cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

{هرزه ی پاک}

رمان هات 🔥شهوت انتقام هرزه ی پاک 🔥

Show more
Advertising posts
20 802
Subscribers
-4624 hours
-1697 days
-56830 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

- شورتتو دربیار بده بهم. چشمم از تعجب گرد شد و لب زدم: - این جا؟ جلوی مادرت؟ نیشخندی زد و گفت: - مگه دنبال هیجان توی سک.س نبودی؟ درار ش.ورتتو، پاهاتم باز کن از هم ببینم اون ک.ص صورتی تو. لب گزیدم و نگاهم چرخید سمت آشپز خونه ی اوپن که مادرش مشغول آماده سازی شام بود. دامن پام بود، کم پاهام رو باز کردم و به سختی لباس زیرم رو پایین کشیدم و گذاشت جیبش. - حالا بیا بشین روی ک.یرم. چرخیدم سمت آشپزخونه و با عجز نالیدم: - مامانت میبینه. دستم رو کشید و مجبورم کرد تا روی پاش بشینم . - دامنتو بنداز رو پات، فکر میکنه عادی نشستی و نمی فهمه چه خبره؟! نفس عمیقی کشیدم و زمزمه کردم: - آخرش بااینهمه رابطه اگه حامله ام نکنی قطعا مامانت مچمونو میگیره. دستش نشست دو طرف کمرم و پچ زد: - یکم جا به جا شو، درست بشین روش. لبم رو گاز گرفتم، کاری که می خواست انجام دادم روی ک.یرش نشستم از لذت آه بلندی کشیدم. - دارید چی کار می کنید بچه ها؟! https://t.me/+FsK1N1IqOSliNTA0 https://t.me/+FsK1N1IqOSliNTA0 https://t.me/+FsK1N1IqOSliNTA0 #مختص_به_بزرگسالان🔞🔥 آموزش صفر تا صد پوزیشن های جنسی در قالب رمان🚫
Show all...
رهـــوار

اروتــیک🔥 / مختص به بزرگسالان🔞 #بنرها_پارت_واقعی_رمان_هستن به قلم: لواشک #رهوار ( آنلاین ) #قرتی ( آنلاین ) #ژیوار ( حق عضویتی / آنلاین ) #افیون ( حق عضویتی / آنلاین ) #مهیاس ( آنلاین ) #آفرت ( آنلاین )

00:03
Video unavailableShow in Telegram
-تو میخوای حافظه دختره رو واست پاک کنم... شرط داره صدرا! -هر شرطی داره میشنوم نیشخندی زد و گفت : دوتایی جرش بدیم... یه #تریسام درست حسابی... انقد #سوراخ‌ ک.صشو بکنم که سرخ بشه. آبمو که اورد داروها رو بهش تزریق میکنم 🩸💉 صدرا یقه ی سامان رو چنگ زد و فریاد کشید : -حرومزاده میفهمی چی میگی؟ من میخوام خاطره ی ۱۰ سال #شکنجه و تجاوزش پاک بشه... یادش بره ۷ سالش بود که اون #پیرمرد حرومزاده بهش #تجاوز کرد اون هیچ کسو نداره.... -مگه نمیگی ۱۰ سال گاییدنش؟ بذار اخریش به اسم منو تو ثبت بشه ادای آدمای دلسوز رو در نیار صدرا. من میدونم چی تو سرته... اون قرارداد یک میلیون دلاری که با #کمپانی_پورن بستی رو دیدم پول ازت نمیخوام... شرطمو قبول کن https://t.me/+0tUlWkRnLtgyZmZk https://t.me/+0tUlWkRnLtgyZmZk وقتی به هوش اومدم هیچی یادم نمیومد... حافظه‌ام رو کامل از دست دادن بودم و حتی نمیتونستم درست حرف بزنم لخت تو بغل مردی بودم که میگفت من یه پورن استارم و باید از سکس با اون فیلم بگیرم... صدرا نیکزاد منو بازی داد... با نامردی حافظمو پاک کرد تا ازم سواستفاده کنه اما...❌🔞 https://t.me/+0tUlWkRnLtgyZmZk #خلاصه‌واقعی #محدودیت_سنی
Show all...
Ev6DMY5XcAMTabE.mp40.47 KB
00:03
Video unavailableShow in Telegram
سکس خشن دختر پرورشگاهی با پسر فلج تویه بیمارستان🔞💦 لباسامون رو در میارم و با استرس روی تنش دراز میکشم لباشو محکم میبوسم و کی_رش رو میمالم ناله ای تویه دهنم میکنه که کی_رش رو روی سوراخ ک_ص م تنظیم میکنم دستمو روی پاهای بیجونش میزارم و بی توجه به باکره بودنم کامل روی کی_ریش میشینم با دردی که تویه ک_ص م میپیچه جیغ بلندی میکشه که سریع دستشو روی دهنم میزاره _هیش جنده با این صدات کل بیمارستان رو خبر دار میکنی قطره های اشک رو پاک میکنم که با انگشت ک.صم رو میماله🍑 رادمان پسر جذابیه که زنش ولش کرده و همه فکر می کنند فلجه اما با دیدن پرستار هات و زبون درازش که فکر می کنه .یر رادمان کار نمی کنه و جلوش با تاپ و شلوارک می گرده طاقت نمیاره و جرش میده🔥 https://t.me/+SOyvKpMC1zliMzA8 https://t.me/+SOyvKpMC1zliMzA8 https://t.me/+SOyvKpMC1zliMzA8 https://t.me/+SOyvKpMC1zliMzA8 https://t.me/+SOyvKpMC1zliMzA8
Show all...
6554.gif.mp40.48 KB
#شوهرخاله‌ام کلاهک ک🍆یرشو به سختی توی کو🍑نم فرو کرد... ممه هامو از پشت تو چنگش گرفت و با غرش بلندی جوری خودشو بهم کوبید که از درد چشمام سیاهی رفت _اه....چه #سوراخ‌کو🍑ن داغی داری بچه! لپای باسنمو تو چنگش فشرد و‌ با شهو.ت شروع کرد به تلمبه زدن، صدای ناله دردناکم میون لباش خفه شد و کم کم صدای #شالاپ شلوپ ضربه هاش اتاقو پر کرد... با شهو.ت غرید: _خالت تحمل نداره #ک🍓صشو بگ.ام، میگه کلفته دردم میاد! تن داغ شده سنگینیشو بیشتر روم انداخت و من با لرز به خاله نگاه کردم اما اون بی توجه به خاله ام که کنارمون خواب بود با شهوت نوک ممه هامو مکید و تلمبه هاش شدت گرفت، _تا وقتی خالت بیدار نشده #پردتو میزنم و ک🍓ص داغتو مال خودم میکنم، تنم با رفت و آمد ک🍆یرش توی #سوراخ کو🍑. نم حسابی داغ شده بود که همین لحظه با باز شدن چشمای #خاله‌ام که کنارمون خواب بود...😱😱😱❌❌❌❌🔞🔞🔞🔞🔞 https://t.me/+EBYwc1fXC6c2NmY0 https://t.me/+EBYwc1fXC6c2NmY0 https://t.me/+EBYwc1fXC6c2NmY0 https://t.me/+EBYwc1fXC6c2NmY0 https://t.me/+EBYwc1fXC6c2NmY0 https://t.me/+EBYwc1fXC6c2NmY0 اووووف دختر ریزه میزه هرشب به #شوهرخاله‌اش ک🍓ص میده و ک🍆یر داغ شوهرخاله‌اش رو با سوراخاش ار💦ضا میکنه.‌‌...🤤🙈🤫
Show all...
دلـبر هـ🔞ـات💦

یجوری واسم بخور و زبون داغتو بکش لای چو*چو*لم که چشمام از لذت سیاهی بره👅💦

00:30
Video unavailableShow in Telegram
نمیبخشمت ..
Show all...
AQO70WxbCUzG8MTbGaCb422hp65RN2ntTlIs9nXjZh0neb9xTN63qh7ec7E_CQ605XlzcL.mp49.45 KB
#شهوت‌انتقام #پارت531 بهم با دهنی پف کرده و چشمای گشاد شده زل زده بود بهم +بخور ضعف کردی عزیزم اب دهنشو قورت داد با تعجب شروع کرد ب جویدن لقمش که مامان لبخندی زد کنارمون نشست _افرین مرد همینجوری باید هوای همسرشو داشته باشه، میبینی افسون جون چه شوهری برات تربیت کردم افسون بزور لقمه رو قورت داد بزور لبخندی زد _وای مامان جان، همیشه میگفتم پسری که تو دستای ی ملکه بزرگ بشه ی جنتلمنه..!! مامان از تعریف افسون مخصوصا با شنیدن کلمه ملکه بخندی رو لباش نشست رو صندلی جابه جا شد دختره ی مارمولک خوب بلد بود چطوری مخ مامان منو بزنه که قدیسه مامانم بشه +مادرشوهر عروس که نوشابه های برای هم. باز حرفم هنوز تموم نشده بود که مامان ضربه محکمی به کمرم زد حس میکردم جا ضرب دستش داره میسوزه _وای مامان، چرا زدی محسن رو وای بمیرم دردت گرفت عزیزم
Show all...
خوش اومدین شمارو دعوت میکنم به خوندن رمان هرزه ی پاک سرگذشت دختری یتیم،که شکار انتقام پسرعمویش میشه.. #پارت_اول هرزه ی پاک👆 دوستان گلم خوش اومدین رمان دیگه ی ما با داستانی متفاوت شهوت انتقام دختری که در 8 سالگی اسیر هوس پسرداییش هاش میشه... https://t.me/c/1555970588/6707 پارت اول شهوت انتقام 👆
Show all...
#هرزه‌ی‌پاک #پارت736 نگاهش کردم اروم سرمو نزدیک دستش بردم گازی به سیب زمینی زدم که دستی به صورتش کشید _خدا هرچی لوندی بود ریخته تو وجود تو دختر؟؟؟ با لذت سیب زمینی رو خوردم تاحالا فرصت خوردن سیب زمینی کبابی اونم تو این محیط رو نداشتم برام لذت بخش بود اینقدر غرق خوردن سیب زمینی بودم که متوجه شیخ نشدم وقتی به خودم اومدم که دیگه سیب زمینی نبود +او، خیلی خوشمزه بود نفهمیدم چطوری تموم شد _نوش جانت،بازهم برات درس کنم ‌؟ ؟ خیلی دوست داشتم ی سیب زمینی کبابی دیگه بخورم _سمیرا خوبی..؟؟ نیم نگاهی به امیر کردم که بالا سر منو شیخ ایستاده بود و شیخ موشکافانه ب ما خیره شده بود
Show all...
3😈 1
00:36
Video unavailableShow in Telegram
اما یکی دیگه تورو داره ..
Show all...
404F842BF5EEE30360936F1CB8D35CBA_video_dashinit.mp41.72 MB
مکانیـ💦ـک سـکـ🔞ـسی #پارت1 - اووووف لنتـــــــــی اون گوشتی بین پات ک*صه؟؟؟؟ با حرفم پاهاش جفت شد و دستش رو روی خشتکش گذاشت و خواست قدمی عقب بره که سریع شاسی متحرکی که روش دراز کشیده بودم رو کمی به عقب کشیدم و دستم رو بین پاهاش بردم و ک*صش رو چنگ زدم. -آخ...چی...چیکار...میکنین...آقا... - جوووون...عجب ک*صی داری تو دختر بهت و هیجان و شهوت تموم وجودم رو گرفته بود طوری که با چنگ زدن ک*صش از روی ساپورتی که حتی رنگ قرمزِ شورتشم به وضوح دیده میشد باعث شق شدن کی*رم شد. -آقا...توروخدا...دستت...دستتون بردارین...آه... -هیشششش...آروم باش خوشکله...دوسداری ملت بریزن سرمون؟ بیشتر خم شد و همین باعث شد انگشت شصتم دقیق بین لبه های ک*صش بشینه و باعث حبش شدن نفسش بشه. فشاری با انگشتام به ک*صش دادم و با انگشت شصتم شروع به مالیدن دورانی سوراخش که زیر انگشتم بود کردم که سریع به شدت خیس شد و خیسیش به انگشتم چسبید. -آاییی....اوممم...چی...چیکار...میکنی...من...من باکره ام...لطف...لطفا اقا...دستت...آاااهههههه.... نذاشتم ادامه بده و با تند کردن حرکت انگشت شصتم ناله اش شدت گرفت و پاهاش لرزید و دستش محکم روی کمپوت ماشین نشست. میدونستم هرلحظه ممکنه روی زمین بیفته که سریع خودم رو با شاسی متحرکی که روش دراز کشیده بودم بین پاهاش کشیدم که همزمان با رسیدن صورتم دقیق زیر ک*صش و دیدن نمای جذاب ک*ص گوشتی قلمبه اش ، حرکت دورانی انگشتم رو بیشتر کردم.... پاهاش با شدت بیشتری لرزید و توی یه ثانیه کنترلش از دست داد و با زانو روی زمین افتاد و ک*ص خیسش روی دهنم چسبید که هینی کشید و خواست بلند بشه ولی مانع شدم و با دستم چنگی به پهلوش زدم. - تکون نخور کوچولو...همینجور بمون و صدات درنیاد... - ن...نکن...لط...لطفا...با...باورکنین...من...من از اون دخت...دخترا نیستم...آی...آهههه... -بجای اینکه مدام بگی نکن، یکم لذت ببر تپلی... با دندونم گازی از ک*صش گرفتم که جیغ خفه ای کشید و ک*صش محکم روی دهنم کوبیده شد ........ 💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯💦🔞💯 ســــــــــــامع... مکانیک کار حرفه ای و شرو شیطونِ 30ساله و جذابِ تخصـــی که با دیدن ک*ص قلمبه ی مشتریش از روی ساپورتش با دستای روغنی بهش چنگ میزنه و توی همون تعمیرگاهش ترتیبش رو میده و....❌💯🔞 https://t.me/+G99Ow4rwYd43YjQ0 https://t.me/+G99Ow4rwYd43YjQ0 https://t.me/+G99Ow4rwYd43YjQ0 https://t.me/+G99Ow4rwYd43YjQ0 https://t.me/+G99Ow4rwYd43YjQ0 https://t.me/+G99Ow4rwYd43YjQ0 https://t.me/+G99Ow4rwYd43YjQ0 https://t.me/+G99Ow4rwYd43YjQ0 https://t.me/+G99Ow4rwYd43YjQ0 خشتک دختره رو جــ💦ــر میده و با فشار روی رونای توپرش کاری میکنه  ک*صش رو روی دهنش بذاره و....❌❌💯🔞🔞🔞 #فوووووول‌هـــات‌وبشدت‌آبداروسکســـی🔞💯 #محدودیت‌سنــــــــــــی‌و‌ممنوعــــــه❌❌❌❌🔥🔥🔥
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.