تصاحب
❥ ❥ رمان تا انتها رایگان ❦ رمانهای شیوا.اس👇 تٖـٖٗ⸭ـٖٗصٖـٖٗ⸭ـٖٗاحـٖٗب > فایل شٖـٖرٖٗیـٖـٖٗڪ > بازنویسی بـٰٖـۘۘــٍٰانـٰٖـۘۘــٍٰویۘۘ رٰٖنـٰٖـۘۘــٍٰگـٰٖـۘۘــٍٰیۘۘ > آنلاین تَمـَنـــاےِ لِذَّتــ > آنلاین
Show more10 494
Subscribers
-2824 hours
-1967 days
-73630 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
- لای باسنم و یه نگاه میندازی، حس میکنم سوخته!
بدون اینکه به در نگاه کنم، خم شدم.
- قرمز شده پری؟
دست بزرگ و داغی روی سوراخش حسکردم..
- سوخته... برات پماد بزنم؟
هین کشیدم و خواستم کمر صاف کنم، اما جاوید اجازه نداد.
- کجا کوچولو! مگه برای من باسن قمبل نکردی؟
- ج..جاوید اقا نمی دونستم شمایی!
بدون توجه یه انگشتش و....🔥🔞
https://t.me/+yfFH8U_Zkbo5NTU0
دختره مدتی خونه همسایه زندگی میکنه و یه شب پسر خونه لختی میبینتش و بعد اون هرشب به اتاقش میره و...💦😭❌
710
سکس دختر دبیرستانی با همسایه خشنش توی پارتی😱😳
https://t.me/+yfFH8U_Zkbo5NTU0
تو تاریکی دختره رو پاره میکنه و صدای اهنگ نمیزاره کسی بشنوه💦
3800
- تخم ندارم بهت نگاه بندازم که یه وقت نلرزه دست و دلم، بعد تو هی لختی پختی بپوش!
دخترک لبش و گزید.
- جاوید من چون میدونم خیلی باغیرتی اینجوری راحتم بخدا!
مرد با خشم کمرش را گرفت.
- مگه من مردونگی ندارم دختر؟!
بغض کرد که مرد او را به دیوار چسباند و خودش را به دخترک مالید.
- نمیترسی ازم؟
وقتی دخترک جوابی نداد، دست داغش روی کمرش شلوارش رفت و...🔞💦❌
https://t.me/+yfFH8U_Zkbo5NTU0
پسر و دختره عاشق همن و حالا که همخونه شدن...🥹🔥
8920
00:06
Video unavailable
پسره برای اولین باسنِ گندهی دختری که دوسش داره رو توی آب میبینه و طاقت نمیاره میره تو آب و...😂🔞🔥
دختره میخواد فرار کنه اما...🙈
#دارای_صحنههای_باز_و_بزرگسالان 🔥
animation.gif.mp43.68 KB
12730
پسره برای اولین باسنِ گندهی دختری که دوسش داره رو توی آب میبینه و طاقت نمیاره میره تو آب و...😂🔞🔥
دختره میخواد فرار کنه اما...🙈
https://t.me/+yfFH8U_Zkbo5NTU0
#دارای_صحنههای_باز_و_بزرگسالان 🔥
100
هرشب زیر تن و بدن درشتش قرار بود جر بخورم و گفته بود باید کلی پسر براشون به دنیا بیارم🔥
من زن بزرگ و خان یه طایفه شده بودم، یه مرد کله خراب و متعصب که لوند بودنم دیوونهاش کرده بود و...💦🥹❌
https://t.me/+8J4n-LXv5atkNjA0
دختره رو وقت و بی وقت گیر میاره و...😂🔞
#بزرگسالاننن
13410
بهمن! ارباب خشن و غول پیکری که تموم زن ها زیرش میمیرن.
تا این که دختر جدیدی به تختش میاد، دختری که مثل بهمن هورنیه و هرشب اینقدر سکس میکنن که تخت میشکنه و...
https://t.me/+tD0Xw1g2ixRmNmRk
اون اربابی بود که مثل غول بود ولی من رفتم زیرش. ممکن بود بمیرم ولی زنده موندم تا انتقام بگیرم.انتقام خواهری که...
#دارایصحنههایبزرگسالان 🔥
4610
بهمن!
ارباب خشن و غول پیکردی که تموم زن ها زیرش میمیرن.
تا این که دختر جدیدی به تختش میاد، دختری که مثل بهمن هورنیه و هرشب اینقدر سکس میکنن که تخت میشکنه و...
https://t.me/+tD0Xw1g2ixRmNmRk
#دارایصحنههایبزرگسالان 🔥
4700
#عروسکوچولو_2
_ شما بهم کلک زدی، قبل از ازدواج نگفتید دودول کوروش چقد بزرگه!
مامان جون ابرو هاش بالا پرید که کوروش نزدیک شد و آرنجم رو کشید.
_ شیطنت نکن گندم، بیا بریم بخوابیم!
_ آی ...ولم کن؛ چرا نمیزاری حرفمو بزنم؟ مگه دروغ میگم؟
به شلوار کوروش اشاره کردم.
_ اونجاش گندهس، دردم میگیره! باید عمل بشه.
انگار حرف من زیاد خنده دار بود که مامان جون ریز خندید.
_ عمل نداره که مادر، ما قبلا ختنهش کردیم بچه رو!
کوروش صورتش قرمز شده بود. بازومو چسبید و بی توجه به داد و هوارم تو اتاق رو تخت پرتم کرد و عصبی شلوارشو پایین کشید و...
https://t.me/+tjPI-O0eQy9mMTY0
جلوی مادر شوهره میگه دودول پسرت بزرگه 😱😂😂😂 اونم به تلافی جلو و عقبشو جررر میدهه❌⚠️
7110
#عروسکوچولو_23
_ اجاقش کور میشه، یعنی چی؟
مامانجون نگاه عجیب و غریبی حوالهم کرد.
_ یعنی زبونم لال دیگه نمیتونه بچه دار بشه!
باز هم "هین" بلندی کشیدم.
_ مگه کوروش هم میتونه حامله بشه؟
صدای خندهش توی خونه پیچید و سرش رو تاسف بار تکون داد.
_ نه مادر؛ یعنی نمیتونه دیگه تورو حامله کنه!
لب هام رو جلو دادم و سرم رو کج کردم.
_ با دودول کوچولو تر بلد نیست حامله کنه؟
با صدای متعجب و حرصی کوروش لبمو گزیدم و پشت مادر جون قایم شدم که عصبی سمتم اومد و....
https://t.me/+tjPI-O0eQy9mMTY0
7600
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.