cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

خانه ویراستاران چوک

آموزش داستان‌نویسی، ویراستاری، تولیدمحتوا و نویسندگی خلاق، اسطوره‌شناسی، فیلمنامه‌نویسی، تولید کتاب صوتی، برگزاری جلسات رایگان کارگاهی داستان ارتباط با ادمین @mehdirezayi www.khanehdastan.ir www.chouk.ir

Show more
Advertising posts
1 060
Subscribers
No data24 hours
+17 days
-430 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Photo unavailableShow in Telegram
برخی از فعل‌ها حرف اضافهٔ ویژهٔ خود دارند. (در کاربرد فعل به حرف اضافهٔ ویژهٔ آن دقّت کنیم): - او به شنیدن این سخن عصبانی شد / او از شنیدن این سخن عصبانی شد. تیم آمریکا از ایران باخت / تیم آمریکا به ایران باخت. #گیسوی_سخن #درسنامه_زبان_و_ادبیات_فارسی #دکتر_علی_اکبر_کیوانفر @virastaranchook @Souri_Rahimi
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
«معلوم - مجهول» احمد کتاب را از روی میز برداشت. کتاب از روی میز برداشته شد. در جملهٔ اول فعل «برداشت» به احمد که فاعل است نسبت داده شده، یعنی احمد است که فعل «برداشتن» از او سر زده‌است؛ پس در این جمله فاعل آشکار است. فعل‌هایی که به فاعل نسبت داده می‌شود، فعل معلوم خوانده می‌شود. در جملهٔ دوم فعل «برداشته‌شده به کتاب نسبت داده شده‌است و کتاب که «نهاد» جمله است فاعل فعل شمرده نمی‌شود؛ زیرا که فعل برداشتن را کتاب انجام نداده‌است؛ بلکه این فعل بر کتاب انجام گرفته‌است؛ پس کلمهٔ «کتاب» مفعول است. اینجا فعل را به مفعول نسبت داده‌ایم و فاعل آن را در جمله ذکر نکرده‌ایم؛ یعنی فاعل معلوم نیست. این‌گونه فعل‌ها را که به مفعول نسبت داده می‌شود «فعل مجهول» می‌خوانیم. «فعل معلوم» فعلی است که به فاعل نسبت داده شود. «فعل مجهول» فعلی است که به مفعول نسبت دارد. #دستور_زبان_فارسی #دکتر_پرویز_ناتل_خانلری @virastaranchook @Souri_Rahimi
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
گاهی پیوستن جمله به یکدیگر محتاج کلمهٔ خاصی است؛ این کلمه را حرف ربط می‌خوانیم؛ حرف‌های ربط از این گونه‌اند: و، پس، امّا، ليكن، لیکن، بنابراین، زیرا که، لهذا، هم، خواه..‌. خواه، چه... چه، و مانند آن‌ها. مثال: فرش را برگرداندم «و» زیر آن را نگاه کردم. زیر فرش را نگاه کردم؛ «امّا» هیچ نشانی از گلستان نیافتم. می‌خواستم به‌خانه برگردم؛ «بنابراین» با دوستان وداع کردم. امروز به‌دبیرستان نرفتم؛ «زیرا‌که» بیمار بودم. «هم» زیر فرش را نگاه کردم «هم» بالای گنجه را دیدم. «چه» کتاب بخوانی «چه» درس دبیر را گوش کنی... «خواه» بنشین «خواه» برخیز. این گونه ربط میان جمله‌ها را «پیوند‌لفظی» می‌خوانیم. #دستور_زبان_فارسی #دکتر_پرویز_ناتل_خانلری @virastaranchook @Souri_Rahimi
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
«یکی از کاربردهای فعل ماضی نقلی» برای بیان مطلبی که گوینده خود ناظر آن نبوده‌است؛ بلکه آن را از دیگران نقل می‌کند؛ اگر خود ناظر وقوع فعل بوده باشد از گذشتهٔ ساده استفاده می‌کند: الف: گوینده خود ناظر بوده‌است: - یک دوچرخه زد به پیرزن و پرتش کرد توی جوی آب. ب: گوینده خود ناظر نبوده‌است: - یک دوچرخه زده‌است به پیرزن و پرتش کرده‌است توی جوی آب. نقل گاهی از یک فرد مشخص نیست و از قرائن استنباط می‌شود: ظاهراً دزد از اینجا وارد شده‌است. #فرهنگ_توصیفی_دستور_زبان_فارسی #علاالدین_طباطبایی @virastaranchook @Souri_Rahimi
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
«پس در این صورت» «پس» و «در این صورت» در آغاز جمله به یک معنی به کار می‌رود؛ بنابراین آوردن آن دو با همدیگر جایز نیست. #فرهنگ_درست_نویسی_سخن #دکتر_حسن_انوری #دکتر_یوسف_عالی_عباس_آباد @virastaranchook @Souri_Rahimi
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
توصیهٔ نگارشی «نمودن» اصلاً یعنی «نشان دادن» بهتر است آن را در معنای «کردن» به کار نبریم. مثلاً به جای آن که بگوییم: «کتاب را به وی اهدا نمود»، مناسب‌تر است که بگوییم: «کتاب را به وی اهدا کرد». **** کاربرد «می‌باشد» به جای «است» ضرورتی ندارد و باعث زیبایی کلام نمی‌شود. #گیسوی_سخن #دکتر_علی_اکبر_کیوانفر #درسنامه_زبان_و_ادبیات_فارسی @virastaranchook @Souri_Rahimi
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
«تَوجّه/ مُتوجّه» حرف آخر این دو کلمه ملفوظ است و بنابر‌این، در موارد لازم به‌ حرفی که بعد از آن بیاید می‌چسبد: «‌توجّهم (و نه: توجّه‌ام) به او جلب شد»؛ «متوجّهش (و نه: متوجّه‌اش) کرد»؛ «‌توجّهی (و نه: توجّه‌ای) به او نکرد» و نیز این حرف آخر در حالت اضافه همزه نمی‌گیرد: « توجّهِ من را (و نه: توجّهٔ من را به‌خود جلب کرد»؛ «‌متوجّهِ او (و نه متوجّهٔ او) شد». #فرهنگ_دشواری_های_زبان_فارسی #ابوالحسن_نجفی #غلط_ننویسیم @virastaranchook @Souri_Rahimi
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
«حشو‌نویسی» لذا چون «چون» و «لذا» مترادف‌اند و هر دو برای بیان علت به‌کار می‌رود، پس به‌کار بردن آن دو در کنار هم حشو است و بهتر است تنها از واژهٔ «چون» که فارسی است، استفاده می‌کنیم: نمونهٔ غیرمعیار: مدتی بود که می‌خواستم به شما سر بزنم؛ لذا چون سرم شلوغ بود، نتوانستم. نمونهٔ معیار: مدتی بود که می‌خواستم به شما سر بزنم؛ چون سرم شلوغ بود، نتوانستم. #فرهنگ_درست_نویسی_سخن #دکتر_یوسف_عالی_عباس_آباد #دکتر_حسن_انوری @virastaranchook @Souri_Rahimi
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
آوردنِ تنوین (در صورتی که تلفظ شود) در نوشته‌های رسمی و نیز در متون آموزشی الزامی است. تنوین نصب: در همه‌جا به صورت «أ/أ» نوشته می‌شود: واقعا‍ً، جزئاً، موقتاً، عجالتاً، نتیجتاً، مقدمتاً، طبیعتاً، عمدتاً، ابداً. تبصره: کلمه‌های مختوم به همزه، مانند جزء، استثناء، ابتداء، هرگاه با تنوین نصب همراه باشد، همزهٔ آنها روی کرسی «ی» می‌آید و تنوین روی «الف» بعد از آن قرار می‌گیرد: جزئاً، استثنائا، ابتدائاً. #دستور_خط_فارسی #مصوب_فرهنگستان_زبان_ادب_فارسی (نشر آثار) @virastaranchook @Souri_Rahimi
Show all...
00:56
Video unavailableShow in Telegram
زبان عنصری زنده‌است. #محمد_حسن‌_دوست (۱۳۹۳) #فرهنگِ_ریشه‌_شناختیِ_فارسی #انتشاراتِ_فرهنگستان @virastaranchook @Souri_Rahimi
Show all...
11.35 MB
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.