اداره پخش گوه

کورده می‌ره بالای یخچال میشینه بهش میگن داری چیکار میکنی؟ میگه گهی زین به پشت و گهی پشت به زین @shitemarket

ترکه میخواسته نماز بخونه چون مهر نداشته امضا میکنه @shitemarket

لره آشغال میره تو چشمش ، میره جلوی آینه تو چشمش فوت میکنه زنش میاد بهش میگه : دیوونه !! تو که نباید فوت کنی ، اون باید تو چشمت فوت کنه ! @shitemarket

تورکه از روی جوب آب میپره ، یهو خشتکش پاره میشه . رفیقش بهش میگه : عه عه عه ؛ خشتک شلدارت پاره شد ! تورکه میگه : خداروشکر شلوار پام بود ، وگرنه کونم پاره میشد @shitemarket

‏قزوینیه تازه ازدواج کرده بوده، شب کنار زنش خوابیده بوده، + زنش بهش میگه حس اقا من خیلی دلم پسر می‌خواد - قزوینه می‌گه والا منم خیلی دلم پسر می‌خواست ، ولی آقام تو رو به زور برام گرفت. @shitemarket

این شهروند قمی چند تا لایک داره @shitemarket

لره داشته با زنش حال میکرد میگه: گل اندام جان، یه آخی اوخی درکن بیشترحال کنیم؛ زنش میگه: مرادجان مو از ای قرتی بازیا بلد نیم؛ ایخایی یک گوزی درکنم خایه هات خنوک اشه؟ @shitemarket

رشتیه نفس زنان میاد خونه، به زنش میگه: خانم جان چرا نشستی كه به هركی كه 10 تا بچه داشته باشه، یك پراید مجانی میدن! زنش میگه: مرد مگه زده به سرت؟! ما كه 8 تا بچه بیشتر نداریم! رشتیه میگه: خانم جان، از شما چه پنهون...من از صغرا خانوم دوتا بچه دارم، میرم بیارمشون. وقتی برمیگرده میبینه اون هشت تا بچه نیستن میپرسه بچها كجا رفتن؟ زنش میگه: والله تو كه پایین بودی، هوشنگ خان و محمودآقا و خسرو اومدن بچه‌هاشونو بردن