Antimatter
شاید نویسنده. شاید یک دیوانه. https://t.me/HidenChat_Bot?start=91822159
Show more427
Subscribers
No data24 hours
+37 days
-430 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
تو هیچکس را نمیشناسی، نمیفهمی، نمیبینی.
تو کسی را میبینی که آنها خواستند ببینی، بشناسی و بفهمی.
و دل گاهی به گوشه ای خیره میشود و یاد گذشته میکند، یادِ گذشتگان.
گذشتگان، دوست بودند، دوستدارت بودند، پر از خاطره بودند و حال، جز ویرانه چیزی باقی نیست.
ویرانه را حالِ دوباره ساختن نیست، چرا که حتی ویرانه بودنت، میارزد به هزاران کاخِ دست نخورده.
از آن ویرانه ها، تنها هدایایی باقیست که دور مچ دست هایمان و در کنج افکارمان پیچیده اند.
رویا، آرزو، خیال خوش..
نامش را چه میگذاری؟ هرچه میگویی همان، من همان را میخواهم که در کنج ذهن خوابیده و منتظر بیداری اش هستم، منتظر رسیدنش هستم، منتظر دیدارش هستم.
اگر همه لبخند ها را دروغ سنجی کنید، تقریبا هیچ لبخندی باقی نمیماند، تقریبا همه ما لبخندی دروغین را ماسکِ درد هایمان کرده ایم.
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.