معـشـوقـهٔ لـوسیـفـر
"نویسندهای جهنّمی، متوهّم عشقِ لوسیفر." • 𝖶𝖺𝗍𝗍𝗉𝖺𝖽 𝖨𝖽 : 𝖵𝖺𝗇𝗂𝗂𝗂𝗌𝗁𝖾𝖽 • برای نامههایتان: @CrimsonWordsBot
Show more492
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
"از منی که در فجیعترین خانوادهای که میتوانست دخترش را در حصار تنگی از زجر سرسامآور ذهنی و توقیفی از هرگونه شادی بیمعنی بکشاند، نباید انتظار تحکّم و زنانگی محض میداشتی. من در خفقان خود، برای کسی مینویسم که قرار است سالها چشمانتظار آمدنش باشم، دریغ از اینکه آن مرد قد بلند که میتواند باشد. منی که از آن زندان توخالی رنگارنگ آمیخته از خاکستری، رویای رهایی دارم، معلوم است که با ذرّهای محبت و توجّهای از سوی تو، سست و بیرمق میشدم و این قلب، مثل همیشه ضربانهای غیرعادیِ ناشی از هیجان میزد که دست آخر مرا مجبور به کش رفتن مقداری ورقهٔ قرمز رنگ قرص پراپرانول میکرد؛ معلوم است که در خوابهای کوتاه من، خطّ اتوی کت و شلوارت از تمام خطّ چشمهایی که میکشیدم صافتر بود؛ معلوم است که قوّهٔ تخیّلاتم، قادر به ساختن چهرهای از تو نبود امّا تصویری سیاه؛ که اگر واقعاً ارزش تمام این خزعبلاتی را که منِ هجده ساله در میآورد، داشته باشی، در چند سال آینده، اگر خدا بخواهد، منِ بزرگسال تمام اینها را برایت ایمیل کند و تو به ذوق نویسندگی کورکورانهام بخندی. البته که تو هم عاشقم میشدی. مگر نه..؟!"
-از توهّمات قلم-
این پنج نفر هم با کمال رودربایستی هستند، به زودی ارای زیر ۵۰۰ باز میشه.
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.