cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

هیآت کوهنوردی و صعودهای ورزشی بم

#هیات_کوهنوردی_و_صعودهای_ورزشی_بم https://telegram.me/HeyatBam شماره تماس جهت ارتباط: آقای احمد دامغانی - 09133465016 @Ahmdtabiat

Show more
Advertising posts
735
Subscribers
-124 hours
+57 days
+3430 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

🅱  شهرکرد و دزفول در یک عرض جغرافیایی هستند، کدام‌ عامل 👇سردتر بودن شهرکرد را بهتر توجیه می‌کند؟Anonymous voting
  • کوهستانی و برفگیر بودن
  • در دامنه پشت به باد بودن
  • مرتفع بودن
  • در مسیر بادهای مدیترانه ای بودن
0 votes
👎 1👌 1
🅱  شهرکرد و دزفول در یک عرض جغرافیایی هستند، کدام‌ عامل👇 سردتر بودن شهرکرد را بهتر توجیه می‌کند؟Anonymous voting
  • کوهستانی و برفگیر بودن
  • در دامنه پشت به باد بودن
  • مرتفع بودن
  • در مسیر بادهای مدیترانه ای بودن
0 votes
شهرکرد و دزفول در یک عرض جغرافیایی هستند، سردتر بودن شهرکرد با کدام عامل بهتر توجیه میشود ؟( دبیری مطالعات اجتماعی ۱۴۰۲)Anonymous voting
  • در دامنه پشت به باد بودن
  • کوهستانی و برف گیر بودن
  • مرتفع بودن
  • در مسیر بادهای مدیترانه ای بودن
0 votes
پادکست کنترل خشم
Show all...
AudiobooksChnl42.07 MB
🅱 سرود «رود» شعر: «سعید سلطانپور» 👇👇 می‌گذرد در شب آیینه رود خفته هزاران گل در سینهٔ رود گلبن لبخند فردایی موج سرزده از اشک سیمینهٔ رود فرازِ رود نغمه‌خوان شکفته باغ کهکشان می‌سوزد شب در این میان رود و سرودش اوج و فرودش می‌رود تا دریای دور باغ آیینه دارد در سینه می‌رود تا ژرفای دور {موجی در موجی می‌بندد بر افسون شب می‌خندد با آبی‌ها می‌پیوندد}(۲) فردا رود افشان ابریشم در دریا می‌خوابد خورشید از باغ خاور می‌روید بر دریا می‌تابد {موجی در موجی می‌بندد بر افسون شب می‌خندد با آبی‌ها می‌پیوندد}(۲) فردا رود طغیان شور افکن در دریا می‌خوابد خورشید از شرق سوزان می‌روید بر دریا می‌تابد {موجی در موجی می‌بندد بر افسون شب می‌خندد با آبی‌ها می‌پیوندد}(۲) 🌈💦🕊 Https://telegram.me/heyatbam
Show all...
@Honare_Eterazi.mp34.34 MB
سرود «رود» شعر: «سعید سلطانپور» 👇👇 می‌گذرد در شب آیینه رود خفته هزاران گل در سینهٔ رود گلبن لبخند فردایی موج سرزده از اشک سیمینهٔ رود فرازِ رود نغمه‌خوان شکفته باغ کهکشان می‌سوزد شب در این میان رود و سرودش اوج و فرودش می‌رود تا دریای دور باغ آیینه دارد در سینه می‌رود تا ژرفای دور {موجی در موجی می‌بندد بر افسون شب می‌خندد با آبی‌ها می‌پیوندد}(۲) فردا رود افشان ابریشم در دریا می‌خوابد خورشید از باغ خاور می‌روید بر دریا می‌تابد {موجی در موجی می‌بندد بر افسون شب می‌خندد با آبی‌ها می‌پیوندد}(۲) فردا رود طغیان شور افکن در دریا می‌خوابد خورشید از شرق سوزان می‌روید بر دریا می‌تابد {موجی در موجی می‌بندد بر افسون شب می‌خندد با آبی‌ها می‌پیوندد}(۲) 🌈💦🕊 Https://telegram.me/heyatbam
Show all...
@Honare_Eterazi.mp34.34 MB
02:11
Video unavailableShow in Telegram
🅱 اول ازتون خواهش می کنم تنها کوه و طبیعت نروید اگرم رفتید امیدوارم هیچ وقت براتون گم شدن در طبیعت اتفاق نیافته ولی اگر افتاد چیکار کنیم اینجا براتون گفتم چطور موقعیت مکانی که هستید رو برای دوستتون ارسال کنید حالا اگر آنتن نداشتید چی ؟! پیامک رو ارسال کنید بعد یکم موقعیتتون رو جابجا کنید تا آنتن بیاد و بعد برگردید جای قبلی که بودید @yousef_karimi1 @heryas.ir @vaniya.ecotour #آموزش #طبیعت_گردی #کوه_نوردی #کوه #قله #هریاس https://www.instagram.com/reel/C1eKZlsCvBZ/?igsh=MTc4MmM1YmI2Ng==
Show all...
42.98 MB
🅱 "#ارزوهایی #کوچک ولی شیرین ولذت بخش " ✍ مهرداد کرمی به محل  چشمه رسیده ام . طی این چند روز گذشته  برف زیادی باریده . با کفشهایم  برف ها  روی چشمه را کنار می زنم  ارتفاع برف در این بخش از دره زیاد است به اب  چشمه می رسم  برف های داخل اب را کنار زده قمقمه ام را پر  کرده و کمی هم اب می نوشم . از روستا تا این مرحله تقریبا خوب بود هر چند داخل دره برف زیاد بود ولی لذت بخش بود چند بیسکویت می خورم وبه مسیر پیش رو می نگرم سربالایی تندی در پیش رو دارم وباید برف کوبی کنم . ارام ارام مسیر را پی گرفته  وارتفاع می گیرم هرچند ارام حرکت می کنم ولی باز عرق می کنم  . باد برفهای بالای گردنه را به رقص در اورده صحنه هایی جادویی وفریبنده ونودید گر سوز وسرما . قبل از گردنه می ایستم  بادگیرم را می پوشم وکلاه طوفان را بر سرم می کشم  . وقتی دوباره کوله پشتی را  در پشتم قرار می دهم  حس نا خوشایندی به من  دست می دهد  سردشدن لباس وچسبیدن ان به پشتم کمی ازار دهنده است  اخ  و کوفی  می کنم وباز براه می افتم . به گردنه رسیده ام باد سردی به همراه دانه های یخزده برف همچون ترکش به سر وصورتم می خورد وباد باعث شده  مدام به سمت چپ مسیر متمایل  شوم  می دانم کمی بالاتر در بخش چپ مسیر از باد وسرما در امان خواهم ماند  و هرچند کمی مسیر طولانی خواهد شد ولی باز بهتر از این باد است . به شاخک اول می رسم ومسیرم را به سمت قله تغییر می دهم بعد از مدتی در زیر قله در پناه صخره ها کمی ارام می گیرم در این بخش از باد خبری نیست . لباسها یم را عوض می کنم وکمی نوشیدنی گرم با بیسگویت می خورم و بیلچه ای را که طراحی کرده بودم را بر سر تبر یخ سر هم می کنم . محلی را برای درست کردن اتاق برفی در نظر می گیرم  وچون به محل اشنایی کامل داشتم می دانستم که عمق برف بسیار زیاد است و مشکلی پیش نخواهد امد ومحل باد خور هم ندارد . شروع می کنم  به کندن وحفر تونل وبرفهای داخل را به بیرون انتقال می دهم . یک پانچو داشتم واز ان کمک می گیرم  برای حمل برفها . در بخش اصلی  یک سکو طراحی کردم  ودهنه اطاق وتونل  را با برفهای کنده شده  کمی تنگ تر کرده و بوسیله باطوم چند سوراخ در سقف ایجاد می کنم . بعد از  کلی تقلا بالاخره اتاق برفی اماده شد . هنوز هوا تاریک نشده ولی به شدت دما افت پیدا کرده پرچم کوچکی که همراه داشتم به عنوان علامت بیرون  در بالای اتاقک قرار می دهم  . به داخل اتاق برفی می خزم زیر اندازم را پهن کرده ولباسهایم را اضافه می کنم .طولی نکشید که اب به جوش امد فلاسک چای را پر می کنم ودوباره کتری را پر از برف می کنم تا باز اب تهیه کنم . کوله خود را جلو در می گذارم ولی کامل انرا نمی پوشانم. احساس سر ما می کنم کیسه خوابم را خارج کرده بدرون ان می خزم . وطبق عادت همیشگی سوپ جو برای شام اماده می کنم  احساس می کنم بدنم از داخل گرم شده وچه لذت بخش است این سوپ در این هوای سرد . کمی برگه زرد الوی خشک .تنقلات .بیسگویت وچای و.....، مدام در حال جنب وجوش هستم  وسایلم را جابجا می کنم و ایرادات کار را بررسی می کنم وباز نقشه هایی در ذهن طرح ریزی می کنم و....... تا زمان سپری شود . ولی باز می بینم هنوز اول شب است وکو تا صبح لباسهای نم دارم را در یک سمت کسیه خواب جابجا کردم وزیپ انرا تا انتها بالا کشیدم وچراغ پیشانیم را خواموش می کنم چندین بار تا صبح بیدار شدم واوضاع را برسی کردم وباز  خوابیدم . با صداهایی از خواب بیدار شدم صدا از بیرون بود .صبح شده بود دوستان کوه نورد به قله رسیده بودند .لباسهایم را مرتب می کنم و .......... این اولین تجربه درست کردن اطاق برفی وخوابیدن در درون ان بود . در کودکی وقتی پدرم برف پشت بامها را پارو می کرد کلی برف جمع می شد  من  سعی می کردم درون این کپه های بزرگ برف را خالی کنم و  اتاق هایی را درست کنم‌ وهیچ وقت هم موفق نمی شدم وهمیشه سقف  این دخمه های برفی  ریزش می کرد وهمه چیز خراب  می شد  ومن عصبانی می شدم وغافل از اینکه دراینده به ارزویم خواهم رسید . ارزوهایی کوچک ولی لذت بخش برای من . یادی از گذشته ✍ مهرداد کرمی 🌈💦🕊
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
🅱 هر بامداد جمعه به وقت هجوم خواب ، شوق تو می‌‌رهاندم از بند رختخواب وقتی‌که فکر می‌کنمت، زنده می‌شود در من به‌جای رخوت و دل‌مردگی، شتاب جان‌مایه حیات تو جاری‌ست در رگم چونانکه در رگان درختان سبز، آب خورشید روی دامن تو دیدنی‌تر است ای دامن دراز تو چون فرش آفتاب پایم به قله‌های خیالت نمی‌رسد ای کوه ای بلندترین شعر بی‌نقاب #قنبرعلی_رودگر 🌈💦🕊 Https://telegram.me/heyatbam
Show all...
قایق برای اولین بار در کجا ساخته شد ؟Anonymous voting
  • ایران
  • مصر
  • چین
  • ژاپن
0 votes
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.