cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

ودآع

و بدون آگاه سازیَ‌م از لحظه ی وداع ‌ㅤ‌ ‌

Show more
Advertising posts
642
Subscribers
-824 hours
-647 days
-29530 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

-
Show all...
یار مرا، غار مرا، عشق جگرخوار مرا یار تویی، غار تویی، خواجه نگهدار مرا نوح تویی، روح تویی، فاتح و مفتوح تویی سینهٔ مشروح تویی، بر در اسرار مرا نور تویی، سور تویی، دولت منصور تویی مرغ کُه طور تویی، خسته به منقار مرا قطره تویی، بحر تویی، لطف تویی، قهر تویی قند تویی، زهر تویی، بیش میآزار مرا حجرهٔ خورشید تویی، خانهٔ ناهید تویی روضهٔ امید تویی، راه دِه ای یار مرا روز تویی، روزه تویی، حاصل دریوزه تویی آب تویی، کوزه تویی، آب دِه این بار مرا دانه تویی، دام تویی، باده تویی، جام تویی پخته تویی، خام تویی، خام بمگذار مرا این تن اگر کم تندی، راه دلم کم زندی راه شدی تا نبدی، این همه گفتار مرا -مولانا-
Show all...
-
Show all...
نه تو می مانی نه اندوه و نه هیچ یک از مردم این آبادی به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت غصه هم خواهد رفت آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند لحظه ها عریانند به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز تو به آیینه، نه، آیینه به تو خیره شده است تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید و اگر بغض آه از آیینه ی دنیا که چه ها خواهد کرد گنجه ی دیروزت پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف! بسته های فردا، همه ای کاش ای کاش... ظرف این لحظه ولیکن خالیست ساحت سینه پذیرای چه کس خواهد بود غم که از راه رسید در این سینه بر او باز مکن تا خدا یک رگ گردن باقیست تا خدا هست، به غم وعده این خانه مده... -سهراب سپهری
Show all...
sticker.webp0.06 KB
گر بيدل و بي‌دستم وز عشق تو پابستم بس بند که بشکستم، آهسته که سرمستم در مجلس حيراني، جاني است مرا جاني زان شد که تو مي داني، آهسته که سرمستم پيش آي دمي جانم، زين بيش مرنجانم اي دلبر خندانم، آهسته که سرمستم ساقي مي جانان بگذر ز گران جانان دزديده ز رهبانان، آهسته که سرمستم رندي و چو من فاشي، بر ملت قلاشي در پرده چرا باشي؟ آهسته که سرمستم اي مي بترم از تو من باده ترم از تو پرجوش ترم از تو، آهسته که سرمستم از باده جوشانم وز خرقه فروشانم از يار چه پوشانم؟ آهسته که سرمستم تا از خود ببريدم من عشق تو بگزيدم خود را چو فنا ديدم، آهسته که سرمستم هر چند به تلبيسم در صورت قسيسم نور دل ادريسم، آهسته که سرمستم در مذهب بي‌کيشان بيگانگي خويشان با دست بر ايشان آهسته که سرمستم اي صاحب صد دستان بي‌گاه شد از مستان احداث و گرو بستان آهسته که سرمستم -مولانا-
Show all...
-حکیمِ بزرگ ابوالقاسم فردوسی
Show all...
ﻋﺮﺏ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺮﺍ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﺞ ﺍﻧﺪﯾﺶ ﻭ ﺑﺪ ﺧﻮﯼ ﻭ ﺍﻫﺮﯾﻤﻦ ﺍﺳﺖ ﭼﻮ ﺑﺨﺖ ﻋﺮﺏ ﺑﺮ ﻋﺠﻢ ﭼﯿﺮﻩ ﮔﺸﺖ ﻫﻤﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺗﯿﺮﻩ ﮔﺸﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﻪ ﺷﺪ ﺭﺳﻢ ﻭ ﺭﺍﻩ ﺗﻮ ﮔﻮﯾﯽ ﻧﺘﺎﺑﺪ ﺩﮔﺮ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﺎﻩ ﺯ ﻣﯽ ﻧﺸﺌﻪ ﻭ ﻧﻐﻤﻪ ﺍﺯ ﭼﻨﮓ ﺭﻓﺖ ﺯ ﮔﻞ ﻋﻄﺮ ﻭ ﻣﻌﻨﯽ ﺯ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺭﻓﺖ ﺍﺩﺏ ﺧﻮﺍﺭ ﮔﺸﺖ ﻭ ﻫﻨﺮ ﺷﺪ ﻭﺑﺎﻝ ﺑﻪ ﺑﺴﺘﻨﺪ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺭﺍ ﭘﺮ ﻭ ﺑﺎﻝ ﺟﻬﺎﻥ ﭘﺮ ﺷﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﯼ ﺍﻫﺮﯾﻤﻨﯽ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﻬﺮ ﻭﺭﺯﯾﺪﻩ ﻭ ﺩﻝ ﺩﺷﻤﻨﯽ ﮐﻨﻮﻥ ﺑﯽ ﻏﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺣﺎﺟﺖ ﺑﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺳﻮﺩﯼ ﺍﺯ ﺁﻭﺍﯼ ﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺰﻡ ﺍﯾﻦ ﻫﺮﺯﻩ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﺎﻡ ﮔﻨﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﮔﺮﺩﺵ ﺁﺭﯾﻢ ﺟﺎﻡ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﺸﮑﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﮔﯿﺎﻩ ﻫﺪﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﺏ ﺑﺎﺷﺪ ﮔﻨﺎﻩ ﭼﻮ ﺑﺎ ﺗﺨﺖ ﻣﻨﺒﺮ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺷﻮﺩ ﻫﻤﻪ ﻧﺎﻡ ﺑﻮﺑﮑﺮ ﻭ ﻋﻤﺮ ﺷﻮﺩ ﺯ ﺷﯿﺮ ﺷﺘﺮ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺳﻮﺳﻤﺎﺭ ﻋﺮﺏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﺎﺭ ﮐﻪ ﺗﺎﺝ ﮐﯿﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ ﺁﺭﺯﻭ ﺗﻔﻮ ﺑﺮﺗﻮ ﺍﯼ ﭼﺮﺥ ﮔﺮﺩﻭﻥ ﺗﻔﻮ ﺩﺭﯾﻎ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮐﻪ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﺷﻮﺩ ﮐﻨﺎﻡ ﭘﻠﻨﮕﺎﻥ ﻭ ﺷﯿﺮﺍﻥ ﺷﻮﺩ
Show all...
عرب هـر چه باشد مـرا دشمن اسـت
Show all...
مرا عهدیست با جانان که تا جـان در بـدن دارم هوادارانِ کویش را چـو جـانِ خـویشتن دارم -حافظ‌ِ بزرگ
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.