cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

انجمن شاهنامه دورود

کانال انجمن شاهنامه دورود، یاد بود استاد جاوید نام دکتر سیدمصطفی سعیدی ، روانخوانی کتاب سترگ شاهنامه فردوسی ، از جدید ترین پیراش بصورت صوتی از نسخه دکتر جلال خالقی مطلق

Show more
Iran424 939The language is not specifiedThe category is not specified
Advertising posts
338
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

کیان کیخسرو (بخش ۱۶۰) داستان بیژن و منیژه (بخش ۲۱) ....................... 🇮🇷 کانال: انجمن شاهنامه دورود 🇮🇷 شاهنامه خوانی از جدیدترین پیرایش ، دکتر جلال خالقی مطلق 🔺با رعایت تاکیدها، مکث ها ، 🔺 تلفظ‌ ، نزدیک‌تر به گویش زمان فردوسی 🔺 توضیحات واژه‌ها و دشواری‌های ابیات 🔺نکات آن و خلاصه‌ی ابیات 🔺 با این لینگ به ما بپیوندید 👇👇 ✅ @shahname_kani_doroud 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
Show all...
Kaykhosrow-Bijan Ba Manijeh 0665-0690.mp37.78 KB
توضیحات -ایوان: کاخ -نخچیرگاه: شکارگاه -پذیره شدش، کز ره آمد فراز / پیاده شد و بُرد پیشش نماز: (رستم) به‌استقبال (گیو) رفت تا از راه رسید. (گیو یا رستم) از اسب پیاده شد و به‌احترام به‌خاک افتاد. -آرزو: تمنا -پر از رنگْ روی: کنایه از طراوت و شادابی -خسته: آزرده -تباه بودنِ کار: خرابیِ کار -اندرآمدن: در این‌جا پایین آمدن -بر: آغوش -تاجور: صاحبِ تاج؛ صفتِ شاه -ز گُردانِ لشکر همه بیش‌وکم: از (تقریباً) همه‌ی لشگریان -آواز: آوا، و در این‌جا ماجرا -بآفرین: ستوده -گزین: سرآمد، بهترین یا گزینه، موردِانتخاب -چنان: بسیار -پرسش: احوالپرسی -خوب‌گفتار: خوش‌سخنی، یا حرف‌های خوش -نبینی که بر من به‌پیران‌سرم / چه آمد ز بختِ بد اندرخورم: نمی‌بینی که در پیرسالی بختِ بد چه سزاوارِ من بر سرم آورد؟! -چه چشمِ بد آمد به گودرزیان /کزان سودها مایه آمد زیان: چه چشم‌زخمی به خاندانِ گودرز رسید که بعد از آن‌همه سود (آسایش) اصلِ سرمایه (همه‌چیز) هم بر باد رفت؟! -خود: اصلاً -پور: پسر -پاک‌دستور: مشاورِ پاک و صادق، یارویاور -دودمان: خاندان -چنینم که بینی به پشتِ ستور / شب و روز تازان به تاریک و هور: این‌چنین‌ هستم که می‌بینی‌ام بر پشتِ چارپا؛ شب و و روز و در تاریکی و آفتاب (روشنایی) می‌تازم (پیِ پیدا کردنِ بیژن). -بیهش: این‌جا مست -به‌پای بودن: در خدمت، مشغولِ ستایش بودن -خروشیدن: نالیدن -آفرین کردن: ستودن -هرمز: روزِ اولِ هر ماه -فوردین: فروردین -بازِ گاه: سوی تخت -کلاه: کنایه از تاج -رخشنده: درخشان -گران: سنگین، سخت -ایدون: این‌چنین -نمودن: نشام دادن -سوی پهلوانم دوانید زود: مرا زود دوان سوی پهلوان (رستم) فرستاد. -دیده: چشم -آبِ زرد: کنایه از اشک -بادِ سرد: آه ..................... 🇮🇷 کانال: انجمن شاهنامه دورود 🇮🇷 شاهنامه خوانی از جدیدترین پیرایش ، دکتر جلال خالقی مطلق 🔺با رعایت تاکیدها، مکث ها ، 🔺 تلفظ‌ ، نزدیک‌تر به گویش زمان فردوسی 🔺 توضیحات واژه‌ها و دشواری‌های ابیات 🔺نکات آن و خلاصه‌ی ابیات 🔺 با این لینگ به ما بپیوندید 👇👇 ✅ @shahname_kani_doroud 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
Show all...
کیان کیخسرو (بخش ۱۵۹) داستان بیژن و منیژه (بخش ۲۰) ......................... 🇮🇷 کانال: انجمن شاهنامه دورود 🇮🇷 شاهنامه خوانی از جدیدترین پیرایش ، دکتر جلال خالقی مطلق 🔺با رعایت تاکیدها، مکث ها ، 🔺 تلفظ‌ ، نزدیک‌تر به گویش زمان فردوسی 🔺 توضیحات واژه‌ها و دشواری‌های ابیات 🔺نکات آن و خلاصه‌ی ابیات 🔺 با این لینگ به ما بپیوندید 👇👇 ✅ @shahname_kani_doroud 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
Show all...
Kaykhosrow-Bijan Ba Manijeh 0638-0664.mp38.20 KB
کیان کیخسرو (بخش ۱۵۸) داستان بیژن و منیژه (بخش ۱۹) ................................... 🇮🇷 کانال: انجمن شاهنامه دورود 🇮🇷 شاهنامه خوانی از جدیدترین پیرایش ، دکتر جلال خالقی مطلق 🔺با رعایت تاکیدها، مکث ها ، 🔺 تلفظ‌ ، نزدیک‌تر به گویش زمان فردوسی 🔺 توضیحات واژه‌ها و دشواری‌های ابیات 🔺نکات آن و خلاصه‌ی ابیات 🔺 با این لینگ به ما بپیوندید 👇👇 ✅ @shahname_kani_doroud 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
Show all...
Kaykhosrow-Bijan Ba Manijeh 0615-0637.mp37.34 KB
توضیحات -و زین داستان چند با او براند: این ماجرا را کاملاً برای او گفت. -مهتر: بزرگ -هنر: این‌جا هم چون بیش‌ترِ جاهای شاهنامه معنای مردانگی و هنرِ جنگاوری می‌دهد و نه هنرِ ظریفِ امروزی. -برآورده سر: بالاتر رفته، ارجمندتر -کمربسته: آماده -کارزار: جنگ -تو را داد گردن به‌مردی پلنگ / به دریا ز بیمت خروشان نهنگ: با مردانگیِ تو پلنگ تحتِ فرمانِ تو درآمده و نهنگ در دریا از ترسِ تو نالان شده. -دل: هسته، سرمایه -شهر: کشور -پشت: حامی -جهان را ز دیوانِ مازندران / بشُستی؛ بکَندی بدان را سران: دنیا را از دیوهای مازندران خالی کردی و سرهای بد‌ها را (از تن) جدا کردی. -همه‌ جادوان را ببستی به گرز / بیفروختی تاجِ شاهان به برز: همه‌ی جادوگران را با گرز (شکست دادی و) اسیر کردی و تاجِ شاهان را با شُکوه تابان کردی. -چه مایه سرِ تاجداران ز گاه / ربودی و برکندی از پیشگاه: چه بسیار سرهای تاجداران (شاهان) را از تختِ شاهی دزدیدی و جدا کردی. -بوم‌وبر: سرزمین -لشکرپناه: پناهِ لشگر -به نزدیکِ شاهان تو را دستگاه: نزدِ شاهان ارج‌وقربِ بسیار (داری). -چه افراسیاب و چه خاقانِ چین / نبشته همه نامِ تو بر نگین: هم افراسیاب و هم خاقانِ چین نامِ تو را بر انگشتری‌شان دارند؛ کنایه از زیرِ فرمان بودن‌ِ آن‌ها. -هر آن بند کز دستِ تو بسته شد / گشایندگان را جگر خسته شد: هر بندِ بسته‌شده به‌دستِ تو گشایندگانش را (برای گشودنش) دچارِ سختی خواهد کرد. -کیان را سپهرِ خجسته توی: بختِ فرخنده‌ی کیان تویی. -دل: جرأت، زورمندی -فریادخواه: مظلوم، ناتوان -کنون این یکی کارِ شایسته‌ پیش / فراز آمد و هست بایسته خویش: اکنون این کارِ بسیار مهم پیش آمد و کسی که نیازمندِ انجامِ این‌ کار است خویشاوندِ توست. اشاره به خویشاوندیِ بیژن با رُستم. -نیو: دلیر -جاه: مقام -رایِ یکتاه: کنایه از پایمردی و مصمم بودن -سزد گر تو این را نداری به‌رنج: شایسته‌ است این کار را سخت ندانی (و انجام دهی). یا تو بسیار آسان این را انجام خواهی داد. -که هرگز بدین دودمان غم نبود / فروزنده‌تر زین چنان‌ کم شنود: که هرگز در این خاندان سنگین‌تر از این غمی که شنیدم نبود. -پور: پسر -چه فرزند بودش، چه فریادرس: هم فرزندِ او بود و هم یارویاورش. -تبار: خاندان به هرسو که جویمش یابم به‌پای: هر جا (در هر موقعیتی) که نیازش دارم، در خدمت است. -پاییدن: صبر کردن، ماندن -سبک: شتابان -ایدر: این‌جا -بدان تا بدین کار با ما به‌هم / زنی رایِ فرخ به هر بیش‌‌وکم: به‌این‌منظور که در این کار به ما درباره‌ی این ماجرا و ابعاد و زیروبالای آن مشورت دهی. -خواسته: مال -آراسته: زینت‌یافته یا آماده -به فرخ‌پی و برشده نامِ تو / ز توران برآید همه کامِ تو: با (وجودِ) فرخنده‌بختِ تو و نامِ پرافتخارت هر چیزِ دلخواهت از/درباره‌ی توران برآورده خواهد شد. -چنان‌چون بیایی، بسازی نوا / مگر بیژن از بند یابد رها: تا بیایی آماده شوی (برای رفتن به توران)؛ باشد که بیژن از بند رهایی یابد. ............................................... 🇮🇷 کانال: انجمن شاهنامه دورود 🇮🇷 شاهنامه خوانی از جدیدترین پیرایش ، دکتر جلال خالقی مطلق 🔺با رعایت تاکیدها، مکث ها ، 🔺 تلفظ‌ ، نزدیک‌تر به گویش زمان فردوسی 🔺 توضیحات واژه‌ها و دشواری‌های ابیات 🔺نکات آن و خلاصه‌ی ابیات 🔺 با این لینگ به ما بپیوندید 👇👇 ✅ @shahname_kani_doroud 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
Show all...
کیان کیخسرو (بخش ۱۵۷) داستان بیژن با منیژه (بخش ۱۸) گفتار اندر نامه‌ نبشتنِ شاه‌کَیخسرو به رستم ............................................... 🇮🇷 کانال: انجمن شاهنامه دورود 🇮🇷 شاهنامه خوانی از جدیدترین پیرایش ، دکتر جلال خالقی مطلق 🔺با رعایت تاکیدها، مکث ها ، 🔺 تلفظ‌ ، نزدیک‌تر به گویش زمان فردوسی 🔺 توضیحات واژه‌ها و دشواری‌های ابیات 🔺نکات آن و خلاصه‌ی ابیات 🔺 با این لینگ به ما بپیوندید 👇👇 ✅ @shahname_kani_doroud 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
Show all...
Kaykhosrow-Bijan Ba Manijeh 0586-0614.mp39.18 KB
خلاصه داستانِ بیژن با منیژه را آغاز کرده‌ایم. قصه از آن‌جا شروع شد که ساکنانِ ارمان، منطقه‌ای مرزی میانِ ایران و توران، به‌شکایت به مجلسِ بزمِ کیخسرو آمدند که گرازها سرزمین و چراگا‌ه‌هایشان را نابود کرده‌اند. کیخسرو برای کُشتنِ گرازها داوطلب خواست و بیژنِ جوان، با وجودِ مخالفتِ پدرش گیو، داوطلب شد. کیخسرو گرگین را هم به‌عنوانِ بلد و کمک همراهِ او کرد. اما در جنگ با گرازها گرگین کنار کشید و بیژن به‌تنهایی گرازها را کُشت و دندان‌هایشان را کَند. گرگین حسادت کرد. به بیژن گفت در نزدیکی‌ها جایی خوش هست که در این فصل منیژه، دخترِ افراسیاب، در آن جشن‌گاه می‌سازد. پس بیژن با او به آن‌جا رفت و با دیدنِ منیژه خود را آراست و به‌نزدیکی‌های او درآمد. منیژه با دیدنِ او عاشقش شد و به‌واسطه‌ی دایه‌اش او را به خیمه‌گاهش آورد و با او به‌بزم نِشست و ‌پس از سه شبانه‌روز او را بی‌هوش کرد و با خود به کاخش برد. افراسیاب از ماجرا باخبر شد و کرسیوز را به کاخ فرستاد. بیژن با گرفتنِ قول از کرسیوز برای کمک دادن به او، دست به بندِ او داد. بیژن پیشِ افراسیاب تقصیر را به گردنِ پری‌ای انداخت که او را بی‌هوش کرده و پیشِ منیژه بُرده. افراسیاب دستور به ‌دار زدنِ بیژن داد. وقتِ دار زدن، پیران رسید و ماجرا را از بیژن شنید. پس به افراسیاب از عواقبِ کُشتنِ بیژن هشدار داد و در نهایت بیژن را در چاهی زندانی کردند و سنگی بززگ بر آن نهادند. منیژه راهی به داخلِ چاه گشود که بتواند غذایی به بیژن برساند. از سوی دیگر گرگین با نیافتنِ بیژن به ایران برگشت. به گیو گفت که بیژن خواست گوری را اسیر کُنَد اما گور او را با خود برد و او بیژن را پیدا نکرده.‌ گیو با شنیدنِ حرف‌های بی‌معنی و متناقضِ گرگین خواست او را بکُشد اما تصمیم گرفت او را پیشِ کیخسرو ببَرد. کیخسرو به گیو گفت نگرانِ بیژن نباشد؛ او زنده است. و اگر گیو او را پیدا نکرد، خود در جامْ جای بیژن را پیدا خواهد کرد. گیو و دیگران جایی بیژن را نیافتند پس کیخسرو در نوروز در‌ جام بیژن را دید که در توران در چاهی اسیر است و منیژه پرستارش. پس خواست که گیو را پیِ رُستم بفرستد که او برای پیدا و آزاد کردنِ بیژن بیاید. ............................................... 🇮🇷 کانال: انجمن شاهنامه دورود 🇮🇷 شاهنامه خوانی از جدیدترین پیرایش ، دکتر جلال خالقی مطلق 🔺با رعایت تاکیدها، مکث ها ، 🔺 تلفظ‌ ، نزدیک‌تر به گویش زمان فردوسی 🔺 توضیحات واژه‌ها و دشواری‌های ابیات 🔺نکات آن و خلاصه‌ی ابیات 🔺 با این لینگ به ما بپیوندید 👇👇 ✅ @shahname_kani_doroud 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
Show all...
-گاه: تخت -تفت: این‌جا یعنی شتابید؛ در جاهای دیگر معنیِ قیدیِ شتابان هم دارد. -به‌جُستن گرفتش: شروع به گشتن پیِ او کرد. -بوم: سرزمین -به‌ پای سپردن: زیرِ پا گذاشتن -فراز آمدن: نزدیک شدن -فرخ: فرخنده -کوز: خمیده -نوان: نالان -پژمرده: رنگ‌پریده -به‌پا بودن: به ستایش/نماز مشغول بودن -خروشیدن: این‌جا نالیدن -به رخشنده‌بر چند کرد آفرین: آتش را بسیار ستود. -از آهرمنِ بدکنش داد خواست: از (دستِ) اهریمن به خدا پناه برد. -خرامان: خرامنده یا شتابان -خجسته‌کلاه: تاجِ فرخنده -نبید: شراب -هفت‌کشور: کنایه از همه‌ی دنیا -نشان و نگارِ سپهرِ بلند / همه کرده پیدا، چه و چون و چند: نقش و نگار و چگونگیِ آسمان (جهان) را کاملاً دید. -ز ماهی به جام‌اندرون تا بره / نگاریده پیکر همه یکسره: نقشِ همه‌ی (برج‌ها) از ماهی (اسفند) تا بَره (فروردین) در جام پیدا بود. -هرمزد: در این‌جا ستاره‌ی مشتری -شید: خورشید -بودنی: تقدیر -جهاندار: دارنده یا نگهدارنده‌ی جهان؛ خدا -افسونگر: جادوگر، ساحر -بدید اندر او بودنی کم‌ّوبیش: در آن (جام) همه‌ی تقدیر (وقایعِ آینده) را دید. -کشورِ گرگساران: کنایه از سرزمینِ توران. -گران: سنگین -به سختی همی مرگ جُست اندر آن: در آن (چاه) میانِ سختی مرگ طلب می‌کرد. -ز بهرِ زواریش بسته میان: برای پرستاری‌اش در خدمت بود. -رخشنده شد پیشگاه: تاج‌وتختِ شاه درخشان شد. -مهتر: بزرگ -نگر غم نداری به زندان و بند / از آن پس که بر جانش نآمد گزند: ببین که ناراحت نباشی از در بند و زندان (بودنِ بیژن) حالا که آسیبی به جانش نرسیده (و زنده است). -نامور: نامدار -گذاشتن: گذراندن -هزمان: هر زمان -پیوند: خویشاوند -گذارنده برسانِ یک شاخِ بید: چون شاخه‌ای بید (لرزلرزان) روزگار را می‌گذراند. -زوانش ز پَهلو پُر از یادکرد: بسیار یادِ شهر (کشورِ ایران) کرد. یا دلتنگِ ‌زبانِ پهلوی (یا حرف زدن) شد. -بدین چاره اکنون که جمبد ز جای؟: برای چاره کردن این (آزادیِ بیژن) چه کسی تکانی به خود می‌دهد؟ -میان‌بسته: آماده -که دارد بدین کار ما را وفا؟: چه‌کسی در این کار وفادارِ ماست؟ -تیزچنگ: مهاجم، دلیر -برکشیدن: آماده شدن و رفتن -نیمروز: سیستان -ماسای: میاسای؛ استراحت نکن. -مزن، داستان را، به‌ره‌بر دَما: (حتی) مثلاً در راه نفسی تازه نکُن (لحظه‌ای توقف نکن).
Show all...
.
Show all...
#کیان #کیخسرو (بخش ۱۵۶) #داستان_بیژن_با_منیژه (بخش ۱۷) ............................................... 🇮🇷 کانال: انجمن شاهنامه دورود 🇮🇷 شاهنامه خوانی از جدیدترین پیرایش ، دکتر جلال خالقی مطلق 🔺با رعایت تاکیدها، مکث ها ، 🔺 تلفظ‌ ، نزدیک‌تر به گویش زمان فردوسی 🔺 توضیحات واژه‌ها و دشواری‌های ابیات 🔺نکات آن و خلاصه‌ی ابیات 🔺 با این لینگ به ما بپیوندید 👇👇 ✅ @shahname_kani_doroud 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
Show all...
Kaykhosrow-Bijan Ba Manijeh 0552-0585.mp31.15 MB
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.