اجازه بدید بی‌ادب باشم

#اکبر_غفاری اولین بار بند عمومی ۲۴۱ دیدمش. از قشر بسیار ضعیف جامعه بود، انقدر ضعیف که حتی سواد هم نداشت. توی فلاح بازداشت شده بود و جرمش این بود که در خونشون رو باز و چند نفر از معترض ها رو پناه داده بود. شبش بازداشتش میکنن و چون ظاهر غلط اندازی داشته بهش میگن ‏«یه مامور توی فلاح کشتن و تو کشتیش» و میارنش بند ما و فقط چند ساعت پیش ما بود و بعد میره انفرادی. اینبار وقتی رفتم ۲۰۹، دوباره اکبر رو دیدم، خیلی لاغر تر شده بود و حدود یه ماه انفرادی نگه‌اش داشته و ممنوع التماسش کرده بودن! آسیب انفرادی کامل توی روحیات و رفتارش کامل معلوم بود. دیروز فهمیدم اکبر رو منتقل کردن تهران بزرگ و وقتی اوضاعش رو پرسیدم، جواب مثل آب یخی بود که روم ریخته شده بود! برای اکبر نوشته بودن «من آدم کشتم، خوبم کردم که کشتم!» و اکبر تحت فشار انفرادی و برای اینکه سواد نداشت، امضا کرده بود و الان بهش اتهام محاربه زدن! اکبر از کف خیابونه، همونجایی که همه‌ی ما به حضور توی اونجا افتخار میکنیم و اگه خودمون چیزی ازش نگیم، کسی نیست که حرفی ازش بزنه و با کمترین هزینه اعدامش میکنن. اجازه ندیم هر بلایی که خواستن رو با کمترین هزینه سر ناشناس ها بیارن. :شهریار شمس.

#اکبر_غفاری به خاطر اینکه به تعدادی از معترضین پناه میده توسط حکومت دُزدیده میشه و مدت زیادی زیر شکنجه اجباری و غیرانسانی در انفرادی مجبور به اعتراف میشه. اون سواد خوندن و نوشتن نداشته اما با این حال حکومت ازش امضا میگیره که یک مأمور رو کشته.

• وقت خشم نیست که هنگامه‌ی عزاست مثل اینکه. داستان انقلاب بی‌مثال ما داره روزهای تراژدیک‌خودش رو می‌گذرونه. تراژدی هست اما به حدی شده که من از کله‌ی سحر قبل از دم کردن قهوه که گوشی رو دستم می‌گیرم اشک می‌ریزم تا شب. کانال‌ها رو می‌گردی هرکسی تا جایی که احساساتش یاری کرده یه داستان گریه‌دار از ‌روز قبل نوشته که ما دور هم اشک بریزیم. اینستاگرم که میری هرکس تا جایی که تونسته وحشتناک‌ترین عکس‌ها رو‌جمع کرده که ما دور هم اشک بریزیم. توییتر میری دارک‌ترین توییت‌ها می‌خورن‌تو صورتت که ما دور هم اشک بریزیم. کارم شده اشک و آه و‌ ماتم. اوایل فعالیت‌های انقلابی‌مون خشم داشتیم و خشم منبعی بود که ازش تغذیه می‌کردیم. نیرویی بود که ما رو با تمام توان جلو می‌برد. داد می‌زدیم وقت عزا نیست که هنگامه‌ی خشم است. اما این روزا وقتی حاضر می‌شم برم بیرون که کاغذ‌هام‌و پخش کنم اتفاقی چشمم به یه پست میوفته و کاپشن به تن درحالیکه کوله‌پشتی‌م‌ توی بغلم جا خوش کرده می‌شینم کف خونه و اشک می‌ریزم و هی میگم آخ بمیرم. آخ بمیرم. خشم. همه‌چیز به خشم ما گره خورده. خشمی که تو دلش امید داره و ما باید انسان‌های انقلابی و خشمگین باشیم که موازی با مبارزاتش می‌تونه لاین زندگی‌ش هم هندل کنه.

اگر تا الان هم توییتر نساختید، بسازید که باید آماده بشیم برای فراخوان ۱۶ آذر. شاید این بین فراخوان دیگه‌ای هم داشته باشیم، اما از الان باید شروع به اطلاع رسانی، طراحی پوستر و پخش اعلامیه کنیم تا همه مطلع بشن و مجدد اعتصاب و اعتراض کنن.

فردا‌روزی واسه بچه‌ام تعریف میکنم آخرین چیزی که واسش خوشحال بودن جام جهانی بود.

فقط مادرجنده‌ها از تیم ملی حمایت میکنند.

همیشه خشمگینم و مملو از نفرت نسبت بهشون، اما گاهی هم که حس میکنم داره برام عادی میشه این شرایط شروع میکنم به دیدن ویدئوهای عادی آدم‌هایی که ج.ا به قتل رسوندشون و دوباره خشمم فوران میکنه.

📌بازی‌ رو از صداوسیما نبینید لینک اینترنتی خارجی پخش بازی ولز و تیم منتخب فوتبال ج.ا : — لینک یک — لینک دو — لینک سه — لینک چهار

🔴 توییت بزنید: «امروز صدای حکم‌های اعدام باشیم!» طوفان توییتری جام جهانی ۴ آذر 📢 از ساعت ۱۱:۳۰ تا شروع بازی و بعد از شروع بازی در ساعت ۱۳:۳۰ حتماً باید در حین آن و تا انتهای برنامه ادامه داشته باشد. با استفاده از عکس‌ها و متن‌های آماده‌شده و مناسب برای توییتر، آن را پست کنید. دقت کنید که اجازه دهید حتماً هشتگ #SayTheirNames و هشتگ اختصاصی نام هر فرد باقی بماند، چراکه این افراد زنده‌اند و نیاز است اسامی خودشان بازتاب خبری پیدا کند. و از آن‌جایی که در کل قرار است بیش از سه هشتگ در یک توییت نباشد، صرفاً در هر توییت خود یکی از هشتگ‌های #WALIRN یا #Qatar2022 را هم استفاده کنید کافی است. 🌐 روند توییت زدن را کاملاً جدی بگیرید. در این بازی قرار است به انتشار اسامی افرادی که حکم اعدام گرفته‌اند و روزی صدای ما بوده‌اند بپردازیم. تا جای ممکن منتشر و لطفاً فوروارد کنید ○ توییت‌های بالا برای ریتوییت: • توییت ۱   • توییت ۲   • توییت ۳ • توییت ۴   • توییت ۵   • توییت ۶ • توییت ۷   • توییت ۸   • توییت ۹ • توییت ۱۰ • توییت ۱۱ • توییت ۱۲ • توییت ۱۳ • توییت ۱۴ • توییت ۱۵ • توییت ۱۶ • توییت ۱۷ • توییت ۱۸ • توییت ۱۹