راهیانه
مینویسم.. چون زمزمههایی در "راه"ی که زندگی است. گاه با خودم، گاه از جنس ادای دِین به مردمانم. برخی سیاهمشقها (کتابها): طلبه زیستن (نگاه معاصر)|پل تا جزیره|پرنده و آتش|گنجور: قدرت بینهایت کوچکها (آرما)|هالبواکس و حافظه جمعی (حکمت) و ...
Show more- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Data loading in progress...
♦️«کدام» مشهد؟ «کدام» قم؟♦️ (درباره ما و بیخبریمان از پیشرویهای آرام عُرف) [بخش اول از دو بخش] ▪️با عزیزی قرار دارم. دیر کرده است. برای اولین بار در عمرم باید حدود دو ساعت در فلکه آب مشهد منتظر بمانم. مینشینم. ورودی حرم است. جمعیت زایر مدام میرود و میآید. آرام آرام توجهم به لباسها جلب میشود! چقدر رنگارنگ و متنوع و متکثر! زنان ترکمن با دامنهای بلند و روسریهای رنگی و لباسهای گلگلی و زیورهای سنتیشان، مردان بلوچ با لباسهای روشن و بلند، زنان عرب خلیجی با آرایشهای غلیظ و خط چشمهای پررنگ و بلوز و شلوار و موهای تمام پوشیده، دختران جوان از شهرهای دیگر ایران با آرایش و لباسهای آشنای طبقه متوسطی و نوشتههای غربی و شلوار لیهای زاپدار! رنگارنگ! و آن بینها، گاهی خانم چادری با چادر سیاه یا چادرنماز.. و کنارش دخترش، با تیپی کاملاْ متفاوت.. دست در دست هم به سمت حرم یا بازار و خرید. ▪️آن طرفتر نگاه میکنم: زنان نیروی انتظامی و گشت ارشاد ایستادهاند و فقط نگاه میکنند! چه کار میتوانند بکنند؟! بی اغراق، اگر قرار بر معیار گشت ارشاد تهران و میدان ونک باشد، ۸۰ درصد این زنان بیحجابند! در ورودی حرم! باید در…
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.