𝑽𝒐𝒅𝒌𝒂

بزرگ شده ام و صبورتر و این را از غم هایی که دیگر گریه نمیشوند میفهمم…🌱

دیگه نه تو قراره بفهمی نه من قراره حرفی بزنم 🙂

میخندید ، اما شاد نبود.. حرف میزد ولی ناگفته بسیار داشت :)

وقتی به خودم می‌خندم ینی دیگه توصیفی بالاتر واسه نشون دادن حال بدم نیست!

و من تو را، به وسعت اندوهِ آدمیزاد در شب، دوست دارم.

این روزا مد شده که میگن : نجات دهنده در آینه است. اما داستایوفسکی یکبار گفته : در آغوشم بگیر و نجاتم بده ، قاتلی به دنبال من است که گاه به گاه در آینه ها میبینمش.

‏احتیاج دارم به خبر خوب ؛ به هدیه‌ی بی‌مناسبت ؛ به دیدن اتفاقی و غیر منتظره‌ی کسی که سالهاست ندیدمش ؛ به شنیدن یه تعریف از کسی که فکر میکردم به چشمش آدم مهمی نیستم، به چندتا شاخه گل ؛ به برگشتن عادتهای خوب قدیمی که خیلی وقته کنار گذاشته شدن، به انگیزه، به امید، به پول، به عشق ..🌱

‏دوست داشتن شبیه خلع سلاح شدنه ، هر چی بیشتر یکی رو دوست داشته باشی بی دفاع تری در برابرش 🤌

مرا ببوس ؛ آنگونه که گویی عذرخواهی کنی . . برای تلخی روزهایی که بدون تو بر من گذشت :)

از دست دادن هرکسی باخت محسوب نمیشه! بعضیا مثل یه تلنگر وارد زندگی‌مون میشن که بعد از مدتی با از دست داد نشون به خود واقعی‌مون نزدیک تر می‌شیم و این رهایی از دیگری و پیوند به خود یه برد بزرگه:)