زخــم❤️🩹 دل(فــاطــمــه بــانــو)🖇✍
~★﷽★~ ♡به قلم فاطمه بانو♡ جوری برات بخورم که رو کش تختو پاره کنی از شدت حشریت:))))🤤🔥🫦 ادمین: @fatima_tb0 #دانشجویشیطونواستادمغرور #خانمزبوندراز #زخمدل
Show more2 368
Subscribers
-424 hours
+107 days
-4630 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from N/a
♥️💬یک کلمه ی پرتغالی هست
به نام کافونه (cafuné) به معنیِ
"حرکت دادنِ نرم انگشتان میان
موهای #کسی_که_دوستش_داری"🍓👩🏻🦱
⛅️مِـتانؤیـا
ابان دختری که از روی انتقام نزدیکِ برادرم شدُ بعد از مرگِ برادرم رسم بود زنِ من بشه، با بچمون فرار کردُ الان...
https://t.me/+560PAYakw0E1ZWNk
╔════════🌘🍓════ೋ
❤️شب های پاریس ماه نداشت
مرا به جرم خیانت با شناسنامه سفید از خانه بیرون کرد و خبر نداشت نطفه اش در بطنم است...
https://t.me/+nrDFpiBQls40MTRk
════════🌕🍓════ೋ
⛅️توهم واقعیت
بعد از طلاقماز همه ی مردا فراری بودم تا اون مرد اومد و با رفتارهاش همه ی حس های زنانه ام رو بیدار کرد.
https://t.me/+rBFFsQ5ulis2OTFk
╔════════🌘🍓════ೋ
❤️عاشق بیگناه
من دختر ناز پرورده یک خانواده مذهبی که در عروسی به دست قاتل مادرم دزدیده میشم..
https://t.me/+ZxNgSZXBCehiZWJk
════════🌕🍓════ೋ
⛅️ممنوعه
بزرگترین مافیای شهر بودم کلی دختر دورم بود ولی من عاشق محافظم که پسره شدم و ...
https://t.me/+SrDsxvBnbaRjNTlk
╔════════🌘🍓════ೋ
❤️سوگند بیرحمانه
یلنا با دزدی از مافیا نمیدونه خودش رو درگیر کی کرده…
https://t.me/+QRPKbedsXWg3M2Y0
════════🌕🍓════ೋ
⛅️مَلْهوفْ
شاید هیچوقت دل نمیدادم اگه میدونستم اَجرِ عاشقیم تجاوزِ اما ندونسته دلدادهی کسی شدم ک منو نمیخواست و...
https://t.me/+XONNnxuBN-liZTA8
╔════════🌘🍓════ೋ
❤️سیب گاز زده
داستان دختری که با وجود نامزدش عاشق رانندهی باباش میشه...
https://t.me/+84k8LQ8uyPc3OGM0
════════🌕🍓════ೋ
⛅️زخم دل
من به عنوان مادرشوهرت میگم تو باید اون دستمال شب حجله شوهرتو برای ما بیاری پس بجنب...
https://t.me/+2rZ619hVr_1hZmJk
╔════════🌘🍓════ೋ
❤️آرام وحشی
عاشق پسر مرموزی شدم که هم بیمارم بود، هم برادر ناتنی نامزدم. اون یه ممنوعه بود و نمیدونستم که قراره...
https://t.me/+krHLdrxtz2E5M2Zk
════════🌕🍓════ೋ
⛅️بیا عشق را معنا کنیم
همه چیز از مهمونی نحسی شروع شد که اون مست کرد و خلاف قول و قرارمون روی تخت
خفتم کرد...
https://t.me/+isSv-HX_gcw4MDE0
╔════════🌘🍓════ೋ
❤️طلوع آفتاب
وصیتِ جیمز اندرسون، باعث شروع یک عشق ممنوعه میشه و جنایتهای وحشتناک رو برملا میکنه...
https://t.me/+w9lVVxtyfdxmYTRk
════════🌕🍓════ೋ
⛅️پی دی اف لند
دنیآی رمان های bdsm گی لزبین تخیلی بزرگسال ازدواج اجباری مافیایئ عاشقانه پلیسی
https://t.me/+u5NiJIokm082ZDA8
╔════════🌘🍓════ೋ
❤️شهوت قاضی
دادستان لوند و خوشگلی که سر یه شرط
بندی با قاضی معروف ازمیر مجبور میشه تا هرشب زیرش جر بخوره
https://t.me/+Bn3cZbqSt_ZjYmNk
════════🌕🍓════ೋ
تب ِلیستی خفنمون
800
#پیوند_با_اژدها 🔞🫣😈🔥
"پاهاتو باز کن!"
خودش ران هایم را تا جایی که میتوانست باز کرد.
"بعد از من نوبت به برادرهام میرسه"
حتی نمیدانستم کجا هستم و توسط چه کسی دزدیده شده ام.
"ومن شش برادر دیگه دارم...پس بهتره تا وقتی کارمون باهات تموم نشده نمیری"
آلت هیولایی اش را ورودی واژنم حس کردم.
"چون تو تنها زن این سیاره ای"
من جیغ کشیدم و برای کمک التماس کردم...
https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk
https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk
فضایی های غول پیکر میدزدنش ولی اون تنها زن سیارهست...
1600
00:02
Video unavailable
چند گرگ توی جنگل با هم ترتیب یه دخترو میدن🫣🔥
وسط جنگل وحشیانه درونم میکوبید.
من به شکل انسانیم بودم و اون به شکل گرگیش.
روی چهار دست و پام بودم و کــــ*یرش به شکل گرگی خیلی بزرگ بود طوری که کــــصم داشت جر میخورد.
"بسه...دارم میمیرم...تورو خدا بسه"
متوجه نزدیک شدن دو گرگ دیگه شدم و وقتی یکی از اونا سینه هامو با زبون خیس و داغش لیسید حس کردم ضربه های زاندر محکم تر شد😱😱🔞
https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk
https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk
animation.gif.mp40.32 KB
1600
Repost from N/a
سلامممم بچه ها من اومدم با یه لیست رمان😭🙈
حالا ژانر این رمانای خوشگل چیه؟
عاشقانه، تراژدی، طنز، انتقامی، اربابی و...
اوه اوه اینممممم بگمممم که بدونه سانسوره 😂🔞
واییی از این لیست رمان نگممم....
بخدا اینقدر درخواست ها زیاد بود دیگه مجبور شدم لینک بزارمممم
فقط اینکه دوستان ظرفیت عضو شدن داخله چنل تا ۱۰ نفره...
لطفااااا سریع عضو بشید که لینکش رو میخوام بردارم😬❌
https://t.me/addlist/JEdpPUoNLgY1ZTZk
۹صبح
800
سکس چت خواننده معروف بعد کنسرت با رلش🔥🔞
خسته از تور کنسرتا و حجم کار بهش ویدئو کال دادم که دیدنش با لباس خواب حالمو خراب کرد
- میشه لباستو در بیاری؟...
چشمامو بستم تا عکس العملشو نبینم ولی راهی نبود حرفمو پس بگیرم رسما ازش سکس چت خواسته بودم!
دستشو سمت بند لباسش برد که حالم خرابتر شد و با عشوه خودشو واسم لخت کرد❤️🔥🔥
https://t.me/+U5Oja8656KEzYzBk
800
00:02
Video unavailable
چند گرگ توی جنگل با هم ترتیب یه دخترو میدن🫣🔥
وسط جنگل وحشیانه درونم میکوبید.
من به شکل انسانیم بودم و اون به شکل گرگیش.
روی چهار دست و پام بودم و کــــ*یرش به شکل گرگی خیلی بزرگ بود طوری که کــــصم داشت جر میخورد.
"بسه...دارم میمیرم...تورو خدا بسه"
متوجه نزدیک شدن دو گرگ دیگه شدم و وقتی یکی از اونا سینه هامو با زبون خیس و داغش لیسید حس کردم ضربه های زاندر محکم تر شد😱😱🔞
https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk
https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk
animation.gif.mp40.32 KB
800
00:02
Video unavailable
چند گرگ توی جنگل با هم ترتیب یه دخترو میدن🫣🔥
وسط جنگل وحشیانه درونم میکوبید.
من به شکل انسانیم بودم و اون به شکل گرگیش.
روی چهار دست و پام بودم و کــــ*یرش به شکل گرگی خیلی بزرگ بود طوری که کــــصم داشت جر میخورد.
"بسه...دارم میمیرم...تورو خدا بسه"
متوجه نزدیک شدن دو گرگ دیگه شدم و وقتی یکی از اونا سینه هامو با زبون خیس و داغش لیسید حس کردم ضربه های زاندر محکم تر شد😱😱🔞
https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk
https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk
animation.gif.mp40.32 KB
100
Repost from N/a
من امیر مقارهم، پسری که جز سختی چیزی نکشید❌
مادرم به خاطر غم اعتیادِ پدرم فوت شد و تو خونه خرابهای من بودم و خواهر بیچارهم و یه پدر معتاد.
پدرمزیاد دووم نیاورد و مرد ولی دوستای معتادش هر روز تو حیاط خونمون بودن و اذیت میکردن، منم سرکار میرفتم و از میوههای مونده و کهنه برای شام خواهرم میاوردم تا اینکه
با رهام هادیان مدیر یه شرکت که تو مسابقات رالی شخص معروفی بود آشنا شدم و منو استخدام کرد...🥹🏎
https://t.me/+d1jc8GYaI2xhZTA0
۱۹
600
00:04
Video unavailable
وسط بوس*ههای داغش و مالیدن سی*نم با دست دیگش شر*تمو پایین کشید و #یخ رو کشید بین پا*هام، از تضاد حرارت تنش و سردی #یخ لرزیدم که با فشار دادن یخ توم آه غلیظی کشیدم و...
https://t.me/+U5Oja8656KEzYzBk
عاشقانهای داغ از خوانندهی مطرح کشور🔞🔥
5.45 KB
800
00:02
Video unavailable
چند گرگ توی جنگل با هم ترتیب یه دخترو میدن🫣🔥
وسط جنگل وحشیانه درونم میکوبید.
من به شکل انسانیم بودم و اون به شکل گرگیش.
روی چهار دست و پام بودم و کــــ*یرش به شکل گرگی خیلی بزرگ بود طوری که کــــصم داشت جر میخورد.
"بسه...دارم میمیرم...تورو خدا بسه"
متوجه نزدیک شدن دو گرگ دیگه شدم و وقتی یکی از اونا سینه هامو با زبون خیس و داغش لیسید حس کردم ضربه های زاندر محکم تر شد😱😱🔞
https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk
https://t.me/+4j1Ma183RI8yYjFk
animation.gif.mp40.32 KB
900
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.