cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

💜آنلاینکده 🦋anlainkadeh

🔥لینک رمان های انلاین پرطرفدار🦋😻 رمانای ممنوعه جذاب🤤💜😻 انلاینکده @anlainkadeh🔥🦋 گروه درخواست💜🌊 https://t.me/joinchat/ywPMVo952Zo2MTc0 تعرفه تبلیغات💎 @tabaneh 🌵

Show more
Advertising posts
46 415
Subscribers
-3924 hours
-847 days
+43730 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

_ میشه جی‌جی هامو برام بمالی؟ روی رون های عضلانیش نشستم که اخم هاش توی هم رفت. _ که چی بشه؟ سوتین صورتیم رو جلوش در آوردم و دور گردنش انداختم. _ آخه شنیدم اگر برام بمالی بزرگ میشه! تازه نوک هم باید بمکی ... پوزخندش پر رنگ شد. _ من از سایزش راضی ام ...لازم‌نکرده بزرگ تر بشه. لجوجانه جی‌جی هام رو به هم چسبوندم. _ آخه چاک نداره، ببین چقدر کوچولوعه ...زود باش دیگه باباییی https://t.me/+Lt8MAVDREK8xNDM0
Show all...
بـیـسـتـ‌ و یـکـ

﷽ شروع رمان #بیست‌و‌یک👇🏼 t.me/c/1773795623/11 1401/12/1

👍 6👎 1
یک هفته مونده به عروسیش میفهمه عشقش با دوست صمیمیش بوده 😭
Show all...
-شنیدم شوهرت گفته بعد‌ از مرخص شدن خودت و بچت ، قراره بچه‌رو ازت بگیره!؟ وحشت سراسر وجودمو احاطه کرد ، هراسون به پرستاری چشم دوختم که داشت این جمله‌هارو با بی‌رحمی پشت هم‌ردیف می‌کرد. -خ..خانم چی میگی شما؟ شو..شوهر من چرا باید بچمو ازم بگیره؟ پرستار ناشیانه سرمو از دستم کشید و بیخیال شونه بالا انداخت: والا خانم من که بیکار نیستم دروغ بگم. شوهرت خودش داشت به پدرش گفت میخواد طلاقت بده و بچتونو‌ با لادن نامی بزرگ کنه! هنوز دو روز از زایمانم نگذشته بود که شوهرم دیگه منو نخواست💔 بچمو داد عشق قدیمیش بزرگ کنه و باهاش عقد کردن💔 https://t.me/+YTbXiOiIvMs1OWU0
Show all...
•نِجــابَتِ گنـــاه•

هــمخــواب رقــیـبـانیـــ و مـــن تــــاب نـــدارمــ ⭕️هرگونه کپی حرام و پیگرد قانونی دارد⭕️ به قلم: ی.جعفری نجابتِ گناه(آنلاین) ترک ساحل(آنلاین) 🔐محافظ: @yaldatag 📲تبلیغات : @jafariadd

👍 2
با صدای پر شهو.تی گفت: _ جوون دخترم جوری امشب میکنمت که نتونی از جات تکون بخوری ! دستم رو محکم به سینه لختش زدم و گفتم: _ بکش کنار عوضی... _کجا دخترِ بابا هنوز وقته! همون موقع در باز شد و عمو ناتنیم لخت وارد شد ... تجاوزی گروپ ناپدری و عموی ناتنی 🫦🚫❌ https://t.me/+3JZyni-lbqQ0YTA0
Show all...
•𝐒.𝐄.𝐗.𝐘 𝐋𝐀𝐃𝐘•

خمار شدن چشماش وقتی زبونت رو چـ.وچـولش میرقصه👅💦 •ژانر:بزرگسال،ممنوعه🔞 •زمان پارتگذاری:شنبه تا پنجشنبه❌ •P1:

https://t.me/c/1408638663/68

👍 6 1
_ولم کن عوضی به چه حقی داری منو زوری تو دانشگاه می‌مالی بی توجه به لحن حرصی و عصبیم خودشو از پشت بیشتر بهم مالید و صدای خندش خط انداخت رو اعصابم _نیلو حیف این باسن نازت نیست داده بودی دست اون عوضی ؟ این یه مرد واقعی میخواد و همزمان بااین حرف خودشو بیشتر بهم مالید که نفسم لحظه ای از حس بزرگیش از رو لباس که به باسنم کشیده میشد بند اومد ولی من آدم باخت نبودم _واسه آرسا‌ دوبرابر تو بود همم خوب می...آییییییی درلحظه با کشیده شدن شلوارم پایین و فرو رفتنش... https://t.me/+AwzQ0WIQVNkyYzQ0
Show all...
• 𝐇𝐨𝐫𝐧𝐲 𝐫𝐞𝐥𝐢𝐠𝐢𝐨𝐮𝐬 •

دستاتو ببندم بدنتو لیس بزنم و تو خمار به خودت بپیچی🔞💦 •ژانر:بزرگسال،ممنوعه🔞 •زمان پارتگذاری:شنبه تا پنجشنبه❌ ‌•P1:

https://t.me/c/2192447390/3

👍 3
- واژنت و‌جر داده بیشرف! اون از جر خوردنم می‌گفت و‌من‌ هوس س.کس‌با خودش و داشتم. - میگم...چیزه واژن زنت بهتره یا من؟ چشاش درشت شد و خواست فرار کنه،‌‌ولی دستش و روش‌ گذاشتم. - کسی خونه نیست، نظرت چیه به امتحانی بکنی؟ به سختی آب دهن قورت داد و من برای بیشتر تحریک کردنش،‌ پاهامو دور کمرش حلقه کردم و‌به‌سمت خودم کشیدمش و...💦🔞 دختری که برادر شوهرش و وادار به س.کس‌میکنه و...🙊🔥 #فول‌سکسی https://t.me/+Wt2NevJ4azE4MzE8
Show all...
❤️‍🔥بهــــ*شت توت فرنگی🔥

شب بخیر مال سوسولاس❤️‍🔥 عشق اونه که بگه بریم یه راند دیگه؟👀👅 به قلم نیلی

👍 7
-- جیغ بزن هرزه جیغ بزن سیلی ای تو گوشش زدم. محکم و عمیق تر خودمو بهش کوبیدم. سرش رو شونه اراد افتاد و چشماش کامل بسته شد _ آدریان بسه کشتیش! سیلی رو سی*ش زدم و عصبی داد زدم: -- خفه شو مردونتو بکن تو هلوش میخوام دوتایی جرش بدیم بهت زده لب زد _ آدریان... بی توجه بهش عضوش تو دستم گرفتمو به زور..... هات خشن کثیف👆👅💦 #تریسام🔞 https://t.me/+3QEftUcs8T04OGEx
Show all...
𝑶𝒏𝒆 𝒔𝒉𝒐𝒕🫦

نفس نفس زدنات و درد کشیدنات وقتی زیرمی...👅💦 #اروتیک

👍 2👎 1 1
_خالت تحمل نداره میگه کلفته دردم میاد! با تن داغ شده سنگینیشو بیشتر روم انداخت و زیپ لباسمو تا اخر پایین کشید و با لرز به خاله نگاه کردم شاهرگمو لیسید و تن #برهنمو تو اغوشش گرفت و با فشرده شدن تنم میون بازوهاش محکم جوونی گفت _تا وقتی خالت بیدار شه یه لقمت میکنم جوجه رنگی! تنم با حرکتای #زبونش رو گردنم داغ شده بود و با استرس پاهامو دور کمرش حلقه کردم....🍑👅🍓🔥🔥 به شوهرخاله‌اش میده🔞 https://t.me/+n6T0WPMhqrQyOWE0
Show all...
دلـبر هـ🔞ـات💦

یجوری واسم بخور و زبون داغتو بکش لای چو*چو*لم که چشمام از لذت سیاهی بره👅💦

👍 3
-سفارش دیلدو دادم حاجی با اخم نگاهم کرد -چه غلطی کردی؟ خودم و مظلوم کردم و لب جلو دادم -منکه نمیتونم سک.س کنم باهات، مریضم، توهم‌ دیگه منو نمیکنی حداقل با دیلدو.. عصبی پاهام و از هم باز کرد و بین پام نشست. -تا من هستم چرا دیلدو؟ خودم امروز لاپاتو جر میدم تا دیگه واسم هوس نکنی دیلدو سفارش بدی! محکم خودش و واردم کرد امیرعطا‌ حاجیِ جذابی که زنش مریضه و نمیتونه تو سک.س راضیش کنه ولی وقتی میبینه ح.شر زنش زده بالا و دیلدو خریده عصبی میشه و حسابی نازِ صورتیش و جر میده https://t.me/+aI4ft2wAoUgzZjFk
Show all...
غـمـزهِ شیـطـان

به قلم: راحله dm بزرگسال و اروتیک🔥 نویسنده‌ ی رمان های بیوهِ برادرم/ گیوا/ گناهم باش‌و...

👍 1
_آخ #*صمممممم.💦🔞 پاهامو تا حد ممکن باز کرده بود و به دو طرف تخت بسته بود . تندتند با شلاق تو *صم میکوبید . جیغمو بالا آورده بود . صدام کل امارتو برداشته بود .. داشت تو رِد روم روانشناسشو به یه #جند*ه ی واقعی تبدیل میکرد ..❌😱🔞💦👿 https://t.me/+nP_Uo65xWI44ZWY0
Show all...
🔞خـانـومـ روانـشـنـاسـ🔞

انقدر گردنشو بخوری که دستت به بهشت کوچولوش رسید انگشتات خیسیشو حس کنه🫦💦 رمان: #خانوم_روانشناس🔞🔥 #عاشقانه #بزرگسال #روانشناسی😈💦 نویسنده: #بانوی_طلایی_F رمان های کاملم @novel_bano P1

https://t.me/c/1788962313/12

👍 7
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.