cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

فاحـــ🔞ـشــه‌ی تـــقلبی💦

یجوری بهشتتو بلیسه که آبت بپاچه🤤👅 به قلم نیلی

Show more
Advertising posts
3 469
Subscribers
-3724 hours
-3007 days
-1 12630 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

#پارت۲ - هیییششششش صدات در نیاد الان همه میفمن زیرمی. -اووففف چقد کلفته.. -تازهه قرارهه ج**رت بده. ضرباتش رو شروع کرد و محکم داخل ب**هش**تم تل**مبه میزد. صدا ناله هام رو نمیتونستم کنترل کنم و دستم رو داخل پتو چنگ میزدم. -اهههه یوااششش -دلمم میخواد اینطوریی بک**نم**ت. موهام رو دوباره بیشتر کشید و دستش رو روی کمرم گذاشت و با شدت کمرش رو تکون میداد. همون حین در باز شد و با ورود نفر دوم.... https://t.me/+V7eNjuDuwlU5YzJh https://t.me/+V7eNjuDuwlU5YzJh #س_س_خشن_گروپ😱❌
Show all...
#part36 🔥  #تریسام ❌🔞 انگشتامو روی #بهشت خیسم کشیدم، ویبراتور رو روی سوراخم تنظیم کردم ، صدای اه و نالم کل اتاقو پر کرده بود با تصور یه تریسام‌خشن🔥 انگشتمو توی سوراخ پر آبم فرو کردم -اهههه دلم یه کلفت میخاد اوووف بره تو سوراخم جرممم. بدهه اههه در اتاق باز شد و شیخ عربی به سمتم اومد -چیه جنده #لاپات خیس شده؟الان ارومش میکنم #ویبراتور رو از دستم گرفت و گوشه ای انداخت سرشو لای پام فرو برد و کل ترشحات تپلمو. لیس زد … https://t.me/+V7eNjuDuwlU5YzJh صحنه دار ترین رمان تلگرام💧👆👅
Show all...
- موهات اینقدر چربه خودم میخوام حمومت بدم. چایی رو روی میزش گذاشتم و با تعجب گفتم: - رئیس چیزی گفتید؟ پوزخندی بهم زد. - اخرین بار کی حموم کردی خانم آرمان؟ از حرفش خجالت کشیدم. - سه روز پیش. آب واحدم قطعه. پاهاشو باز کرد و مشغول ور رفتن با کمر بندش شد. - واسم بخور تا ببرمت واحد خودم حمومت بدم. مردونگیش رو جلوی چشمام... https://t.me/+mShk8qYytVJjYjBk ❌دختر شهرستانی گیر رئیس حشریش میوفته...
Show all...
یاس قصه ما یه دختر دست و پا چلفتی و سلطاااان سوتیه 😂 یه روز وقتی واسه مصاحبه به یه شرکت می‌ره از شانسش با وجودتمام سوتی ها وچشم چرونیاش جلوی رئیس شرکت استخدام میشه...😖🥴امیر فروزنده رییس شرکت که مردی آروم و جدی عه با اومدن یاس به شرکت رفتار کیوت و بامزش بدجور توجه اشو جلب می کنه تاحدی که اونو...😁🥰ولی هیس یه چیز دیگه هم هست🤫 یاس هنوز نمی دونه این آقا امیر همون داداش تازه دومادشونه و ... بله به زودی زوداینو میفهمه واونم تو چه موقعیتی 😈😁 https://t.me/+mShk8qYytVJjYjBk ❌خطر دل ضعفه در حد غش 🫠
Show all...
پرسینگ کار شهوتی🔞 لای تپلشو باز کردم و چنگی به سینه های خوش فرمش زدم. -زیر اون بی شرف حال میکردی هان؟! +آخ سینم ، ولم کن میثم کندی سینمو بی توجه به نالیدنش سیلی محکمی به سسنه های تازه پرسینگ شدش زدم و دوباره نوکشو لای انگشتام گرفتم. دوتا از انگشتامو تو سوراخ پر آبش فرو کردم که جیغی زد -آخخخخ درد داره میثممم تپلش هنوز ارضا نشده بود و معلوم بود بد موقع ای رسیدم. وقتی زیر یه مرد غریبه دیدمش... https://t.me/+qJ6wCv5OfTk4NmEx با پرسینگ کارش وارد رابطه میشه که شوهرش میفهمه و...🔞😱
Show all...
#Part93 شوهرم که رفت سر کار شورتمو درآوردم و یه دیلدوی کلفت تو خودم فرو کردم. زنگ زدم به دوست پسرم و گفتم که بیاد پیشم و خونه تنهاست تا اون برسه شروع کردم خودمو با دیلدو ارضا کردن -آهههه ، اوممم آخ ک.صممم با رسیدن دوست پسرم پاهامو باز کردم و گفتم: -بیا منو بکن امیر علی ، شوهرم منو نمیکنه ک.یر میخوام آههه زیپ شلوارشو پایین کشید و سمتم اومد ک.یرشو تو ک.صم فرو کرد که آهی کشیدم با ورود ناگهانی شوهرم به اتاق.. https://t.me/+qJ6wCv5OfTk4NmEx زن حشری که با دوست پسرش به شوهر میلیاردرش خیانت میکنه و شوهرش وقتی میفهمه ک.ص و کـونشو جر میده🙈😱🔞💦
Show all...
خانم و آقا روی مبل نشسته بودن لخت شدم و روی تخت دراز کشیدم پاهامو از هم باز کردم و انگشتامو روی ک.صم به حرکت در آوردم و باچشمای خمار از شهوت نگاشون میکردم 🔥 انگشتامو از ک.صم برداشتم و دونه دونه توی دهنم گذاشتم و باولع شروع به لیس زدن کردم که خانم جلو اومد چنگی به پام زد دستی روی ک.صم کشید و ...💦🔞 https://t.me/+1lkNNZkOtok0MjU0
Show all...
-ک.صمو لیس میزنی یا به همکارات بگم بلد نیستی برا زنت ک.صلیسی کنی؟ هولم داد رو میز و غرید: -گوهی که خوردیو تکرار کن؟! همون جا با خشونت لای ک.صمو باز کرد که با حشر زیاد گفتم: -زبونتو بکش رو ک.صم..میخوامت احسان.. وحشیانه دوتا از انگشتاشو توی ک.صم فرو و..💦 https://t.me/+1lkNNZkOtok0MjU0 س.ک.س کارگردان معروف با خدمتکار حشری🤤🔞
Show all...
_ آت..آتی...آتیش مرد عصبی از لکنت دخترک پشت گوشی فریاد میزند _ درست بنال ببینم چی میگی ؟ نیاز ترسیده به خانه ای که آتش گرفته بود مینگرد دوباره سعی میکند حرف بزند _ ای..اینجا آت..آتیش گ..گرف..گرفته مرد پوزخند میزند _ واسه من ناز نیار ! صدا بار بهت گفتم حق نداری بی دلیل بهم زنگ بزنی . اون خراب شده نگهبان داره اگر اتیش میگرفت زودتر بهم میگفت . حالا هم قطع کن نمیخوام صدای نکره ات رو بشنوم تماس را به روی دخترک قطع میکند این مرد یک هفته تمام بود که او را در این خانه زندانی کرده بود و گفته بود به مسافرت میرود اما او خوب صدای دختری را از پشت تلفن تشخیص داده بود اتش به اتاق میرسد ... راه فراری ندارد میخواهد در بالکن را باز کند و مایین ببرد که تلفن دوباره زنگ میخورد شاهد خان است _ نیاز ... گوش بگیر ببین چی میگم . در بالکن قفله ... کلیدش زیر تخته ، سریع بردار بپر بیرون ؛ دارم خودم رو میرسونم تخت ؟ تخت که دیگر داشت در اتش میسوخت او چگونه میتوانست کلید را بردارد ؟! https://t.me/+jAsVBanf9hpkNjk8
Show all...
دیلدو کمریم رو به کمر بستم و پاهای غزاله رو روی شونه های کوچلوم انداختم که با هیجان و ترس گفت _زود باش تا داداشت نیومده تفی روی سوراخ #کـ*صش انداختم و بوسه ایی روی سینه هاش زدم _شل کن عشقم غزال شل کرد و با هیجان و شهوت بهم زل زد اولین بارمون بود که بعد از ازدواج غزال داشتیم باهم سکس میکردیم دیلدو کمریم رو آروم آروم توی #کـ*صش فرو کردم که نفسش رو توی سینه حبس کرد و جیغ خفه ایی کشید _اهییی سحرر لعنتی این دیلدویی که بستی از #کـ*ـیر داداشت کلفت تره.. حشری از شنیدن حرفاش تلمبه هام رو توی #کـ*صش سرعتی تر کردم که با ناله به کمر کوچلو چنگ مینداخت و همزمان نوک پستون هام رو به دندون گرفته بود و میک میزد روی شکمش خم شده بودم و توی #کـ*ص صورتیش تلمبه میزدم که در باز شد و داداشم با وحشت و چشمای گرد شده بهمون...😱🔞👇 https://t.me/+fsWBqSHiiUZiMGI5 سحر دختری که عاشق زن داداشش شده و هرشب دور از چشم داداشش #کـ*ص زن داداشش رو با دیلدو جر میده💦
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.