cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

Talesh | تالش

Show more
Advertising posts
4 762
Subscribers
-424 hours
-227 days
-3830 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

🔹 #فوری   🔹 #فوری خبر فوری و مهم هم اکنون https://t.me/+lpiB7HSWyJE2OTA0   پوشش تمامی اخبار کشور، بدون‌سانسور 👆
Show all...
ایران خبر

کانالی از جنس مردم / صدای مردم @Tab_Ariaa تبلیغات.

👍 2
Show all...
حیات وحش بدون سانسور

🔞بی سانسور ترین کانال حیات وحش 🔞 🔞جفتگیری حیوانات وحشی 🚷 🔞رقص های لختی #وحشی های #آمازون❌

👍 2
Photo unavailableShow in Telegram
جفت گیری فیل+زایمان🔞 جفت گیری پلنگ+زایمان جفت گیری کرگدن+زایمان🔞 جفت گیری شیر+زایمان جفت گیری کانگورو+زایمان🔞 جفتگیری حیوانات محتلف با هم 🚷 👇🏿 https://t.me/+I93faN2kPp1jMzM8 https://t.me/+I93faN2kPp1jMzM8
Show all...
👍 2
Photo unavailableShow in Telegram
🟠فیلم لو رفته از بازیگر مشهور و محجبه سریال ها در استخرهای دبی بعد از مهاجرت کاملا (سـ.کسـ.ی) 👇🔞 مشاهده کلیپ استخر 🔞👉
Show all...
👍 2
Photo unavailableShow in Telegram
قبیله آدم‌خوارها🔞 ⛔️جفت‌گیری #حیوانات_وحشی ♨️ 💢حمام گروهی وحشی های #آمازون 🔞 📛رقص لختی انسانهای اولیه⛔️ @Hayatevahshs @Hayatevahshsجفت‌گیری های حیوانات اینجا👆
Show all...
قوانین مخصوص مدیر گروه : 1: مدیر باید صبح قبل همه بیدار بشه و شب بعد همه بخوابه! 2: مدیر باید هر یک ساعت یکبار به گروهش سر بزنه و افراد رو حاضر غایب کنه! 3: مدیر نباید شب ها مهمونی بره و اگه رفت ساعت 10 شب برگرده خونش و به گروهش برسه! 4: مدیر باید آخر هر هفته برنامه های سیاحتی و تفریحی بزاره و وسایل تفریحی تهیه کنه تا حوصله اعضا گروه سر نره! 5: مدیر باید آخر هر ماه اعضای فعال گروه رو ببره کبابی  و تقدیر کنه ازشون! فعلا دیگه عرضی ندارم... خودم تا حذف نشدم برم 😂😂 🌱 @talesh_kharjegil
Show all...
😁 6 3👍 1👎 1
Photo unavailableShow in Telegram
امیر علی نبویان تعریف قشنگی از عشق داره که میگه : همیشه خوشگلترش هست ولی عشق به شما می آموزد که نبینی ...! ‌‌🌱 @talesh_kharjegil
Show all...
👍 5👏 1🤣 1🆒 1
00:43
Video unavailableShow in Telegram
یک جرعه حس خوب با هم بشنویم 🔸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  ‌‌جمعه بخیر 💞    ‌‎🌱 @talesh_kharjegil
Show all...
3.60 MB
6
Photo unavailableShow in Telegram
هر غروبی نازنینم ، با تو زیبا می‌شود قدِ یک دنیا عزیزم خوب و رعنا می‌شود جمعه می‌گردد بهانه ، تا تو را در بَر بگیرم عصرِ جمعه چون تو باشی،  بهترینها می‌شود   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌱 @talesh_kharjegil
Show all...
😢 4🥰 2👍 1🤣 1
⊱⊱╮🍂 ꧂ღ╭🍂╰⊱⊱╮꧂╭🍂 #ماه_طوفان_118 وقت خداحافظي كه ميشود نميدانم باید او را آقا ِى چه صدا كنم! از مضحك بودن اسم جردن، بي اختيار بدم ميآید، براي همين ميپرسم: _ من اسم و فاميل شما رو نميدونم جسارتا! باز یك لبخند كج تحویلم ميدهد و ميگوید: _ مجيد جردن هستم. تعجبم را كه ميبيند، سمت كشوي ميزش ميرود، یك كارت شناسایي بيرون ميآورد و نشانم ميدهد. در عكسش كم سن و سالتر است و كارت قدیمي است. اسمش را زیر لب ميخوانم: _ مجيد صبر ایوب! بي اختيار خنده ام ميگيرد؛ اما با زرنگي تاریخ تولدش را نگاه ميكنم و مطمئن ميشوم چهل ساله است. خنده ام را حبس ميكنم و با احترام ميگویم: _ بله آقاي صبر ایوب.. قهقهه ميزند، تمام حركاتش شبيه بازیگرهاي هاليوود است، حتي نوع خنده اش. ميان خنده ميگوید: _ نشونت دادم بهم حق بدي كه با همون مجيد جردن راحتتر باشم. از بچگي عاشق این محله لعنتي بودم  به دروغ،به همه حتي توي دانشگاه ميگفتم بچه جردنم، صبر ایوب... آخه اینم شد فاميلي؟ اونم براي یه آدم بيصبر مثل من! لبخند كمرنگي ميزنم، نزدیك نزدیك ميشود، طوري كه این نزدیكي مرا ميترساند. در گوشم با یك لحن خاص ميگوید: _ خيلي بيصبرم، مخصوصا وقتي موعد پرداخت چك بدهكارام ميشه. با ترس كمي عقب ميروم و چند سرفه ميكنم و ميگویم: _ با اجازه تون، تا فردا خدا نگهدار. جوابم را فقط با حركت سر ميدهد و من چه قدر دلم ميخواهد شبيه همان پرنده حرص در بيار كارتون ميگ ميگ، پاهایم تبدیل به دو چرخ ميشد با آخرین سرعت از آنجا ميگریختم! .... فریبرز با اشتها، چنگالش را در تكه اي از استيك بزرگ ميكند و با ولع مشغول خوردن ميشود و هم زمان ميگوید: _ عجب دم و دستگاهي داشت یارو! جبروتش گرفتم. ً جبروت مجيد جردن واقعا چه بود ک فریبرز دیده بود و من قادر به دیدنش نبودم؟ بغض داشتم. از وقتي من و فریبرز چك و سفته ها را امضا کرده بودیم اصلا آرام نبودم. برعکس او استرسم بيشتر شده بود؛ اما سعي ميكردم به خاطر فریبرز هم كه شده است، ظاهرم را حفظ كنم. ظرف سالاد را مقابلم هول ميدهد و ميگوید: _ غذا كه سفارش ندادي، لااقل سالادتو بخور. براي دلخوشي اش چند پرَ كاهو به زور ميبلعم. با چشمك و لبخند ميگوید: _ نگفتي كلك؟! این یارو رو از كجا گير آوردي؟_ یكي از دوستام معرفيش كرد. ميخندد و ميگوید: _ برو بابا، منو سياه نكن. تابلو بود یارو یه جور خواهون نگات ميكرد! چيه؟ خبریه؟ دوست پسرته؟ واسه این بود كاپيتان رو جواب كردي؟ حقم داشتي.كل ثروت خاندان كاپيتان اندازه یه برج این نيست. اووووف فري دیدي تو پاركينگش چه ماشينایى پارك بود؟ همش واسه خودشه؟ بزن تو گوش یكي از اون ماشينا دختر. یه كم زرنگ باش. دلم ميخواهد در گلویم انگشت كنم و همان چند پر كاهو را هم بالا بياورم. برادرم چه طور ميتواند اینقدر نسبت به من بى تعصب باشد؟ چه طور نگران آن مقدار از چك و سفته هایي كه من هم همراهش امضا كرده ام نيست؟  باید حرف را عوض كنم وگرنه امروز، قطعا به روز مرگ  من تبدیل خواهد شد. _ ميدوني فقط دلم به چي خوشه؟ ليوان دوغش را یك نفس بالا ميكشد و ميگوید: _ هان؟ _این آدم  قطعا  هوش اقتصادي بالایي داره. وقتي از سهامت گفتي، خيلي قطعي گفت تا یه ماه دیگه سودش خيلي نجومي ميشه. دلم قرصه تا یه ماه دیگه طلبشو با سودش ميدیم. همين امروزم حساب مشتریا رو پر كن. ܥ‌‌ܝ‌ ߊ‌ܥ‌‌ߊ‌ܩܘ بـا ܩߊ ܣܩܝ‌ߊ‌ܘ بـاܢܚ݅یܥ‌‌ @talesh_kharjegil ⊱⊱╮🍂 ꧂ღ╭🍂╰⊱⊱╮꧂╭🍂
Show all...
👍 21
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.