cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

🖋چنل رسمی نویسنده یغما🖋

بسم الله الرحمن الرحیم تنها چنل رسمی و حقیقی نویسنده(یغما) "بیایید باهم در دنیای خیالی داستان ها زندگی کنیم" تمامی رمان های بنده تنها در این چنل قرار می گیرند و تا تنها رایگان پارت گذاری می شوند...

Show more
Advertising posts
1 044
Subscribers
-324 hours
-287 days
-5530 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Repost from N/a
- اون حرومزاده رو از شکمه زنم در میارید!🥵🔞 اون زنا سرشون رو تکون دادن و به سمتم اومدن که جیغی کشیدم و صدا زدم... - این بچه ی توعه نامردددددد خداااااااااااا دو نفر دستو پاهام رو نگه داشته بودن و اون یکیشون داشت وسایلش رو آماده میکرد... برگشت طرفم و پاهامو از هم جدا کرد... - پاهاتو جمع نکن دختر جون - ولمممممممم کنیددددد کثافطااااااا جیغ میکشیدم تا ولم کنن، ولی انگار بی فایده بود یک لحظه با فرو کردن تیزیه چیزی درونم جیغه فرابنفشی کشیدم و چشمهام سیاهی رفت... - آقا کارِ ما تموم شد! https://t.me/+mS01tc-gS4M0NzE0 https://t.me/+mS01tc-gS4M0NzE0
Show all...
👍 1
Repost from N/a
- اون حرومزاده رو از شکمه زنم در میارید!🥵🔞 اون زنا سرشون رو تکون دادن و به سمتم اومدن که جیغی کشیدم و صدا زدم... - این بچه ی توعه نامردددددد خداااااااااااا دو نفر دستو پاهام رو نگه داشته بودن و اون یکیشون داشت وسایلش رو آماده میکرد... برگشت طرفم و پاهامو از هم جدا کرد... - پاهاتو جمع نکن دختر جون - ولمممممممم کنیددددد کثافطااااااا جیغ میکشیدم تا ولم کنن، ولی انگار بی فایده بود یک لحظه با فرو کردن تیزیه چیزی درونم جیغه فرابنفشی کشیدم و چشمهام سیاهی رفت... - آقا کارِ ما تموم شد! https://t.me/+mS01tc-gS4M0NzE0 https://t.me/+mS01tc-gS4M0NzE0
Show all...
Repost from N/a
-چیزیم بینتون بوده؟🔞🔥 سکوت کوروش و گونه‌های سرخ دختر خودش گویای همه چیز است. -من اینجوری بزرگت نکردم پسر.من نگفتم بهت به ناموس کسی دست دراز نمی کنی.نگفتم دوست شدی عیب نداره ولی فکر رابطه با دختر مردم نباش.نگفتم دخترا تو این جامعه مقصر می شن همیشه.نگفتم هر چی بشه به دختر میشه تو نکن.تو مثل این پسرای شل تنبون نباش. دختر با صدایی شرمگین می‌گوید:من خودمم خواستم راضی بودم. مهوش اما با ناراحتی رو به کوروش می‌گوید: -ناامیدم کردی پسر...پس معلومه ذاتتون یکیه به تربیت نیست.همتون از دم به ساز زیر شکمتونین...برات متاسفم واقعا...عین همون امجدی.کپی برابر اصلش.تا دختر دیدی عین اون کثافت شل شدی آره...منو باش می گم حیوونی مثل امجد کم پیدا می‌شه غافل از اینکه یکی عین خودش جلوم وایستاده... https://t.me/+mS01tc-gS4M0NzE0 https://t.me/+mS01tc-gS4M0NzE0
Show all...
Repost from N/a
- اون حرومزاده رو از شکمه زنم در میارید!🥵🔞 https://t.me/+ESeJC0uVHe1mN2Q0 اون زنا سرشون رو تکون دادن و به سمتم اومدن که جیغی کشیدم و صدا زدم... - این بچه ی توعه نامردددددد خداااااااااااا دو نفر دستو پاهام رو نگه داشته بودن و اون یکیشون داشت وسایلش رو آماده میکرد... برگشت طرفم و پاهامو از هم جدا کرد... - پاهاتو جمع نکن دختر جون - ولمممممممم کنیددددد کثافطااااااا جیغ میکشیدم تا ولم کنن، ولی انگار بی فایده بود یک لحظه با فرو کردن تیزیه چیزی درونم جیغه فرابنفشی کشیدم و چشمهام سیاهی رفت... - آقا کارِ ما تموم شد! https://t.me/+ESeJC0uVHe1mN2Q0 https://t.me/+ESeJC0uVHe1mN2Q0
Show all...
Repost from N/a
من توغایم ... این لقبیه که اصلان خان ،بزرگ ترین مافیای منطقه به من داده، می‌گفت به معنیه ماده ببره ی که بی رحمانه طعمه ی خودش رو تیکه پاره می‌کنه و الحق که این اسم چقدر برازنده ی من بود ... فقط حیف که دیگه زنده نیست تا ببینه چطور چشم های ماده ببرش از حرارت آتیش درونش همیشه سرخه و دست های پر خشاب و سنگین از اصلحش هر لحظه اماده ی کشتن و نابود کردنه... حیف که قرار نیست هیچ وقت ببینه چطوری می‌خوام از دخترعمویی که تو ۱۸ سالگی بی عفتم کرد و عمویی که برای منفعت خودش پیش کش کس ناکسم میکرد انتقام بگیرم ... یا از مادری که هیچ وقت عاشق پدرم نبود و آخر سر هم جوری بهش زد که درجا جون به جان آفرین داد... حیف که نیستی اصلان حیف. https://t.me/+ESeJC0uVHe1mN2Q0 https://t.me/+ESeJC0uVHe1mN2Q0
Show all...
حمایتی🥰 fdabgf: https://t.me/+e0_oGyUgMnBkNWJk https://t.me/+-501Ga97uqQzYWVk هر دو تا چنل از رمانای دوست عزیزمون هستش🌙🦋 کاراش خوبه و خالی از لطف نیست اگه دنبالشون کنید‼️
Show all...
Repost from N/a
- سقطش کن!💦🔞 بهت زده بهش خیره شدم که روبروم نشسته بود... - چ...چیکار کنم؟ ... خشمگین به سمتم هجوم اورد و کوبوندم به دیوار، با دستم هولش دادم عقب ولی زهی خیاله باطل یک سانت هم تکون نخورد... - این بچه ی من نیست! باید سقطش کنی دستمو بالا اوردم و با خشم کوبیدم به صورتش... - نامرد این بچه ی ماست! چطور دلت میاد بگی سقطش کنم هان؟ یعنی انقدر بی رحم شدی که به بچه ی خودتم رحم نمیکنی؟! پرتم کرد روی زمین و یکی رو صدا زد... با دیدنه چند تا زن که سرشون پایین بود سوالی نگاه کردم که روبه اون زنا کرد و گفت: - اون حرومزاده رو از شکمه زنم در میارید! - این بچه ی توعه نامردددددد خداااااااااااا دو نفر دستو پاهام رو نگه داشته بودن و اون یکیشون داشت وسایلش رو آماده میکرد... برگشت طرفم و پاهامو از هم جدا کرد... https://t.me/+99EWb6v-sFE5Y2I0 https://t.me/+99EWb6v-sFE5Y2I0
Show all...
- سقطش کن!💦🔞 بهت زده بهش خیره شدم که روبروم نشسته بود... - چ...چیکار کنم؟ ... خشمگین به سمتم هجوم اورد و کوبوندم به دیوار، با دستم هولش دادم عقب ولی زهی خیاله باطل یک سانت هم تکون نخورد... - این بچه ی من نیست! باید سقطش کنی دستمو بالا اوردم و با خشم کوبیدم به صورتش... - نامرد این بچه ی ماست! چطور دلت میاد بگی سقطش کنم هان؟ یعنی انقدر بی رحم شدی که به بچه ی خودتم رحم نمیکنی؟! پرتم کرد روی زمین و یکی رو صدا زد... با دیدنه چند تا زن که سرشون پایین بود سوالی نگاه کردم که روبه اون زنا کرد و گفت: - اون حرومزاده رو از شکمه زنم در میارید! - این بچه ی توعه نامردددددد خداااااااااااا دو نفر دستو پاهام رو نگه داشته بودن و اون یکیشون داشت وسایلش رو آماده میکرد... برگشت طرفم و پاهامو از هم جدا کرد... https://t.me/+99EWb6v-sFE5Y2I0 https://t.me/+99EWb6v-sFE5Y2I0
Show all...
Repost from N/a
خم می شود و آرام بوسه ای به سینه ی حامی می زند. سعی می کند آرام از زیر بازوی حامی خارج شود. دقیقا همان لحظه بیشتر در میان بازو و سینه ی حامی قفل می شود و صدای بم او با همان چشمان بسته در گوشش می پیچد: _آتیش می سوزونی و در میری؟ به خنده می افتد. تا حد امکان سرش را از روی بالشت بر می دارد: _شاید من می خواستم یه کار بدتر با تو بکنم. چرا تو همیشه ی خدا بیداری؟ حامی چشمانش را بیشتر روی هم فشار می دهد و جدی می گوید: _من الان خواب خوابم. کار بدترتو بکن! 🔥🔥🔥🔥🔥🔥 https://t.me/+Q_8aKcIxxAhhNjM0 https://t.me/+Q_8aKcIxxAhhNjM0 اگر یه جایی رو می‌خوای که پر باشه از این کتابای گوگولی و عاشقانه، اینجا همونجاییه که دنبالش می‌گردی! هر کتابی بگی اینجا هست. کتابخونه دلبر رو تو کارتون دیو و دلبر یادته؟ شک ندارم هممون آرزو داشتیم اون همه کتاب متنوع رو کنار هم داشته باشیم. اینجا همونجاست. پر از کتابای متنوع و هیجان انگیز! از دستش ندیا! زود پاک میشه ☺️
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.