513
Subscribers
No data24 hours
-27 days
-330 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
01:19
Video unavailableShow in Telegram
🚩 در شهر
پلیس هار ضد مردمی
خشونت پست خشونت...
6.86 MB
🚩 مطبوعات دیگر کشور ها
رویترز: حزبالله تا ساعاتی قبل از انفجارها و پس از بررسی نهایی پیجرها، همچنان این دستگاهها را توزیع میکرد
به گفته یکی از منابع لبنانی باتریهای بیسیمها با ماده منفجرهای بسیار قوی به نام PETN آلوده شده بودند. تا سه گرم مواد منفجره که در بیسیمها پنهان شده بود، برای ماهها از چشم حزبالله پنهان مانده بود.
Photo unavailableShow in Telegram
🚩 جان باختگان جنبش
از خون جوانان وطن لاله دمیده
دومینسالگرد قتل حکومتی مهسا موگوییمهسا موگویی قهرمان تکواندو و آمادگی جسمانی بود که در جریان خیزش ۱۴۰۱ در تاریخ سی و یک شهریور به ضرب گلوله نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی کشته شد. وی مدالهای متعددی در تکواندو داشت و صاحب کمربند مشکی این رشته ورزشی بود. یاد و خاطرش گرامی باد #مهسا_موگوئی #مهسا_امينی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
🚩 صدای مردم
اعتراض به تقسیم بودجه برای تبلیغات اسلامی*همسانسازی بازنشستگان ومعوقه های کارگران را ندارید!؟* *پول تکمیل پروژه های زمین گیر شده را ندارید!؟* *پول برای بازسازی زیرساخت های شهری و روستایی ندارید!؟* *ولی ۱۵۱میلیارد تومن ـ یعنی روزی 450 میلیون تومان ـ بودجه تبلیغات اسلامی دارید !😲* *۳۰۵میلیارد تومن ـ یعنی روزی 950 میلیون تومان. بودجه برای سازمان اوقاف دارید؟ 😲* *۶۹۶ میلیارد تومن یعنی روزی 2 میلیارد تومان، بودجه برای مرکز خدمات حوزه های علمیه را دارید. 😲* *۳۵۵ میلیارد تومن یعنی ـ روزی یک میلیارد تومان ـ بودجه برای مرکز حوزه های علمیه(طلاب غیر شاغل) دارید؟ 😲* *۲۰۱میلیارد تومن ـ یعنی روزی 600 میلیون تومان ـ بودجه برای جامعه المصطفی دارید 😲* *۳۰۶میلیارد تومن ـ یعنی روزی 900 میلیون تومان ـ برای شورای عالی حوزه علمیه... از اینهمه دزدی ، خیانت ، فقر و ستم خسته شدیم و به ستوه آمده ایم!*
🚩 پرستاران
مطالبات پرستاران در یک نگاه- قرارگرفتن فوق العاده خاص در احکام حقوقی با ضریب مناسب ابلاغ هرچه سریعتر رقم اضافه کار، برگزاری هرچه سریعتر آزمون استخدامی، لایحه ماندگاری پرستاران که جذب بدون آزمون نیروهای کرونا در آن قرار دارد، قانون مشاغل سخت و زیان آور و اصلاح تعرفه گذاری خدمات پرستاری از مهمترین مطالبات پرستاران هستند. https://t.me/faealane
بولتن کارگری
نشریه فعالان کارگری ایران
Photo unavailableShow in Telegram
🚩 معلمان
دیدار با رسول بداقی
صبح امروز جمعی از معلمان ، فعالان صنفی ، فعالان کارگری ، فعالان حقوق زنان ، روزنامه نگاران ، فعالان دانشجویی ، فعالان و زندانیان سیاسی ، وکلا و فعالان مدنی ، با حضور در منزل این معلم زندانی ، با وی دیدار کردند .
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران اطلاع داد:
رسول بداقی که از اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در زندان اوین می باشد ، هفته گذشته بعد از نزدیک به دوسال ونیم حبس ، برای حضور در مراسم عروسی دخترش ، به مرخصی هفت روزه آمده است .
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ، ضمن تشکر از فعالان عرصه های مختلف جامعه مدنی برای دیدار با رسول بداقی ، خواهان آزادی بی قید و شرط رسول بداقی و سایر زندانیان سیاسی است .
بدون شک چنین جمع هایی ، نشان از همبستگی اجتماعی ، فعالان مختلف جامعه مدنی در مسیر پیشبرد دمکراسی در جامعه ایرانی است .
🚩 خبر های زندان
حمزه درویش ۱۰ روز اعتصاب غذا را پشت سر گذاشتزندان لاکان رشت؛ حمزه درویش بیش از ۱۰ روز است که در اعتصاب بسر می برد. حمزه درویش، زندانی سنی مذهب بیش از ۱۰ روز است که در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالبات خود، دست به اعتصاب زده و هم اکنون در یکی از سلول های انفرادی زندان لاکان رشت نگهداری میشود. https://t.me/faealane
بولتن کارگری
نشریه فعالان کارگری ایران
پنجاه و شش و هفت دهم درصد از پاسخدهندگان استقلال مالی خود را «تا حدی وابسته» توصیف کردند. این زنان میتوانند از عهدهی برخی از هزینههای زندگی خود برآیند اما همچنان برای حمایت مالی بیشتر به اعضای خانواده یا منابعی دیگر متکی هستند. به عنوان مثال، زنی که ماهیهای آکواریومی پرورش میدهد و میفروشد، اشاره میکند: «داداشم هم کمکم میکنه از لحاظ مالی و مخارج خونه و اینا کمکم میکنه چون واقعا به تنهایی از عهدهاش بر نمیام.»
پرورشدهنده ماهی، بیست و سه ساله
سی و سه و سه دهم درصد از پاسخدهندگان به طور کامل «وابسته» بودند. این زنان به دلیل درآمد ناکافی از مشاغل غیررسمی خود، به طور کامل به دیگران برای تأمین نیازهای مالی خود متکی هستند.
«از نظر مالی من واقعا وابسته به خانوادهام. پدرم کمک مالی به من میکنه چون واقعا هزینهها خیلی بالاست. اجارهنشین هستیم. در همین شهر کوچکی زندگی می کنیم. کمکهزینهها با پدرم است.»
بافنده فرش، سی ساله
تنها ده درصد از پاسخدهندگان خود را از نظر مالی مستقل توصیف کردهاند، به این معنا که آنها میتوانند هزینههای خود را بدون اتکا به دیگران پوشش دهند. با این حال، این موارد نادر است و معمولاً شامل افرادی میشود که موفق به تأمین مشاغل غیررسمی با درآمد کمی بهتر شدهاند.
«پایدار و مستقل هستم. گفتم، چون کسی نمی تونه واقعا از ما حمایت مالی بکنه در فروشگاه مجبور به کار شدم.»
صندوقدار در سوپرمارکت، سی و چهار ساله، تهران
موانع دسترسی به اشتغال رسمی
۶۶.۷ درصد از پاسخ دهندگان گفتند که به دلیل جنسیت، نژاد، طبقه، مذهب، ناتوانی یا عوامل دیگر، چالش هایی را در دسترسی به شغل رسمی تجربه کرده اند و ۲۰ درصد به دلیل اینکه به دنبال شغل رسمی نبوده اند، نمی توانند پاسخ مثبت یا منفی بدهند. ۱۳.۳ درصد از پاسخ دهندگان گفتند که در دسترسی به مشاغل رسمی بر اساس این مبانی چالشی را تجربه نکرده اند.
بخش قابل توجهی از پاسخدهندگان، شصت و شش و هفت دهم درصد آنان، گفتهاند به دلایلی مانند جنسیت، نژاد، طبقه، مذهب، معلولیت یا دیگر عواملی از این دست، در دسترسی به اشتغال رسمی با چالشهایی مواجه شدهاند. در مقابل، بیست درصد از پاسخدهندگان نتوانستند به طور قطعی به این سوال پاسخ دهند زیرا به دنبال اشتغال رسمی نبودهاند، و سیزده و سه دهم درصد اعلام کردند که با چنین چالشهایی مواجه نشدهاند. اغلب، تبعیض جنسیتی و مذهبی، پیشینهی طبقاتی و آموزشی، و فقدان ارتباطات به عنوان دلایل عدم دسترسی به اشتغال رسمی ذکر میشوند.
وقتی از یکی از مصاحبهشوندگان پرسیده شد: «آیا به دلیل جنسیت، نژاد، طبقه، مذهب، معلولیت یا سایر عوامل هویتی با چالشهایی در دسترسی به فرصتهای اشتغال رسمی مواجه شدهاید؟» پاسخ او چنین بود:
«من خیلی ادارهجات درخواست دادم، ولی ادارهجات ایران اولا که اولویت با آقایان است. گفتم این چالش را ما همیشه در ایران داریم که اولویت تو ادارهجات علی الخصوص برای رسمی شدن از آقایون است، و دومیش این گزینش: گزینشی که اول خانواده شهید و جانباز، و بعد همیشه اونا تو اولویت هستن، و این باعث میشه که استخدام ما عموم عادی خیلی سخت باشه و به ندرت اگر هم استخدامی واقعا در شرایط عمومی باشه با بند پارتیبازی انجام بشه. واقعا من این چالشها رو داشتم تو موضوع استخدام رسمی که نتونستم متاسفانه کار رسمی پیدا کنم.»
فروشنده کتابفروشی، بیست و هفت ساله، تهران
«(…) من اصالتاً از ایران نیستم. مادرم افغان است و پدرم ایرانی. من اغلب با چالشهایی مواجه شدهام، اول به خاطر حجابم، زیرا در دفاتر دولتی، حجاب یک معیار مهم است و به راحتی در فرآیند انتخاب شما را رد میکنند اگر تصمیم بگیرند که حجابتان کامل نیست، حتی اگر آزمون را قبول شوید. و دلیل دوم این است که به دلیل افغان بودن مادرم با تبعیض مواجه شدهام. احساس میکنم که به همین دلیل، ما در اولویت نیستیم. اول ایرانیان استخدام میشوند، و سپس ما، اگر فرصتی باقی مانده باشد.»
کارگر کافیشاپ، بیست و پنج ساله، تهران
«بله، من خودم به دلیل این که حجابم کامل نبوده و ایرانیالاصل نیستم (مادرم افغان پدرم ایرانیه) خیلی موقعها دچار این چالش شدهام. اولا به حجابم گیر دادند. یکی از چالشهای ما زنان توی ایران [این است] که حجاب براشون توی ادارهجات خیلی ملاک است و تحقیقی هم که میکنند اگر مثلا بروند تحقیق کنند و برای گزینش بگن این حجابش کامل نیست خیلی به راحتی تو گزینش رد میشی، حتی اگر قبول هم بشی تو آزمون. من توی این گزینش رد شدم. و دوم دلیلاش اینه که من یکی دو جا هم که رفتم اصلا مطرح کردم مادرم افغانیه احساس میکنم به خاطر اون مسئله ما رو در اولویت نمیگذارند. اول اولویتشونه که ایرانیها استخدام بشن، بعد ما.»
🚩 پژوهش
راه رفتن با پای بسته
10 سپتامبر 2024
✶ این مقاله به زبان English هم در دسترس است.
نتایج نظرسنجی دربارهی نیروی کار زنان در بخش غیررسمی در ایران
در مدارس، مطب پزشكان، بازار، کشتزارهای زعفران، فروشگاههای آنلاین، و حتی کار در در شرکتهایی که برای سازمان تأمین اجتماعی گزارش مینویسند، بسیاری از زنان ایران در بخش غیررسمی کار میکنند؛ در مشاغلی که اغلب از چشمها پنهان ماندهاند. کسانی که صداهایشان ناشنیده مانده است.
برای درک بهتر تجربیات این زنان، نظرسنجی اخیر ما از سی زن شاغل در بخش غیررسمی، ابعاد مهمی را در مورد زندگی حرفهای آنان آشکار میکند و چشماندازی نگرانکننده از تبعیض جنسیتی، دشواریهای اقتصادی، و فقدان حمایت را فراروی ما قرار میدهد.
رویکرد روششناختی
پرسشنامهها به گونهای طراحی شدند که هم دادههای کیفی و هم کمی را دربارهی جمعیتشناسی، شرایط اشتغال، ثبات درآمد، چالشهای محل کار، و تجربیات شخصی از تبعیض جنسیتی و آزار جنسی جمعآوری کنند. برای اطمینان از دستیابی به یک مجموعه دادهی جامع، از مخلوطی از تعدادی سوال سازمانیافته و تعدادی سوال باز استفاده شد. سوالات سازمانیافته با گزینههای از پیش تعیینشده امکان جمعآوری دادههای قابلاندازهگیری را مانند سن، سطح تحصیلات، ساعات کار و درآمد فراهم کردند. این گونه سوالها تجزیه و تحلیل آماری برای شناسایی گرایشها و الگوها را آسان میکنند. سوالات باز به شرکتکنندگان اجازه داد تا تجربیات شخصی خود را به اشتراک بگذارند و به دادههای کمی عمق و زمینه ببخشند.
تلاش کردیم تا زنانی از مناطق و شهرهای مختلف را در نمونههای خود بگنجانیم تا تجربیات مختلف از زمینههای اقتصادی-اجتماعی و تفاوتهای شهری و روستایی را بهتر درک کنیم. با وجود سختیهای انجام چنین مطالعهای در ایران، تیم پروژهی ما تلاش زیادی برای برنامهریزی حجم نمونهها و تنوع آن انجام داد تا اطمینان حاصل شود که بخشهای مختلف اشتغال به شکل گسترده ای پوشش داده شوند. با این حال، امکان دسترسی به بعضی بخشها و مکانها نبود و بعضی مناطق، مانند بلوچستان، تحت پوشش قرار نگرفتند.
مصاحبهها مناطق مختلف ایران را شامل میشد. برای اطمینان از امنیت و حریم خصوصی، مکانهای دقیق سکونت مصاحبهشوندگان فاش نخواهد شد. از میان سی نفری که مصاحبه شدند، ۳۳ درصد از ارائهی اطلاعات مکانی خودداری کردند. در میان کسانی که اطلاعات مکانی خود را ارائه دادند ۵۳ درصد از مناطق شهری بودند گفتههای آنان تجربیات و دیدگاههای متنوع رایج را در مراکز شهری بزرگ منعکس میکند. ۱۳ درصد مصاحبهشوندگان نیز از مناطق روستایی بودند و نظرات و گفتههای اینان بیان حال ساکنان این مناطق است.
این رویکرد برای حفظ تعادل بین دیدگاههای شهری و روستایی در عین حفاظت از محرمانگی شرکتکنندگان اتخاذ شد. گنجاندن تعداد قابل توجهی از مصاحبهشوندگان از استانها و شهرهای مختلف به دلیل تعهد ما برای ثبت مجموعهای جامع و متنوع از دیدگاهها در این بررسی است.
توزیع سنی
توزیع سنی
میانگین سنی مصاحبهشوندگان سی و سه سال و نیم بود.
جوانترین مصاحبهشونده، زنی بیست و دو ساله و مجرد و دستفروش است که جوراب، تیشرت، لباس زیر زنانه و اقلام مشابه میفروشد. داستان او نشاندهندهی سختیهایی است که زنان جوان در اقتصاد غیررسمی، بهویژه در زمینه بیثباتی مالی، نگرانیهای ایمنی، و تبعیض جنسیتی با آن مواجهاند. با وجود تمام تلاشهایش برای حمایت از خود و پدر بیمار خود که نیاز به داروهای خاص دارد، او با درآمد نامنظم و هزینههای بالای زندگی دست و پنجه نرم میکند.
«من برنامه کاری ثابتی ندارم؛ نمیتوانم با قطعیت بگویم که آیا هفت، شش یا ده ساعت کار خواهم کرد. گاهی اوقات، اگر دوستانم و من بتوانیم لباسها و کالاهای خود را در عرض پنج ساعت بفروشیم، به خانه برمیگردم. اما مواقعی هم بوده که مجبور شدم تا ده ساعت در مترو بمانم تا تمام کالاهایم را بفروشم، زیرا هدفم این است که به اندازهی کافی درآمد کسب کنم تا هزینههای زندگیام را پوشش دهم.»
فروشنده خیابانی، بیست و دو ساله، تهران
مسنترین مصاحبهشونده زنی چهل و نه ساله است و هشت سال است در یک تالار پذیرایی به عنوان کارگر خدماتی کار میکند. تجربیات او نشاندهندهی چالشهای چندگانهای است که زنان در اقتصاد غیررسمی با آن مواجهاند، از جمله ناامنی شغلی، فقدان مزایا، فشارهای جسمی، و نگرانیهایی مانند آزار و اذیت جنسی. او، با وجود تجربهی گستردهاش، همچنان شرایطی بیثبات دارد و کارش رسما به عنوان حرفه شناخته نمیشود. او بهویژه نگران آن است که در پیری از هیچ نهادی حمایت رسمی نگیرد.
فروشنده لوازم آرایشی، چهل و یک ساله، تهران
یکی دیگر از پاسخدهندگان میگوید: «در آزمون استخدامی سه نهاد دولتی از طریق روزنامه که به دستم رسید اقدام کردم. درخواست را ارسال
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.