تحکیم ملت

"آن یکی‌"ها در برابر "آن دیگری" 🖊یادداشت اختصاصی مطهره گونه ای به رسانه تحکیم ملت لغو زبانی و مراعات و یا حتی هراس از حکم حاکم، دلیل اصلی آن نبود که پزشکیان حتی از آوردن نام او هم پرهیز کند. میرحسین موسوی، نماد جریان محذوف و منزوی و سرکوب شده از سوی حاکمیت در سپهر سیاسی ایران تحت لوای حاکمیت جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه فقیه است که علیرغم تمامی این فشارها همچنان ایستادگی و مقاومت می‌کند. "آن یکی‌"هایی که تاوان "نه" گفتن در برابر سلطه استبداد را می‌دهند و حتی نام و اثری هم ازشان نیست. "آن یکی" که به خاطر عقاید و باورهایش به حبس‌ طولانی مدت محکوم شده و یا از سوی حاکم شرع، مرتد و محارب و باغی خوانده می‌شود.یا "آن یکی" که استاد و دانشجوست و ستاره دار شده و حق مسلم تحصیل و تدریس از او سلب شده است. "یکی" دیگر که به روندهای ممیزی شغل‌های حکومتی تن نداده و نان کارگری به خانه می‌برد. یا دیگری که به اجبار ترک وطن کرده تا حداقل زنده بماند.سالها موسوی را با نامی گنگ بر روی پلاکاردهای سبز و سپید ۸۸ میشناختم.تا اینکه در آبان ۹۸ و پس از آن بیانیه‌ی درخشان، برای اصلاح‌طلبان حکومتی تبدیل به "آن یکی" شد! اما برای من عزیزتر باقی ماند. ولی هیچگاه نمی‌توانستم دلیل این مطرود و ناشناس شدن را بفهمم. جوان‌تر بودم و از شور و شوق فعالیت دانشجویی سر از پا نمیشناختم. حوادث آبان و هواپیمای اوکراینی و بعد هم کرونا و جنایت واکسن و دولت ابراهیم رییسی و ناگهان خیزش مهسا. در تمام آن سالها باز هم از درک رنج انزوا و طرد میرحسین توسط قاطبه‌ی اصلاحاتی‌ها عاجز ماندم. اما روزی رسید که من هم "آن یکی" شدم. از لحظه‌ای که بازداشت شدم تا زمانی که حکم اخراجم را دستم دادند. از امتناع دوستان و اطرافیان برای دیدار تا تلخی‌های زندگی خصوصی‌ام و بازداشت اخیرم، مدام غریبه‌تر شدم.حتی دیگر از آوردن نامم هم پرهیز می‌کردند که مبادا برای تشکل و حزبشان دردسر شود. حالا فهمیده‌ام که همه‌ی ما "آن یکی"‌ها هستیم که در برابر "آن دیگری" قد علم کرده‌ایم و از پا ننشسته‌ایم. ما که در تمام این سالها درس ایستادگی را از موسوی‌ها آموخته‌ایم.ما که هیچ ابایی از آوردن نام او و هرکسی که هراس بر دل جائر می‌اندازد نداریم.امروز گویا استخوان در گلوی غوغاسالارهایی شده‌ام که لباس اصلاح‌طلبی بر تن کرده‌اند.از سر مصلحت روزگار و منفعت خود سفره‌دار و سفره‌خوار اند و حالا که دولت و جاه و مقام بر وفق مرادشان شده، مرا تندرو و عامل بهانه‌جویی گروه‌های فشار معرفی می‌کنند تا اگر در مساله دانشگاه ناکام ماندند، دلیلی برای توجیه خود بیابند. مرا دیوانه و کودک و احمق می‌خوانند و برچسب‌های کریه رزومه‌سازی پناهندگی سیاسی و انواع انگ‌های امنیتی می‌زنند.کاری که سالهاست برای حذف و طرد جریانهای فکری متکثر برای عدم اخلال در نظم جاری تمامیت‌خواهی می‌کنند. گاه با انقلاب فرهنگی و استمرار حضور نیروهای تصفیه در ساحت اجتماعی و گاه با بی‌حیثیت سازی فعالان سیاسی و مدنی. رویه‌ی معمول جریان‌های اعتدالی یا به اصطلاح اصلاح‌طلبان حکومتی نیز اکثرا یکسان است: سرکوب نیروهای تحول‌خواه با ایجاد فضای دوقطبی به نفع جریان خودی.به عبارتی، "آن یکی"سازی و ایجاد شکاف و انشقاق میان مردم و فعالان با القای هراس از نیروهای تندرو که حتی بعضا با اغراق هم همراه می‌شود. این روزها نیز مکررا نیروهای تحول‌خواه را مجبور به سکوت و خاموشی و انفعال می‌کنند و دلیل آن را تند نشدن فضا و ندادن بهانه به دست گروه‌های پایداری و انقلابی عنوان می‌کنند.غریبه‌سازی جریانات موثر سیاسی در تحولات اجتماعی برای مردم، خطی امنیتی است که در تمام این سالها با جدیت و حمیت تمام دنبال شده است. نتیجه‌ی مهم آن نیز فقدان همبستگی و از هم گسیختگی بدنه اجتماعی برای یافتن پیشرانه‌های اثرگذار به منظور حصول دستاورد در بزنگاه‌های تاریخی خواهد بود.مانند سلسله رویدادهایی که در پی خیزش مهسا شاهدش بودیم. درنهایت باید گفت که حضور مقاوم "آن یکی"ها در برابر صف‌آرایی تمام عیار "آن دیگری" پیامدهایی مهم داشته است. عدم مشارکت بیش از نیمی از مردم (طبق آمار اعلامی جمهوری اسلامی) در انتخابات اخیر، که به نظر، موجب عقب نشینی حداکثری حاکمیت شده، یکی از این پیامدها است و نشانگر آن است که نمی‌توان با بخش اعظم و غیرقابل اغماض مردم ستیزه جویی کرد و حقوق شهروندی آنها را نادیده گرفت.تا جایی که حتی نام آنها را هم از رعب و ترس دستگاه سرکوب به زبان نیاورد! 🆔️@tahkimmelat

♦️در ستایش پذیرش بحران ✍ مجتبی نجفی 🔻و « نیکا» زاییده بحران بود و یکی از مهم ترین نمادهای جنبش زن، زندگی آزادی است، چرا که این جنبش شهروندانی بود که در بحران زیست می‌کردند و در مقام قربانی بحران، علیه بحران عصیان کردند. و نیکا دو سال است که سوژه اصلی انواع و اقسام روایتهاست و این خود هم نشانی از  بحرانی بودن سوژه است. حتی روایت دروغین حاکمیت هم بر فرض درست باشد، باز نشانی از بحران است. هر روایتی که از نیکا منتشر شده بر بحرانی بودن سوژه صحه گذاشته. قصه زن،زندگی،آزادی هم برخاستن در دل بحران بود. 🔻و اصلا چه ایرادی دارد؟ مگر می‌شود وضعیت بحرانی مملو از رنج سوژه ایرانی که از تولد آغاز می‌شود و در خانواده و جامعه جاری می‌شود را انکار کرد؟ و البته که انکار این بحران و این رنج، خود بدترین کار است و اتفاقا راه حل مسأله نه از انکار بحران و رنج که از دل پذیرشش بیرون می آید. 🔻ما در بحران متولد شده ایم،در بحران زیست کرده ایم، بزرگ شده ایم  و راه حل هم از دل بحران به دست می آید. نیکا شاکرمی هم نشانه ای از وجود بحران است و هم نشانه ای از عصیان علیه بحران. برای همین آیکونی نمادین برای اندیشیدن مداوم در چرایی وضعیت است و سوژه ای است که همواره ما را به پرسشهای سهمگین فرا می خواند، ما فرزندان بحران... #نیکا_شاکرمی https://t.me/modjtabanajafifrance/2374 🆔️@tahkimmelat

♦️پاسخی به فائزه هاشمی ✍️ به قلم گلرخ ایرایی این نامه به قلم یکی از زندانیان سیاسی بند زنان اوین است. پرده اول (دموکراسی) ۱۲ تیرماه ۱۴۰۳، بیشتر بچه‌ها در هوا خوری بودند. فضا فضای هر روز نبود! غروب بود و دلتنگی. غروب را می‌توانستم از چهره‌ی تک تک‌شان ببینم. گفتم شاید جنس این دلتنگی از همان دلتنگی‌های عصرهای پنج‌شنبه باشد که همچون غباری چند ساعت از زندگی‌مان را فرا می‌گرفت. اما خودمان با هم‌دلی، هم‌صدایی، کنار هم‌نشستتن و آوازخوانی رنگ‌باختگی لحظه‌ای را از بین می‌بردیم و بار دیگر زندگی می‌بخشیدیم. از بچه‌ها پرسیدم اتفاقی افتاده؟ وقتی جواب را شنیدم انگار پتکی بر سرم کوبیده باشند، شوکه شدم. مثل فیلمی سریع تصاویری از ۱۵ سال مبارزات زنان، زندانیان سیاسی و شهدای زن، زندگی، آزادی از جلوی چشمانم رد می‌شد. یک روز قبل از انتخابات و مشخص شدن جلاد جدید نظام، حکم اعدام یک زنِ فعال کارگری را صادر کردند. صدور حکم اعدام شریفه محمدی تنها می‌توانست یک معنا داشته باشد که ابزار سرکوب را تا آخرین لحظه و آخرین سطح استفاده می‌کنیم؛ یعنی از خیزش زن، زندگی، آزادی انتقام می‌گیریم. غم و خشمی توامان را در چهره‌ی بیشتر بچه‌ها می‌دیدم. در طول هفته‌های گذشته، بحث‌هایی در مورد انتخابات، صلاحیت نامزدها، برنامه‌هایشان را در بند داشتیم. از تماشای مناظره‌های مابین نامزدها خیلی ملموس مستأصل بودن نظام و عدم وجود برنامه‌ای منسجم جهت گذر از مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را می‌توانستیم مشاهده کنیم. در تمام شب‌هایی که مناظره‌ها را می‌دیدیم و در مورد وعده‌های سرخرمن نامزدها و سطحی بودن برنامه‌هایشان بحث می‌کردیم، فائزه هیچ‌جا نبود و مناظره‌ها را تماشا نمی‌کرد، چون جنس تازه و موجود از جنس خودش بودند و انگار نیازی به نشستن پای مناظره‌ها را نمی‌دید؛ چون خودش تاریخ زنده‌ای بود از فریبکاری و دروغ‌هایی که بنام سازندگی، به چپاول غنای طبیعی و فرهنگی این سرزمین برخاسته بودند. تحلیلش در مورد انتخابات همچون تحلیل‌های دیگرش سطحی و بدور از درک واقعیت‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بود. تنها حرفش این بود؛ «پزشکیان منتخب ما نیست و انتخابات از دید من تحریم است» تصویری بسیار رادیکال را از خود نشان داد که انتخابات را تحریم می‌کند. طوری وانمود می‌کرد که حتی خانواده‌اش از این شجاعتش اطلاع نداشته اند. اما در واقع تمامی این‌ها پرده‌هایی از نمایشی بود که بازیگرش خود فائزه و چند نفر محدود بودند که با تاکتیک‌های مختلف دور خود جمع کرده بود. خانم فائزه تصویری شجاعانه را در نامه‌اش از خود نشان داده اما در واقع این تصویر، تصویر شخصیت ترسویی است که جسارت دیدن خود را در آینه مقابلش نمی‌بینید. تاریخ جوامع اینگونه است که روزی آینه را مقابل مقتدران قرار می‌دهند که جنایات‌ و رنج کُشی‌هایشان را ببینند. تصویر مقابل فائزه به قدری وحشتناک است که خود و سلاله‌اش را در آن نمی‌بیند. به همین دلیل نوک پیکان را به سوی چپ‌ها و حقوق‌بشری‌ها چرخانده. اگر اندکی می‌توانست با جسارت برخورد کند، در نامه‌اش از بی‌احترامی‌های کلامی‌اش که مکرراً به خودش اجازه می‌دهد به هر کسی بی‌حرمتی کند. این یک قمار سیاسی است که چند نفر را دور خود جمع کنی و آنها را تشویق به همکاری با نظام و رأی دادن کنی. شخص رادیکالی که خود تحریم می‌کند و دیگران را سوق می‌دهد اگر رای بدهید، مشمول عفو قرار می گیرید. انگار رای آنها امضای آزادی‌شان بود. اگر اندکی فرهنگ خودانتقادی را می‌دانست وقتی او را نقد می‌کردیم که به جزئی‌ترین قانون بند که رعایت سکوت در ساعات خاموشی است، پایبند باشد منتقدان را تهدید نمی‌کرد که فردا از ساعت ۶ صبح، صبحانه می خورم. تا آخرین لحظه و بعد از صدور حکم شریفه محمدی نیز تبلیغاتش برای رای دادن ادامه داشت. متن کامل نامه گلرخ ایرایی به فائزه هاشمی را اینجا بخوانید 📌رسانه تحلیلی خبری تحکیم ملت👇 🆔️@tahkimmelat

♦️یغما فخشامی: شهرداری تهران همین چند وقت پیش برای راه‌اندازی تنها یک موکب حدود ۵۰ میلیارد تومان هزینه کرده. 🔻حالا یک مقام شهرداری گفته تابلوهایی که از موزه امام علی خارج شده ۳ میلیارد تومان ارزش داشته و قصد داریم سود حاصل از فروش را صرف نگهداری و رسیدگی موزه کنیم. برای ۳ میلیارد تومان؟ 🆔️@tahkimmelat

♦️اولین استاندار منصوب پزشکیان عضو ستاد قالیباف بوده است 🔻آرش لهونی که به عنوان اولین استاندار منصوب پزشکیان که سکان استان کردستان را به دست گرفته عضو شورای عالی سیاستگذاری اهل سنت ستاد انتخابات قالیباف بوده است. 🔻بنا بر  شنیده ها جلال جلالی زاده و معروف صمدی دو نامزد اصلاح طلبان کردستان بوده که نتوانسته اند نظر وزارت کشور و هیئت دولت را جلب کنند و همین موضوع باعث اعتراض شدید اصلاح طلبان کردستان شده است 🔻مجموعه برخی انتصابات در دولت پزشکیان گویا این است که به اسم وفاق نیروهای اصیل حامی پزشکیان در حال حذف شدن هستند که میتواند باعث کاهش محبوبیت دولت مسعود پزشکیان شود/بامدادنو 🆔️@tahkimmelat

♦️مهسا امینی و قیام زن زندگی آزادی بعد از دو سال چه تغییراتی ایجاد کرد؟ https://youtu.be/-pTJ1WlwiuY?si=9KoQiiCeB6HqWUGq 📌رسانه تحلیلی خبری تحکیم ملت👇 🆔️@tahkimmelat

♦️ عامل ضرب‌وشتم کودک کار نقره‌داغ شد 🔻در پی انتشار ویدئویی از ضرب‌وشتم یکی از کودکان کار، تیمی از بهزیستی کرج برای بررسی موضوع به مرکز موردنظر اعزام شدند. ابتدا با کودکان و مربیان حاضر در مرکز مصاحبه و دوربین‌ها مورد بازبینی قرار گرفت. 🔻پس از بررسی دوربین و صحبت با کارکنان مرکز، مشخص شد که کودکی به‌نام «معروف» تبعۀ مقیم ایران  روز ۲۱ شهریور ساعت ۱۰ صبح، درحالی‌که کارکنان مرکز در حیاط مشغول چیدن سبزی بوده‌اند، به‌دلیل بازماندن درِ کوچک حیاط، با برداشتن چاقوی اره‌ای اقدام به فرار کرده. 🔻پس از بازگرداندن کودک به مرکز، نیروهای واحد نگهبانی برای پس‌گرفتن چاقو اقدام کرده اما به‌دلیل فرار مددجو، کودک مورد ضرب‌وشتم قرار گرفته است. 🔻با محرز شدن تخلف صورت‌گرفته در این مرکز، اقدامات لازم توسط تیم اعزامی برای جابه‌جایی ۸ کودک به یک مرکز ساماندهی کودکان کار و خیابان انجام و یکی از مربیان بخش دولتی هم برای مراقبت آنها اعزام شد. 🔻همچنین با همکاری پلیس منطقه و با حکم دادستان، مدیر مرکز و  نگهبان به‌طور موقت دستگیر شدند و مرکز برای ادامه بررسی‌ها به‌صورت موقت تعطیل شده است. 🆔️@tahkimmelat

♦️ تمام سامانه‌های دانشگاه امیرکبیر توسط یک گروه هکری که از دانشجویان سابق این دانشگاه تشکیل شده، هک شد. 🔻این نخستین بار است که دانشجویان سابق یک دانشگاه مهم ایران، درجریان مقابله با سرکوب دانشجویان و حمایت از یک جنبش اقدام به هک گسترده‌ی این سامانه‌ها درجهت افشای اطلاعات می‌کنند. 🔻در نتیجه این هک، مشخص شده مرکز حراست وزارت علوم و معاونت فنی وزارت اطلاعات به ایمیل‌های دانشجویان و اساتید دسترسی مستقیم داشتند. 🔻و گفته شده به زودی مشخصات هویتی بیش از ۱۲۰ نفر از کادر امنیتی این دانشگاه که در دستگیری و پرونده‌سازی دانشجویان دست داشتند افشا خواهد شد. 🆔️@tahkimmelat

♦️ماجرای امضای قرارداد ۳۰ ساله گازی ایران و روسیه در آخرین روزهای دولت سیزدهم چیست؟ 🔻شرایط تامین و تولید گاز در کشور به حدی نگران کننده شده است که وزارت نفت دولت سیزدهم، در ماه های پایانی دولت، آن هم در فقدان رئیس دولت، مجبور شده توافقی را با روسیه امضا کند تا برای مصرف داخلی از این کشور گاز وارد کند. این در حالیست که ایران 17 درصد ذخایر گاز جهان را دارا است و باید تاسف بسیار به حال مسئولینی خورد که کار مملکت را به اینجا رساندند. 👤در گفتگو با سیدهاشم اورعی، استاد دانشگاه صنعتی شریف مطرح شد: 🔻ایران نمی تواند سهم خود از میادین مشترک گازی را برداشت کند 🔻وزارت نفت به صنایع اعلام کرد که از آبان گاز ندارید 🔻ایران نه تنها خط انتقال گاز بلکه دیگر گازی هم برای صادرات ندارد 🔻به قیمت امروز، باید هر سال 27 میلیارد دلار پول گاز به روسیه بپردازیم 🔻با پرداخت تمام دارایی هایمان، زیر یوغ روسیه می رویم تا بخشی از گاز مصرفی کشور را تامین کنیم 🔻با وارد کردن گاز از روسیه، وابستگی سیاسی ایران به این کشور کامل می شود 🔻تولید گاز کشور هر سال معادل یک فاز پارس جنوبی کم می شود 🖊سمیه باغی، خبرنگار رکنا 🆔️@tahkimmelat

♦️حراست دانشگاه تهران تعداد زیادی حجاب‌بانان استخدام کرد 📌مزاحمت‌های به شدت زیادی را برای دانشجویان آقا و خانم ایجاد کردند. 👤محمد ترابی، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران گفت: 🔻پرونده‌سازی و سرک کشیدن در زندگی شخصی دانشجویان و اساتید و برخورد انضباطی با آنها به‌خاطر همان پرونده‌سازی‌هایی که کردند، به‌صورت مکرر توسط حراست دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران انجام شده است. به این موارد، باید دخالت‌های متعدد، سلیقه‌ای و ناموجه در امور فرهنگی و تشکل‌ها را هم اضافه کرد؛ یعنی حراست دانشگاه تهران حتی از دخالت در امور فرهنگی تشکل‌ها و... نیز هیچ ابایی نداشته و هیچ چیزی هم جلوگیری از آن نکرده است. 🔻اینها مزاحمت‌های به شدت زیادی را برای دانشجویان هم آقا و هم خانم ایجاد کردند. اینها در صحن دانشگاه می‌چرخیدن و در برخی موارد، از ورود دانشجویان به دانشگاه ممانعت می‌کردند. این یک بدعت عجیب در نهاد دانشگاه است و باعث ایجاد حس نا امنی، اضطراب و تنش در محیط دانشگاه می‌شود. اینها هر روز در ورودی و صحن دانشگاه مستقرند. 🆔️@tahkimmelat