Mine

تو ماهی و من ماهی این برکه‌ی کاشی...

حالا دم در اتاق دارم به چی فک میکنم؟! م تو لهجه اصفهانی به مارمولک‌ میگن‌ مال‌مالی، دارم فک‌ میکنم شاید چون خودش رو به‌‌همه جا میماله.😭

نشستم دم در اتاق بهش میگم هرشب برات غذا میذارم سرکوچه برو بخور، حتی اگه اذیت میشی برو تو باغچه قشنگ زندگیتو تشکیل بده؛ فقط از اتاق من سریعا خارج شو.

برگردندون‌ معشوق و زبون‌بند‌ که کاری نداره، کاش دعانویسان محترم برا پیدا شدن مارمولک دعا مینوشتند تا مرید درگاهشون بشم.

تو اتاقی که توش مارمولک گم شده چجوری باید زندگی کنم؟

از دوستی‌های کم‌ رنگ اما موندگار توی سالیان طولانی خوشم میاد. زنگ میزنی حالشو می‌پرسی و شیش ماه بعد اونم بهت زنگ میزنه و صمیمیت تو صداش جوریه که انگار دیروز همو دیدید. این وسط‌ها گاهی برا هم تو اینستاگرام و تلگرام پست‌های بامزه می‌فرستید و مکالمات کوتاه دارید.

البته آقای حنا خیلی جدی به آقای کتابفروش گفتند که دیگه به من کتاب نفروشن چون که کنکور نزدیکه و امسال بنده باید رفتنی باشم‌؛ آقای کتابفروشم گفتند چشم.

از سال ۱۴۰۳ ممنون میشم اگر مجموعه کتاب یالوم رو توش تموم کنم.✅

الان دروغگویی روی مبل رو شروع کردم، بعدش مسئله اسپینوزا، بعدش مامان و معنی زندگی، بعد خیره به خورشید نگریستن و بعد خلق‌شدگان یک‌روز و در نهایت روان‌درمانی اگزیستانسیال.

و از کتالای یالوم: هنر درمان✅ شدم آنکه هستم✅ درمان‌شوپنهاور✅ موضوع مرگ و زندگی✅ وقتی نیچه گریست✅