Le français avec Atiyeh

🔅چند جمله basic و native در فرانسوی🔅 🔸Basic: J'aime le chocolat 🔹Native: Je raffole du chocolat من عاشق شکلاتم 🔸Où est la pharmacie? 🔹Tu saurais où se trouve la pharmacie? میدونی داروخانه کجاست؟ 🔸Je travaille dans un bureau 🔹Je bosse dans un bureau من در یک دفتر کار میکنم 🔸Elle aime lire des livres 🔹Elle adore bouquiner اون عاشق کتاب خوندنه 🔸Je veux acheter une voiture 🔹J'aimerais bien m'acheter une bagnole میخوام برای خودم یک ماشین بخرم 🔸Il fait très chaud. هوا خیلی گرمه 🔹Il fait une chaleur étouffante. هوا به طور طاقت فرسایی گرمه! 🔸Je n'ai pas de temps aujourd'hui. امروز وقت ندارم 🔹Aujourd'hui c'est la course ! Je n'ai vraimentt pas une minute à moi ! امروز خیلی شلوغه! اصلا یه دقیقه هم برای خودم وقت ندارم! #فرانسوی_کاربردی یه قلپ فرانسوی با عطیه 🇫🇷☕️ @francais_avec_atiyeh

با استفاده از ساختار زیر میتونید از یک صفت مونث، قید بسازید🤩 🤩👈قید= ment + صفت مونث👉 🤩1️⃣rapide + ment = rapidement 🤩به سرعت 🤩2️⃣facile + ment = facilement 🤩به آسانی 🤩3️⃣sérieuse + ment = sérieusement 🤩به طور جدی 🤩4⃣lente + ment = lentement 🤩به آرامی 🤩5⃣naturelle + ment =   naturellement   🤩به طور طبیعی      #فرانسوی_کاربردی یه قلپ فرانسوی با عطیه 🇫🇷☕️@francais_avec_atiyeh

فایل نوشتاری #اخبار بالا☝️ اخبار گوش دادن خیلیییی عالیه به بچه های سطح b1 به بالا مخصوصااا خیلی توصیه میکنم @francais_avec_atiyeh

RFI le 5 septembre #اخبار ۵ سپتامبر به زبان فرانسوی #پادکست ☕️🇫🇷 @francais_avec_atiyeh

لغات مرتبط با ماشین به فرانسوی 🚙 Une voiture یک ماشین 🚗 Un conducteur یک راننده 👤 Le volant فرمان La plaque d'immatriculation پلاک‌خودرو Le coffre صندوق عقب Les pédales پدال ها Le siège صندلی ماشین Le rétroviseur آینه ماشین La clé de contact سوییچ ماشین Le levier de vitesse دنده Le frein à main ترمز دستی L'accélérateur پدال گاز L'embrayage [ɑ‌bʀɛjaʒ] پدال کلاچ Le carburant سوخت L'essence بنزین L'échappement اگزوز Le tableau de bord داشبورد Les phares چراغ‌های جلو Les feux arrières چراغ‌های پشت #فرانسوی_کاربردی یه قلپ فرانسوی با عطیه☕️🇫🇷 @francais_avec_atiyeh

تلفظ اصطلاحات و مثال‌های بالا🔺🔺🔺 #فرانسوی_کاربردی یه قلپ فرانسوی با عطیه☕️🇫🇷 @francais_avec_atiyeh

اصطلاحات فرانسوی با رنگ آبی 💙 🌀Être bleu de colère به شدت عصبانی بودن Quand il a découvert que son projet avait été annulé, il était bleu de colère. وقتی او متوجه شد که پروژه‌اش لغو شده است، از شدت عصبانیت بسیار ناراحت بود. 🌀Être dans le bleu در حالت سردرگمی یا عدم اطمینان بودن Après la réunion je suis resté dans le bleu pendant un moment, ne sachant pas exactement ce que l'on attendait de moi. بعد از جلسه، مدتی در وضعیت ابهام بودم و نمی‌دانستم دقیقا از من چه انتظاری دارند. 🌀Faire un bleu کبود شدن، کبودی ایجاد کردن Il a heurté la table et a fait un bleu sur sa jambe. او به میز برخورد کرد و روی پایش کبود شد. #فرانسوی_کاربردی یه قلپ فرانسوی با عطیه ☕️🇨🇵@francais_avec_atiyeh