cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

♡•مــــاه شهــ🔥وانـــی•♡

بهترین‌موسیقی‌فقط‌آهوناله‌هات‌تواتاق🫦💦 «فصل #اول و #دوم و #سوم تمام💋 😍 درحال‌پارتگذاری‌رمان #ماه_شهوتی» هرروز يك پارت جز جمعه ها #🔞بچه جوين نشه صحنه هاش زيادي بازه💦فول💦🔞سسي❌ ✔️ برای #خرید فایل‌کامل‌‌وعضویت‌در #VIP به‌آیدی‌پیام‌بدهید:‌ @Ad_Vi_p

Show more
Advertising posts
2 066
Subscribers
-324 hours
-207 days
-7530 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

00:03
Video unavailable
پسر کوچولویی که بادیگارد مرد مافیایی شده و بجای مرد با خوردن نوشیدنی که توش تحریک جنسی بود مسموم میشه.💦🔞 ⭕️بنر واقعی مرد با دیدن نگاه خیس و ملتمس پسر زیرش به سمت لب‌هاش هجوم برد و با گرفتن چونش و چرخوندن #گردنش تو همون حالت شروع به بوسیدنش کرد. یوهان چشم‌هاش رو بخاطر حس خوبی که میگرفت بست. ناله های مردونه‌ای که به گوشش میرسید... حرکت #انگشتاش رو دیکش... زبون خیسش که رو زبونش میپیچید.. همه حرکاتش خشن و #حساسن... تاحالا انقدر تحت سلطه نبود... _"آه...من...نزدیکممم" با حس نزدیک بودنش با ناله گفت و یونگ بوسه‌ای زیر #گوشش زد. _"برام بیا بیبی بادیگارد" با شنیدن صدای خشدار و ملایم مرد با لرزش شدیدی به #ارگاسم رسید. _"عاحححح" https://t.me/+9s2m4J8hDBYwMGY0 https://t.me/+9s2m4J8hDBYwMGY0
Show all...
animation.gif.mp40.45 KB
Repost from N/a
00:06
Video unavailable
#لیتلش پسر سوم بزرگترین مافیایی ایرانه ...😳 صدای شکافته شدن هوا به وسیله #شلاق و شوکر و انواع و اقسام شکنجه های موجود رو گوش میداد...دیگه طاقتش طاق شد و امد درو باز کرد و #شاهکار #پسرکش نگاه کرد نیپل های که ده تا سوزن فرو رفته و تنش پر از  خون مردگی و زخمای عمیق و ریز که فقط کاتر موکت بری به جا میزاره بود _ اس ام بسه بیا بریم با خونسردی تمام وسایل رو گذاشت روی میز و سمت اهیر رفت ولی با حرف سعدی در عرض یک ثانیه کلت دوست پسرش رو برداشت و یک تیر ... سام ، لیتل اسلیوی که سادیسمم داره😬👀 https://t.me/+dZY338u3TmxjODA0 https://t.me/+dZY338u3TmxjODA0 https://t.me/+dZY338u3TmxjODA0 https://t.me/+dZY338u3TmxjODA0
Show all...
6.81 KB
Judge Hashri🔞💦 تندتند توی ک.ص تپل و تنگش تلمبه میزدمو با هر تلمبه ایی که به ک.صش میزدم سینه های درشت و بزرگش بالا پایین میشدن گردنش رو چنگ زدم و خودم رو تند تر تو ک.صش عقب جلو کردم چشم هاش خمار خمارشده بود و صدای ناله هاش کل اتاقم رو برداشته بود _زیر کی داری جر میخوری؟ کمرم رو با درد چنگ زد و صورتش درهم رفت _اه..اخخ اهههه توروخدا یواشتررر لامصب تحمل این همه کلفتی رو ندارم ماله شوهر خدابیامرزم خیلی کوچیک بود گردنش رو محکمتر چنگ زدم _گفتم زیر کی داری جر میخوری؟ _زیر قاضی مملکت تو اتاقشش داره ک.صمو جر میدهه اهه زنه به قتل شوهرش متهم شده وبا قاضی پرونده اش سک.س میکنه تا..🔞🫣👆 https://t.me/+gN1SPTAblfliODY0 https://t.me/+gN1SPTAblfliODY0
Show all...
فاحـشه‌ی قاضـی🔞⚖

آقای قاضی با پوست سفید سوتین مشکی بسته بود، خودت بودی نمیکردیش؟ 🔞👅💦

قلدر مدرسه می‌خواست باهاش رل بزنم ولی تایپ شخصیتیم نبود.. چون ردش کردم شروع کرد به آزار و شکنجه هرروزم و مدرسه رو برام زهرمار کرد تا اینکه اون اومد! پسری که هیچ‌کس بهش زور نمی‌گفت ولی اونم به کسی زور نمی‌گفت، پسری که نه توسری خور و نه قلدر.. یه روز منو از دست قلدر مدرسه نجات داد و از اون روز.. تبدیل شد به کراشم!💦🔥 https://t.me/+1rkeXtLC23UzNjlk https://t.me/+1rkeXtLC23UzNjlk #گی‌لاو #عاشقانه #اجتماعی #مدرسه‌ای 💦🏳‍🌈
Show all...
#قاضی‌حشری🔞💋 ک.یرم رو جلوی لبای ژل زده اش بردم و با غرور با ک.یرم روی لبش سیلی زدم _ک.یر من کلفت تره یا اون شوهر مرده ات؟ با عشوه دستشو روی سر ک.یرم کشید و کلشو توی دهنش فرو برد و یه لیس عمیق زد _معلومه ماله تو..درضمن راجب مرده اینجوری حرف نزن اخمامو توی هم کشیدم و روی میز کاریم پرتش کردم _از اون دفاع میکنی؟ با عشوه دستشو دور ک.یرم حلقه کرد و چشماشو خمار کرد _ک.یر تو خیلی بهتر از اونه آقای قاضی! سک.س  زنه بیوه با آقای قاضی برای تبرئه شدن از قتل شوهرش..🔞😱👆 https://t.me/+gN1SPTAblfliODY0 https://t.me/+gN1SPTAblfliODY0
Show all...
فاحـشه‌ی قاضـی🔞⚖

آقای قاضی با پوست سفید سوتین مشکی بسته بود، خودت بودی نمیکردیش؟ 🔞👅💦

قلدر دبیرستان بعد از سال‌ها پسری که همیشه اذیتش می‌کرد رو توی بار می‌بینه و تو مستی ازش می‌خواد...🔞🔥 _من... دوست دارم سپهر، ان‌قدر سخته... همچین چیزی رو بفهمی؟ مغز کوچیک و... تخمیت هنوز... بزرگ نشده؟ هولش دادم و بی‌تعادل چند قدمی عقب رفت. لعنت بهش! اگه اروند می‌رسید و این احمق مست رو نزدیکم می‌دید به گا می‌رفتم. _هیچ خری عاشق تو نمیشه امیر! دست از سرم بردار نمی‌خوام ببینمت. تلو تلو خورد و نزدیکم شد. درحالی که بین دیوار و خودش گیرم انداخته بود لب هاش رو به گردنم چسبوند و بدنم مورمور شد. لعنت بهش! لعنت بهش که بعد از اون همه آزار و اذیتش تو مدرسه، حتی وقتی ان‌قدر بزرگ شده بودیم بازم ولم نمی‌کرد. _من نفسم وصل توعه لامصب. من جونم رو... به جونت چسبوندم... تا اگه... تا اگه خار رفت تو پاهات بمیرم. دستش رو دور کمرم حلقه کرد و صدای نزدیک شدن پاهایی رو شنیدم. اروند اومده بود! https://t.me/+1rkeXtLC23UzNjlk https://t.me/+1rkeXtLC23UzNjlk
Show all...
#قاضی‌حشری🔞💋 _ک.صمو بخورر آه.. اههه آره همونجا رو لیس بزن اقاییی قاضییی اومم چه زبون داغی دارییی پاهاش رو روی شونه ام انداختم و زبونم رو بیشتر توی ک.صش لوله کردم با اینکه یه زن بیوه بود اما ک.ص تپل و تنگی داشت _اوممممم اخخ چقد زبونت داغههه آخخ اههه اومم آخ فاکک عوضی شلوار و شورتم رو پایین کشیدم و ک.یرم رو با تفش خیس کردمو خیلی یهویی توی ک.ص تنگش فرو کردمو شروع کردم تلمبه زدن _اه..اههه.ااههه..اخخخ همینهه جرمم بده ک.یر تو خیلی کلفت تر از شوهر خدابیامرزمه اومم ک.یر تو رو بیشتر دوسدارم حشری از تعریفاش ک.یرم رو از ک.صش دراوردم و توی ک.ونش فرو کردمو..😱💦 https://t.me/+gN1SPTAblfliODY0 https://t.me/+gN1SPTAblfliODY0
Show all...
فاحـشه‌ی قاضـی🔞⚖

آقای قاضی با پوست سفید سوتین مشکی بسته بود، خودت بودی نمیکردیش؟ 🔞👅💦

نیما پسری ۲۸ ساله که گی هم هست فکر نمی کرد با وضعیت مالی خراب و پت شاپ ورشکسته اش کسی پیشنهاد شراکت بهش بده . اردوان ۳۵ ساله که برای هیچ دختری بیشتر از ۱ ماه وقت نمی زاره ، فکرشم نمی کنه زندگی اش درگیر یک پسر و مشکلات اون بشه در حدی که به گرایش خودشم شک کنه . دو نفر که عاشق می شن . یکی فکر نمی کنه با شرایط عجیب و غریب کنار بیاد . یکی فکر نمی کنه و باورش نمی شه ، وقتی تمام عمرش با دختر بوده ، عاشق همجنسش بشه اما فقط یک نفر تو دنیا که اسمش نیما هست https://t.me/+GlTvWM3nXFdmZGI8 https://t.me/+GlTvWM3nXFdmZGI8
Show all...
00:04
Video unavailable
اردوان درونم می کوبید و واقعا عمیق بود . هر چند لحظه کمی نفس می کشید و صبر می کرد ، بعد محکم بهم ضربه می زد . وقتی به نقطه حساسم رسید ، اگه دستهاش سفت نگه ام نداشته بودن وا می رفتم . صدای ناله هام دست خودم نبود ، برای همین اردوان سرم رو برگردند و لبهاش رو محکم روی لبهام نگه داشت . محکم ضربه می زد و ناله هام توی دهنش گم می شد نیما ۲۸ ساله صاحب یک پت شاپ کوچک ، از سن کم مستقل بوده . تنها دلخوشی اش گربه اش و همسایه های ساختمانش هست . در ظاهر قوی اما در باطن به دنبال حس امنیت می گرده اردوان ۳۵ ساله ، مدیر شرکت موفق پدرش ، همیشه به دنبال اثبات بد ذاتی آدمهاست . برعکس تصور همه دخترها که اون رو بی احساس می دونن ، اتفاقا اردوان خیلی غیرتی و سلطه گره ، عاشق مراقبت کردن شدید و وسواس گونه است ، اما شخصی رو تا امروز لایق این بعد از شخصیتش نمی دونه ❤️🏳️‍🌈 قهوه خاص #گی #مستر🔥💦 https://t.me/+GlTvWM3nXFdmZGI8 https://t.me/+GlTvWM3nXFdmZGI8
Show all...
video.mp42.36 KB
#قاضی‌حشری🔞💋 _ک.صمو بخورر آه.. اههه آره همونجا رو لیس بزن اقاییی قاضییی اومم چه زبون داغی دارییی پاهاش رو روی شونه ام انداختم و زبونم رو بیشتر توی ک.صش لوله کردم با اینکه یه زن بیوه بود اما ک.ص تپل و تنگی داشت _اوممممم اخخ چقد زبونت داغههه آخخ اههه اومم آخ فاکک عوضی شلوار و شورتم رو پایین کشیدم و ک.یرم رو با تفش خیس کردمو خیلی یهویی توی ک.ص تنگش فرو کردمو شروع کردم تلمبه زدن _اه..اههه.ااههه..اخخخ همینهه جرمم بده ک.یر تو خیلی کلفت تر از شوهر خدابیامرزمه اومم ک.یر تو رو بیشتر دوسدارم حشری از تعریفاش ک.یرم رو از ک.صش دراوردم و توی ک.ونش فرو کردمو..😱💦 https://t.me/+gN1SPTAblfliODY0 https://t.me/+gN1SPTAblfliODY0
Show all...
فاحـشه‌ی قاضـی🔞⚖

آقای قاضی با پوست سفید سوتین مشکی بسته بود، خودت بودی نمیکردیش؟ 🔞👅💦

Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.