•|‌ دِژخیم |•

#گــــــی #مافیــایی #ورسـ #تریــــسـام 🔞🔥 متیو یه پسر استریت که برای در آوردن خرجش توی یه بار معروف کار میکنه و هر شب از یه دختر پولدار پیشنهاد سکـ.ـس میگیره،باهاشون میخوابه و پول هنگفتی میگیره ولی یه شب از طرف دو پسر پیشنهاد سکـ.ـس میگیره اونم بخاطر پولش قبول میکنه و فکر میکنه قراره مثل همه رابطه هاش تاپ باشه اما ماجرا عوض میشه و اون مجبوره زیر خواب جفتشون بشه و زیرشون جر بخوره و.... ❌⛔️هات ترین رمان تریسام گی تلگرام https://t.me/+LCfPArs7ibtkYWY8 https://t.me/+LCfPArs7ibtkYWY8 https://t.me/+LCfPArs7ibtkYWY8

یه لیتل بوی که اشتباهی کل سرمایه دو تا مستر مافیا رو به باد میده حالا اونا پسر کوچولو رو پیدا کردن و برده ش میکنن...💦🔞 لیام کیـ.ـر کلفت و کینگ سایزش رو یه ضرب وارد سوراخم میکنه و گیره های کوچیک رو به نیپل هام میزنه از درد لبامو گاز میگیرم و کمرمو روی تخت میکوبم که سیلی های آدرین روی کو.ن سفیدم میشینه و انگشتشو کنار آلت لیام واردم میکنه و توی سوراخ داغم ضربه میزنن _سوراخ هر.زه ت داره انگشتای منو و کیـ.ـر لیام رو خورد میکنه حتی هنوزم بیشتر میخواد.میخواد کیـ.ـر جفتمونو ببلعه بعد از حرفش آلتشو روی لبام میکشم و تا ته حلقم میفرسته توی دهنم کمر میزنه و گیره ها رو میکشه _بدو بیا توله با کو.ـنت ار.ضا شو ضربه ای به پروستاتم میزنه که فریادم بلند میشه و ابم با شدت بیرون میپاچه و...💦🔥 #گی https://t.me/+LCfPArs7ibtkYWY8 https://t.me/+LCfPArs7ibtkYWY8 https://t.me/+LCfPArs7ibtkYWY8 https://t.me/+LCfPArs7ibtkYWY8 https://t.me/+LCfPArs7ibtkYWY8

بچه ها جوین شید رمانش قشنگه✨

#گـــــی #خشــن #تریـــــسام ⚠️ متیو پسری که واسه پول با دخترای جوون و خوشگل میخوابه اما با دریافت پیشنهاد از طرف دو پسر مافیا و پول هنگفتی که بهش میدن.... کمر لیام رو میگیرم و جلوی چشمای آدرین که با سرگرمی نگاهمون میکنه سیلی روی باسن لیام میزنم. _حالا امشب نوبت منه که به فا.کت بدم.هر شب من زیرت بودم حالا امشب تو زیر کیـ.ـرم حال میکنی و التماس میکنی بیشتر توت بکوبم عشقم باسنشو روی خشتکم میماله که آلتمو از شلوار درمیارم آدرین جلو میاد تفی روی سوراخ لیام میزنه و به فرو رفتن آلتم توی سوراخ لیام خیره میشه لیام با درد فریاد میکشه که خودمو عمیقتر و خشن تر توش میکوبم و...🔞💦

#دژخیم #پارت۳۰۴ 🍷🩸🍷🩸🍷🩸🍷🩸🍷🩸 از صدای فریاد نایب و شدت فشاری که بر فکش وارد میشد ناخواسته دهان باز کرد و نام اشرس را زمزمه کرد.. صورت عمر با شنیدن نام اشرس لحظه ای تغییر رنگ داد سرخ شده بود و نفس نفس میزد اشرس اشرس گور خودتو کندی حرومزاده ثامر خواست دهان باز کند که نایب اجازه نداد فقط یک کلمه پرسید _کجاست؟ اون بیشرففففف کجاستتت؟؟؟؟؟ +نمیدونم باور کن بهم نگفت ولی حتما از ترس تو رفته توی یه سوراخی جایی پنهون شده گفت نمیخواسته فیلما رو‌پخش کنه کار اون بابای عوضیش بوده نایب شوکه نگاهش کرد _فیلم؟کدوم فیلمو میگی؟ گمان نمیکرد مسئله انقدر بزرگ باشد که ثامر هم از ماجرا مطلع شده باشد ثامر با شنیدن سوال برادرش سرش را پایین انداخت حتی از به زبان اوردن حقیقت شرمش میشد همین حرکت برای اینکه نایب تا ته ماجرا را بفهمد کافی بود ثامر با صدای ارامی به جای جواب دادن بحث را عوض کرد _نهام کجاست این قضیه رو میدونه ؟ +توی اتاق خودمه خوابیده نه نمیدونه نمیخوامم بدونه! حواست باشه جلوش چیزی نگی.. راهنمایی و خریدvip @hamraz_vip

ولیعهد حشری پسر کوچولوی کشور همسایشو تهدید میکنه که اگه زیرخوابش نشه به کشورش حمله میکنه!😈 https://t.me/+prrmfQeS9DI5MWFk مک‌عمیقی به گردنش زدم که خودشو عقب کشید گردنشو محکم فشار دادم و با اعصانیت لب زدم: - تو که نمیخوای هموطنای کشوره کوچولو و ضعیفت زیره پای ارتش قدرتمند کشورم له شن هوم؟! ترسیده سرشو به علامت منفی تکون داد که با شهوت لب زدم: - پس لای پاتو باز کن بزار از سوراخه خوشگلت لذت ببرم تولسگ! https://t.me/+prrmfQeS9DI5MWFk بیا بخون ببین چجوری هر شب پسره بیچاره رو با تهدید میگا*د!🔞🫦