cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

عجایب ناگفته/دانستنی

عجایب بدون سانسور و دانستنی های جالب📒🔴

Show more
Advertising posts
66 619
Subscribers
+3 21624 hours
+5 4417 days
+10 27330 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Photo unavailable
🔴بوسه بعد از طلاق ♥️ برگه طلاق را امضا کردیم و طلاق انجام شد دیگه تحمل زندگی با یک زن سرطانی رو نداشتم ….. وقتی خواستیم از دفتر طلاق خارج بشیم نسرین یهو اومد جلو بدون مقدمه گفت منو ببوس…. من گیج شده بودم ! نمیدونم هدفش چی بود چون از هم جدا شده بودیم دیگه محرم نبودیم ولی رفتم جلو ازش علت درخواستش رو پرسیدم! گفت تحملشو داری؟؟گفتم آره بگو…گفت.....🦋🦋👇👇 👈ادامه ی داستان
Show all...
🖕 کوچکترین سایز آلت تناسلی مربوط به کدام کشوراست❓❓Anonymous voting
  • 🇨🇳 چین
  • 🇰🇷 کره جنوبی
  • 🇮🇷 ایران
  • 🇹🇭 تایلند
0 votes
کوه های سهند و سبلان در کجای ایران قرار دارند؟Anonymous voting
  • جنوب غربی
  • شمال شرقی
  • شمال غربی
  • غرب
0 votes
2👍 1
🛑تجاوز معلم خصوصی به دخترم چند ماهی بود برا دخترم یه معلم خصوصی گرفته بودم که خیلی هم جوون بود.هر روز میومد خونمون و توو اتاق ستاره یک ساعت با هم زبان کار میکردن. چهار ماه که از کلاس زبان گذشت،کم کم متوجه شدم دخترم که همیشه لباس های تنگ و جلف میپوشید الان لباس های راحت و گشاد میپوشه.هر روز که می‌گذشت بیشتر به کارهاش شک میکردم تا اینکه یه روز گفت مامان چند وقت پیش که شما رفته بودید بیرون و توو خونه کسی نبود رفتم از یخچال برا خودم و آقای ناصری میوه بیارم که دستی...🤯😱🔞👇👇 👈👈ادامه ی داستان جذاب کاش هیچوقت کلاس خصوصی نمیگرفتم👆
Show all...
👍 3
🔴راننده تاکسی و دختر جوان در قبرستان دختری سوار تاكسي شد و کنار يك جوان مومن و زيبا نشست او به جوان نظر داشت ولی جوان مومن از قصد دختر با خبرشد و زود پیاده شد... راننده تاكسي که متوجه شده بود به دختر جوان گفت: این جوان شبها درقبرستانی مشغول عبادت است..تو امشب با لباس فرشته ها برو و بگو من از طرف خدا آمده ام... دختر جوان رفت و نصفه شب که جوان مشغول دعا بود به پیش او رفت و درخواست خود را در لباس فرشته گفت... ادامه داستان
Show all...
2👍 1
#کار وحشتناک دکتر ⭕️ #شوهرم دکتر بود .هفته ای یک شب منو به زور میفرستاد خونه مادرش تا پیشش بمونم ولی خودش نمیومد، یه روز بهش مشکوک شدم و یواشکی برگشتم خونه.وقتی داخل حیاط شدم متوجه شدم که از انباری زیر خونه صدای چند نفر میاد.خیلی آروم نزدیک شدم و از پشت پنجره نگاه کردم .شوهرم و.....👇 خواندن کامل داستان 👉
Show all...
00:05
Video unavailable
🫰با ورزش در خانه چربی بازو و سینه را منفجر کنید@h00sh_danestani  ✅
Show all...
121347137_1412570496292492_7392289585863336407_n.mp47.53 KB
👍 3 3👌 1💔 1
00:03
Video unavailable
خانمی در کعبه به خدا و قرآن توهین نمود وفحش داد،اما ناگهان جلوی مردم معجزه‌ای دردناکی علیه او رخ داد... 👇👇 مشاهده کامل
Show all...
2.57 KB
قصاب و زن جوان🔞 اخر شب بود و داشتم راهی خونه میشدم که خانومی وارد مغازه شدو دو دل بود برای حرفی که میخواست بگه  اخر سر با صدای لرزونی گفت :حاجی بچه هام گشنه ان یه کیلو گوشت بهم بده به ازای پولش هرکاری که دوست داری باهام بکن. نگاهی به چهره خانوم انداختم زیبا و دلفریب بود معامله خوبی بود یه کیلو گوشت در ازای یه شب کامیابی همه حس های مردانه ام بیدار شده بود گوشی برداشتم با خانومم تماس گرفتم..👇 ❌ادامه ی داستان و ماجرا❌
Show all...
👍 2
#شوهرم هر چند وقت یبار شبا سفر کاری می‌رفت  .منم که تنها میموندم توی شهر غریب اما جاریم با اصرار زیاد  دخترشو میفرستاد خونه من تا اینکه یه روز دختر جاریم با گریه گفت :زن عمو  مامانم هر شب👇                    »ادامه داستان بخونید                    »ادامه داستان بخونید➡️
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.