➖|•هـــرم رنـــــج•|➖
♆ 𝐖𝐞𝐥𝐜𝐨𝐦𝐞 𝐭𝐨 𝐌𝐲 𝐂𝐡𝐚𝐧𝐧𝐞𝐥 𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥 ♆ .______𝟏𝟒𝟎𝟏.𝟏.𝟏______. 𝐊𝐫𝐲𝐬𝐭𝐚𝐥 .♅ رمان.هرمرنج[فصل چهارم نژاد نادر] ژانر: گی.عاشقانه.زندگی روزمره.غمگین.بحث برانگیز ♅ چنل محافظ @KRYSTALNOVEL ♅ رباتم @CommentCrysta
Show more3 182
Subscribers
-1124 hours
+287 days
-17630 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
من یه پسر تنها بودم، خانوادهای نداشتم و تو سن کم تونستم هکر یه گنگ بزرگ تو کره جنوبی بشم. هکری که به هر سیستمی میتونست نفوذ کنه. ولی اون مرد فرق داشت. مافیای دورگه کرهای-آمریکایی که تونست من و پیدا کنه و من رو به عمارتش ببره.
بهش میگفتن پرنس یخی، از دید مردم اون یه مدل معروف و جهانی بود و تو دنیای تاریک؟
وارث بزرگترین باند اسلحه...
و من پسری بودم که توجه اون رو جلب کرد و شدم سکس پارتنرش.
ولی این وسط اونی که سود میبرد من بودم!!
چون اون بود که به من نیاز داشت💦🔥
https://t.me/+9s2m4J8hDBYwMGY0
#گی #اکشن. #هیجانی. #بزرگسال
100
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
پسره یه هکر حرفهایه و گیر یه مافیای دورگه افتاده و یه قرارداد میبندن تا سکس پارتنر هم بشن🔥💦
ᴹʸ-ᴹᵃⁿˢⁱ ᴹʸ-ᴹᵃⁿˢⁱ ᴹʸ-ᴹᵃⁿˢⁱ
_"پاهات رو دور کمرم حلقه کن."
لحن دستوری و صدای خشدارش...
عضلات شکمش و خط وی لاینی که به عضلات سفت رونش منتهی میشد...
و در اخر دیک کینگ سایزی که بجای اینکه باعث ترس پسر کویچکتر بشه داشت اون رو هورنیتر میکرد...
تمام اینها باعث ناله یوهان از سر درموندگی شد.
یونگ با خلاص شدن از لباسهای اضافه و چرب کردن دیکش با روانکننده دستهاش رو به کمر پسر رسوند و جلو کشید.
یوهان سریع پاهاش رو دور کمرش پیچید و با حس دیک مرد رو سوراخش با ترس چشمهاش رو بست و خودش رو منقبض کرد.
_"شل کن بچه...
صبرمو امتحان نکن."
https://t.me/+9s2m4J8hDBYwMGY0
https://t.me/+9s2m4J8hDBYwMGY0
700
Repost from N/a
آلفای خیانتکار و هوس بازی که حرمسرای بزرگی داره و حالا دوتا از امگاهاش باهم میخواد اما هردو اونها از رابطه سرباز میزنند🫣🙊
https://t.me/+yOyuutulEV8zY2Y0
https://t.me/+yOyuutulEV8zY2Y0
#امگاورس #فانتزی #رازآلود
با ضربه بعدی ترکه روی ساقه پام دست مینهو را فشار دادم که چشمای اشکیم بهش دوختم که ضربه بعدی نشست و باعث ناله بلندم شد
۱۱ شب پاک شه 🌞
900
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
00:03
Video unavailable
❂پسر کوچولویی که بادیگارد مرد مافیایی شده و بجای مرد با خوردن نوشیدنی که توش تحریک جنسی بود مسموم میشه.💦🔞
⭕️بنر واقعی
مرد با دیدن نگاه خیس و ملتمس پسر زیرش به سمت لبهاش هجوم برد و با گرفتن چونش و چرخوندن #گردنش تو همون حالت شروع به بوسیدنش کرد.
یوهان چشمهاش رو بخاطر حس خوبی که میگرفت بست.
ناله های مردونهای که به گوشش میرسید...
حرکت #انگشتاش رو دیکش...
زبون خیسش که رو زبونش میپیچید..
همه حرکاتش خشن و #حساسن...
تاحالا انقدر تحت سلطه نبود...
_"آه...من...نزدیکممم"
با حس نزدیک بودنش با ناله گفت و یونگ بوسهای زیر #گوشش زد.
_"برام بیا بیبی بادیگارد"
با شنیدن صدای خشدار و ملایم مرد با لرزش شدیدی به #ارگاسم رسید.
_"عاحححح"
https://t.me/+9s2m4J8hDBYwMGY0
https://t.me/+9s2m4J8hDBYwMGY0
animation.gif.mp40.45 KB
1500
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
sexy stepfather🔞
موهاش رو چنگزدم و سرش رو به کـ**صم چسبوندم
_زودباش لیس بزن بابایی اههه لیس بزن
اخخخ بیشتر
ناپدریم می خواست سرش رو عقب بکشه اما موهاش رو محکم گرفته بودم
با حرص موهاش رو چنگ زدم
_بخور حرومزاده حاضری ک.ص شل و ول حامله مامانم رو میخوری اما ک.ص صورتیه منو نه؟ بخور عوضی
https://t.me/+gvpip_XZQwM2N2Vk
https://t.me/+gvpip_XZQwM2N2Vk
ناپدریش و تهدید میکنه براش بخوره💋💦
2200
Repost from N/a
00:03
Video unavailable
#امگاورس #فانتزی #عشقممنوع
لبهامون بلخره بهم رسید و با دیدن اینکه کنارم نزد به خودم جرعت دادم و مک کوچیکی به لب پاییناش زدم
دستاش تو دستم گرفتم که سرمای عجیبش باعث شد عقب بکشم
_استرس داری
آروم زمزمه کردم و پیشونیم به پیشونیش تکیه دادم که با چشمای پر از تردیداش مثل خودم آروم گفت
+اگه آلفا بفهمه جفتمون میکشه
_تو ارزش اینکه برات بمیرم داری این لبها ارزشش داره،این صورت ارزشش داره، این چشمای لاجوردی ارزشش داره
https://t.me/+yOyuutulEV8zY2Y0
https://t.me/+yOyuutulEV8zY2Y0
#گی
دوتا امگا از یک حرمسرا که عاشق هم میشند اما عشق بین دو امگا ممنوع است🙃🚫❌
۹ شب پاک شه 🌞
gay-sweet.mp40.55 KB
2600
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
#ناپدریشهوتی🔥💦
#part8
زیر تخت قایم شده بودم و از زیر تخت مامان و شوهر جدیدش نظاره گر سکسشون بودم
مامان روی تخت قمبل کرده بود و لرزی به ک.ون سفید و تپلش داد که ناپدریم اسپنکی به ک.ون مامان زد و جوونی گفت
_این تپلی ماله کیه؟
شهوتی دستم توی شورتم رفت و دورانی با انگشت فاکم ک.صم رو میمالیدم
_ماله تو عشقم ..ماله ک.یر کلفت تو بکن توش داره نبض میزنه لامصب!
صدای برخورد چیزی رو شنیدم نمی تونستم ببینم خوب فقط ک.ون مامان رو می تونستم ببینم اما از صدای برخوردشون متوجه شدم که مردونگیش رو توی ک.ون مامان کرده و داره وحشیانه تو ک.ص مامان تلمبه میزنه از شدت شهوت نتونستم خودم رو کنترل کنم و ناخواسته اهی...😱💦
https://t.me/+gvpip_XZQwM2N2Vk
https://t.me/+gvpip_XZQwM2N2Vk
1300
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
قلدر مدرسه میخواست باهاش رل بزنم ولی تایپ شخصیتیم نبود.. چون ردش کردم شروع کرد به آزار و شکنجه هرروزم و مدرسه رو برام زهرمار کرد تا اینکه اون اومد!
پسری که هیچکس بهش زور نمیگفت ولی اونم به کسی زور نمیگفت، پسری که نه توسری خور و نه قلدر..
یه روز منو از دست قلدر مدرسه نجات داد و از اون روز.. تبدیل شد به کراشم!💦🔥
https://t.me/+1rkeXtLC23UzNjlk
https://t.me/+1rkeXtLC23UzNjlk
#گیلاو #عاشقانه #اجتماعی #مدرسهای 💦🏳🌈
700
Repost from N/a
#گــــــی #مافیــایی #ورسـ
#تریــــسـام
🔞🔥 متیو یه پسر استریت که برای در آوردن خرجش توی یه بار معروف کار میکنه و هر شب از یه دختر پولدار پیشنهاد سکـ.ـس میگیره،باهاشون میخوابه و پول هنگفتی میگیره ولی یه شب از طرف دو پسر پیشنهاد سکـ.ـس میگیره اونم بخاطر پولش قبول میکنه و فکر میکنه قراره مثل همه رابطه هاش تاپ باشه اما ماجرا عوض میشه و اون مجبوره زیر خواب جفتشون بشه و زیرشون جر بخوره و....
https://t.me/+iWOr3JGM7KpiOWY0
https://t.me/+iWOr3JGM7KpiOWY0
❌⛔️هات ترین رمان تریسام گی تلگرام
۶ پاک شه 🌞
1300
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
_باید تو دهنت ارضا بشم...دهنتو بیار جلو...
عقب رفت که سرشو به ک.صم کوبیدم و با تمام وجود آب.مو خالی کردم:
_ اهههه
جیغ خفه ای کشیدم که روم خیز برداشت و یکی از انگشتاشو تو باسنم فرو کرد و با دست دیگش قلم تتو رو رو ک.صم کشید.حشری لاله گوشمو مکید :
_ هم میگامت هم ک.صتو خط خطی میکنم...
https://t.me/+BBMiXiEe4i45YTJk
https://t.me/+BBMiXiEe4i45YTJk
یه مدل ح.شری که با هوا هم آبش میاد و میخواد تو دهن تتو آرتیستش ارضا بشه تا...🔥💦🔥
1800
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.