همدم راز
326
Subscribers
+124 hours
+97 days
+2530 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
من به ناز تو گرفتار و تو بر بوسه من
هر دو مَستیم ، اگر لب به لبم بنشانی
#شاهد_سنقری
مثل یک قاصدک سر خوش و مست
که به دست و نفس و بوسهیِ باد
همه جا در رقص است
"جمعه" باید به هوایت رقصید
مثل یک شعر غم انگیز بلند
که به هر واژهی آن دلتنگی
نقشی از عشق زده
"جمعه" را باید خواند
"جمعه" باید به تماشایِ خیالِ تو نشست
به تماشایِ حضورت در دل
که چه زیبا چو نسیم
هر نفس میرقصد ..
#مجتبی_خوش_زبان
❤🔥 2
نکند خواب بمانی نشود صبح امروز
شمس تابان به درآ صبح تو را منتظر است
#مسعود_کاموس
❤🔥 1
Photo unavailableShow in Telegram
این که میآید دَم صُبحست یا بادِ ختن؟
یا نسیم روضۀ فردوس؟ یا بوی شماست؟
#اوحدی_مراغهای
#سلاااامصبحتونبعشق
❤ 3👍 1
سزای چون تو گلی گر چه نیست خانه ما
بیا چو بوی گل امشب به آشیانه ما ....
#رهی_معیری
#شبتونماه🌙
❤ 2
امشب به خوابت سر میزنم
با شال سرخ
و صبح
کبوتری را
در ایوان خانهات پیدا میکنی
که هزار سال پیش مرده است
#نیلوفر_لاری_پور
به به که عجب سر قرار آمده ای
انصاف نموده ای دوبار آمده ای
شهریور لبخند تو کال است هنوز
نصف است دلم تا به مدار آمده ای
گفتند که اجبار نکرده است دلت
با پای خودت به اختیار آمده ای
من کی اف مغلوب نگاهت شده ام
با لشکر بی رحم تزار آمده ای
من بی کس و تنها شده ام در میدان
ای وای تو با ایل و تبار آمده ای
مشروطه چی عشقی و با توپ و تفنگ
تا فتح دلم به لاله زار آمده ای
تشبیه نمی کنم به ماهت رخسار
تووو ماه شدی و استعار آمده ای
قوهای مهاجر از افق می آیند
اما تو سوار بر قطار آمده ای
مسئولیت عشق سپردی بر من
خوشحالم از این که پای کار آمده ای
با ساقی مجلس امشب از می ،گفتم
دیدم که تو با چشم خمار آمده ای
تنها منم و عشق تو و رسوایی
ظاهر یکی و دل چو انار آمده ای
منصوری و در عشق انالحق گفتی
فتوا شده تا پای دار آمده ای!!؟
تسلیم غریبه ها شدن رسوایی است
اما چه کنم دلم!!!!کنار آمده ای
من «طالب»کافرم به کابل گاهت
با تیر و کمان قندهار آمده ای
گفتم مرو و مپیچ در گیسویش
رفتی !چه کنم که شرمسار آمده ای
من مازنی تازه مسلمان شده ام
در عشق به دین مازیار آمده ای
#حسین_خدایی
چو میکُنم به غزلهای گرم، مدهوشش...
فروتنانه فرو میروم در آغوشش!
پیمبرِ تواَم ای عشق! بی عبا و کتاب...
چه قصهها که نمیگویم از تو در گوشش!
غمِ زمانه برون میجهد چو دود از بام
چو دست میبَرَم آهسته در بر و دوشش..
هزار نیشِ جهان را هزارگونه دواست،
لبی که مینهم آرام بر لبِ نوشش!
چه سایه روشنی از شوق گسترانیدهست،
چراغِ روشنِ چشمشش... لبانِ خاموشش...
مرا چو خواجه زِ باغ و چمن فراغت داد،
صفای دامنِ دنبالهدارِ گلپوشش!
#حسین_جنتی
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.