cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

𓆩•𝑫𝑵𝑨•𓆪

༒𝙢𝙤𝙢𝙢𝙮 𝙡𝙞𝙩𝙩𝙡𝙚 𝙜𝙞𝙧𝙡⋆ˎˊ˗ ┅➤𝙬𝙧𝙞𝙩𝙩𝙚𝙣 𝙢𝙤𝙣𝙨𝙩𝙚𝙧 ┅➤𝙥𝙖𝙧𝙩/𝙚𝙫𝙚𝙧𝙮𝙙𝙖𝙮 ┅➤𝙘𝙤𝙥𝙮🚫 ┅➤𝘀𝗶𝗻𝗰𝗲 𝟬𝟭/𝟳/𝟮𝟮

Show more
Advertising posts
1 901
Subscribers
-424 hours
-497 days
-7030 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Repost from N/a
#گــــــی #مافیــایی #ورسـ #تریــــسـام 🔞🔥 متیو یه پسر استریت که برای در آوردن خرجش توی یه بار معروف کار میکنه و هر شب از یه دختر پولدار پیشنهاد سکـ.ـس میگیره،باهاشون میخوابه و پول هنگفتی میگیره ولی یه شب از طرف دو پسر پیشنهاد سکـ.ـس میگیره اونم بخاطر پولش قبول میکنه و فکر میکنه قراره مثل همه رابطه هاش تاپ باشه اما ماجرا عوض میشه و اون مجبوره زیر خواب جفتشون بشه و زیرشون جر بخوره و.... https://t.me/+iWOr3JGM7KpiOWY0 https://t.me/+iWOr3JGM7KpiOWY0 ❌⛔️هات ترین رمان تریسام گی تلگرام ۶ پاک شه 🌞
Show all...
- ک.صمو یه نگاه بنداز سحر جون تازه شیوش کردم میخوام فردا تو حجله داداشت آبروم نره حشری رون های تپل تازه عروس داداشمو از هم باز کردم که با دیدن ک.ص تمیز و صورتیش لای پام خیس شد و انگشتمو لاش کشیدم که از جا پرید. - هییی چیکار میکنی سحر!! گفتم فقط چک کنی ببینی جایی رو از قلم ننداخته باشم خمار چو.چولشو با انگشتم تند مالیدم و سرمو لاپاش بردم که جیغ کشید و تند تند شروع به لیس زدن ک.ص خوشمزش کردم - آهههه نه.....من زنداداشتم سحر آخخ تو دختری هوسی چو.چولشو محکم مکیدم و تاپ تنشو بالا زدم که پستون های گندش بیرون پرید و سیلی بهشون زدم و لباسای خودمم از تنم کندم و با ک.صم رو دهنش نشستم که تقلا کرد و چو.چول پف کردشو بشگون گرفتم. - زود باش عروس حسابی ک.صمو بلیس و الا قبل داداشم خودم پردتو میزنم.....🔞💦 https://t.me/+VyesO0qYHp1hZjNh https://t.me/+VyesO0qYHp1hZjNh خواهر شوهر حشری ک.ص تازه عروس باکره داداششو لیس میزنه و....
Show all...
قلدر دبیرستان بعد از سال‌ها پسری که همیشه اذیتش می‌کرد رو توی بار می‌بینه و تو مستی ازش می‌خواد...🔞🔥 _من... دوست دارم سپهر، ان‌قدر سخته... همچین چیزی رو بفهمی؟ مغز کوچیک و... تخمیت هنوز... بزرگ نشده؟ هولش دادم و بی‌تعادل چند قدمی عقب رفت. لعنت بهش! اگه اروند می‌رسید و این احمق مست رو نزدیکم می‌دید به گا می‌رفتم. _هیچ خری عاشق تو نمیشه امیر! دست از سرم بردار نمی‌خوام ببینمت. تلو تلو خورد و نزدیکم شد. درحالی که بین دیوار و خودش گیرم انداخته بود لب هاش رو به گردنم چسبوند و بدنم مورمور شد. لعنت بهش! لعنت بهش که بعد از اون همه آزار و اذیتش تو مدرسه، حتی وقتی ان‌قدر بزرگ شده بودیم بازم ولم نمی‌کرد. _من نفسم وصل توعه لامصب. من جونم رو... به جونت چسبوندم... تا اگه... تا اگه خار رفت تو پاهات بمیرم. دستش رو دور کمرم حلقه کرد و صدای نزدیک شدن پاهایی رو شنیدم. اروند اومده بود! https://t.me/+1rkeXtLC23UzNjlk https://t.me/+1rkeXtLC23UzNjlk
Show all...
Repost from N/a
#گی_هات_خشن🏳‍🌈🧨⛓ تجاوز دوتا مافیا به لیتل کوچولو‼️ دارای صحنه هایِ ممنوعه که برایِ هرسنی مناسب نیست💦🔞 آدرین از پشت خودش رو تا ته تو #سوراخم فرو کرده بود و لیام سعی داشت از جلو خودش رو داخلم #جا بده با گریه دستو پا میزدم که نجات پیدا کنم ولی به‌خاطرِ بسته بودن دهن و دستام بی فایده بود. - حالا فهمیدی سزایِ دروغ به ارباب چیه هات بوی؟🔥 با #گریه سری به نشونه آره تکون دادم. همیشه وقتی اره میگفتم انگار که کلمه امن باشه تمومش میکردن ولی این دفعه نه تنها تمومش نکردن بلکه #تلمبه هاشون سریع تر و پرقدرت تر...🔞🔞 https://t.me/+iWOr3JGM7KpiOWY0 https://t.me/+iWOr3JGM7KpiOWY0 ۵ پاک شه 🌞
Show all...
نیما پسری ۲۸ ساله که گی هم هست فکر نمی کرد با وضعیت مالی خراب و پت شاپ ورشکسته اش کسی پیشنهاد شراکت بهش بده . اردوان ۳۵ ساله که برای هیچ دختری بیشتر از ۱ ماه وقت نمی زاره ، فکرشم نمی کنه زندگی اش درگیر یک پسر و مشکلات اون بشه در حدی که به گرایش خودشم شک کنه . دو نفر که عاشق می شن . یکی فکر نمی کنه با شرایط عجیب و غریب کنار بیاد . یکی فکر نمی کنه و باورش نمی شه ، وقتی تمام عمرش با دختر بوده ، عاشق همجنسش بشه اما فقط یک نفر تو دنیا که اسمش نیما هست https://t.me/+GlTvWM3nXFdmZGI8 https://t.me/+GlTvWM3nXFdmZGI8
Show all...
Repost from N/a
00:03
Video unavailable
متیو پسری که ترجیح میده هر شب با یه دختر پولدار سکـ.ـس کنه تا خرج زندگیشو بده ولی با یه پیشنهاد هنگفت از طرف دو مرد مافیای برای جا به جایی محموله مواد.... #گـــــی #تریســـام #مافیـــایی آدرین کیفی که تا چند ساعت پیش مواد توش بود رو به سمتم پرت میکنه و عصبی موهامو چنگ میزنه _مشتری گفت یدونه از اون مواد ها هم به دستش نرسیده و تو با این کیف برگشتی و میگی محموله رو تحویل دادی؟ راستشو بگو مواد رو چیکار کردی؟ ترسیده میام چیزی بگم که سیلی توی صورت میزنه و ضربه ای با زانو به کیـ.ـرم میزنه از درد کل تنم میلرزه و صدای فریادمو کنترل میکنم که لیام پشتم میشینه موهامو میکشه و کیـ.ـرشو خشک خشک وارد سوراخم میکنه _مجبوریم از روش خودمون واسه اعتراف گرفتن ازت استفاده کنیم پسر کوچولوم لیام از پشت کیـ...ـرشو بیرون میاره و دوباره واردم میکنه که خیسی خون رو روی رونام حس میکنم آ..لت کلفت آدرین وارد دهنم میشه و....🔞⚠️ https://t.me/+iWOr3JGM7KpiOWY0 https://t.me/+iWOr3JGM7KpiOWY0 ۳ پاک شه 🌞
Show all...
animation.gif.mp40.45 KB
00:04
Video unavailable
اردوان درونم می کوبید و واقعا عمیق بود . هر چند لحظه کمی نفس می کشید و صبر می کرد ، بعد محکم بهم ضربه می زد . وقتی به نقطه حساسم رسید ، اگه دستهاش سفت نگه ام نداشته بودن وا می رفتم . صدای ناله هام دست خودم نبود ، برای همین اردوان سرم رو برگردند و لبهاش رو محکم روی لبهام نگه داشت . محکم ضربه می زد و ناله هام توی دهنش گم می شد نیما ۲۸ ساله صاحب یک پت شاپ کوچک ، از سن کم مستقل بوده . تنها دلخوشی اش گربه اش و همسایه های ساختمانش هست . در ظاهر قوی اما در باطن به دنبال حس امنیت می گرده اردوان ۳۵ ساله ، مدیر شرکت موفق پدرش ، همیشه به دنبال اثبات بد ذاتی آدمهاست . برعکس تصور همه دخترها که اون رو بی احساس می دونن ، اتفاقا اردوان خیلی غیرتی و سلطه گره ، عاشق مراقبت کردن شدید و وسواس گونه است ، اما شخصی رو تا امروز لایق این بعد از شخصیتش نمی دونه ❤️🏳️‍🌈 قهوه خاص #گی #مستر🔥💦 https://t.me/+GlTvWM3nXFdmZGI8 https://t.me/+GlTvWM3nXFdmZGI8
Show all...
video.mp42.36 KB
Repost from N/a
00:04
Video unavailable
_اقا تپلم داره میسوزه... بکش بیرون اون قلم تتو رو.... 🥺🌸🔥 عصبی سرشو از بین پام بیرون کشید: _ مگه نگفتی یه اژدها بزنم تنگ تپلت؟ هنوز پاهاشم نکشیدم...♨️❌🔞 این بار محکم تر کشید که جیغی کشیدم: _اییییی پاره کردیش... داره میسوزههههه لعنتییی بکشتش بیرون... 🧸🚿🎀 به کارش ادامه داد: _ یکم تحملتو بالا ببر... قراره یه اژدها بره تو ک.صت... 🍓💧👅 لبخند مرموزی زد و زبونشو رو لبش کشید.خودمو بالا کشیدم که چنگی به تپلم زد و همزمان همکارش درو باز کرد ....💦🍌🍒 https://t.me/+pCKnOqmpgdg0ZWRk ۱۲ ظهر پاک شه 🌞
Show all...
3.95 KB
Repost from N/a
00:02
Video unavailable
#جنایی #گی #معمایی همونجور که نفس نفس میزد به لبای کبود و ورم کرده و زخم شده پارسا نگاه میکرد و از کار دستی خودش لذت می‌برد درحالی که با نوک انگشت روی اون هارو لمس می‌کرد به حالت زمزمه گفت _ شراره با چه جراتی اینارو بوسیده؟... اصلا با چه جراتی بهت نزدیک شده؟... انگار جنون بهش دست داده باشه گلوی پارسا رو گرفت و به دیوار کوبید پارسا بین تقلا هاش برای زنده موندن گفت _ خواهش میکنم بهرام.... تو مستی... _ من مست نیستمممم....هوشیار هوشیارم.... تاحالا توعمرم از این هوشیار تر نبودمممم... پارسا دستشو روی صورت بهرام گذاشت و با اشک زمزمه کرد _ آروم باش...من... من اینجام...همیشه مال تو میمونم... اما انگار اینبار این جملات تاثیری روی مرد خشمگین مقابلش نداشت 🔞 https://t.me/+IbssGd6WLMIzMjNk ۸ صبح پاک شه 🌞
Show all...
video.mp41.31 KB
Repost from N/a
Photo unavailable
یه دختره میاد #باشگاه انقدر نیم تنه هاو #شورتاش خوشگله که مربی ام صداش دراومد گفت اینارا از #کجا میخری دلمون رفت #ادرس اینجارا داد:😍👙🍒 https://t.me/+jGrY2avEL70yN2E8 اگر یه #دختر تو زندگیته که #سینه هاش کوچیکه و سلطنتیه از قضا  #دبیرستانی هست از اینجا براش #کراپ و نیم تنه بخر🍭🍼🌈 https://t.me/+jGrY2avEL70yN2E8 ۸ صبح پاک شه 🌞
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.