شــــ💦ــهوت قـــاضی🍑
آقای قاضی با پوست سفید سوتین مشکی بسته بود، خودت بودی نمیکردیش؟ 🔞👅💦 - شهوت قاضی
Show more1 381
Subscribers
-624 hours
-827 days
+3030 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from N/a
-چیزیم بینتون بوده؟🔞🔥
سکوت کوروش و گونههای سرخ دختر خودش گویای همه چیز است.
-من اینجوری بزرگت نکردم پسر.من نگفتم بهت به ناموس کسی دست دراز نمی کنی.نگفتم دوست شدی عیب نداره ولی فکر رابطه با دختر مردم نباش.نگفتم دخترا تو این جامعه مقصر می شن همیشه.نگفتم هر چی بشه به دختر میشه تو نکن.تو مثل این پسرای شل تنبون نباش.
دختر با صدایی شرمگین میگوید:من خودمم خواستم راضی بودم.
مهوش اما با ناراحتی رو به کوروش میگوید:
-ناامیدم کردی پسر...پس معلومه ذاتتون یکیه به تربیت نیست.همتون از دم به ساز زیر شکمتونین...برات متاسفم واقعا...عین همون امجدی.کپی برابر اصلش.تا دختر دیدی عین اون کثافت شل شدی آره...منو باش می گم حیوونی مثل امجد کم پیدا میشه غافل از اینکه یکی عین خودش جلوم وایستاده...
https://t.me/+mS01tc-gS4M0NzE0
https://t.me/+mS01tc-gS4M0NzE0
810
00:04
Video unavailable
وسط بوس*ههای داغش و مالیدن سی*نم با دست دیگش شر*تمو پایین کشید و #یخ رو کشید بین پا*هام، از تضاد حرارت تنش و سردی #یخ لرزیدم که با فشار دادن یخ توم آه غلیظی کشیدم و...
https://t.me/+U5Oja8656KEzYzBk
عاشقانهای داغ از خوانندهی مطرح کشور🔞🔥
5.45 KB
1210
00:02
Video unavailable
چند گرگ توی جنگل با هم ترتیب یه دخترو میدن🫣🔥
وسط جنگل وحشیانه درونم میکوبید.
من به شکل انسانیم بودم و اون به شکل گرگیش.
روی چهار دست و پام بودم و کــــ*یرش به شکل گرگی خیلی بزرگ بود طوری که کــــصم داشت جر میخورد.
"بسه...دارم میمیرم...تورو خدا بسه"
متوجه نزدیک شدن دو گرگ دیگه شدم و وقتی یکی از اونا سینه هامو با زبون خیس و داغش لیسید حس کردم ضربه های زاندر محکم تر شد😱😱🔞
https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk
https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk
animation.gif.mp40.32 KB
810
#ازدواج_اجباری_با_پادشاه_کشور_دشمن⛓️👑🔞
https://t.me/+PAjSluKvERUyNDg0
https://t.me/+PAjSluKvERUyNDg0
با یک ضرب خودمو #داخل #واژنش کوبیدم که همزمان ناله غرش مانندی از دهنم فرار کرد.💦🔥
بخاطر دردی که بهش وارد شد لبشو بین دندوناش گرفت و اونا رو با فشار به هم متصل نگه داشت تا دردی که بهش وارد شده رو بروز نده.
#آلتمو کامل #داخلش فرو بردم که خودشو گشاد کرد ولی تحمل نکرد و دوباره دیواره های #رحمش دور #آلتم🍆 تنگ شدن.
محکم موهاشو از ته با یه دستم گرفتم و سرشو بالا کشیدم.
_ازم معذرت بخواه...التماسم کن تا ببخشمت و رهات کنم💦🔞
دستش روی سینم مشت شد و سرشو به پشت انداخت تا بتونه موهاشو از توی مشتم آزاد کنه.
_همچین کار خفت باری رو هیچ وقت انجام نمیدم!
این حرفش وحشی ترم کرد و با خشم به قصد پاره کردنش ضربه هامو قوی تر کردم که یهو....🔞🔥
https://t.me/+9rUSzU6wmxI3MDJk
https://t.me/+9rUSzU6wmxI3MDJk
#رمانش کل تلگرام و ترکونده‼️
اینقدر که شخصیت مرد اصلیش #خشنه💦🥵
3پاک
1010
- عروسکشو برداشته آورده میگه به نینی شیر بده! من چه جوابی باید بهش میدادم کاوه؟
میخندد و از روی تنم بلند میشود. خیره به عضلات برهنهاش میشوم و او دستش را سمت سینههایم میکشاند.
- بگو این خوشگلا صاحب داره والسلام!
نوازشهایش تنم را مور مور میکند. نالهی خفیفی میکشم و او پوست گردنم را به دندان میگیرد.
- آی...یواشتر کاوه. بچه بیدار میشه یه وقت!
دستم به دور گردنش قفل میشود و او آرامآرام پیشروی میکند.
- دلم تنگه برات خانومی، یه امشب بزار بینق و نوق و بیسر خر...
حرفش نصفه میماند. در اتاقمان بیاجازه باز میشود و آوا درحالی که چشمهای خوابآلودش را میمالد کودکانه و بیحال میگوید:
- نینی شیل میخواد مامانی!
https://t.me/+1nYra_vXJ9A0NzVk
https://t.me/+1nYra_vXJ9A0NzVk
3 پاک
910
Repost from N/a
#کـ*ص زن داداشم رو از هم باز کردم و لیسی به شیار #کـ*صش زدم که لرزید و دستشو دور موهای بلندم که به تازگی بلوند کرده بودم کشید
_اه..اههیی بخور سحرر بخورشش زبون داغتو بکن تو #کـ*صم
زبونمرو دور لبم کشیدم و بوسه ایی روی #کـ*صش زدم
_این #کـ*ص ماله منه یا داداشم؟
سینه هام رو از روی لباسم چنگ زد و نوکشون رو نیشگون گرفت
_خودت میدونی ماله توئه من به پسرا هیچ گرایشی ندارم
حشر.ی از شنیدن حرفش دیلدو رو به کمر بستم و خیلی ناگهانی توی #کـ*صش فرو...💦
https://t.me/+wMNVWrjXPHc2NmZh
https://t.me/+wMNVWrjXPHc2NmZh
دختری که عاشق زن داداش خودش میشه و با دیلدو کمری..💦🔞🏳🌈
⭐️8شب پاک⭐️
1310
Repost from N/a
پسره برای انتقام از دوسته کلاهبردارش دختره دوستشو لیتل خودش میکنه و هر روز میگ*ادش!💦🔥🍑🍆
اسپنکمحکمی به باسن سفید و ظریفم زد که آهی از دهنم خارج شد کهانگشتشو داخل دهنم فرستاد
- خوب خیسش کن ترمه!
مک عمیقی به انگشتش زدم که از دهنم بیرون کشید و انگشتشو وارد مقع*دم کرد..🫦🔥
- آیی..بابایی در..د میک..نه..
پوزخندی زد و سرشو نزدیک بهشت صورتی و خیسم کرد و مک عمیقی بهش زد که نالیدم:
- اهه...اوم..ددی..خ..خیلی..خوبه...
با شهوت غرید:
- لونه بلبلت آمادست تا بلبله ددی جرش بده؟!😈😈💦
https://t.me/+6PdCzCDTSCJiMmJk
❌🔞لینک این رمان حق عضویته و بعد از اینکه 15 نفر عضو شن باطل میشه پس تا دیر نشده عضو شو❌🔞
🍓 4 پاک
1410
- لباس عروست چرا خونیه؟
لبم را به دندان میگیرم و چشم از نگاهش میدزدم. بیخیال نمیشود و بازویم را محکم میکشد.
- حرف بزن پناه! شب عروسی پریود شدی؟ چرا نگفتی بهم؟
چشمهایم پر از اشک میشود. توان حرف زدن ندارم و ای کاش تمام مشکلم همین بود.
بای حقیقت را بگویم و خودم را خلاص کنم. این خونریزی عاقبت جانم را میگیرد.
- بچه رو...بچه رو سقط کردم!
خون توی نگاهش میدود. ترسیده خودم را کنار میکشم و جریان خون بین پایم راه میگیرد. صدای فریادش تنم را میلرزاند.
- چه غلطی کردی؟
https://t.me/+1nYra_vXJ9A0NzVk
https://t.me/+1nYra_vXJ9A0NzVk
دختره تن به یه ازدواج صوری داده و از بد ماجرا قبل از عروسی حامله میشه.🙈🔥🔞
صبح پاک
1700
رابطه داغ پادشاه و با ملکهش 🔞👑
کوبیدمش به دیوار و توی صورتش غریدم:
-تو وظیفته که #تمکینم کنی، حالا در هر شرایطی!
ترسیده نگاهم کرد که لباسشو تو دستم گرفتم و تو تنش پاره کردم.
بدون توجه به هق هقش کامل لباساشو از #تنش جدا کردم و حتی لباسای زیرشم نذاشتم تو تنش بمونه.🌪️
دلم میخواست این #بدن شاهکارشو بدون مانع ببینم.
_آههه...ولم کن وحشی!
بدون توجه به فریادش کمربندم و باز کردم و شلوارمو در اوردم و یک پای آرتوریا رو بردم بالا.
#مردونگیم و گذاشتم روی ورودیش آروم آروم تو #بهشت تنگش گذاشتم که... 🍑🔞💦
https://t.me/+9rUSzU6wmxI3MDJk
https://t.me/+9rUSzU6wmxI3MDJk
#هات🔞ترین رمان حال حاضر تلگرام🤤🔥
صبح پاک
2100
Repost from N/a
پسره برا اینکهاز دشمنش انتقام بگیره دختره دشمنشو میدزده و لیتل خودش و رفیقش میکنه و هر روز دونفری کـ*ـصشو جر میدن!🔥🔥🔥
https://t.me/+6PdCzCDTSCJiMmJk
#تریسام #ددی_لیتلی #صحنه_دار💦
🍓۹ پاک
1900
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.