خرقهٔ تَزویر ( ۳ )
نقد عرفانهای کاذب، غُلات، عُرَفا و واعظانِ غالی و صوفی مشربِ معاصر. ارتباط: @info_tazvir پست اول کانال: https://t.me/tazvir3/3 کانالهای مرتبط: @tazvir2 (نقد صوفیه متقدم)
Show more3 034
Subscribers
No data24 hours
-47 days
-430 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Photo unavailableShow in Telegram
📸 #شمس_تبریزی که فراوان در مدح أبابکر و عمر سخن گفته، اینجا نیز ابابکر را به حلم و رحمت، و عمر را به عدل متّصف نموده است!!! (مقالات شمس، تصحیح موّحد، دفتر دوم، ص ١٨)
✅ تاریخ ثبت و ضبط کرده که ابوبکر و عمر هیچ جانفشانی و دلاوری در جنگهای اسلام نداشتند، بلکه فرار نیز میکردند، لذا شمس تبریزی با این تأویلات که ناشی از روایات نامعتبر است، در صدد تطهير شخصیت و توجیه رفتار آنان است که ابابکر از روی صلحدوستی و رحمت شمشیر نمیزد. و بعد میگوید عمر نیز عادل بود، و هر دو مورد تأیید رسول اکرم صلی الله علیه و آله بودند.
باید از این صوفی سُنّی پرسید: مگر رسول اکرم صلی الله علیه و آله رحمت و حلم نداشتند؟! ولی درجای خود شمشیر نیز میزدند. و این دو تنافی ندارند. در کجای قرآن و سنّت، رحمت و حلم دلیل استثناء برای جهاد و جانفشانی بیان شده است⁉️ چرا این حلم و رحمت و عدالت، هنگام هجوم به منزل وحی، بروز نداشت؟! یعنی ابابکر برای کفّار و مشرکین رحمت و حلم داشت، و عمر عادل بود، ولی برای اهل بیت علیهم السّلام چنین نبودند؟!
آری، ترس و عدم جانفشانی، با حلم و رحمت متفاوت است.
@tazvir3
🤬 9👍 2❤ 2🔥 2🤨 2😨 2👌 1
Repost from رسول جعفریان
Photo unavailableShow in Telegram
متن حاضر شامل شش مورد سوال در باره صوفیه از شماری از علمای مشهد، در اواخر دوره صفوی است که مشهورترین آنها شیخ حر عاملی (م 1104) مولف وسائل الشیعه است. در این سوالات، در باره مذمت صوفیه، لزوم طرد آنان، عدم پرداخت زکات به آنها، درس نخواندن نزد آنان و مباحث دیگر سوال شده است. به طور خاص، در باره انتساب کتاب تبصره العوام و حدیقه الشیعه نیز پرسش شده است. عنوانی که در خود نسخه آمده این است: «رساله ای که علمای امامیه در مذمت طایفه صوفیه نوشته اند».
متن کامل این نوشته را در لینک زیر مشاهده فرمایید:
http://www.historylib.com/articles/1901/
http://www.rasul-jafarian.com/?p=643
👍 1
#علمای_شیعه
✅ تأثیر بیان و موعظه شیخ جعفر شوشتری رحمه الله
🎙 استاد سیّد محمدجواد شبیری حفظه الله
@tazvir3
1_13424044685.mp31.35 MB
👍 1❤ 1
👆🏻 سپس ایشان در این بحث، روایات نهی از تفکّر و خوض در ذات خداوند متعال را ذکر میکند، و در این میان کلام دقیقی را اشاره میکند که:
«لو كان الكشف و الوصول إليه ممكنا، لا معنى لنهيهم عن الخوض و التفكر فيه؛ بل كان ينبغي عليهم تشويق الناس إلى ذلك و إرشادهم إلي شروطه و نصب ولیّ مرشد له، يدعون الناس إليه و يدلّونهم عليه؛ كما يصنع ذلك كلّه الفرقة المبتدعة الضالة خذلهم الله»
🔸 یعنی: اگر کشف و وصول به ذات حقّتعالی ممکن بود، اهل بیت علیهم السّلام نباید از ورود در این مسئله نهی میکردند، بلکه باید مردم را تشویق به کسب این معرفت مینمودند و تعلیم میدادند و برای این مسئله مرشدی تعیین میکردند تا به مردم بیاموزد. مانند فرقههای بدعتمحور و ضالّ و مضلّ که مرشدی مدّعی را برای دعوت مردم به این مسئله تعیين کردهاند. که خداوند متعال خوار و رسوایشان نماید.
📙 هدایة الاُمّة إلی معارف الأئمّة عليهم السّلام، ص ۲۸۴
آری، اگر این مسئله لازم و ممکن بود، معصومین علیهم السّلام بخل نمیورزیدند تا به ما بیاموزند و توصیه بفرمایند.
@tazvir3
❤ 7👍 1
#کشف_شهود #مشترکات_عرفانی #نعمتاللهی #گنابادی
🔘 اگر کشف و وصول نسبت به ذات خداوند متعال ممکن بود ...
میدانیم که اکثر عارفان و صوفیان، معتقدند که ذات الهی را با کشف و شهود میتوان درک نمود و این بالاترین مرحله کشف نزد آنان است. بعنوان نمونه، شاه #نعمت_الله_ولی، درباره إدراک و عدم إدراک ذات الهی، مطالبی دارد، گاه منکر
إدراک است، و گاه معتقد به إدراک؛ ولی با جمع سخنان او میتوان به این نتیجه رسید که از نظر او معرفت ذات الهی برای برخی خواص ممکن است.
«وی ادراک ذات الهی توسط حسّ، وهم، خیال و عقل را ناممکن میداند. اما معتقد است با کشف و مشاهدۀ تامّ، میتوان به نوعی از معرفت ذات الهی رسید.» _ (رسالههای شاه نعمت الله ولی، جواد نوربخش، رساله بیان مراتب)
✅ از طرفی معارف وحیانی نه تنها بر خلاف این ادّعا میباشد، بلکه از تفکّر در ذات الهی نیز نهی شدهایم، چه رسد به کشف و درک ذات إلهی به هر نوع و هر عنوان؛ در این راستا، کلام شیخ محمد جواد خراسانی رحمه الله، قابل توجّه و متقن است. ایشان در کتاب "هدایة الاُمّة إلی معارف الأئمّة عليهم السّلام ج١ ص٢٧٣" فصلی را با عنوان: "نفى الإدراك القلبي المعبّر عنه ب «الكشف» و التجلّي القلبى" به بحث کشف ذات اختصاص داده است. ایشان مینویسد:
«فلاسفه و صوفیه مدّعیاند که میتوان با قلب، ذات الهی را کشف نمود. لذا بسیاری از آنها این مرتبه را برای خود ادّعا نمودهاند. فلاسفه به امکان و صحّت این مسئله اقرار دارند، ولی مدّعی حصول آن برای خود نشدهاند. دلیل این مسئله را هم تفاوت قلب، با عقل و وهم میدانند. يعنی عقل و وهم قادر به کشف ذات نیست، ولی قلب میتواند در مرحله فناء به این مرتبه برسد. سپس برای سالک مراحلی را تعریف کردهاند که به آن "منازل سلوک" میگویند و حالاتی را قائلند که "فناء و بقاء بالله" نام دارد که أخصّ و اهمّ از دیگریست و میگویند: عارف در چهار مرتبهٔ "السِير من اللّه، و السير الى اللّه، و السير في اللّه، و السير بالله" حالات مختلفی دارد که عارف کامل کسی است که تمام مراحل را بگذراند و به حدّ أعلای آن که فناء است برسد، که سِیر سوّم از مراحل چهارگانه است. آنان فناء را إرادی میدانند، و به نقل: "موتوا قبل أن تموتوا" که قول نبوی پنداشتهاند، استناد کردهاند، که البتّه از اهل بدعت و ضلال أخذ نمودهاند تا جاهلان را فریب دهند. در معارف آنان، اين فناءِ إرادی، عبارت است از کُشتن و از بين بردن تمام امیال و إدراکات، و خالی شدن از تعیّنات عالَم وجود، و محو کردن تمام این موارد از قلب، که یا به تدریج توسّط مُرشد انجام میشود، یا با جذبه إلهی دفعتاً شکل میگیرد، که بعد از این مرحله، کشفِ ذات است؛ لذا وقتی تعیّنات از بین رفت، و تمام پردهها از روی قلب کنار زده شد، معبود برایش تجلّی میکند، و مطلوب حاصل میشود. در این زمان، ذات الهى منکشف میشود. اگر عارف فانی در صفات الهی باشد، با صفات، کشف حاصل میشود، اگر فانی در ذات باشد، ذات است که برایش کشف میشود، که اين مرتبه از دیگری (فنای در ذات) بالاتر و مهمتر است. اوّلین نفری که در اسلام این مسئله را مطرح کرد، یک صوفی إشراقی بود که و تا قبل از این، چنین چیزی مطرح نبود. صوفیه تا قبل از آن، به این مسئله علم و اعتقاد نداشتند، تا زمانی که فلسفه وارد اسلام شد و آنان را نیز گمراه نمود. عمده اعمال صوفیه تا قبل از آن، ریاضت و زهد و خلطِ سنّت با بدعت بود، ولی بعد از آشنایی با مقوله کشف و شهود، به رؤیت و اتّحاد و حلول نیز قائل شدند، مانند #حلاج، چنانکه شیخ مفید و شیخ طوسی رحمهما الله وی را در زمره "حلولیه" آوردهاند. آنان با این مسئله در صدد خوار نمودن اسلام بودند. آیا اسلام پس از إکمال دین و بیان معارف مورد نیاز بشر، باز محتاج معارف فلسفی و تصوّف بود؟ که در مقابل مسلمانان، فلاسفه خود را "حُکماء" و صوفیه خود را "عرُفاء" بنامند! سپس فلسفه راهی برای معرفت صحیح نشان نداد، زیرا در اصل، وهم بود نه علم، حقیقت و واقعیت نداشت، بلکه فقط رنگ و لعاب خرافات و ضلالت را تغییر داد و گویی از زیر باران به زیر ناودان رفت.»
🔸 سپس ایشان در این بحث، روایات نهی از تفکّر و خوض در ذات خداوند متعال را ذکر میکند، و در این میان کلام دقیقی را اشاره میکند که:
«لو كان الكشف و الوصول إليه ممكنا، لا معنى لنهيهم عن الخوض و التفكر فيه؛ بل كان ينبغي عليهم تشويق الناس إلى ذلك و إرشادهم إلي شروطه و نصب ولیّ مرشد له، يدعون الناس إليه و يدلّونهم عليه؛ كما يصنع ذلك كلّه الفرقة المبتدعة الضالة خذلهم الله»
👍 4
✍🏻 اگر کشف و وصول به ذات حقّتعالی ممکن بود، اهل بیت علیهم السّلام نباید از ورود در این مسئله نهی میکردند، بلکه باید مردم را تشویق به کسب این معرفت مینمودند و تعلیم میدادند و برای این مسئله مرشدی تعیین میکردند تا به مردم بیاموزد. مانند فرقههای بدعتمحور و ضالّ و مضلّ که مرشدی مدّعی را برای دعوت مردم به این مسئله تعیين کردهاند. که خداوند متعال خوار و رسوایشان نماید.
📙 هدایة الاُمّة إلی معارف الأئمّة عليهم السّلام، ص ۲۸۴
@tazvir3
Repost from خِرقهٔ تَزویر ( ۲ )
Photo unavailableShow in Telegram
📢 روایتِ بشارتِ خروج از ماه صفر، در مثنوی #مولوی
🔻دکتر زرینکوب، ذیل این شعر مینویسد: «روایت عکّاشه که در کتبِ صوفیه مبنی بر بشارتِ خروج از ماه صفر آمده، طبق نظر محدثین جعلی و ساختگی است. مولوی در نظر دارد با این شعر، شوق آن حضرت مبنی بر خروج از دنیا را بگوید که ایشان در ماه صفر انتظار ربیع الاول را میکشید برای لقای پروردگار. او در این شعر زمان رحلت رسول اکرم را نشان میدهد که طبق نظر اهل سنت در ماه ربیع الاول بوده و قید "بیجدل" را برای همین آورده چون در میان اهل سنت اختلافی در زمان رحلت پیامبر اکرم نیست. لذا مولوی در تاريخِ رحلت، نظر مذهب خود را گفته و کاملا با روایات شیعی در این زمینه بیگانه بوده است. زیرا مشهور در میان شیعیان این است که آن حضرت در ماه صفر از دنیا رفت.»
📚 سِرّ نِی، ج ١ ص ٣٩٨
🔹در شرح مثنوی "شهیدی" نیز به جعلی بودن این روایت (بشارتِ خروج از ماه صفر) تصریح شده است.
📚 شرح مثنوی، ج ۵ ص ٣٨٢
@tazvir2
👍 3
Repost from پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
بعد از پاسخ به سوال، روی گزینه💡کلیک کنید تا لینک مطلب مربوطه، ظاهر گردد.
Repost from پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
کدام یک از سران صوفیه نسبت به وجود با برکت رسول خدا صلی الله علیه و آله اظهار بی نیازی و عدم حاجت می کند و می گوید: «با محمد جز با اخوت نمى زیم!.. وقتی باشد که ذکر بزرگى شان کنم (آنها را به بزرگی یاد کنم) لکن از روی حرمت باشد و تعظیم، نه از روی حاجت!»Anonymous voting
- روزبهان بقلی
- شمس تبریزی
- مولوی
- عین القضات همدانی
🤬 5👍 2
Repost from تَصحیحُ الاِعتِقاد
Photo unavailableShow in Telegram
✨ بسم الله الرحمن الرحیم
💚 پویش نیکوکاری
❣کما تعین تعان | آنگونه که یاری میکنی، یاری میشوی
🤝 ارزش همیاری و مساعدت را تمامی شما دوستان میدانید و چه بسیار آیات و روایاتی که در تشویق به این امر حسن و وعده ثواب و رضوان الهیست
عارضیم محضر شما محسنین گرامی که یکی از شیعیان آبرومند دچار مشکل شدید مالی شدند و بسیار در مضیقه و تنگنا هستند لذا دست مساعدت به سوی شما عزیزان بلند کردیم تا همگی سهیم در رفع این مشکل باشیم
❖ خانوادهای از سادات بدون سرپرست در قم بخاطر نداشتن پول پیش، قادر به تمدید اجاره منزل خود نیستند و صاحبخانه خواسته که منزل را تخلیه کنند. مبلغ مورد نیاز، 30 میلیون تومان میباشد.
کمکهای دوستان با مبلغ اندک نیز میتواند کمکی به این خانواده باشد. برای دوستانی که قصد تحقیق دارند یا میخواهند سهم سادات پرداخت کنند آدرس و شماره تلفن سرپرست خانوار تقدیم میگرد
🌹 احسنوا انّ الله یحب المحسنین
💳شماره کارت:
• 6037997526664777
♦️بنام: محمد جعفری
(اسم آن عزیز محفوظ است و شماره کارت به نام واسطه است)
👍 2
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.