یک و یک دقیقه به وقت غروب.

شاید برشی از "رویا"

میدانی؛ بهار را که میبینم، خواه ناخواه به زندگی امیدوار میشوم. زمانی که برف و یخبندانِ زمستان با تلنگری از جانب بهار آب میشود، قشنگ معلوم است که سیلاب راه انداخته تا غم و اندوه را با خودش ببرد و قرار است شروعی متفاوت رخ دهد. درختان که شکوفه میزنند، مشخص است دارد مرهم میگذارد روی زخم ها و شکستگی های شاخه ها تا نوشدارویش باشد و ادامه‌ی مسیر را کنار هم بمانند. این فعل و انفعالات را که از نظر میگذرانم بیش از هر زمان دیگری به مصرع شعر حافظ که میگوید "دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور" ایمان می‌آورم. حال از تو میخواهم؛ چرا که جویای بهانه ام. خواهانم بیایی و با گرمای وجودت پایان بخش این سرمای درونم باشی. دلیل جوانه زدن تک تک زخم هایم و شکوفا شدن شان باشی. بیا و احوالم را دگرگون کن؛ میخواهم به یک عالم ثابت کنم و بگویم این نیز بگذردی که میگفتند، حقیقت داشت و نماند و گذشت! #نیلوفَـر_نوشت

دیگه برام مهم نیست. کی بمونه،کی بره،کی میخاد باشه،کی میخاد نباشه! ولی یه چیزی که خیلی مهمه اینکه تو باید باشی!آره بعضی وقتا زورکی بعضی وقتا هم دست خودته.نه حالا که فکرشو میکنم کلا دست خودته. اما بمون.من اذیتت میکنم.عصبی میشم.سرت داد میزنم.گاهی وقتام بی دلیل باهات قهر میکنم.شاید با دلیل اما مسخره.نمیدونم!! اما بازم تو برام مهمی!میشه اینارو بفهمی؟ درک اینا خیلی آسونه . یه آدم که با همه بدیاش دوست داره و میخاد که باشی.

«فصل یک» http://dls.almasnewerstorage.ir/Series/E/Emily%20in%20Paris/S01/720p%20WEB-DL%202CH%20x264%20Pahe/?n206119056 «زیرنویس» https://dl1.subkade.ir/wp-content/uploads/2021/05/Emily-in-Paris-S1-complete.zip «فصل دو» http://dls.almasnewerstorage.ir/Series/E/Emily%20in%20Paris/S02/720p%20WEBRip%202CH%20x264%20GalaxyTV/?n680574149 «زیرنویس» https://dl1.subkade.ir/wp-content/uploads/2021/12/Emily-in-Paris-S2-complete.zip

بنظرت آدما چی میشه که میرن؟ خسته میشن؟ناامید میشن؟چی میشه که میرن؟اصلا آدما وقتی که میرن به اونی که ترکش کردن فکر میکنن؟ نه!معلومه که نه! آدما فقط میرن بدون اینکه به چیزی فکر بکنن،بدون فکر به بعدش،بدون اینکه حتی فکر کنن به اون آدمی که قراره ترکش کنن. اصلا مگه واسشون مهمه بعد از رفتن چه بلایی سر احساسات و عواطف اون آدم میاد؟ نه!معلومه که نه! بنظرت چی میشه که آدما انقدر راحت همدیگه رو ترک میکنن. نمیدونم واقعا نمیدونم چی میشه که آدما میتونن انقدر راحت برن. ما فقط رفتن رو یاد گرفتیم اونم درست وقتی که یکی بهمون دل میبنده! وقتی که یکی داره خونه امید زندگی خودش رو روی سوتون های شونه ما میسازه،دقیقا همون موقع ترکش میکنیم و خونه امیدش رو تبدیل میکنیم به خرابه! ازش یک ویرونه میسازیم و میریم و بدون اینکه حتی به پشت سرمون نگاه کنیم. همه ما خسته ایم،خسته از این همه رفتن، همه ما یکی‌رو میخوایم که بیاد و بمونه،رفتن رو بلد نباشه! بنظرت چی میشه که آدما میتونن انقدر راحت برن؟ -علیرضاروستا

.

After We Fell (2021) خلاصه داستان : داستان فردی به نام تسا که درست زمانیکه بزرگترین تصمیم زندگی خود را می گیرد، همه چیز تغییر می کند. افشاگری در مورد خانواده او، و سپس خانواده هاردین، ​​همه آنچه را که قبلاً می دانستند در شک و تردید قرار می دهد و ادعای آینده ی آنها را مبهم تر می کند. 📁 ژانر : درام 🌎 کشور : آمریکا , بلغارستان 🗣 زبان : انگلیسی ⏰ مدت : 99 دقیقه ⭐️ امتیاز IMDb از 10 : 5.0 720p 906 MB: https://dlss.almasstorage.ir/Movies/2021/13069986/After%20We%20Fell%202021%20720p%20WEBRip%20x264%20AAC%20YIFY.mp4 1080p 1.82 GB: https://dlss.almasstorage.ir/Movies/2021/13069986/After%20We%20Fell%202021%201080p%20WEBRip%20x264%20AAC5.1%20YIFY.mp4

اولین باری که دزدی کردم هفت سالم بود، شایدم هشت سال، لقمه های همکلاسیم رو می دزدیدم، آخه خیلی خوش مزه بودن، بعد از اون دیگه دستم به دزدی عادت کرد، همه کار می کردم، جیب می زدم، کف می رفتم، دزدی از طلا فروشی که خوراکم بود، کارم به جایی رسیده بود که از پول اشباع شده بودم، ولی می دونید رفقا وقتی دستت کج بشه دیگه هیچ جوره درست نمیشه، من هم تفننی دزدی می کردم! آخرین باری که دزدی کردم یه غروب چهارشنبه لب ساحل بود، یه کیف زنونه رو از روی شن ها کش رفتم. اما وقتی تو خونه کیف رو باز کردم خبری از پول نبود، پر بود از قلموی نقاشی، رنگ روغن، لوازم آرایش، یه عطر زنونه و یه عکس! عکس زیباترین دختری که تا حالا دیدم، با چشم هایی معصوم و لبخندی دلنشین، تموم شب رو داشتم به اون عکس نگاه می کردم، همیشه دلم می خواست یکی مثل اون داشته باشم، اما خب اون یه دختر زیبای هنرمند بود و من یه دزد! فردای اون روز دوباره به همون ساحل رفتم تا پیداش کنم، چند ساعت منتظر موندم ولی اون نیومد، من هم به خونه برگشتم، عطرش رو به وسایلم زدم و ساعت ها به تماشای عکسش نشستم و زندگی کردم. با خودم می گفتم کاش حداقل می تونستم آلبوم عکسش رو بدزدم... جمعه دوباره به ساحل رفتم اما اثری ازش نبود، شنبه رو از صبح تا شب منتظر نشستم، یکشنبه ساحل های کناری رو هم گشتم، دوشنبه و سه شنبه هم خبری ازش نشد. تا اینکه چهارشنبه نزدیک های غروب دختری رو کنار ساحل دیدم که داشت روی یه بوم نقاشی می کشید، نزدیک شدم و فهمیدم که آره، خودشه، اما نتونستم بهش چیزی بگم. به خونه برگشتم و با اون عطر و عکس زندگی کردم. چهارشنبه هفته بعد هم باز به همون ساحل رفتم و اون رو تماشا کردم و دوباره بدون گفتن حرفی به خونه برگشتم و مثل شب های دیگه با عکسش حرف زدم، عطرش رو بو کردم و خوابیدم. شش ماه به همین شکل سپری شد و من فقط چهارشنبه ها اون رو نگاه می کردم، چون از نه شنیدن می ترسیدم، تا اینکه وقتی تابلو نقاشیش تموم شد خودش اومد سمت من و گفت: شش ماه پیش شما کیف من رو دزدیدی و من فهمیدم، ولی واسم سواله چرا بعد از اون هر چهارشنبه اومدی اینجا بدون اینکه چیزی بدزدی. گفتم: وقتی بچه بودم حسرت لقمه های همکلاسیم رو داشتم و اون ها رو ازش می قاپیدم، بزرگتر که شدم هر چیزی که حسرتش رو داشتم دزدیدم، ولی بعضی از حسرت ها قابل دزدین نیستن، فقط باید از دور نگاه کنی و بری خونه با عکسشون زندگی کنی. -قهوه سرد آقای نویسنده

زندگی خوبه مثل عطر کیک توت‌فرنگی عطر خاک بارون خورده مثل چشمای پر اشک از خنده‌ی زیاد مثل طعم چای‌ آتیشی با شکلات طعم نون بستنی قیفی کاکائویی زندگی خوبه ها ولی وقتی تو نیستی طعمش گـسه مثل خرمالوی نرسیده حالا هر چقدرم که رنگش نارنجی باشه..