cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

ما آن راه سوم هستیم

Show more
Advertising posts
397
Subscribers
No data24 hours
+77 days
+5530 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Photo unavailableShow in Telegram
🔴لایحه حجاب، دولت پزشکیان، حکومت خامنه‌ای ✍️#بهار_مشرقی شورای نگهبان سرانجام لایحه «حجاب و عفاف» را تأیید کرد. دولت پزشکیان اکنون موظف است این لایحه را که خشونت روانی، فیزیکی و اقتصادی بر زنان خواهان پوشش اختیاری را قانونی می‌کند، ابلاغ کند. رئيس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس می‌گوید او به‌رغم ادعاهایش با افزایش جریمه بی‌حجابی موافقت کرده است. شورای نگهبان لایحه غیرانسانی و زن‌ستیزانه «عفاف و حجاب» را تأیید کرده است. لایحه‌ای که از یک‌سو علیه زنان معترض به حجاب اجباری شمشیر می‌کشد و از سوی دیگر درآمدهای هنگفتی را به جیب «مجریان قانون» سرازیر می‌کند. موسی غضنفرآبادی، رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی روز چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۳، در هفته‌ای که با یادآوری قتل حکومتی یک زن کُرد به‌خاطر حجاب اجباری گره خورده است، اعلام کرد لایحه سرکوب زنان بی‌حجاب، موسوم به «عفاف و حجاب» در شورای نگهبان تأیید شده و اکنون دولت مسعود پزشکیان باید این «قانون» را ابلاغ کند. لایحه‌ای که از هر سه قوای نظام جمهوری اسلامی اثری از خود در آن برای سرکوب هر چه بیشتر حق پوشش اختیاری برای زنان و اقلیت‌های جنسیتی بر جا گذاشتند، نهایتاً طبق اصل ۸۵ قانون اساسی به یک کمیسیون ۱۱ نفری در مجلس مردانه ایران واگذار شد و اکنون بعد از یک سال، نقشه راه جمهوری اسلامی برای تحقیر و پایمالی حقوق انسانی نیمی از جمعیت ایران، می‌رود تا به قانونی برای برخورد با «بی‌حجابی»‌ تبدیل شود. شهریور سال گذشته روزنامه شرق به نقل از محسن برهانی، حقوق‌دان نوشت که وزیر کشور مصوبات شورای امنیت کشور و ستاد عفاف و حجاب را به صورت محرمانه و بدون انتشار عمومی به نیروی انتظامی ابلاغ می‌کند و نیروهای سرکوبگر هم با استناد به همین مصوبه خودروی شهروندان را توقیف می‌کنند. روزنامه اعتماد هم آذر ۱۴۰۲ تصویر بخشنامه‌ای‌ را به تاریخ نهم خرداد ۱۴۰۲ چاپ کرد که در آن احمد وحیدی، وزیر کشور وقت دستور سرکوب زنان را به خاطر تن ندادن به حجاب اجباری داده و به برخورد با زنان در «ایستگاه‌ها و داخل واگن‌های مترو» تأکید کرده بود. چهار ماه پس از صادر شدن این بخشنامه بود که آرمیتا گراوند، دانش‌آموز ۱۷ ساله‌ در مترو تهران، به‌دلیل حمله احتمالی حجاب‌بان‌ها به او «بیهوش» شد و به کُما رفت و نهایتاً شنبه ششم آبان، بعد از ۲۸ روز در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان فجر جان‌ باخت. نکته قابل توجه در تصویب «ناگهانی» لایحه حجاب در شورای نگهبان و مکلف‌کردن دولت چهاردهم جمهوری اسلامی به ابلاغ آن این است که مجلس ایران چهارشنبه، ۲۹ شهریور یعنی همزمان با اولین سالگرد جنبش «زن، زندگی، آزادی» (ژن، ژیان، ئازادی، کوییر، ترنس، رهایی) بعد از رسیدگی به گزارش کمیسیون قضائی و حقوقی در مورد لایحه یک فوریتی «حمایت از فرهنگ عفاف و حجاب»، با اجرای آزمایشی سه ساله این لایحه موافقت کرده بود. حالا در دومین سالگرد از سر برداشتن روسری‌ها از قبرستان آیچی تا خیابان‌های شهرهای سراسر ایران این لایحه «با افزایش میزان جریمه‌ها» در شورای نگهبان تصویب شده است. 🖇متن کامل در: «رادیو زمانه» #پوشش_اختیاری ما آن راه سوم هستیم
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
✅دیدار با رسول بداقی صبح امروز جمعی از معلمان ، فعالان صنفی ، فعالان کارگری ، فعالان حقوق زنان ، روزنامه نگاران ، فعالان دانشجویی ، فعالان و زندانیان سیاسی ، وکلا و فعالان مدنی ، با حضور در منزل این معلم زندانی ، با وی دیدار کردند . رسول بداقی که از اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در زندان اوین می باشد ، هفته گذشته بعد از نزدیک به دوسال ونیم حبس ، برای حضور در مراسم عروسی دخترش ، به مرخصی هفت روزه آمده است . شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ، ضمن تشکر از فعالان عرصه های مختلف جامعه مدنی برای دیدار با رسول بداقی ، خواهان آزادی بی قید و شرط رسول بداقی و سایر زندانیان سیاسی است . بدون شک چنین جمع هایی ، نشان از همبستگی اجتماعی ، فعالان مختلف جامعه مدنی در مسیر پیشبرد دمکراسی در جامعه ایرانی است . جمعه سی‏ ام شهریور ۱۴۰۳ منبع: کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران #اتحاد_اتحاد_رمز_پیروزی ما آن راه سوم هستیم
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
حراست تعداد زیادی حجاب‌بان استخدام و در دانشگاه تهران مستقر کرده است #محمد_ترابی، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در گفت‌وگویی اختصاصی با وب‌سایت جماران، با اشاره به «دخالت روزافزون و بی‌پایان نهاد حراست» در امور دانشگاه، گفت: «حراست دانشگاه تهران تعداد زیادی کارمند خانم را به‌عنوان حجاب‌بانان استخدام کرد که برخوردهایشان بسیار زننده و غیرعرف دانشگاهی بوده است.» او افزود که این حجاب‌بانان که در صحن دانشگاه می‌چرخیدند و در برخی موارد از ورود دانشجویان به دانشگاه ممانعت می‌کردند، مزاحمت‌های به شدت زیادی را برای دانشجویان هم آقا و هم خانم ایجاد کردند و «هر روز در ورودی و صحن دانشگاه مستقرند». ترابی همچنین با اشاره به «پرونده‌سازی و سرک‌کشیدن در زندگی شخصی دانشجویان و اساتید» ازسوی حراست، گفت: «ما سال جدید را داریم در شرایطی شروع می‌کنیم که خیلی از دانشجوها احکامی گرفتند و در معرض خطر اخراج‌اند.» به گفته او، پرونده اغلب این دانشجویان مربوط به «فضای مجازی و پوشش» و مرتبط با خارج از محیط دانشگاه است. جمعه سی‏ ام شهریور ۱۴۰۳ متن کامل در «جماران» #حجاب_اختیاری ما آن راه سوم هستیم
Show all...
#آتش_شاکرمی نوشت: «دو سال پیش در چنین روزی زن و مرد جوانی ( نفوذی‌های اطلاعات در میان انقلابیون ) شماره تلفن و آدرسی به تو و دوستان‌ات می‌دهند، اعتمادتان را جلب می‌کنند، و به شما می‌گویند بعد از تظاهرات همه آنجا جمع شویم برای برنامه‌ریزی فردا»... جوجوی قشنگم دلیر ِ بادپا دو سال پیش در چنین روزی ساعت ۵:۱۵ عصر روز سه‌شنبه بیست و نهم شهریور ۱۴۰۱ تو با کوله پشتی کوچک‌ات از خانه بیرون رفتی و دیگر برنگشتی. دو سال پیش این ساعت تو در بلوار کشاوز در حال دویدن، شعار دادن، سنگ پرتاب کردن به سمت نیروهای سرکوب‌گر و آتش زدن شال‌ات هستی و من با دلشوره در حال زنگ‌زدن به تو، و تو در اوج مبارزه ات گوشی‌ات را جواب نمی‌دهی.... دو سال پیش در چنین روزی زن و مرد جوانی ( نفوذی های اطلاعات در میان انقلابیون ) شماره تلفن و آدرسی به تو و دوستان ات می دهند، اعتمادتان را جلب می کنند، و به شما می گویند بعد از تظاهرات همه آنجا جمع شویم برای برنامه ریزی فردا....و تو نیمه شب بعد از گریختن از دست سرکوبگران به آن دام پا می گذاری و زنده از آن خانه بیرون نمیایی... و در طی این دو سال هربار اخباری جعلی به توسط خود حکومت بدست رسانه‌ها رسیده تا ذهن‌ها را از شیوه‌ی ربودن معترضین منحرف و سناریوهای جهت دارشان را به خورد مردم بدهند. دو سال است که من می‌دانم تو به توسط نفوذی‌ها پا به دامی گذاشتی که برون رفت از آن ناممکن بود. روله قشنگم تو آنجا هم جنگیدی و درنهایت با زد و خوردی وحشیانه کشته شدی. پیکرت را از یکی از بالکن‌های همان خانه به حیات ساختمان مجاور انداختند.... دو سال است تو در درخشان‌ترین لحظه‌ی بودن‌ات جاودانه شده‌‍ای و من در تاریک‌ترین ظلمات زمین‌گیرم. #دادخواهی #نیکا_شاکرمی #علیه_فراموشی #برای_ثبت_در_تاریخ #نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم ما آن راه سوم هستیم
Show all...

⁉️ هیاهوی بسیار برای هیچ؟ 📝 گزارش تحلیلی خبرنامه امیرکبیر از اخبار منتشر شده درباره بازگشت دانشجویان محروم از تحصیل به دانشگاه‌ها ✍🏻 #تحریریه 📃 #گزارش_تحلیلی 📌 در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، اینگونه القا می‌شود که گویی تمام دانشجویان محروم از تحصیل به سر کلاس بازگشته‌اند. این در حالی است که طبق بررسی‌های خبرنامه امیرکبیر، این اخبار بیشتر جنبه تبلیغاتی و نمایشی دارد و در عمل فایده چندانی برای گروه بزرگی از دانشجویان محروم از تحصیل، نداشته است. ⚠️ وزارت علوم: بخش عمده احکام محرومیت از تحصیل، در دانشگاه‌های زیرمجموعه وزارت علوم صادر شده است. سیمایی صراف وزیر علوم دولت پزشکیان درباره لغو این احکام از خود سلب مسئولیت کرده و گفته «اگر دانشجویان شکایت کنند» شکایت آن‌ها در دانشگاه‌ها و اگر به نتیجه نرسید در وزارت علوم بررسی خواهد شد. در واقع وزیر علوم، هیچ قولی برای بازگشت دانشجویان نداده و فقط بررسی پرونده را پذیرفته و آن را به یک فرآیند طولانی اداری محول کرده است. این بررسی نیز ابتدا قرار است در همان دانشگاه‌ها و توسط همان افرادی صورت گیرد که دانشجویان را از تحصیل محروم کرده‌اند. در شرایطی که فضای خفقان همچنان بر بسیاری از دانشگاه‌ها حاکم است، چنین رویه‌ای در نهایت چه حاصلی برای هزاران دانشجوی تعلیق شده و ده‌ها دانشجوی اخراج شده در چند سال اخیر خواهد داشت؟ چند نفر از آنان شکایت خواهند کرد؟ کدام دانشگاه‌ها با دانشجویان همکاری خواهند کرد؟ 🔽 این فرآیند فرسایشی، عملاً تا پایان زمان تعلیق بسیاری از دانشجویان طول خواهد کشید و شکایت را بی‌اثر خواهد کرد. ضمن اینکه بسیاری از دانشجویان، در سال‌های اخیر حکم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات دریافت کرده و محرومیت را تحمل کرده‌اند. آیا سنوات تحصیلی آنان بازخواهد گشت؟ با این دستور مبهم و با این شکل از مسئولیت‌گریزی وزیر علوم، چقدر به این فرآیند و آن کمیته می‌توان امید بست؟ از میان دانشگاه‌های زیرمجموعه وزارت علوم، تنها مقیمی رئیس مخلوع دانشگاه تهران، اندکی قبل از برکناری خود و احتمالاً در آخرین تلاش برای بقا، احکام انضباطی را لغو کرد. مقیمی فردی است که قطعاً برای رفتار خود با دانشجویان و نقش مستقیمش در بازداشت و ضرب و شتم دانشجویان باید محاکمه شود. خسارت‌های وارده به دانشجویان با چنین دستوری جبران نخواهد شد! ⚠️ وزارت بهداشت: طبق اعلام وزارت بهداشت، احکام انضباطی صادره برای دانشجویان در سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ لغو خواهند شد. در این میان چند نکته قابل ذکر است: ۱- مدت محکومیت اکثر احکامی که در این دو سال صادر شده‌اند، هم اکنون پایان یافته و این دستور درباره آنان بی‌اثر است. ۲- برای احکام سال ۱۴۰۳ هیچ دستوری صادر نشده است در حالی که در سال جاری احکام سیاسی و همین‌طور احکام تعلیق به بهانه رعایت نکردن پوشش تحمیلی حکومت، صادر شده است. در عمل این حکم وزیر بهداشت حداکثر فقط برای جمع کوچکی از دانشجویان آسیب دیده فایده‌ای خواهد داشت. 🔴 گذشته از تمام این موارد، بیم آن می‌رود که رویه دولت روحانی تکرار شود: در دولت روحانی سرکوب دانشجویان پایان نیافت، بلکه در ازای کم‌کار شدن کمیته‌های انضباطی، برخورد با دانشجویان به وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه محول شد! با توجه به اینکه اسماعیل خطیب وزیر بدنام اطلاعات دولت رئیسی و مسئول اصلی بازداشت و شکنجه دانشجویان در انقلاب مهسا، در دولت پزشکیان نیز در کرسی وزارت باقی مانده است، این احتمال اصلاً دور از ذهن نیست! منبع: خبرنامه امیرکبیر #دانشگاه_پادگان_نیست ما آن راه سوم هستیم
Show all...

⭕️در ستایش پذیرش بحران ✍️#مجتبی_نجفی و « نیکا» زاییده بحران بود و یکی از مهم ترین نمادهای جنبش زن، زندگی آزادی است، چرا که این جنبش شهروندانی بود که در بحران زیست می‌کردند و در مقام قربانی بحران، علیه بحران عصیان کردند. و نیکا دو سال است که سوژه اصلی انواع و اقسام روایتهاست و این خود هم نشانی از بحرانی بودن سوژه است. حتی روایت دروغین حاکمیت هم بر فرض درست باشد، باز نشانی از بحران است. هر روایتی که از نیکا منتشر شده بر بحرانی بودن سوژه صحه گذاشته. قصه زن،زندگی،آزادی هم برخاستن در دل بحران بود. و اصلا چه ایرادی دارد؟ مگر می‌شود وضعیت بحرانی مملو از رنج سوژه ایرانی که از تولد آغاز می‌شود و در خانواده و جامعه جاری می‌شود را انکار کرد؟ و البته که انکار این بحران و این رنج، خود بدترین کار است و اتفاقا راه حل مسأله نه از انکار بحران و رنج که از دل پذیرشش بیرون می آید. ما در بحران متولد شده ایم،در بحران زیست کرده ایم، بزرگ شده ایم و راه حل هم از دل بحران به دست می آید. نیکا شاکرمی هم نشانه ای از وجود بحران است و هم نشانه ای از عصیان علیه بحران. برای همین آیکونی نمادین برای اندیشیدن مداوم در چرایی وضعیت است و سوژه ای است که همواره ما را به پرسشهای سهمگین فرا می خواند، ما فرزندان بحران... منبع: کانال مجتبی نجفی #نیکا_شاکرمی #زن_زندگی_آزادی ما آن راه سوم هستیم
Show all...

Photo unavailableShow in Telegram
سید حسن نصر الله: کشتار اخیر اعلام جنگ علیه لبنان است دشمن از تمام خطوط قرمز عبور کرد 🔻دبیرکل حزب‌الله لبنان در اولین سخنرانی خود پس از حملاتی که طی دو روز گذشته در لبنان رخ داد و هزاران دستگاه پیجر را هدف قرار داد، قول «حساب سخت و قصاص عادلانه» داد. 🔻نصرالله افزود: بدون شک ما متحمل یک ضربه بزرگ امنیتی و انسانی بی سابقه در تاریخ مقاومت در لبنان شدیم. این نوع از کشتار و حمله و هدف قرار دادن افراد بدون در نظر گرفتن اشخاص اطراف آنها یک جنایت بی سابقه در جهان است. ما می دانیم که پیشرفت دشمن صهیونیستی در زمینه تکنولوژی با حمایت های آمریکا و ناتو محقق شده است. ماهیت جنگ، درگیری است و ۲ روز گذشته برای ما روزهای سنگینی بود اما این ضربه سنگین و گسترده ما را از پای درنیاورده و هرگز در نخواهد آورد. #نه_به_جنگ‌افروزان ما آن راه سوم هستیم
Show all...
وقتی کودکیم را می جویم 🖌سروده #حسین_اکبری وقتی کودکیم را میجویم گل های شمعدانی کنار باغچه صدایم میزنند سایه پدر را وقتی کودکیم را می جویم وقتی کودکیم را میجویم گل های شمعدانی کنار باغچه صدایم میزنند سایه پدر را که از کار روزانه برگشته است به بلندی بوته گل ختمی در کنارم می بینم او کارگر راه آهن است پدرم پیر است شاید پیر شده است موهای جوگندمی صف کشیده در رفت وآمدهایشان خیالم را همراه میشوند مادرم از روی تخته قالی به پایین می جهد و پدر را می گوید: مانده نباشی؛ مادرم قالی می بافد با نقش های گل بته ای باتار و پودهای سرخ گلناری آبی سرمه ایی و هر چه رنگ است بالای دار قالی که از کار روزانه برگشته است به بلندی بوته گل ختمی در کنارم می بینم او کارگر راه آهن است پدرم پیر است شاید پیر شده است موهای جوگندمی . . . متن کامل در: «کار در ایران» ما آن راه سوم هستیم
Show all...
وقتی کودکیم را می جویم

وقتی کودکیم را میجویم گل های شمعدانی کنار باغچه صدایم میزنند سایه پدر را که از کار روزانه برگشته است به بلندی بوته گل ختمی در کنارم می بینم او کارگر راه آهن است پدرم پیر است شاید پیر شده است موهای جوگندمی قامتی افراشثه اما لاغر، دردمند وقتی کودکیم را میجویم در گوشه شبستان فرسوده‌ی خانه ما مورچه های بالدار صف کشیده در رفت وآمدهایشان خیالم را همراه میشوند مادرم از روی تخته قالی به پایین می جهد و پدر را می گوید: مانده نباشی؛ مادرم قالی می بافد با نقش های گل بته ای باتار و پودهای سرخ گلناری آبی سرمه ایی و هر چه رنگ است بالای دار قالی وقتی کودکیم را میجویم مادرم را پدرم را خواهرانم را و برادرم را در حسرت سفر با قطار که سالی یکبار برای کارگران راه آهن رایگان بود نظاره می کنم دریغ از حتی یکبارسفر رفتن مگر روزی که پدر با تنی بیمار با آن قطار رفت و با جسمی که چشمی در چشم خانه اش زندگی را جستجو میکرد به خانه آورده شد و دوروز بعد........ برتابوتی بر دوش مردم رفت تا پایان زندگی را بر پایانه غسالخانه شهر به تماشا گذارد، وقتی کودکیم را میجویم یادم می آید کمی بزرگ شده ام در کارخانه به کار آهن وفولاد دست های لاغرو کوچکم می روند…

Photo unavailableShow in Telegram
🔴«زندان در زندان» یا محافظت از زندان‌بان؟! پاسخی به فائزه هاشمی‌رفسنجانی و نسرین ستوده ✍️#آتنا_دائمی از سال ۹۳ تا ۱۴۰۰، شش سال و نیم را در زندان‌های جمهوری اسلامی در بند بودم که پنج سال و نیم از آن در بند زنان زندان اوین بود. بند زنان زندان اوین به گواهی کارنامه و عملکرد خود، از کانون‌های مهم مقاومت جنبش مردم ایران است و اکنون با هجوم سازمان یافته خانم‌ها فائزه هاشمی رفسنجانی و نسرین ستوده، اصلاح طلبان و رسانه‌های حکومتی و امنیتی مواجه شده است. اما بند زنان سیاسی اوین تنها هدف این بمباران تبلیغاتی نیست، در این هجوم کوشش بر آن است که تمامی«مبارزان»،‌ مخالفان و منتقدان فعال جمهوری اسلامی، بی‌اعتبار شوند. زمان انتشار نامه فائزه رفسنجانی در آستانه دومین سالگرد خیزش زن زندگی آزادی ،‌هم‌زمانی این نامه‌ها با تشدید فشار بر بسیاری از خانواده‌های دادخواه و فعالان مدنی، حمایت سریع و سازمان یافته نسرین ستوده، اصلاح‌طلبان حکومتی، قوه قضاییه و رسانه‌های حکومتی و امنیتی از این نامه‌ و مهم‌تر از همه پیام مشترکی که تکرار می‌کنند: «مبارزین طبلی توخالی و دیکتاتورهای حقیر» هستند و «تنها راه رسیدن به آزادی و عدالت و برقراری یک حکمرانی خوب، اصلاحات و به‌ویژه اصلاحات ساختاری است» و… از انگیزه‌های نوشتن این متن است. #فائزه_رفسنجانی و #نسرین_ستوده در نامه‌های خود جاه‌طلبی‌ها و کردارهای غیراخلاقی خود را پنهان کرد‌ه‌، این یا آن رفتار چند زندانی را به کل زندانیان تعمیم داده و تصویری جعلی و مخدوش و یک سویه از زندانیان سیاسی بند زنان ارائه می کنند. متن‌های این دو، روایت‌هایی هستند از منظر کسانی که با انگیزه‌های شخصی و سیاسی بر ناکام ماندن آرزوهای جاه‌طلبانه، مواضع سیاسی و رفتارهای غیراخلاقی خود مرهم و پوشش می‌گذارند و در برنامه‌ای هدفمند تلاش می‌کنند تا با تخریب مبارزان در بند زنان، مردم را از مبارزه و مقاومت نا‌امید کرده و جامعه را به سازش با حکومت و دنباله‌روی از اصلاح‌طلبان حکومتی سوق دهند.. هدف‌های سیاسی و امنیتی این دو نامه‌، ستمی که خانم‌ها رفسنجانی و ستوده با نقل روایت‌های دروغ بر زندانیان روا داشته‌اند، حمایت برنامه‌ریزی شده اصلاح‌طلبان حکومتی از هجوم رفسنجانی به زندانیان سیاسی بند زنان، تخریب مبارزه و مقاومت و امید سبب شد که واکنش نشان دهم… متن کامل #دیدگاه 🔹این نامه‌ صرفا بیانگر نظرات نویسنده است، انتشار آن لزوما به معنی تایید همه مطالب عنوان شده در آن از سوی کانال نیست. ما آن راه سوم هستیم
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
💢 پس، چپ، دو سه: به‌سوی یک سیاست جمعی علیه بی‌ثباتی ✍️#کیوان_مهتدی و #آنیشا_اسدالهی مسئله‌ی این یادداشت کمابیش آشنا است، و تاکنون از جانب نیروهای مختلف مطرح شده و به آن اندیشیده‌ شده است. و چه بسا در بطن بسیاری از پرسش‌ها و نوشته‌های ظاهراً نامرتبط نیز طنین آن شنیده شود. پرسش این است که چرا به‌رغم کثرت بی‌سابقه‌ی جنبش‌های اعتراضی و سیاست‌های رهایی‌بخش، آنها حول یک پروژه‌ی واحد همگرا نمی‌شوند؟ ائتلاف رهایی‌بخش میان آنها چگونه شکل می‌گیرد؟ و چه‌طور می‌تواند به بدیلی اصیل برای وضعیت فعلی بدل شود؟ در ادامه نشان می‌دهیم که این موضوع با پرسش از «کار» و «طبقه» پیوندی درونی دارد و چه بسا نیازمند بازنگری در درک ما از بسیاری از مؤلفه‌های سنتیِ «طبقه‌ی کارگر» باشد. 🔹درخت پُربارِ ستیز شاخه خم کرده، اما چه حاصل؟ چند سال اخیر به لحاظ گنجینه‌ی اعتراضی در تاریخ معاصر ما سرآمد بوده است؛ از اعتراض به ویرانی محیط زیست در سطح خیابان تا جنبش «زن زندگی آزادی»؛ از کنش‌های اعتراضی دختران انقلاب تا مادران دادخواه؛ از جنبش‌هایی با مطالبات مشخص و محدود مانند اعتراضات کارگری، معلمان، بازنشستگان و پرستاران، تا خیزش‌های فراگیر و ناگهانی که پشت سر هم بروز می‌یابند. در این میان، دی ماه ۱۳۹۶ گسستی قطعی با گفتمان سیاسی پیش از خود ایجاد کرد. در سطح گفتمانی، کهنه‌‌بازیگرانِ سیاست را از برج‌های عاج‌شان به زیر کشید، و در میدان عملی، کثرت بی‌سابقه‌ای از عواملِ فعال‌شده‌ی سیاسی را به نمایش گذاشت. این کثرت هم به لحاظ جغرافیایی، هم به لحاظ اقشار و نیروهای اجتماعی درگیر، و هم به لحاظ مطالبات و الگوهای اعتراض خیره‌کننده بود. در همین زمان بود که از روستاییان تا دانشجویان، معترضانی به صحنه‌ی سیاسی وارد شدند که دیگر در چارچوب جناح‌بندی‌های حاکمیت قرار نمی‌گرفتند و به دنبال اصلاح درونی نبودند ــ هرچند هنوز گروه‌های پراکنده‌ی معترض در یک همزمانی به سر نمی‌بردند، و هر یک صدای اعتراضی مختص به خود را بیان می‌کرد. بعد از آن، اعتراضات با همین نیروی گریز از مرکز گسترش یافت، چنانکه در چند سال گذشته شاهد نقش‌آفرینی گروه‌هایی بوده‌ایم که تا پیش از آن، چه از سوی بدنه‌ی حاکم و چه از سوی اپوزیسیون، از سپهر سیاسی بیرون گذاشته می‌شدند. در آبان 98 شاهد شورش سراسری دیگری بوده‌ایم، که طنین این کارزار خونین میان زندگی‌های صدمه‌دیده و مدافعان وضع موجود تا امروز ادامه دارد. برخلاف تصور رایج، شورشْ الگویی متعلق به گذشته‌های دور نیست، و در چند دهه‌ی گذشته در سرتاسر دنیا و به‌ویژه در منطقه‌ی ما، شورشِ نان و انرژی به یکی از الگوهای فراگیر اعتراض بدل شده است (در سال ۲۰۲۰ بیش از ده هزار اعتراض به بهای انرژی و نان در 139 کشور ثبت شد). به‌علاوه، چندان که تصور می‌شود کور نیست، و درکی از مشروعیت و الگویی اخلاقی دارد: چرا اولین راه‌حلِ سرآمدانِ جامعه همیشه حمله به زندگی آسیب‌پذیرترین بخش‌های جامعه است؟ چرا ما باید از حداقلی‌ترین شرایط زندگی محروم باشیم، در حالی‌که عده‌ای با احتکار و فساد و تبانی جیب‌های خود را پر می‌کنند؟ متن کامل در: «نقد اقتصاد سیاسی» #چه_باید_کرد ما آن راه سوم هستیم
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.