍃 ❤️
❤️
#مشاوره_حقوقی
🔴 سوال شما
سلام يكي ماشينشو رو به كسي داده طرف رفته دزدي باهاش كه صاحب ماشين بي خبره والان صاحب ماشين كه شاكي شهادت دروغ داده كه اونم موقع دزدي بوده در صورتي كه اون روز تو اون شهر نبوده قاضي يك ماه زنداني برا صاحب ماشين نوشت والان زنداني هست وبااينكه رضايت شاكي گرفته شد قاضي قبول نكرد وسارق اصلي فراري هست
ب نظر شما بايد چكار كرد
🔵 پاسخ ما
سلام تمامی شواهد بر علیه شماست و از بابت جنبه عمومی جرم حبس صورت گرفته است. لذا میبایست حداقل با شهادت شهود، عدم حضور خود را در آن شهر یا در آن شب ثابت میکردید در حال حاضر نیز میتوانید مدارک بي گناهی خود را به شعبه رسیدگی کننده ارائه کرده و خود را تبرئه نمایید.
#وکیل_حکیمه_خاتون_صادقی
موفق باشید 🙂
@vakiil_online
👍 1
00:13
Video unavailableShow in Telegram
زمین خوردن اتفاقیه،
اما اون پایین موندن یک انتخابه ...!
شروع هر روز فرصتی دوباره است ...
2.12 MB
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.