مرداب هرزگی

#پارت_85 _ عمو قاضی بسه دیگه اوییی تو گفتی درد ندارههه اونجام داره میسوزههه سرشو که کامل چسبیده بود به تپ🍓ل باد کردم، بلند کرد و چکشی که رو میز کارش بود رو برداشت و پاهامو بیشتر باز کرد _ صدات در نمیاد کوچولو تو که نمیخوای مامانت بیوفته زندان هوم؟ پر بغض سرمو به چپ و راست تکون دادم که نیشخندی زدو ک🍆یر کفلت سیاهشو بدون رحمی داخل ک🍓ص کوچولو خونیم کرد و با اون چکش چوبی شروع کرد به زدن روی چو*چولم.. صدای جیغ و گریم همزمان شد با ..... https://t.me/+6pxk7YLkpIVjZjU0 https://t.me/+6pxk7YLkpIVjZjU0 دختر کوچولویی که گیر قاضی گردن کلفتی میوفته و به خاطر اینکه مامانشو زندان نندازن قبول میکنه خودش زندانی اون مرد بی رحمی بشه که فیتیش خوردن ک.ص خونی داره و ....😱❌❌

_شورتتو در بیار رعیت میخوام باکره بودنتو چک کنم! خیره به خان محکم پاهامو به هم فشردم که عصبی دامنمو بالا زد و دستش بین پاهام نشست! _واسه اربابت خیس کردی دختر کدخدا؟! چشمام با حرفش گشاد شد و با پایین کشیدن لباس زیرم رو میز درازم کرد! _ارباب چیکار دارین میکنین؟ _انگار رسممونو یادت رفته رعیت! همه‌ی دخترای باکره روستا زیر ارباب باید زن شن....🔞💦❌❌❌ https://t.me/+wU8nXYi9ECw0MmY0

با انگشت اشاره روی سوراخ صورتیش کشیدم.🍑🍆💦 _ دخترم امروز خرابکاری کرده توی عمارت نه! با ترس خودش رو منقبض کرد که سیلی محکمی رو کپل سفید باسنش کوبیدم! _ د..ددی بخ..دا تقصیره م...من نبود همش‌...! نزاشتم ادامه بده و یه بند انگشتم رو تو حفره تنگش فرو کردم که از درد اخی گفت و خودش رو جمع کرد! _ هیس توله حرف اضافه بزنی به تنبیهت اضافه میشه! محکم کل انگشتم رو داخلش هل دادم که صدای لرزونش در اومد: _ دد..ددی بی توجه بهش شروع کردم وحشیانه... https://t.me/+zcxxwJYPZx8yNTk8 https://t.me/+zcxxwJYPZx8yNTk8

#پارت157 _چه دعوایی وقتی من بی دعوت و بی اجازه پا گذاشتم رو مقر حکومت اون... ک*یر نیمه بیدارش رو دوباره با ضربه ی محکمی توم تا ته فرو کرد و گفت: اینجا مقر حکومت اون ج*نده نیست... فهمیدی؟ _آخ...آ..آره تقه ی دیگه ایی زد و گفت:تکرارش کن حرفمو _آخ آراکو، ب...بسته و تقه ی دیگه ایی زد و گفت: تکرارش کن زود.. چرا ک*یرش هنوز بیدار بود؟ _اینجا مقر حکومت اون نیست پشت گردنمو بوسید و همینجور که تقه ی محکم دیگه ایی میزد گفت: و دفعه ی دیگه کسی بهت حمله کرد، توام میجنگی باهاش درد داشتم. با گریه گفتم: آراکو... و ضربه ی محکم تر و خشونت بیشتر... _تکرارش میکنی یا همینجور بکوبم؟ _م...میجنگم... دفعه ی دیگه میجنگم... _خوبه آروم ک*یرشو از پشتم در آورد. هرچی بیرون میکشید تازه سوزش بیشتری رو حس میکردم. آب داغی رو پشت کمرم ریخت که متوجه شدم یبار دیگه ارض*ا شده. بی اهمیت به وضعیتم همینجور که پشت بهش بودم و اشک میریختم تو خودم جمع شدم. _تنبیهتو کردی، حالا برو 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁

نوک سینه هات مثله موهات سرخه سرخه حتی تصور اینکه ازشون شیر بچکه هم دیوونم میکنه....🔞🔥 Link - ولی آقا فقط مامانا از میمی هاشون شیر میاد لیسی به سینه های کوچولوش زدم و تو مشتم فشارشون دادم که جیغش دراومد. - دوست نداری مامان بشی؟ - اگر بخوام بوسم میکنی مثل اونروز؟ - دوست داری کجاتو بوس کنم؟ با لوندی پاهشو از هم باز کرد و دستشو رو بهشت تپلش گذاشت که غرشی کردم و دامنشو بالا زدم - اول بوسش میکنم بعد جرش میدم تا ۹ ماه دیگه پستون های پرشیرت باید تو دهنم باشه....😱❌ https://t.me/+Uenpny6x67w3OTE0 https://t.me/+Uenpny6x67w3OTE0

🔍 فیلم « اسیر ارباب » 🔞رده سنی بالای 25 سال🔞 ⁉️#دارای_محدودیت_سنی 🎞 ژانر: #عاشقانه | #بزرگسال | BDSM ✂️ بدون سانسور و حذفیات❗️ 💬 زیرنویس چسبیده فارسی 🔻 مشاهده فیلم مشاهده فیلم

- ک.صتو لخت کن، درس امروز تشریح آلت تناسلیه🔞💦 شیطون رو میز جلوش خوابیدم و لنگامو جلوش باز کردم که تپل سفیدم بیرون زد پره های صورتیمو از هم باز کردم که نگاه داغش از پشت عینک سک*سیش زوم ک.ص صورتی و خیسم شد. چو.چول نرم و پر آبمو تند تند مالیدم  که نوک پستونم سیخ شد و چشمای سرخش رو تن لختم چرخید - آهههه استاد اوممم ک.صم داره نبض میزنه آییی انگشتشو بی هوا تو ک.صم کرد و حشری تو ک.ص خیسم تلنبه زد که نالم رو هوا رفت - اوففف چه ک.ص داغی داری توله سگ ک.یرم برات شق کرد با عشوه تاپمو بالا زدم که ممه های 85ام پرید بیرون و حشری ک.یر سیخشو تو سوراخم جا داد و صدای شلپ شلوپ تلنبه هاش تو ک.صم بلند شد...... https://t.me/+xPYKUinBShYxYjI0 https://t.me/+xPYKUinBShYxYjI0

#باشگاه_سکس🙈🔞 ک..ــیر همه ی افرادی که توی باشگاه ثبت نام کرده بودن رو زیر نظر گرفته بودم اما همچنان طبق اندازه هایی که از روی شورتکاشون گرفته بودم کــیر هیچکدومشون اندازه کـ..ـیر مربی کلفت و قطور نبود خیلی دلم می خواست کـ..ـیر کلفت مربی رو توی کـ**صم حس کنم.. با خوردن چیزی سفت و کلفت به ک..ونم سریع به عقب برگشتم مربی پستون های سیخ شده ام رو توی دست گرفت و آروم زمزمه کرد _یکی اینجا دلش یه ک.ــیر کلفت میخاد🔞💦 https://t.me/+bWFvJThtI7I4M2Q0 https://t.me/+bWFvJThtI7I4M2Q0 دختره ح.شری توی باشگاه جلوی همه به مربیش کـ**ص میده👅👆

دختر و پسر برده ی لخت ، نوبتی ک.صم لیس میزدن که سرشون داد زدم و موهاشون کشیدم _ این چه طرز لیس زدن آشغالا زود باشید تند تر عمیق تر ، آخ .. ه*رزه های کثیف زبونشون تند تند لای لا..بیا هام کشیدن وعمیق مکش میزدن . _ هرکدومتون بتونه ا*رضام کنه بهش یه جایزه میدم اون یکیم که نتونه سرش میبرم ، از ترس جونشون مثل سگای وحشی پاهام باز کردن و سر لیس زدن رقابت میکردن _ اااه زود باشین سگای خوب تند تند ک.صم لیسش بزنین آفررررین جووون رو چ.وچولم بیشتر ... https://t.me/+vF-LQdzgWC9lZWFk https://t.me/+vF-LQdzgWC9lZWFk رابطه جنسی و سواستفاده رپتایل لزبین از برده های انسانی 😈🔞 #محدودیت_سنی

امیرحسام دولت شاهی... سرگردی خشن و متعصبی که قیم بچه‌ی چند ماهه برادرش شده، سرگردی که حتی اسمش ترس رو به دل همه می‌ندازه، همه ازش حساب میبرن جز سوین... دختری سکسی و لوند که با دلبریاش دل سنگو آب می‌کنه! با اومدن سوین به خونشون پیشنهادی میده که..🙊🔞 https://t.me/+b0xmcAC3H-ExNDc0 https://t.me/+b0xmcAC3H-ExNDc0 رمانی پر از صحنه های #بزرگسال_هات🔥