بوسـہ شهوتـ

_ک.یرتو به عکسای ک.ص و کونم میمالی ولی حاضر نیستی منو بکنی؟ ک.یر شق شدشو تو شورتش فرو کرد و سمتم حمله ور شد : _ خونه منو دید میزنی؟ با عشوه دستمو رو ک.یرش کشیدم و جلو پاش زانو زدم. از رو شلوار ک.یرشو لیسی زدم: _یه هورنی جلوته که میخواد بهت ک.ص بده.نگو که نمیخوایش... انگشتمو آروم از شورتم عبور دادم و ک.ص ژل زدمو بیرون انداختم .ناله خفه ای کردم که چشاش خمار شد و... https://t.me/+LaoqjQujB0I5M2Jk https://t.me/+LaoqjQujB0I5M2Jk به تتو آرتیستش ک.ص صورتیشو تقدیم می‌کنه...

#بوسه_شهوت #پارت_14 چقدر دلم واسه بابا تنگ شده بود .. با یاداوری اصالتم ناخودآگاه لبخند محوی زدم .. چقدر دلم میخواست واسه یه بارم که شده سرزمین پدریمو ببینم . نفس عمیقی کشیدم . مامان که متوجه حال و هوای به هم ریختم شده بود دستشو رو دستم گذاشت و گفت : _خوبی مادر ؟! سری به نشونه اره تکون دادم و لبخند زدم .. دلم نمی‌خواست الکی نگرانش کنم .. مامان از اون اشخاصی بود تو زندگی من ,که بسیار انتظار تموم شدن باکره گیمو داشت .. اواخر دوران تحصیلم کم‌مونده بود خودش برام یه پسر این کاره پیدا کنه.. کمی کنار هم فیلم مورد علاقشو دیدیم و خوراکی خوردیم .. بعدشم که بلند شد تا بره کمی لابه لایه لباسام لولید و سرم غر زد : _لباسای مادر بزرگ من از لباسای تو هات تر بود .. +میشه دوباره این حرفارو شروع نکنی؟!

_ک.یرتو به عکسای ک.ص و کونم میمالی ولی حاضر نیستی منو بکنی؟ ک.یر شق شدشو تو شورتش فرو کرد و سمتم حمله ور شد : _ خونه منو دید میزنی؟ با عشوه دستمو رو ک.یرش کشیدم و جلو پاش زانو زدم. از رو شلوار ک.یرشو لیسی زدم: _یه هورنی جلوته که میخواد بهت ک.ص بده.نگو که نمیخوایش... انگشتمو آروم از شورتم عبور دادم و ک.ص ژل زدمو بیرون انداختم .ناله خفه ای کردم که چشاش خمار شد و... https://t.me/+LaoqjQujB0I5M2Jk https://t.me/+LaoqjQujB0I5M2Jk به تتو آرتیستش ک.ص صورتیشو تقدیم می‌کنه...

نوک سینه هات مثله موهات سرخه سرخه حتی تصور اینکه ازشون شیر بچکه هم دیوونم میکنه....🔞🔥 https://t.me/+4ROjzCo_Pe8wNmVk - ولی آقا فقط مامانا از میمی هاشون شیر میاد لیسی به سینه های کوچولوش زدم و تو مشتم فشارشون دادم که جیغش دراومد. - دوست نداری مامان بشی؟ - اگر بخوام بوسم میکنی مثل اونروز؟ - دوست داری کجاتو بوس کنم؟ با لوندی پاهشو از هم باز کرد و دستشو رو بهشت تپلش گذاشت که غرشی کردم و دامنشو بالا زدم - اول بوسش میکنم بعد جرش میدم تا ۹ ماه دیگه پستون های پرشیرت باید تو دهنم باشه....😱❌ https://t.me/+4ROjzCo_Pe8wNmVk https://t.me/+4ROjzCo_Pe8wNmVk

-چندتا دختر پسر آوردن که توی پارتی بودن. یکیشون میگه زن شماست جناب سرگرد امیرحسام به ضرب از جا پرید. دخترک سرتق بازم واسش دردسر درست کرده بود خواست با عجله از اتاق بیرون بره که احمدی بازوشو گرفت و آروم گفت : حالش خوب نیست... میگه توی پارتی... منتظر نموند و سمت بازداشتگاه رفت. سوین جونش بود... حتی اگر هیچکس جز خودش نمیدونست... اگر اونو از خودش میروند! نگاهش بین جوون‌های مست چرخید و وقتی اثری از سوین ندید، سمت احمدی چرخید و قبل از پرسیدن، احمدی آروم گفت : فرستادنش بهداری.... بهش تجاوز شده.... https://t.me/+kQDML7Nth645YmQ8

-چندتا دختر پسر آوردن که توی پارتی بودن. یکیشون میگه زن شماست جناب سرگرد امیرحسام به ضرب از جا پرید. دخترک سرتق بازم واسش دردسر درست کرده بود خواست با عجله از اتاق بیرون بره که احمدی بازوشو گرفت و آروم گفت : حالش خوب نیست... میگه توی پارتی... منتظر نموند و سمت بازداشتگاه رفت. سوین جونش بود... حتی اگر هیچکس جز خودش نمیدونست... اگر اونو از خودش میروند! نگاهش بین جوون‌های مست چرخید و وقتی اثری از سوین ندید، سمت احمدی چرخید و قبل از پرسیدن، احمدی آروم گفت : فرستادنش بهداری.... بهش تجاوز شده.... https://t.me/+kQDML7Nth645YmQ8

#part1 _اووم #ک_یرت خیلی خوشمزه اس بزار برات ساک بزنم آقا پلیسه... با لوندی زیپ شلوارشو پایین کشیدم که با  نگاه بی رحم و وحشیش موهامو گرفت و کشید که با شهوت آخی گفتم... _بهتره خوب ساک بزنی و پلیس کوچولو رو راضی نگه داری ج،،نده چون قراره حسابی با #ک...یرم تو #ک..صت تلمبه بزنم و ...🔞👇🏼 https://t.me/+kQDML7Nth645YmQ8 https://t.me/+kQDML7Nth645YmQ8 سرگرد مملکت زن #ج..ده صیغه کرده و حسابی #ک...صشو می..گاد🔞🔞😱💦

#part1 _اووم #ک_یرت خیلی خوشمزه اس بزار برات ساک بزنم آقا پلیسه... با لوندی زیپ شلوارشو پایین کشیدم که با  نگاه بی رحم و وحشیش موهامو گرفت و کشید که با شهوت آخی گفتم... _بهتره خوب ساک بزنی و پلیس کوچولو رو راضی نگه داری ج،،نده چون قراره حسابی با #ک...یرم تو #ک..صت تلمبه بزنم و ...🔞👇🏼 https://t.me/+kQDML7Nth645YmQ8 https://t.me/+kQDML7Nth645YmQ8 سرگرد مملکت زن #ج..ده صیغه کرده و حسابی #ک...صشو می..گاد🔞🔞😱💦

خواهر کوچولوشو لیتل خودش میکنه و هرشب مخفیانه دور از چشم همه با پوزیشنای مختلف میگادش تا اینکه حامله میشه و ...😱💦🔞 گلوی خواهر کوچولومو میمکیدم و در حالی که روی ک..یرم بالا پایینش میکردم در گوشش گفتم  :🍡👅 _باید مراقب باشی مامان کبودیارو نبینه وگرنه بهش میگم پرده نداری‼️ نفس عمیقی کشید و در حالی که زیر پام جر میخورد حش..ری وار ادا کرد : _داداش آروم ترررر..خیلی درد دارهههه.. https://t.me/+adv22s6y8OBhZmVk https://t.me/+adv22s6y8OBhZmVk پسری که عاشق خواهر کوچولوی🍼کیوتش میشه وچند سال بعد متوجه حقیقتایی میشن که...❌

-چندتا دختر پسر آوردن که توی پارتی بودن. یکیشون میگه زن شماست جناب سرگرد امیرحسام به ضرب از جا پرید. دخترک سرتق بازم واسش دردسر درست کرده بود خواست با عجله از اتاق بیرون بره که احمدی بازوشو گرفت و آروم گفت : حالش خوب نیست... میگه توی پارتی... منتظر نموند و سمت بازداشتگاه رفت. سوین جونش بود... حتی اگر هیچکس جز خودش نمیدونست... اگر اونو از خودش میروند! نگاهش بین جوون‌های مست چرخید و وقتی اثری از سوین ندید، سمت احمدی چرخید و قبل از پرسیدن، احمدی آروم گفت : فرستادنش بهداری.... بهش تجاوز شده.... https://t.me/+kQDML7Nth645YmQ8