گالری تصاویر ادبی
﷽ ✓ تصاویر گلها، گیاهان، ابزار، شخصیتهای ادبی و ... همراه با توضیحات و نمونههای از شعر یا نثر ✓ فیلمها، کلیپهای ادبی ✓ تصاویر خیالی اشعار ✓مطالب ناب ادبی https://t.me/joinchat/AAAAAE_PKsBjBFtvmZ9XNg ارتباط با مدیریت کانال: @MaryamBehvandi
Show more2 573
Subscribers
+1024 hours
+887 days
+35230 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from تبادلات پیشگامان
💎اگر دوست دارین یک فولدر داشته باشین پر از ویدئو و فایلهای آموزشی.مقاله.کارگاه آموزشی.نکته های کنکوری. در حوزههای مختلف روانشناسی.زبان.ادبیات و کلی اطلاعات مفید و فرصتهای شغلی
پیشنهاد میکنم دکمهی ADD رو بزنید و این فولدر تخصصی رو در تلگرام خود ذخیره کنی 👇
https://t.me/addlist/mtvtNp7wu9o1ZTA0
وبامعرفی کانال ویژه امروز:
🔴 پنج هزار ساعت کارگاه تخصصی روانشناسی رایگان و نیمه رایگان همراه با مدرک دانشگاه علوم پزشکی ایران
https://t.me/rooeen_ravan
Show all...
نوازش روح (موسیقی، متنهای زیبا و ...)
#گوناگونی_مطالب:☀️🌈 ✓موسیقی ✓هنر و تصاویر زیبا ✓اشعار و تکبیتهای ناب و متنهای زیبا ✓برشی از آثار و کتب برجستهی جهان ✓معرفی اثر و بزرگان جهان ✓رمان، داستان، داستانک ✓دانستنی، خبر و..
https://t.me/+lrfproPHb7E4Y2Rk@Navazesh_e_rooh
✳️ یادداشتی منتشر شده در روزنامه ی همشهری به قلم استاد اسماعیل امینی روزنامه نگار و عضو کمپین مبارزه با نشر جعلیات
✳️ حکمت جعلی و مشتریان رمّالان و فالگیران
❇️ حکمت جعلی، جملاتی است که به نظر میآید اندیشۀ عمیقی را بیان میکند. گاهی به نثر و گاهی به نظم.
این گونه نوشتهها شبیه جملات بزرگان است اما، ساختگی است و بیش از آن که حرف تازهای رابیان کند، چیزهایی را میگوید که دل خواننده را خوش کند به نحوی که خواننده تصور کند تصورات و اندیشههایی که او در ذهنش داشته، چه قدر شبیه این حرفهاست. مثل رمالها و فالگیرها که حرف تازهای برای گفتن ندارند و فقط بلدند باب دل مشتری حرف بزنند. مثلا به عروسهای جوان میگویند کسی قدر هنر وسلیقۀ تو را نمیداند غیر از مادر مهربانت. یک نفر از اطرافیانت هست که به تو حسودی میکند، احتمالاً زنی جوان است که روی صورتش خال دارد.
عروس بینوا هم با این حرفها احساس میکند که فالگیر، حرف دل او را زده است .
اگربه شعرها و نوشتههایی که بیانگر حکمت جعلی هستند نگاه کنید بسادگی میتوانید، تشخیص بدهید که هر کدام از آنها برای چه نوع سلیقهای نوشته شده است. برخی از مخاطبان پرشمار این نوع آثار، عبارتند از:
- پیرانِ پر حوصلهای که به یاد گذشتۀ طلایی، آه میکشند و به جوانان میگویند که زمان آنها با پولی که امروز یک جفت کفش میخرید، میتوانستی یک خانۀ صد متری بخری. یعنی کسانی که در تونل زمان زندگی میکنند.
- جوانان و نوجوانانی که تجربۀ دوستیها و دلدادگیهای ناخوشایند داشتهاند و سرخوردهاند و دوست دارند به زمین و زمان و عشق و عاشق و به ویژه به معشوق، فحش بدهند.
- تازه به دوران رسیدههایی که پول و ماشین گران قیمت و لباس خارجی دارند و بعضیشان حتی تحصیلات دانشگاهی دارند، دکتر و مهندس و مدیر کل و استاد دانشگاه هستند اما اهل مطالعه نیستند. پس تلاش میکنند که فقرمطالعه و دانش عمومی خود را به نحوی، جبران کنند. آنها از فلسفه و عرفان و شعر حرف میزنند؛ از فردوسی و مولوی و حافظ و نیما و فروغ و شاملو حرف میزنند. پس باید از این بزرگان چیزی خوانده باشند. تهیه کنندگان حکمت جعلی، لقمۀ آمادۀ مورد نیاز این جماعت را با شعرهای سطحی و ساده لوحانه، تدارک دیدهاند. و به راحتی زیر این شعرهای سطحی مینویسند: شاهکاری از مولوی! حتما بخوانید. شعری جنجالی از سیمین بهبهانی که به خاطر آن نام سیمین از فهرست شاعران معاصر سانسور شد! شعری جدید و بسیار زیبا از فروغ فرخزاد!
مثلاً یکی از شاهکارهای تازه یافتۀ فردوسی!! که در هیچ نسخهای از شاهنامۀ او نیست و به قلم فردوسیهای جعلی معاصر، اخیراً نوشته شده است این سطرهای سست و ناتندرست است:
چـــــو ناکس به ده کدخــــــدایی کند
کشـــــاورز بایـــــد گدایـــــی کنـــــد
به یـــــزدان که گـــــر ما خرد داشتیم
کجـــــا این سر انجــــام بد داشتیم
بســـــوزد در آتش گرت جـــــان و تـن
بـــــه از زندگی کـــــردن و زیستـــن
اگـــــر مایه زندگی بنــــــــدگی است
دو صد بار مردن به از زنــدگی است
بیـــــا تا بکوشیـــــم و جنگ آوریـــــم
بـــــرون سر از این بار ننـــــگ آوریـم
#اسماعیل_امینی
✳️ خسرو و شیرین
سرودهٔ حکیم نظامی گنجوی
🔶 بخش ششم: نخستین بوسه
🌷گوینده: آرش نعلچگر
🌷کانال یوتوپ:persian poetry
🌷تهیه کننده: مجید تقیپور
C᭄❁࿇༅═════┅─
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
خسرو_و_شیرین_از_نظامی_گنجوی_قسمت_6.mp375.40 MB
👍 1👏 1
"فریدونِ مشیری"
جز شعری از نیما و قطعاتی معدود از دیگر شاعرانی که آثارشان در کتابهای دبیرستانی آمدهبود، یکی از نخستین دریچههای آشناییام با شعرِ امروز، آثارِ مشیری بود. همزمان، با شعرِ نادرپور و نیز چهارپارههای رمانتیک و رقّتبرانگیزِ سیمین بهبهانی نیز آشناشدم. در همان نخستین سالِ دانشجویی،"کوچه"ی مشیری را از بس خواندم و با خودم زمزمهکردم، ازبرشدم. شعرهای دیگرش را هممیخواندم. دنیای پاک و آرمانهای انسانیِ شعرِ او برایم دلانگیز بود؛ هنوز نیز چنین است. اما کمی بعد با شاعرانِ جدیتری همچون نیما و پیروانِ عمدتاً نمادینسرا و جامعهگرایش آشناشدم. و مشیری، این به قولِ براهنی "شاعرِ تنبل و کلیگو و احساساتی" و ضلعی از "مربعِ مرگ" اگرچه از فهرستِ شاعرانِ محبوبام حذف نشد اما بهحاشیهرفت. بهبهانی و نادرپور هم جای خودشان را به آتشی، نصرت و خویی سپردند. گامِ بعدی، آشناییام با شاعرانِ دیرآشناتری همچون رویایی و احمدی و جلالی بود. شاید هم این نادیدهگرفتنِ شعرِ مشیری، در احساسی خودمدرنانگارانه و روشنفکرنمایانه ریشهداشت. میپرسید چرا؟ چون غوره نشده مویز شدهبودم و "کوچه"خوانی نشان از "اُمّلی" و عقبافتادگیِ ذوقی داشت! مشیری تنها از مِهر و آشتی و گل و بلبل میسرود، اما ذوقِ من استخوان ترکاندهبود! شاملوخوان و مایاکوفسکیدان شدهبودم! شاعرانِ سرکشی که واژهها و وزن و قافیه را نه در بهار و در برگِ درختان که در سرکشی و عصیان و ردّ خونِ نقشبسته بر سنگفرشِ خیابان میجُستند.
چندسالی گذشت و با تاریخِ ادبیاتِ ایران و جهان بیشتر آشناتر شدم. همچنان شعر میخواندم. از هر جنس و نوعی. از ساده و سختش. از دیروزی و امروزیاش. جانم فربهتر و ذوقام پروردهتر شدهبود. تعصبها رنگمیباخت و خامیها آرامآرام میکوچید. پساز این سرککشیدنها نمیدانم کِی و چگونه اما به خودم که آمدم، این شعرِ مشیری بود که آغوشواکردهبود و دیگربار مرا به خود فرامیخواند. به سراغش رفتم. در این نگاهِ دوباره، شعرش در نظرم جلوهای دیگر داشت. بهرغمِ مخالفخوانهایی که در شیپورها میدمیدند، میدیدم مشیری صرفاً رمانتیک و احساساتی و گل و بلبلسرا نیست. او درکنارِ "کوچه" و "گلهای کبود"ش، از ساحتهای دیگری از جهان و زندگی نیز میگوید. دلی دارد که برای آدمی میتپد و خطابِ خردمندانه و خیرخواهانهاش همواره و همهجا متوجّهِ وجدانِ بیدارِ آنانی است که هنوز زیباییها و انسانیت را ازیادنبردهاند.
آری، اینبار بهروشنی میدیدم مشیری شاعرِ پُرعاطفهای است که جز عشقستایی و آشتیجویی، دلِ نازک و جانِ پرمهرش از جنگ و جنگافروزان آشوبمیشود و بهدردمیآید. و مگر این دو، درحقیقت دوروی یک سکه نیستند؟
قطعهی "امیرکبیر"، با آن آغازِ تاثیرگذارش، نمونهای است از جانبِ دیگری از جانِ مشیری:
رمیده از عطشِ سرخِ آفتابِ کویر
غریب و خسته رسیدم به قتلگاهِ امیر
زمان، هنوز همان شرمسارِ بهتزده
زمین، هنوز همین سختجانِ لالشده
جهان هنوز همان دستبستهی تقدیر!
هنوز، نفرین میبارد از در و دیوار.
همچنین است شعری دربارهی بمبارانِ مدرسهای در لبنان که به کشتهشدنِ صدها دانشآموز انجامیدهبود:
فکرِ مادرهای دلواپس کنید!
رحم بر این غنچههای نازکِ نورس کنید
بسکنید!
و نیز چندین و چند قطعهی دیگر که پیامشان بیزاری از جنگ و ستایشِ صلح است.
مشیری را نباید در فضای تنگِ "کوچه"اش محدود کرد؛ "کوچه"ای که ازقضا مشیری آن را بسیار دلپذیر و خاطرهانگیز نیز سروده؛ کوچهای که ما نیز شاید روزگاری از آن گذشتیم یا زمانی از آن خواهیمگذشت. و چه بسیار اند کسانی که مشیری را تنها با همین قطعه میشناسند. مشیری شعری دارد با عنوانِ "بوسه و آتش". این قطعه که با یادِ حسنِ گلنراقی خوانندهی قطعهی "مرا ببوس" سروده شده، از منظری و تاحدی دربارهی خودِ شاعر نیز صدقمیکند:
در همه عالم کسی بهیادندارد
نغمهسرایی که یک ترانه بخوانَد
تنها با یک ترانه در همهی عمر
نامش اینگونه جاودانه بمانَد!
مشیری ستایشگرِ زیباییها و روشناییها و رُستنها است، و چه باک شاعری اگر امروز نیز چنین بسراید؟ جوهرهی شعرِ مشیری، عشق و عاطفه است. شاعری که همهی جهان را با "لذتِ یکلحظه مادر داشتن" برابرنمیداند. اگر از او بپرسی "چندی که در روی زمین بودی چه کردی؟"، پاسخ میشنوی: "نامِ بلندِ عشق را تکرار کردم".
بهگمانام مرامنامهی مشیری را در شعرِ "نسیمی از دیارِ آشتی" بایدجُست؛ او "اعجازِ انسان را هنوز امیددارد":
اما هنوز این مردِ تنهای شکیبا
با کولهبارِ شوقِ خود رهمیسپارد
تا از دلِ این تیرگی نوری برآرد،
در هر کناری شمعِ شعری میگذارد
اعجازِ انسان را هنوز امید دارد!
آنچه گفتم بیشتر دربارهی محتوای شعرِ مشیری بود و نه فرم و ساختارِ شعرش که پرداختنِ به آن مجالی دیگر میطلبد.
👍 3
💯 برای دسترسی راحت تر، کاربردیترین کانالها رو براتون لیست کردیم.
💢جوین شو تا دیر نشده 💢
Repost from تبادلات علوم انسانی 💯
💥امشب میخوام یه فرصت در اختیارت بزارم که با عضو شدن توی کانالای زیر بتونی معلومات خود را بالا ببری و به کانالهای که میخواهی رایگان دسترسی پیدا کنی 👇
https://t.me/addlist/4txHGigPDVdhN2Fk
Repost from تبادلات علوم انسانی 💯
Show all...✳️ رادیو شاهنامه [بخش سوم]
🎙آوای رسای دوستداران شاهنامه و زبان پارسی
آنچه در بخش سوم خواهید شنید:
🔶بخشی از اپرای رستم و سهراب اثر لوریس چکناوریان
🔶معرفی کتاب از رنگ گل تا رنج خار اثر قدمعلی سرامی
🔶خبرهای در پیوند با شاهنامه
🔶 و ...
🔶گوینده: فرانک خسروی
🔶سردبیر: کوروش جوادی
🔶تهیه شده در استودیو باشگاهِ شاهنامه پژوهان
رادیو شاهنامه بخش سوم.mp331.97 MB
👍 1👏 1
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.